همهٔ ما ممکن است گاهی اوقات از به یادآوردن خاطرات بد چنان ناراحت شویم که انگار آن اتفاق دوباره در همین لحظه رخ‌داده است. متأسفانه برخی از بانوان آن‌قدر به این خاطرات مجال رشد می‌دهند که پس از گذشت سال‌ها چنان آن خاطره را درون خودشان رشد داده‌اند که اثرات زیان‌بار و صدمات روحی آن خاطره را بارها و بارها به خودشان وارد می‌کنند درصورتی‌که یک اتفاق بد یک‌بار اتفاق افتاده است و نباید اجازه دهیم بیشتر از یک‌بار به ما ضربهٔ روحی بزند.

در ادامه برخی از راهکارهای مفیدی که برای فراموش کردن خاطرات به شما کمک می‌کند را ذکر خواهیم کرد:

• جایگزینی: یعنی این‌که یکی از خاطرات خوبی که در ذهن دارید را با آن خاطره بد جایگزین کنید. همه ما همان‌طور که خاطرات بدی در ذهن داریم، خاطرات خوبی هم در ذهن داریم که با به یادآوردن آن‌ها لذت می‌بریم و خوشحال می‌شویم. اگر بتوانید کاری کنیم که خاطرات بد را با خاطرات خوب جایگزین کنیم یک گام مهم را برداشته‌اید البته دست یافتن به این هدف به تمرین‌های زیادی احتیاج دارد و مسلم است که یک‌شبه نمی‌توان به این هدف رسید برای شروع بهتر است تمرین‌های زیر را هرروز انجام دهید:

۱. برای این‌که حواس و تمرکزتان را از خاطرات بد بگیرید این کار را هرروز انجام دهید: یک نقاشی تهیه کنید و سپس در مکانی آرام بنشینید و نقاشی را روی خود قرار دهید، سپس یک کاغذ و قلم بردارید و هر چیزی را که در تصویر می‌بینید ریزبه‌ریز با تمام جزئیات در آن کاغذ بنویسید. این کار را هرروز برای مدت نیم ساعت یا بیشتر انجام دهید.

۲. اگر افکار منفی وارد ذهنتان شدند سریع موقعیت فیزیکی خود را تغییر دهید و اجازه ندهید آن فکر بیشتر از این در ذهن شما رشد کند.

۳. به جزئیات افکار منفی زیاد دقت نکنید و سعی کنید به آن‌ها اهمیت ندهید.

۴. یک واژه بازدارنده را انتخاب کنید مثلاً “بس کن” و اگر افکار منفی یا خاطرات بد به ذهنتان آمدند سریع فریاد بزنید بس کن. پس از مدتی ذهنتان به این کلمه عادت می‌کند که با شنیدن آن سریع از افکار منفی دست بکشد.

۵. وسایلی که شمارا به یاد خاطرات بد می‌اندازد را از بین ببرید و یا درجایی قرار دهید که جلوی چشم شما نباشد. اگر حتی یک‌خانه یا مکان شمارا به یاد خاطرات بد می‌اندازد آنجا ترک کنید یا نقل‌مکان کنید.

• نکات مثبت: هر خاطره‌ای هرچقدر هم که بد باشد ممکن است نقاط مثبت یا نکاتی برای درس عبرت گرفتن داشته باشد. مثلاً فرض کنید ده سال پیش مادربزرگتان که در قید حیات بوده روزی از شما خواسته که یک لیوان آب به او بدهید ولی شما به او توجهی نکرده‌اید و حال این موضوع به یک خاطره بد تبدیل‌شده است. درست است این‌یک خاطره بد است و هیچ نقطه مثبتی هم ندارد اما این خاطره می‌تواند برای شما یک عبرت بشود: که اگر روزی مثلاً مادر خودتان از شما یک لیوان آب خواست لحظه‌ای درنگ نکنید تا بعداً موجب پشیمانی شود. پس‌روی یکی کاغذ نقطه مثبت این خاطره را یادداشت کنید و هرگاه به یادتان آمد سریع به نوشته روی کاغذ رجوع کنید و البته می‌توانید یکی از خاطرات خوبی که با مادربزرگتان دارید را هم جایگزین این خاطره کنید.

• بیان احساسات (اعتراف): برای بهتر فراموش کردن گذشته بهتر است درباره آن باکسی صحبت کنید و اگر صلاح دانستید نزدیک نفر اعتراف کنید. اگر بتوانید گناهتان را گردن بگیرید قدم مهمی را برداشته‌اید.

• طلب بخشش: برای فراموش کردن گذشته غرورتان را کنار بگذارید و اگر فکر می‌کنید مقصر بوده‌اید طلب بخشش‌کنید.

• برنامه‌ریزی یادآوری خاطرات: هرروز ساعتی را برای فکر کردن به خاطرات بد اختصاص دهید مثلاً ظهرها از ساعت ۱۲ الی ۱۲:۳۰ اگر در این زمان مشخص‌شده احساسات شدیدی درونتان به وجود آمد جلوی آن‌ها را نگیرید برای مثال گریه کردن. وقتی شما هرروز تمرین کنید که سر ساعت مشخصی به افکار بد و خاطرات ناخوشایند فکر کنید کم‌کم ذهن شما عادت می‌کند تا در زمان‌های دیگر به افکار و خاطرات بد رجوع نکند و فقط در آن زمان مشخص به آن چیزها فکر کند. نکته‌ای که باید رعایت کنید این است که هرروز فقط به مدت‌زمانی که مشخص کرده‌اید به افکار بد فکر کنید مثلاً اگر تصمیم گرفته‌اید روزی نیم ساعت را برای این موضوع اختصاص دهید اگر آن زمان شد ۳۱ دقیقه باید هر طور شده از فکر بیرون بیایید و فکرتان را عوض کنید و یا به کاری مشغول شوید.

پس از مدتی رفته‌رفته آن نیم ساعت را کمتر کنید تا روزی که به‌کل از شر افکار و خاطرات بد خلاص شوید.
بدون شک اگر در این زمینه از یک مشاوره یا روان‌پزشک کمک بگیرید بهتر به نتیجه خواهید رسید.

شادباشید.