چگونه هوش هیجانی میتواند به بهبود زندگی مشترک کمک نماید؟
هوش هیجانی به عنوان یکی از مهمترین عوامل در بهبود زندگی مشترک در نظر گرفته میشود. هوش هیجانی به مجموعهای از مهارتها و تواناییهای شخصیتی گفته میشود که به فرد کمک میکند تا برای کنترل و مدیریت هیجانات خود و همچنین دیگران آماده باشد. در این مقاله به بررسی این مطلب پرداخته میشود که چگونه هوش هیجانی میتواند به بهبود زندگی مشترک کمک نماید؟
به طور کلی، هوش هیجانی شامل پنج مهارت اساسی است: خودآگاهی، مدیریت هیجانات، همدلی، مهارتهای اجتماعی و پیشبینی. با توجه به این مهارتها، میتوان گفت که هوش هیجانی به شخص کمک میکند تا بهترین و راهحلهایی را برای مواجهه با مسائل و مشکلات پیدا کند و همچنین بهبود روابط اجتماعی خود را تسهیل کند.
خودآگاهی به شخص کمک میکند تا به خودش بیشتر آگاه شود و هیجانات خود را درک کند. این مهارت میتواند به شخص کمک کند تا نسبت به خودش صادقانه باشد و همچنین نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد. این در خودش میتواند به افزایش روابطی که با دیگران دارد، کمک کند.
مدیریت هیجانات به شخص کمک میکند تا با هیجانات خود بهتر مقابله کند و در نتیجه، روابط دوستانه و عاطفی خود را بهبود بخشد. با استفاده از این مهارت، شخص میتواند بهترین راهحلهای ممکن را برای کنترل هیجانات خود پیدا کند. این به شخص کمک میکند تا در مواقعی که بازتابهای منفی هیجاناتش به دیگران میرسد، موقعیت را بهتر کنترل کند و رابطه خود را با دیگران حفظ کند.
همدلی یکی از مهارتهای مهم هوش هیجانی است که به شخص کمک میکند تا آگاهی بیشتری نسبت به احساسات و نیازهای دیگران پیدا کند. این مهارت به شخص کمک میکند تا با دیگران بهتر ارتباط برقرار کند و درنتیجه، روابط خود را تقویت کند.
مهارتهای اجتماعی به شخص کمک میکند تا بتواند در موقعیتهای اجتماعی مختلف بهتر عمل کند. این مهارتها شامل تواناییهایی مانند ارتباط برقراری، تفکر تفاوت، تعامل موثر و حل مشکل است. با استفاده از این مهارتها، شخص میتواند بهترین راهحلها را برای مواجهه با مشکلات اجتماعی پیدا کند و رابطه خود را با دیگران بهتر کنترل کند.
پیشبینی یکی از مهارتهای مهم هوش هیجانی است که به شخص کمک میکند تا با استفاده از اطلاعات قبلی بهترین تصمیمها را بگیرد. این مهارت به شخص کمک میکند تا در مواقعی که با موقعیتهای پیچیده و مشکلات روبرو میشود، بهترین راهحلها را پیدا کند و در نتیجه، روابط خود را با دیگران بهتر کنترل کند.
در نتیجه، هوش هیجانی به شخص کمک میکند تا بهترین و راهحلهایی را برای مواجهه با مسائل و مشکلات پیدا کند و همچنین بهبود روابط اجتماعی خود را تسهیل کند. با توجه به این مهارتها، شخص میتواند به وسیله آنها، بهترین شخصیتی که میتواند برای خودش و دیگران باشد، را پیدا کند و در نتیجه، زندگی مشترک بهبود پیدا میکند.
پژوهشهای زیادی نشان داده اند که (( هوش عاطفی )) یکی از مهمترین عوامل موفقیت ازدواج است.هوش عاطفی نوعی از هوش است که به ما کمک میکند به احساساتمان آگاه باشیم ، بتوانیم عواطفمان را خوب بیان کنیم ، آنها را خوب کنترل و هدایت کنیم ، ظرفیت های خودمان را بشناسیم و در مجموع […]
پژوهشهای زیادی نشان داده اند که (( هوش عاطفی )) یکی از مهمترین عوامل موفقیت ازدواج است.هوش عاطفی نوعی از هوش است که به ما کمک میکند به احساساتمان آگاه باشیم ، بتوانیم عواطفمان را خوب بیان کنیم ، آنها را خوب کنترل و هدایت کنیم ، ظرفیت های خودمان را بشناسیم و در مجموع یک حس مثبت کلی نسبت به خودمان داشته باشیم. از طرف دیگر بتوانیم عواطف فرد مقابلمان را درک کنیم و نسبت به آن واکنش اجتماعی یا بین فردی مناسب داشته باشیم. هوش عاطفی به ما کمک میکند که وقتی دچار تعارض در احساساتمان می شویم فرو نریزیم و بتوانیم به عنوان مسئله ای معمولی حلش کنیم . این نوع هوش یک چیز ذاتی نیست و در شرایط محیطی شکل میگیرد و در میان تمام عوامل مؤثر در موفقیت در ازدواج ، کلیدی ترین نقش را دارد. اگر دو طرف دارای هوش عاطفی بالایی باشند می توانند بفهمند که چطور همراه و همگام با تغییر احساسات و عواطف یکدیگر تغییر کنند تا به زندگی شان به رشد و صمیمیت بیشتری منجر شود.
عواملی که نشان میدهد هر کدام از ما کمتر از هوش عاطفی برخورداریم عبارتند از: ترس و اضطراب، ذهنیت منفی در مورد خود، توقعات غیرمعقول از زندگی و توقعات بیش از اندازه از دیگران که منجر به سرزنش آنها نیز میشود نشانههایی است که معلوم میسازد هر یک از ما به چه میزانی از هوش عاطفی بهرهمند هستیم.
حال سوال اینجاست که مولفه های هوش عاطفی چیست و چگونه میتوان آن را تقویت کرد؟
۱-خودشناسی:
آگاهی از ویژگیهای فردی و شناخت احساسات و روحیات و خلقیات به فرد کمک میکند تا بهتر بتواند آنها را کنترل و یا ابراز کند و در جهت هدایت آن به سمت مطلوب به ما کمک میسازد.
۲-مدیریت احساسات:
آیا دیدهاید افرادی که وقتی عصبانی میشوند کنترلی بر خود ندارند و خشم خود را به صورتهای مختلف بروز میدهند؟ در واقع این افراد از هوش عاطفی یا هیجانی کمی برخوردارند. چرا که اگر فرد هوش هیجانی مطلوبی داشته باشد یکی از علایم آن کنترل احساسات و بیان آنها به شیوهی درست و معقول است. هوش هیجانی به فرد کمک میکند تا ترس و عصبانیت خود را کنترل نماید. همچنین او می تواند احساسات دیگران را نیز درک کرده و به آنها کمک نماید.
۳-مهارتهای اجتماعی:
به فرد کمک میکند تا در اجتماع بتواند تعاملات خوبی با دیگران برقرار سازد و توانایی ادامهی رابطه با افراد را داشته باشد.
۴-مدیریت و کنترل صحیح هیجانات:
یعنی توانایی اداره کردن هیجان ها در خود و دیگران، به کارگیری عواطف برای حل مسایل و هماهنگ کردن هیجان و تفکر.
هدف از تقویت هوش هیجانی، درک احساسات و کنترل آنهاست. زمانی که همسرتان عصبانی است شما باید بتوانید با تحمل و خویشتنداری و سکوت به موقع، عصبانیت او را کنترل نمایید. در واقع دانستن اینکه قرار گرفتن در چه موقعیتهایی باعث عصبانیت همسرتان میشود نشانهی بالا بودن هوش عاطفی شماست. چرا که درک درست این موقعیتها و جلوگیری از قرار گرفتن او در این شرایط به شما کمک میکند تا بتوانید هم احساسات خود و هم احساسات او را کنترل نمایید. ازدواج و زندگی مشترک بر پایهی عاطفه تشکیل شده و به مرور شکل میگیرد. پژوهشگران دریافتهاند که ارتباط با ثبات و معناداری بین توانایی ابراز دقیق و صحیح عواطف با شادیهای زندگی و روابط زناشویی مطلوب وجود دارد. زوجهای خرسند در مقایسه با زوجهایی که رابطه زناشویی و هیجانی خوبی با هم ندارند، احساس همدلی بیشتری به هم نشان میدهند و نسبت به احساسات یکدیگر حساسیت بیشتری به خرج میدهند. زوجهای ناراضی از زندگی زناشویی در عکسالعمل به رفتار نامناسب همسرشان مقابله به مثل میکنند. زنان بهتر از مردان در ابراز دقیق عواطف و تشخیص آنها عمل مینمایند و این ضعف در مردان، خود از عوامل عدم موفقیت در زندگی است. طبق گفته دانیل گلمن، هوش هیجانی نقش مهمی در برقراری و ادامه ارتباطات بازی می کند، بنابراین می توان انتظار داشت فردی با هوش هیجانی بالا که در ارتباطات اجتماعی و همچنین در ارتباطات نزدیک موفق تر است، در ارتباطات زناشویی نیز بهتر عمل کند. جان گاتمن از روانشناسان دانشگاه واشنگتن طی تحقیقاتی به این نتیجه رسیده است که زوجینی که روی هیجانات خود کنترلی ندارند، تکانشی هستند و قادر به تفکر و صحبت به طور واضح و موثر نیستند، نیاز به آموزش خودآگاهی هیجانی دارند؛ این افراد باید یاد بگیرند که چطور زوج های با هوش هیجانی بالایی باشند و از لحاظ هیجانی بیدار شوند. اگر شرایطی پیش میآید که همسرتان عصبانی میشود، اگر در موقعیتهایی قرار میگیرید که نمیتوانید از همسرتان عذرخواهی کنید و یا به جای اینکه به فکر حل این مسأله باشید دوست دارید شخص قاصر و مقصر را پیدا کنید، اگر به هر دلیلی احساسات و هیجانات خود را به درستی نمیتوانید کنترل نمایید باید تلاش و همتتان این باشد که هوش هیجانی و عاطفی خود را بالا ببرید. هوش عاطفی کابردهای فراوانی در زندگی دارد که شما میتوانید برای مطالعهی بیشتر به کتابهای مرتبط مراجعه بفرمایید.