عزت نفس چیست؟
عزت نفس یکی از مفاهیمی است که در روانشناسی انسان به آن اشاره میشود. عزت نفس به عنوان احساس و اعتماد به نفس خود تعریف میشود. این احساس از همه جا میتواند تغییر کند و در برخی موارد میتواند برای یک فرد ثابت باشد. به طور کلی، عزت نفس به معنی احساسی است که فرد به خود دارد که میتواند بر تصمیمات و عملکرد او تأثیر بگذارد.
عزت نفس میتواند به دو نوع تقسیم شود: عزت نفس مثبت و عزت نفس منفی. در عزت نفس مثبت، فرد به خود اعتماد دارد و احساس میکند که میتواند بهترین خود باشد. این احساس باعث میشود که فرد به سختی از خود ناامید شود و تلاش کند تا همیشه بهترین خود باشد. در عزت نفس منفی، فرد به خود اعتماد ندارد و احساس میکند که نمیتواند بهترین خود باشد. این احساس باعث میشود که فرد به سختی تلاش کند و به خود ناامید شود.
عزت نفس مثبت و منفی هر دو در زندگی انسان بسیار مهم هستند. در عزت نفس مثبت، فرد به خود اعتماد دارد و به انجام کارهای سخت و چالش برانگیز ترغیب میشود. این احساس با وجود موفقیتها و شکستها، باعث میشود که فرد از خود بیشترین بهره را بگیرد و بهترین خود را بیشتر بشناسد. در عزت نفس منفی، فرد به خود اعتماد ندارد و به انجام کارهای سخت و چالش برانگیز ترغیب نمیشود. این احساس با وجود موفقیتها و شکستها، باعث میشود که فرد کمتر از خود بهره بگیرد و بهترین خود را کمتر بشناسد.
در نتیجه، عزت نفس یکی از مهم ترین مسائل در زندگی انسان است. این احساس میتواند به شکل مثبت یا منفی باشد و در هر صورت، تأثیر زیادی بر روابط و عملکرد افراد دارد. بهترین راه برای بهبود عزت نفس، تلاش برای بهترین خود شدن و انجام کارهای سخت و چالش برانگیز است. همچنین، با ایجاد روابط مثبت با دیگران و به اشتراک گذاشتن تجربیات، میتوان عزت نفس خود را بهبود بخشید.
(افزایش عزت نفس)
عزت نفس چیست ؟– شاید به جرات می توان گفت یکی از بیشترین سوالاتی که افراد با آن مواجه می شوند اینست که می پرسند عزت نفس چیست و چگونه می تواند عزت نفس را افزایش داد؟ در جواب سوال عزت نفس چیست در واقع به یک خود تحلیلی دقیق نیازمندیم.
یکی دیگر از افکار منفی خودکار در افراد خجالتی یا دچار اضطراب، تصور و باور غیرواقع در مورد خودشان است. شاید بتوان گفت که افراد خجالتی باید بیشتر از خودشان بپرسند که “عزت نفس چیست” در واقع هیچ فرد خجالتی، ترسو و یا دچار اضطراب نیست که عزت نفس ضعیف و پایینی نداشته باشد (در مورد برخی از انواع خاص اضطراب اجتماعی ممکن است اشکال فقط در اعتماد به نفس پایین و یا به عبارتی فقدان مهارتهای اجتماعی باشد و عزت نفس شخص چندان پایین نباشد.)
عزت نفس چیست ؟
دکتر ساداتیان در کتاب خود (جسارت و ابراز وجود) در تعریف اینکه عزت نفس چیست ؟ عبارات زیر را بیان می کند: از نظر تعریف عزت یا حرمت نفس (self – esteem) یک احساس، درک و باور درونی تقریباً پایدار و مبتنی بر واقعیت نسبت به ارزش و توانمندی خود است. حرمت نفس پاسخ درونی است که فرد با آن خود و جهان پیرامون را ارزیابی کرده و میسنجد و براساس آن حس، فکر و رفتار میکند.
درجات عزت نفس چیست ؟
تمامی افراد به درجاتی دارای حرمت نفس هستند (از بسیار کم تا بسیار بالا). یک فرد با حرمت نفس خوب و بالا معمولا مدل ذهنی و رفتاری او به شرح زیر است:
- نه با خود در جنگ و ستیز است نه با دیگران؛
- همانی هست که می خواهد باشد؛
- از زندگی لذت میبرد و خود را لایق خوشبختی دانسته و در جهت آن حرکت میکند؛
- در حل مشکلات قابلیت و توان تفکر منطقی دارد؛
- خود را دوست داشتنی میداند و به دیگران از دید بالا یا پایین نگاه نمیکند.
- در ارتباط با دیگران راحت و بدون اضطراب (شدید) است و کاری را که میداند درست است بدون ترس و دلهره و تجاوز به حق و حقوق دیگران انجام میدهد.
- تحمل شکست بدون تسلیم شدن را دارد؛
- مسئولیت زندگی خویش را بدون رنجاندن و به زحمت انداختن و توقع از دیگران، به عهده گرفته و بدون عذر و بهانه آوردن و نالیدن یا مشکلات روبرو میشود؛
- توانایی و تحمل پذیرش انتقاد بدون اینکه دچار خشم و حالت تدافعی شود را دارد؛
- بر روی پای خود استوار است و در عین حال سپاسگذار کمک خواهد بود؛
- از کمک کردن به دیگران احساس رضایت و خرسندی میکند؛
- همواره بدنبال فعالیت و چالشی نو و رو به جلو رفتن است؛
- به توانمندیها و موفقیتهای خود میبالد و ارج مینهد و نه با شکست و پیروزی بر دیگران؛
- از احقاق حق خود از هیچ تلاشی گریزان نیست ولی در عین قدرت و توانمندی بخشنده نیز هست.
با توجه به مطالب بالا هیچ قسمتی از زندگی وجود ندارد که به نحوی در ارتباط با عزت نفس نباشد. در واقع تقریباً تمامی مشکلات و اختلالات شخصیتی و روانی (اضطراب، عصبانیت، حسادت؛ شرم مسموم، ظلمپذیری، خشونت، بردگی، بندگی، تجاوز، اعتیاد، انحطاط اخلاقی، خودکشی، پارونوئید، اسکیزوفرنی)، روابط اجتماعی یا رمانتیک متزلزل، شکستهای تحصیلی یا شغلی و حتی بسیاری از مشکلات جنسی به نحوی ریشه در عزت نفس پایین دارند و یا مرتبط با آن هستند.
نحوۀ شکلگیری عزت نفس چیست ؟
اگر بپرسید که مراحل تکامل عزت نفس چیست ، باید به این نکته توجه داشته باشید که فرزند آدمی در زمان تولد در یک حالت وحدت وجود دارد. بدین معنی که او و پیرامونش جزئی از یک واحد هستند (همانند دست و پای ما که جزئی از بدن ما هستند) و از طریق حسهای خود (و از جمله گریه کردن) با دیگر اجزاء و دنیای پیرامون خود ارتباط برقرار میکند (وقتی گرسنه است، غذا حاضر و آماده است و سیر میشود، وقتی احساس تنهایی یا ناراحتی میکند آغوش و نگاهی گرم او را آرام میکند و …). اما با گذشت زمان در مییابد که او نه جزئی از یک کل، بلکه موجودی مستقل و متفاوت است و در حوالی ۱۸ ماهگی خود را به عنوان موجودکاملاً مجزا و مستقل به رسمیت شناخته و مفهوم من(و مال من) در ذهن او شکل می گیرد.حال در این زمان که توانایی هایی هم به دست آورده است(صحبت کردن،راه رفتن،تفکر و…)و شروع به شناختن خود می کند و در اینجاست که پایه های عزت نفس شروع به ساخته شدن و شکل گیری می کنند و تا اواخر بلوغ به یک سطح نسبتاً پایداری می رسد.
کودک تا سن ۷-۶ سالگی هنوز قدرت تفکر منطقی و استدلالی ندارد و لذا هر آنچه در ذهن و روان او گذاشته و کاشته می شود بسیار عمیق و نافذ خواهد بود. اما خوشبختانه با پیدایش و تکامل نسبی قدرت تفکر و استدلال در دوران کودکی و نیز دوران نوجوانی هنوز پدر و مادر این فرصت را دارند که با برخورد صحیح و حمایت، صدمات اجتناب ناپذیری که در دوران خردسالی به فرزندشان وارد کرده اند را جبران کنند. البته حتی بعد از بلوغ به کمک فرد آگاه و متخصص و تلاش و آگاهی، فرد می تواند حرمت نفسش را افزایش دهد ولی لازمه آن این است که خانه مغز و ذهن خود را بطور کامل خراب کرده و آن را دوباره از نو و درست بسازد.
به سناریوی زیر توجه کنید(ممکن است از دید ما کاملاً طبیعی و درست به نظر برسد).
- کودک(سه ساله)با مشاهده صورت ناراحت و گرفته مادرش از او می پرسد:
مامان!چی شده؟چرا ناراحتی؟
- مادر (با صدای گرفته وضعیف):هیچی عزیزم،من خوبم!
- در این هنگام پدر وارد گود شده و با صدای نسبتاً عصبانی می گوید:مامانت رو راحت بذار و ناراحتش نکن!
- کودک هاج و واج یک نگاه به پدر و یک نگاه به مادر کرده و ناگهان شروع به گریه کردن می کند.
- مادر رو به پدر و با داد می گوید: بیا ببین چیکار کردی!
در همین یک ماجرای ساده، کودک بدرستی درک کرده بود که مادر مشکلی دارد ولی مادر با این فکر که ناراحتیاش را به کودک انتقال ندهد، به او دروغ میگوید و در واقع به او این پیام را میرساند که حتی چشمان تو اشتباه میکنند تا چه برسد به برداشتت. در حالیکه مادر میتوانست قدرت درک و استنباط او را با چنین مطلبی مورد تایید قرار دهد و کودک هم چندان ناراحت نشود؛ “آره عزیزم! مامی الان یه خورده دلش گرفته. ازت ممنونم که متوجه اون شدی و بفکر منی.” در این حالت نه تنها قدرت تشخیص و حس همدلی کودک تایید و تحسین میشود بلکه یاد میگیرد که در زمان ناراحتی احساس خود را بیان و ابراز کند.
در مقابل، بدتر از آن، پدر برای حمایت از مادر و یا تخفیف گناه و قصور خود، کودک را مورد ملامت و سرزنش قرار داده و او را به عدم توانایی و درک موقعیت متهم میکند. اگر مادر ناراحت نیست پس چرا بایستی یک سؤال او را ناراحت و عصبی کند؟ و اگر ناراحت است چرا پرسیدن آن غلط است؟ و چرا مادر دروغ میگوید؟ گیجی و درماندگی کودک به اینجا ختم نمیشود با داد زدن مادر بر سر پدر و سرزنش او، دیگر اوضاع بدتر هم میشود و کودک نه تنها خود را احمق بلکه گناهکار هم در نظر میگیرد و شب دچار کابوس میشود. حال تصور کنید بر سر کودکی که هزاران بار شاهد چنین وقایعی (و بدتر از آن) باشد، چه خواهد آمد.
شاید او نداند عزت نفس چیست ، ولی پایه های فکری او در مورد خودش دچار آسیب می شود.
برای کمک به ترمیم و شکل گیری عزت نفس باید مراقبت بیشتری از خود نشان دهیم. در این مطلب سعی کردیم عنوان کنیم عزت نفس چیست ؟ شما چه تجربه هایی در مورد عزت نفس خود دارید؟ خوشحال می شویم تجربیات خود را برای ما و بقیه دوستان مطرح کنید.
5
/5از مجموع 01 امتیاز
پیشنهاد شده توسط 01 کاربر
قابل فهم بودن
ساده گویی
بار علمی
مفید بودن
کاربردی بودن
توسط 01 کاربر
مرتبسازی بر اساس
الناز شاکر دوست
ممنونم از مقاله خوبتون
اشتراکگذاری در
آیا مفید بود؟