انواع شیوههایی که دیگران برای کنترل شما از آنها استفاده میکنند و شما از آن بیخبر بودید:
همه ما در طول زندگی خود با موقعیتهایی روبرو میشویم که افراد دیگر به منظور کنترل ما از شیوههایی استفاده میکنند که ممکن است ما به آنها بیخبر باشیم. در این مقاله، به بررسی انواع شیوههایی که دیگران میتوانند برای کنترل شما از آنها استفاده کنند، میپردازیم.
۱- محدود کردن اطلاعات:
یکی از شیوههایی که دیگران میتوانند برای کنترل شما از آن استفاده کنند، محدود کردن اطلاعات است. در این شیوه، فردی که میخواهد شما را کنترل کند، سعی میکند اطلاعات لازم را از شما پنهان کند. این اطلاعات ممکن است شامل دانستههای شخصی، اطلاعاتی درباره کاری که انجام میدهید، یا حتی اطلاعاتی درباره علاقهمندیهای شما باشد. با محدود کردن اطلاعات شما، فردی که میخواهد شما را کنترل کند، میتواند برای شما تصمیمگیری کند و شما را به انجام کارهایی مجبور کند که شما را راضی نمیکند.
۲- تهدیدات:
دیگری از شیوههایی که افراد ممکن است برای کنترل شما از آن استفاده کنند، تهدیدات است. در این شیوه، فردی که میخواهد شما را کنترل کند، با تهدید کردن شما به انجام کارهایی مجبور میکند که شما راضی نیستید. ممکن است این تهدیدات شامل تهدید با دادن اطلاعات شخصی شما به دیگران، تهدید با افشای اطلاعاتی درباره کاری که انجام میدهید، یا حتی تهدید با خشونت فیزیکی باشد.
۳- کنترل منابع:
یکی دیگر از شیوههایی که افراد ممکن است برای کنترل شما از آن استفاده کنند، کنترل منابع است. در این شیوه، فردی که میخواهد شما را کنترل کند، سعی میکند منابعی را که شما برای انجام کارهایی نیاز دارید، کنترل کند. مثلاً ممکن است فردی که میخواهد شما را کنترل کند، از شما بخواهد که از یک ابزار خاصی برای کاری استفاده نکنید، یا به شما اجازه ندهد از یک منبعی برای انجام کاری استفاده کنید.
۴- برقراری روابط نامتعادل:
یکی دیگر از شیوههایی که افراد ممکن است برای کنترل شما از آن استفاده کنند، برقراری روابط نامتعادل است. در این شیوه، فردی که میخواهد شما را کنترل کند، با برقراری یک رابطه نامتعادل با شما، سعی میکند شما را به انجام کارهایی مجبور کند که شما راضی نیستید. این رابطه ممکن است شامل تهدید، تحریک، یا حتی عدم احترام به شما باشد. این شیوهها ممکن است به طور ناخودآگاه اتفاق بیافتد و در برخی موارد ممکن است شما به آنها بیخبر باشید.
در نهایت، برای جلوگیری از کنترل شدن توسط دیگران، باید به دقت به رفتارهای شما و رفتارهای دیگران توجه کنید و از هرگونه تلاش برای کنترل شما جلوگیری کنید. همچنین، بهتر است با دیگران با احترام رفتار کنید و در صورت لزوم، کمک حرفهای بگیرید.
یکی از مسائل و موضوعات رایج بین زوجها و در روابط عاطفی رفتارهای کنترلگرایانه و کنترلکننده یکی از زوجها است
وقتی یکی از زوجها توقعات یا انتظارات خاصی دارد و طرف مقابل مطابق این انتظارات رفتار نمیکند باعث رفتار کنترلکننده میشود
انواع مختلفی از رفتارهای کنترلکننده مثل خشم و عصبانیت و قهر و حتی اشک ریختن و قهر وجود دارد که باعث ایجاد احساس منفی در شخص مقابل میشود
گاهی اوقات افرادی رفتار کنترلکننده دارند خود نیز آگاه نیستند که رفتارشان کنترلکننده است و فقط طبق عادات کودکی خود عمل میکنند مثلاً وقتی او با قهر کردن و یا اشک ریختن باعث پشیمانی شخص مقابل میشود و رفتار وی را کنترل میکند
اینها همان افرادی هستند که در دوران کودکی هم برای اینکه والدینشان را وادار به خرید اثباب بازی کنند شروع به اشک ریختن میکنند؛ و اکنون هم میخواهند با اشک ریختن طرف مقابل خود را وادار به انجام رفتار موردنظر خود کنند.
عدهای دیگر نیز چون در دوران کودکی با تهدید و پرخاشگری، عصبانیت یا شکستن اشیا سعی دررسیدن به خواسته خود داشتهاند با نهادینه شدن این رفتار دران ها اکنون هم با اینگونه رفتارها میخواهند طرف مقابل خود را کنترل کنند.
آیا رفتارهای کنترلکننده موثر است؟
اما اکنون سؤالی که پیش میآید این است که آیا این رفتارهای کنترلکننده در بلندمدت هم کارآمد است و ما را به خواسته خود میرساند یا خیر
در پاسخ باید بگویم این رفتارهای کنترلکننده حتی اگر باعث تغییر طرف مقابل شود چون این تغییر براثر ترس صورت گرفته و نه با رضایت قلبی او
نتیجه آن در بلندمدت این است که باعث سردی و دلزدگی و ایجاد احساس منفی نسبت به شخص کنترلگر میشود و چون این تغییر با خواست قلبی او انجامنشده پایدار نخواهد ماند و حتی امکان دارد شخص مقابل به پنهانکاری بپردازد و در خفا به کار مدنظر خود بپردازد
و در این صورت به همان میزان که رفتارهای کنترلکننده بیشتر میشود رفتارهای پنهان کننده شخص مقابل هم به همان نسبت افزایش خواهد یافت و با ادامه این چرخه زندگی عاطفی به بنبست خود میرسد
مثلاً تصور کنید دختری از اینکه همسر خود به دلیل شغلش با دختران و خانمهای زیادی در ارتباط است ناراضی است و با اشک ریختن، خشم و پرخاشگری سعی میکند همسر خود را از خانمهای اطرافش جدا کند
درحالیکه این کار او فقط باعث میشود همسر وی به پنهانکاری روی بیاورد و یا اینکه همسر او تصور میکند با دختر ضعیفی ازدواجکرده و یا تصور کند همسرش برای مسائل کاری و شغل او ارزشی قائل نیست و مانع موفقیت او میشود
درحالیکه دختر بهجای این کار میتوانست توضیح دهد که چرا از ارتباط او با دختران دیگر حس خوبی ندارد.
و مرد نیز میتوانست توضیح دهد که به دلیل شرایط کاری و شغلیاش مجبور است با دختران دیگر ارتباط برقرار کند اما تمام تلاش خود را میکند که ارتباط خود را محدود به ساعات کاری کند و در روابط کاری خود نیز صمیمیت بیش از نیازی ایجاد نکند
در همین مثال هم باید بگویم نباید انتظار تغییر صددرصدی وجود داشته باشد یعنی مثلاً دختر نباید تصور کند که همسرش باید تمام ارتباطات کاری خود را نیز قطع کند و همچنین مرد نیز باید در نظر داشته باشد که دختر حق دارد در مورد کار یا افرادی که با او در ارتباط هستند نظر دهد.
رفتار کنترلکننده به شیوهای دیگر:
یکی از روشهای دیگری که افراد برای کنترل کردن دیگران استفاده میکنند استفاده از تحقیر و انتقاد است. این افراد سعی میکنند دیگران را از راه انتقاد دچار احساس گناه کنند و درنتیجه افراد وادار به انجام خواسته مدنظر آن هاشوند.
آنها با این کار هم رفتار دیگران را کنترل میکنند و هم با پایین آوردن اعتمادبهنفس او باعث میشویم او بیشتر شکست بخورد.
بهعنوانمثال دختری را تصور کنید که گاهی غذای خود را میسوزاند اگر او با انتقاد و تحقیر همسرش روبهرو شود روزبهروز اشتباهاتش بیشتر خواهد شد و با این کار همسرش باعث میشود بیشتر از قبل در پخت غذا ناتوان شود. علاوه براین چون دختر تصور میکند مرد باعث کاهش اعتمادبهنفس او شده و مرد میخواهد او را ناراحت کند احساس منفی نسبت به همسرش پیدا میکند و این رابطه روزبهروز به بنبست عاطفی نزدیکتر میشود.
در مقابل رفتارهای کنترلکننده دیگران و خود چه واکنشی نشان دهیم؟
اگر کسی سعی میکند با رفتارهای کنترلکنندهاش شمارا کنترل کند سعی کنید با او باصداقت برخورد کنید، دنبال پنهانکاری نباشید و در عوض سعی کنید شرایط و احساسات خود را با او در میان بگذارید.
و اگر شما نیز سعی میکنید با رفتارهای کنترلکننده دیگران را تحت کنترل خود درآورید باید دقت داشته باشید که ادامه این رفتارها در درازمدت تأثیر معکوس بر رابطه خواهد داشت و باعث به وجود آمد احساسات منفی در شخص مقابل خواهد شد. در عوض سعی کنید احساسات خود را با او در میان بگذارید و قدمبهقدم سعی در حل مسئله پیشآمده داشته باشید.