چرا من اینقدر ناراحتم؟ ۸ دلیلی که باعث می شود همیشه ناراحت باشی

چرا من اینقدر ناراحتم
  • چرا من اینقدر ناراحتم؟ ۸ دلیلی که باعث می شود همیشه ناراحت باشی

    برو یک گوشه خلوت بنشین و به قلبت رجوع کن و از خودت بپرس “آیا من واقعا خوشحال هستم؟”

    پاسخ صادقانه ات به این سوال چیست؟

    گاهی لازم است با خودمان خلوت کنیم و سوال های درست و اساسی را از خودمان بپرسیم. چون باعث می شود به خود واقعی مان نزدیک تر شویم.

    صادق بودن با خودمان بزرگترین لطفی است که می توانیم در حق خود انجام دهیم. بعضی از افراد زمانی که متوجه چیزی در زندگی شان می شوند سعی در انکار آن می کنند.

    شاید تو هم دیده باشی افرادی که واقعا خوشحال نیستند اما بزود تلقین می خواهند هم به خودشان و هم به دیگران نشان دهند که خوشحال هستند اما همه ما از یک جایی به بعد متوجه می شویم که واقعا خوشحال نیستند و صرفا سعی در وانمود کردن آن دارند.

    برای اینکه بتوانیم بطور واقعی به احساس ناراحتی مان پایان دهیم باید بتوانیم دلایلی که منجربه ناراحتی می شوند را کنار بگذاریم.

     

    ۸ دلیلی که باعث می شود همیشه ناراحت باشی:

     

     

    ۱- درباره همه چیز نگران هستی

    نگرانی بیش از حد باعث پریشانی شدید احساسات می شود بخصوص زمانی که درباره موضوعی نگران هستی که خارج از کنترل تو است.

    مانند نگرانی درباره اینکه دیگران درباره من چطور فکر می کنند یا اینکه امروز قرار است چه اتفاقی بیافتد و یا اینکه دولتمردان قرار است چه تصمیمی را این ماه بگیرند و اثرش در زندگی من چیست و…

    حقیقت ماجرا این است که تو نه کنترلی روی افکار دیگران داری و نه روی تصمیمات آن ها و صرفا نگرانی درباره اینگونه موضوع ها فقط سبب ایجاد تنش، اضطراب و ترس می شود.

    پس نه تنها نگرانی درباره اینگونه موضوعات باعث ایجاد احساس ناراحتی و پریشانی می شود بلکه با فکر کردن به آن ها صرفا وقت خودت را تلف می کنی.

     

    ۲- کینه ها را دل نگه می داری

    یا برایت فراموش کردن و بخشیدن رنجش هایی که دیگران سبب آن شده اند سخت است؟ حتی اگر عمدی نبوده باشد؟

    این طبیعی است که بعضی وقت ها از دست بعضی ها ناراحت شویم الخصوص زمانی که فردی که به ما نزدیک است باعث رنجنش مان شود اما اینکه بخواهیم این ناراحتی و خشم را دائما در دل مان نگه داریم بیشترین آسیب را به خودمان وارد می کنیم.

    نگه داشتن خشم در دل دقیقا مشابه نگه داشتن زغال سنگ داغ در دستان مان هست هر چقدر آن را بیشتر نگه داریم بیشتر آسیب می بینیم.

    زمانی که از دست کسی خشمگین یا ناراحت می شوی باید اجازه بدهی ناراحتی در همان گذشته باقی بماند و با خودت به آینده نبری و گرنه این ناراحتی ها روی هم تلنبار می شوند و روزی می رسد که آنقدر سنگین شده اند که توان راه رفتن و حرکت به جلو را ازت خواهند گرفت.

     

    ۳- خودت را با دیگران مقایسه می کنی

    گشت و گذار در شبکه های اجتماعی و دیدن عکس های دیگران باعث می شود احساس بدی نسبت به خودت پیدا کنی چرا که مغز تو قادر به درک حقیقت ماجرا نیست.

    افراد همیشه در بهترین حال عکس خودشان را در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارند و این بدین معنا نیست که همواره در بهترین حال و زندگی به سر می برند. آیا تا به حال دیدی کسی در شبکه های اجتماعی عکس نیمرو با نان لواش را به عنوان شام بگذارد؟

    احتمالا نه یا به ندرت اما به کرات دیده ای که عکس غذاهایی که بیرون و در محیط های زیبا میل می کنند را به اشتراک گذاشته باشند.

    نکته بعدی اینکه زمانی که خودت را با دیگران مقایسه کنی همیشه چیزی برای حسرت خوردن پیدا خواهی کرد. این حسرت می تواند نسبت به وضعیت مالی، خانواده، دوستان، تفریحات و جذابیت های آن ها باشد.

    در واقع در این مقایسه باز هم عادلانه با خودت رفتار نمی کنی چرا که نقطه ضعف ات را با نقطه قدرت دیگران مقایسه می کنی یا به عبارت ساده تر باطن زندگی ات را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه می کنی.

     

    ۴. فراموش کردی چطوری باید خوشحال باشی و لذت ببری

    زمانی که دردها و ناراحتی های ما زیاد شوند آهسته آهسته فراموش می کنیم که چطور باید خوشحال باشیم و از اتفاقات یا چیزهای کوچک لذت ببریم.

    بر خلاف تصور عموم مردم رسیدن به لذت های واقعی و ماندگار زندگی آنقدر ها که احساس می کنند سخت نیست.

    درست کردن غذای مورد علاقه ات، وقت گذراندن با دوستانت یا آدم هایی که برایت با ارزش هستند و یا یاد گرفتن چیزهایی که همیشه دوست داشتی بلد باشی نه تنها سخت نیست بلکه می تواند به یادآوری کند که هنوز لذت هایی وجود دارند که می توانند ما را خوشحال کنند.

     

    ۵. الگو فکر کردن و نگاه کردن به اتفاقات سمی داری

    عموم مردم تصور میکنند ما دو الگوی فکری داریم:

    1. منفی گرا
    2. مثبت گرا

    متعجب خواهی شد اگر بدانی هر دو الگو سمی هستند.

    افراد منفی گرا سعی می کنند همیشه نگاهی منفی و توام با نگرانی و ترس به اتفاقات داشته باشند در نتیجه نتوانند هیچ لذتی ببرند و افراد مثبت گرا سعی می کنند فقط نگاه مثبت به همه چیز داشته باشند که این نگاه می تواند آنان را در دردسر بیاندازد چرا که خطرات و آسیب ها را نمی بینند و بعد از مدتی که تجارب تلخ شان زیاد شد آرام آرام شبیه دسته اول یعنی منفی گرا ها می شوند.

    اما دسته سومی وجود دارد به نام واقع بین!

    اتفاقات و شرایط را همانطور که است نگاه می کنند. در عین حال که می توانند از شرایط لذت ببرند، خودشان را در موقعیت های خطرناک نیز قرار نمی دهند.

     

    ۶. دورت را با آدم های سمی و بد دل پر کرده ای

    آیا می دانی الگو فکری آدم های اطرفت مسری هستند؟

    اگر دورت را با آدم های سمی (منفی باف، خشمگین، افسرده، بازنده و…) پر کرده باشی هر چقدر هم سعی کنی خوشحال باشی نمی توانی چون چه بخواهی و چه نخواهی آنها روی تو تاثیر خواهند گذاشت.

    دقیقا شبیه به این می ماند که یک بسته ۱۰ تایی نان داشته باشی و ۹ تای آن ها کپک زده باشند و انتظار داشته باشی نانی که هنوز سالم است، کپک نزند!

     

    ۷. کنترل زندگی ات را از دست داده ای

    آیا کسی در زندگی ات بوده است که احساس کنی علت ناراحتی ات او هست؟

    آیا احساس می کنی علت خوشحال نبودنت وجود همسرت یا شریک عاطفی قبلی ات است؟ یا آیا احساس می کنی خوشحال نیستی چون طلاق گرفته ای و…

    زمانی که علت خوشحالی و ناراحتی ات را در دیگران می بینی به این معناست که کنترل زندگی ات را دست دیگران داده ای و در این حالت چطور می توانی انتظار داشته باشی که ناراحت نباشی.

    باید یاد بگیری علت خوشحالی یا ناراحتی مان خودمان هستیم و اگر اشتباهی مرتکب شده ایم (مثل انتخاب اشتباه شریک عاطفی یا هر چیز دیگری) باید خودمان را ببخشیم و زندگی مان را از نو آنطور که دوست داریم شروع کنیم.

     

    ۸. از آدم هایی خوشت می آید که واقعا برایت بد هستند

    تا به حال احساس کردی که من بطور ناخودآگاه آدم هایی را وارد زندگی ام می کنم که واقعا بد هستند و من را آزار می دهند؟

    یا اینکه عاشق آدمی می شوی که بعدا تو را می رنجاند و آزار می دهد؟

    اینکه ما از چه آدمی خوشمان می آید و یا اینکه چه کسانی را بطور ناخودآگاه وارد زندگی مان می کنیم می تواند رازهای عمیق تری را درباره احساس مان نسبت به خودمان فاش کند.

    مادامی که واقعا به خودت علاقه نداشته باشی یا از خودت بدت بیاید بطور ناخودآگاه عاشق افرادی می شوی که می توانند به تو آسیب بزنند چرا که یک جایی از ذهنت احساس می کنی که من سزاوار این درد و رنج هستم.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    images

    اولین جلسه مشاوره

     

    قیمت اصلی جلسه مشاوره 249,000 تومان

    قیمت اولین جلسه مشاوره 179,000 تومان

    روز
    ساعت
    دقیقه
    ثانیه
    اگر در رابطه ات دچار مشکل شده ای و نمی دانی چطور باید آن را به ازدواج ختم کنی یا این که چطور تکلیفت را مشخص کنی یا رابطه را بهبود ببخشی می توانی از مشاوره شیک اندیش استفاده کنید.

    هیچ نظری وجود ندارد

    پیمایش به بالا