عوامل مؤثر بر روند تکامل کودک

عوامل مؤثر بر روند تکامل کودک
  • عوامل مؤثر بر روند تکامل کودک

    تکامل کودک یک فرایند طبیعی و پیوسته است که از لحظه تولد شروع شده و تا دوران بلوغ ادامه می‌یابد. در این فرایند، کودک از یک موجود بی‌تجربه و ناتوان به یک شخصیت پایدار و مستقل تبدیل می‌شود. در این مقاله به بررسی عوامل مؤثر بر روند تکامل کودک پرداخته می‌شود.

    عوامل ژنتیکی:
    عوامل ژنتیکی یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر تکامل کودک هستند. ژنتیک کودک نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری ویژگی‌های فیزیکی، عصبی و رفتاری کودک دارد. برای مثال، ژنتیک می‌تواند ابعاد مغز و تعداد سلول‌های عصبی را مشخص کند و برای رشد و تکامل عصبی کودک نقش داشته باشد.

    عوامل محیطی:
    عوامل محیطی می‌توانند بسیاری از ویژگی‌های فردی کودک را تحت تأثیر قرار دهند. محیط زیست، تغذیه، تمرین فیزیکی، تربیت و آموزش از جمله عوامل محیطی هستند که بر تکامل کودک تأثیر می‌گذارند. به عنوان مثال، تغذیه نامناسب می‌تواند منجر به تأخیر در رشد و تکامل کودک شود و تمرین فیزیکی می‌تواند به بهبود توانایی‌های حرکتی و فیزیکی کودک کمک کند.

    عوامل روانی:
    عوامل روانی نیز می‌توانند بر تکامل کودک تأثیر گذاشته و ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی کودک را تحت تأثیر قرار دهند. تربیت و فرهنگ سازی، روابط خانوادگی، وضعیت اقتصادی خانواده و انواع تجربیات روانی کودک از جمله عوامل روانی هستند که می‌توانند بر تکامل کودک تأثیر بگذارند.

    نتیجه گیری:
    عوامل ژنتیکی، محیطی و روانی همگی بر روند تکامل کودک تأثیر گذارند. برای توسعه درست و سالم کودک، لازم است تمامی عوامل این فرایند مهم را در نظر گرفت و از آن‌ها به بهترین نحو بهره‌برداری شود. از این رو، بهبود شرایط زیستی، تغذیه، تمرین فیزیکی، تربیت و آموزش و ارائه تجربیات روانی مثبت در خانواده و محیط اجتماعی، بهترین راهکارهایی هستند که برای تکامل سالم کودک مورد استفاده قرار می‌گیرند.

    با وجود این که در برخی موراد سیر تکاملی کودک خارج از محدوده و نامربوط به نظر می‌رسد، اما در هر حال هدفِ آن، که برانگیختن استعدادهای بالقوه و ژنتیک کودک یا ایجاد خودباوری است، هرگز تغییر نمی‌کند. هر کودک به طور غریزی تمایل به این دارد که بهترین و کامل‌ترین انسان باشد و برای ارضای این غریزه باید موقعیت‌هایی در اختیار او باشد که این نیاز را تأمین کند. دست‌یابی به این هدف بستگی به موانعی که کودک با آن روبه‌رو می‌شود و چگونگی برخورد با آن‌ها دارد.

    این موانع ممکن است در محیط کودک یا در درون خود او باشد. به عنوان مثال گاهی کودک به علت بحران‌های روحی یا به علت مقایسه شدن با دیگران از انجام کاری که توانایی آن را دارد، احساس ترس و نگرانی می‌کند. در این مسیر شما نقش بسیار مهمی بر عهده دارید. بنابراین باید از تمام عواملی که روند تکامل کودک را تحت تأثیر قرار می‌دهد و نحوه‌ی برخورد با آن آگاهی داشته باشید. این بخش راهنمایی است که می‌تواند شما را در این جهت یاری کند.

    سلامتی

    در میان عوامل مؤثر در مسیر تکامل کودک، سلامتی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. برخورداری از سلامت کامل و عدم وجود معلولیت یا نقص جسمانی امتیازی برای تکامل کودک به شمار می‌رود.

    با این که معمولاً اکثر بیماری‌های کودکان عوارض شدیدی ندارند، اما برخی از آن‌ها اگر شدید و طولانی شوند و در یکی از دوره‌های اصلی و مهم تکامل روی دهند، ممکن است این روند را تحت تأثیر قرار دهند. به طور کلی در هنگام بیماری اکثر کودکان غیرفعال هستند و ماهیچه‌های آن‌ها سست است، بنابراین به زودی خسته می‌شوند. این امر باعث می‌شود رشد و تکامل آن‌ها به طور موقت دچار وقفه شود. از طرف دیگر بیماری معمولاً باعث اضطراب یا بدخلقی کودک و در نتیجه محدودیت فعالیت‌ها یا ارتباط او با کودکان دیگر می‌شود. گاهی اوقات نیز بیماری منشأ برخی از مشکلات رفتاری است، چون کودک ممکن است به توجه و مراقبت ویژه‌ای که هنگام بیماری صورت می‌گیرد، عادت کند.

    بیماری‌های مزمن مانند صرع و دیابت اگر به دقت درمان نشوند، به علت ایجاد ناپایداری عاطفی و احساسات منفی می‌توانند مانع پیشرفت کودک شوند، از طرف دیگر این بیماری‌ها ممکن است باعث شوند کودک به یک یا چند تن از اعضای خانواده وابسته شود.

    سوء‌تغذیه و فقدان یک برنامه‌ی غذایی مناسب نیز باعث کاهش سطح انرژی کودک می‌شود. در این صورت کودک نمی‌تواند فعالیت‌های خود را به خوبی انجام دهد یا به دنبال کنجکاوی و ماجراجویی خود رفته، از آن لذت ببرد و یاد بگیرد. در نتیجه ممکن است دچار کم‌رویی، افسردگی و رفتارهای غیراجتماعی دیگر شود و نتواند مسیر رشد خود را به خوبی طی کند.

    عوامل مؤثر بر روند تکامل کودک

    شادابی

    کودکان شاداب معمولاً سالم و پر از انرژی هستند و این شادابی انگیزه و محرکی برای پیشرفت آن‌ها می‌باشد. به طور کلی کودکان شاداب موانع و شکست‌ها را خونسردانه می‌پذیرند و سعی می‌کنند با آن‌ها مقابله کنند. به علاوه شادابی باعث تشویق بیشتر روابط و فعالیت‌های اجتماعی می‌شود، مردم با خوشحالی به آن واکنش مثبت نشان می‌دهند و این نقطه‌ی آغاز خوبی برای تمام روابط اجتماعی است. شادابی می‌تواند به صورت یک عادت درآید و این وظیفه‌ی شماست که سعی کنید کودک این عادت را به خوبی کسب کند و از بدخلقی و ناراحتی او جلوگیری کنید. البته دوران کودکی شاد نمی‌تواند موفقیت دوران بزرگ‌سالی را تضمین کند، اما می‌تواند آن را پایه‌ریزی کند.

    پدر و مادر خوب

    نظر کلی شما در مورد داشتن فرزند و تربیت او، به صورت قابل ملاحظه‌ای رشد و تکامل کودک را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اکنون دیگر شما دارای فرزند هستید و بهترین کاری که از همان ابتدا می‌توانید برای او بکنید این است که نشان دهید از این که پدر و مادر او هستید خوشحال و خوشنودید. بعضی از مردم احساس می‌کنند ازدواج بدون بچه کامل نیست، در حالی که برخی دیگر بچه را مانع موفقیت و تعالی خود می‌دانند. اگر شما از گروه دوم هستید، نمی‌توانید در زمره‌ی پدران و مادران ایده‌آل قرار بگیرید. اگر می‌خواهید پدر و مادر خوبی محسوب شوید، می‌توانید از فهرست زیر که «خصوصیات پدر و مادر خوب از نقطه‌نظر کودکان» است، کمک بگیرید.

    «خصوصیات پدر و مادر خوب از دیدگاه کودکان»

    ۱

    آیا برای کودک تلاش می‌کند؟

    ۲

    آیا کودک می‌تواند به او تکیه کند؟

    ۳

    آیا نظم و انضباط متعادلی را اجرا می‌کند؟

    ۴

    آیا به شخصیت کودک احترام می‌گذارد؟

    ۵

    آیا به جای ترس، محبت ایجاد می‌کند؟

    ۶

    آیا الگوی خوبی به شمار می‌رود؟

    ۷

    آیا با کودک همراه و همکار است؟

    ۸

    آیا اکثر اوقات خوش‌اخلاق است؟

    ۹

    آیا محبت خود را به کودک ابراز می‌کند؟

    ۱۰

    آیا هنگامی که برای کودک مشکلی پیش می‌آید، با او همدردی می‌کند؟

    ۱۱

    آیا او را در ارتباط با دوستانش و رفت و آمد با آن‌ها تشویق می‌کند؟

    ۱۲

    آیا در ایجاد محیط آرام و شاد در منزل تلاش می‌کند؟

    ۱۳

    آیا استقلال متناسب با سن کودک را در اختیار او می‌گذارد؟

    ۱۴

    آیا توقع و انتظارات غیرمنطقی از کودک ندارد؟

    • یکی از مهم‌ترین کارهایی که شما می‌توانید برای فرزند خود انجام دهید این است که او را در واقعیت نگه دارید و برای او اهداف واقعی ترسیم کنید تا احتمال شکست کمتر شده و شناختی که او از خود دارد، صدمه نبیند. از طرف دیگر باید شما هم به نقاط ضعف و هم به نقاط قوت کودک اشاره کنید، اما همیشه روی نقاط قوت او تأکید کنید. به این ترتیب او با درک کاملی از خود و همراه با شناخت محدودیت‌های خود رشد می‌کند.
    • سعی کنید محیطی ایجاد کنید که موقعیت‌های یادگیری او را محدود نکند.
    • هرگز سعی نکنید کودک را با یک الگوی معین تطبیق دهید، بلکه به او کمک کنید تا خود از عهده‌ی مشکلات برآید و بتواند به خودباوری خوبی دست پیدا کند.
    • یکی دیگراز مسئولیت‌های مهم شما به عنوان والدین این است که به کودک خود یاد بدهید چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند. بنابراین قبل از این که رفتارهای غیراجتماعی او به صورت عادت دربیاید، باید با آن مقابله کنید.

    عوامل مؤثر بر روند تکامل کودک

    موقعیت کودک در خانواده

    هیچ موقعیتی در خانواده بهترین نیست. بچه‌های اول معمولاً در محیطی رشد می‌کنند که فعالیت‌های خانواده دور محور آن‌ها می‌چرخد و در مسیر رشد و تکامل خود از راهنمایی و کمک بیشتری برخوردار می‌شوند. در دوران کودکی با زبان پیچیده‌تری با آن‌ها صحبت می‌شود و معمولاً به علت فشارهای والدین، از فرزندان بعدی بیشتر موفق می‌شوند. البته شکی نیست که اگر بچه‌های بعدی خانواده همین راهنمایی و توجه را دریافت کنند به موفقیت بیشتری دست یافته و اجتماعی‌تر نیز می‌شوند.

    بچه‌های اول معمولاً به بزرگ‌سالان تمایل بیشتری دارند، والدین نیز در مورد بچه‌ی اول مهارت کمتری دارند و معمولاً نظم یا تنبیه بیشتری را اعمال می‌کنند. این کار باعث می‌شود بچه‌های اول بیشتر دچار اضطراب شوند.

    موقعیت خانوادگی به عنوان عامل مهمی در تطابق ازدواج‌ها نیز شناخته شده است. چون معمولاً ما در دوران کودکی نقش معینی را می‌آموزیم و پس از ازدواج نیز به آن ادامه می‌دهیم. به طور مثال بهترین تطابق ازدواج زمانی صورت می‌گیرد که مرد فرزند اول و زن فرزند آخر خانواده باشد و احتمالاً اگر این حالت برعکس شود، تطابق به خوبی صورت نمی‌گیرد، چون زن ممکن است بخواهد بر مرد حاکم شود.

    عوامل مؤثر بر روند تکامل کودک

    جنسیت

    جنسیت بر روند رشد کودک دو اثر مهم دارد. یکی اثر مستقیم جنس بر رشد کودک است که ناشی از مقادیر بسیار کم هورمون‌های جنسی می‌باشد که در دوران کودکی ترشح می‌شود و دیگری اثر غیر مستقیم جنسیت که ناشی از شرایط محیطی است. به عبارت دیگر از هنگام تولد کودکان تحت فشارهای شدید اجتماعی با الگوهایی که از نظر فرهنگی مناسب با جنسیت آن‌هاست، تطبیق پیدا می‌کنند.

    رابطه‌ی جنسیت و تفاوت در کسب مهارت‌ها

    با وجودی که کودکان هم‌جنس نیز با یکدیگر تفاوت بسیاری دارند، اما شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد جنسیت هم در نوع مهارت‌ها و هم در میزان یادگیری آن‌ها تأثیر به سزایی دارد. به عنوان مثال در زمینه‌ی رشد جسمی دخترها سریع‌تر از پسرها هستند و رشد آن‌ها مرتب‌تر و قابل پیش‌بینی‌تر می‌باشد. در مورد قدرت و سرعت تا زمان بلوغ تفاوت زیادی بین این دو جنس وجود ندارد. اما پس از آن پسرها قوی‌تر و سریع‌تر می‌شوند و ماهیچه‌ها و استخوان‌های آن‌ها بیشتر و چربی‌ها کمتر می‌شود. در سال‌های پیش از دبستان دخترها در پریدن، لِی‌لِی کردن و حرکات هماهنگ و متوازن بهتر هستند. پس از آن پسرها در فعالیت‌هایی که نیاز به دویدن، پریدن و پرتاب کردن دارد، بهتر می‌شوند، اما دخترها هنوز لِی‌لِی را خوب انجام می‌دهند.

    بر اساس تست‌های هوش انجام شده در زمینه‌ی رشد عقلی تفاوت زیادی بین پسرها و دخترها مشاهده نشده است. اما در مهارت‌های کلامی دخترها کمی سریع‌تر از پسرها هستند. اکثر دخترها زودتر از پسرها حرف می‌زنند، بهتر می‌توانند کلمات را در کنار هم قرار دهند و جملات بلندتری بسازند و این امر نه فقط در کودکی بلکه در طول زندگی مشاهده می‌شود. دخترها زودتر از پسرها به خواندن و نوشتن تمایل نشان می‌دهند و دستور زبان و هجی کردن آن‌ها نیز بهتر است. استدلالات کلامی را به خوبی انجام می‌دهند و اختلالات زبانی کمتری دارند. در دوران نوجوانی دخترها کمی در ریاضیات بهتر هستند، اما پس از آن پسرها بهتر می‌شوند.

    پسرها در هر سنی از تجسم فضایی بالایی برخوردار هستند و می‌توانند در ذهن خود اجسام سه‌بعدی را به خوبی تصور کنند و روابط فیزیکی را بهتر درک می‌کنند. از نظر اجتماعی پسرها در تمام مراحل پرخاشگری و تسلط بیشتری را نشان می‌دهند. این مسأله از دوران کودکی آغاز می‌شود و در دوران نوجوانی ادامه می‌یابد و اگر کنترل نشود در سراسر زندگی نیز باقی خواهد ماند. پسرها تمایل بیشتری به رقابت نشان می‌دهند. اما این حس پس از حس پرخاشگری خود را نشان می‌دهد.

    بدون شک دخترها اجتماع‌پذیرترند، به محض این که وارد اجتماع می‌شوند دوستان صمیمی پیدا می‌کنند و به این دوستی‌ها ادامه می‌دهند. پسرها احتمالاً در مقابل فشارها و مشکلات مقابله‌ی فیزیکی، احساسی و عقلی بیشتری می‌کنند و مشکلات رفتاری بیشتری نیز دارند. آگاهی از این تفاوت‌های جنسی به شما این امکان را می‌دهد که نقاط قوت کودک خود را به حداکثر رسانده و نقاط ضعف او را کاهش دهید. به کمک تست‌های این کتاب شما می‌توانید این کار را به خوبی انجام دهید، اما به یاد داشته باشید که هرگز به صورت کلیشه‌ای کودک خود را وادار نکنید برخلاف طبیعت خود عمل کند.

    شخصیت

    شخصیت کودک می‌تواند سه جنبه داشته باشد:

    1. احساساتی؛ که تمایل به تغییرات عاطفی سریع دارد و به آسانی غمگین یا مضطرب می‌شود. چنین کودکانی به سختی آرام می‌شوند.
    2. فعال؛ میزان رفتاری که از خود نشان می‌دهد از قبیل حرکات، سرعت حرف زدن و میزان انرژی که برای هر کاری صرف می‌کند، بسیار زیاد و معمولاً ناآرام است.
    3. اجتماعی؛ چنین کودکانی ترجیح می‌دهند که با دیگران باشند و در فعالیت‌های گروهی شرکت کنند، آن‌ها به دیگران واکنش نشان می‌دهند و انتظار پاسخ متقابل نیز دارند.

    شخصیت کودک شما به نحوی ترکیبی از این سه جنبه است و حتی از همان روزهای اول تولد، شما می‌توانید تا حدودی حدس بزنید که کودک شما به کدام جهت تمایل دارد. کودکان احساساتی زیاد گریه می‌کنند و به سختی آرام می‌شوند. کودکان فعال بی‌قرارند و زیاد نمی‌خوابند و کودکان اجتماعی محبت خود را از همان روزهای اول نشان می‌دهند و به لالایی‌ها و نوازش‌ها به خوبی پاسخ می‌دهند. به هر حال شما می‌توانید کودک خود را به جهات دیگر نیز گرایش دهید. به عنوان مثال اگر کودک شما بسیار احساساتی است مراقبت‌های دقیق و راهنمایی و حمایت شما به او احساس امنیت و آرامش می‌دهد و احساسات او را تعدیل می‌کند یا اگر کودک شما بسیار فعال است می‌توانید با او بازی کنید و او را تشویق کنید تا قدرت تمرکز و توجه خود را افزایش دهد.

    حس همدردی

    حس همدردی، فکر کردن درباره‌ی دیگران و درک احساسات آن‌ها است. کودکان سالک از همان ابتدای زندگی این حس را به خوبی نشان می‌دهند. در طی سال اول زندگی شما متوجه می‌شوید که کودک به محیط اطراف خود به خوبی توجه می‌کند و به آن‌چه در اطرافش می‌گذرد واکنش نشان می‌دهد، طوری که مثلاً اگر ببینید کسی خیلی ناراحت است، حالت چهره‌ی او را به خود می‌گیرد و یا ممکن است هنگامی که صدای گریه‌ی کودک دیگری را می‌شنود خود نیز گریه کند.

    در حدود ۱۲ تا ۱۸ ماهگی حتی ممکن است با دیدن فردی که ناراحت است آثار ناراحتی از خود نشان دهد. یا حتی سعی کند به او کمک نماید. در سال‌های بعد حس همدردی او به تدریج منطقی‌تر می‌شود و بهتر می‌تواند احساسات افراد دیگر را تشخیص دهد. در حدود ۴ تا ۵ سالگی واکنش‌های او پیچیده‌تر می‌شود و ممکن است چند واکنش را همزمان از خود نشان دهد. طوری که اگر کوچولوی شما روزی شاهد زمین خوردن و صدمه‌ی دوستش بود، هم در صدمه دیدن و هم در احساس خجالت و شرمندگی دوستش با او احساس همدردی می‌کند و به همین دلیل ممکن است به کمک او نرود و روی خود را برگرداند، چون می‌داند که با این کار دوستش کمتر خجالت می‌کشد.

    عوامل مؤثر بر روند تکامل کودک

    ناسازگاری

    برخی از ویژگی‌های نامطلوب شخصیتی به نوعی در تمام کودکان ظاهر می‌شود. گاهی هنگامی که این حالت‌ها ظاهر می‌شود به نظر ما بی‌ضرر می‌رسد و حتی اجازه می‌دهیم تا ادامه پیدا کند و کوششی در جهت رفع آن نمی‌کنیم. البته هیچ یک از این ویژگی‌ها به تنهایی بیانگر ناسازگاری نیست. در فهرست زیر برخی از خصوصیات کودکان ناسازگار به ترتیب نزولی نشان داده شده است.

    خصوصیات کودک ناسازگار

    ۱

    فعالیت بیش از حد دارد. (فعالیت بیش از حد بی‌هدف، نه فعالیت‌های بیش از حد هدف‌دار).

    ۲

    هیچ کاری را به پایان نمی‌رساند.

    ۳

    بی‌قرار است.

    ۴

    برای صرف غذا آرام نمی‌نشیند.

    ۵

    در بازی‌ها تا پایان شرکت نمی‌کند.

    ۶

    وسایل و اسباب‌بازی‌ها را خراب می‌کند.

    ۷

    بیش از حد صحبت می‌کند.

    ۸

    جهت‌ها را دنبال نمی‌کند.

    ۹

    بدقلق است.

    ۱۰

    با بچه‌های دیگر دعوا می‌کند.

    ۱۱

    دمدمی‌‌مزاج است.

    ۱۲

    اذیت می‌کند.

    ۱۳

    زیر بار نظم نمی‌رود.

    ۱۴

    دردسر درست می‌کند.

    ۱۵

    در صحبت کردن مشکل دارد.

    ۱۶

    کج‌خلقی می‌کند.

    ۱۷

    یک داستان را به طور کامل گوش نمی‌دهد.

    ۱۸

    به همه چیز بی‌اعتنا است.

    ۱۹

    به سختی به خواب می‌رود.

    ۲۰

    تحریک‌پذیر و زودرنج است.

    ۲۱

    بی‌پروا و بی‌ملاحظه است.

    ۲۲

    با هم‌سالان خود دمخور نمی‌شود.

    ۲۳

    بی‌حوصله است.

    ۲۴

    دروغ می‌گوید.

    ۲۵

    در معرض خطر و حوادث زیادی قرار دارد.

    ۲۶

    شب‌ادراری دارد.

    ۲۷

    خرابکاری می‌کند.

    اگر بیش از چند مورد خصوصیات ناسازگاری در یک کودک وجود داشته باشد، باید قبل از بروز مشکلات بعدی مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال اکثر کودکان بی‌قرارند اما بی‌قراری به تنهایی هشدار‌دهنده نیست، مگر با علائم دیگری از قبیل ناتوانی در تمرکز، بی‌حوصلگی و فعالیت‌های بیش از حد بدون هدف و انگیزه همراه شود. در این صورت باید مورد توجه قرار گیرد. البته نباید مشاهده‌ی چنین رفتارهایی موجب شود که کودک خود را مسئله‌دار تلقی کنیم. عادات بد نظیر این موارد در بسیاری از کودکان متداول است، به خصوص اگر دوره‌ی کوتاهی داشته باشد، حتی می‌توان آن را بخشی از رشد و تکامل هنجار دانست. به عنوان مثال در بین کودکان هفت ساله حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد گه‌گاه شب‌ادراری دارند، ۳۰ درصد دچار آشفتگی خواب و کابوس‌های شبانه می‌شوند. ۲۰ درصد ناخن‌های خود را می‌جوند، ۱۰ درصد شست خود را می‌مکند، ۱۰ درصد سوگند دروغ می‌خورند و حدود ۳۰ درصد باقیمانده کج‌خلقی می‌کنند.

    آسیب‌پذیری

    آسیب‌پذیری اصطلاحی است که کارشناسان برای بیان میزان انعطاف‌پذیری کودک از آن استفاده می‌کنند و بهترین راه تعیین آن بر حسب محیطی است که به کودک حمایت لازم جهت رشد و تکامل بهینه را می‌دهد. کودک انعطاف‌پذیر کودکی است که هر محیطی می‌تواند برای او حمایت‌‌کننده باشد. به عبارت دیگر مشکلات اندکی که برای کودک انعطاف‌پذیر به وجود می‌آید مانع رشد بهینه‌ی او نخواهد شد. در صورتی که یک کودک آسیب‌پذیر به طور بالقوه محیط‌های حمایت‌کننده‌ی محدودی در اختیار دارد. چنین کودکی تنها در زمینه‌ی محرک‌ترین، پاسخ‌دهنده‌ترین و سازگارترین محیط‌ها می‌تواند به رشد و تکامل بهینه برسد. به زبان ساده‌تر تقریباً همه چیز باید برای او مهیا باشد و اگر محیط مساعد برای او ایجاد نشود، احتمال نتایج ضعیف در رشد و تکامل او افزایش می‌یابد.

    برخی از کودکان با آسیب‌پذیری‌هایی متولد می‌شوند. به عنوان مثال نوزادان کم‌وزن، نوزادانی که در دوران جنینی دچار سوء‌تغذیه شده‌اند یا نوزادان بی‌قرار از این دسته‌اند. این نوزدان تنها در محیط‌هایی پیشرفت می‌کنند که در آن از حمایت بالایی برخوردارند. به نظر می‌رسد که پسرها آسب‌پذیرتر از دخترها هستند، چون فشارهای روحی بیشتری را تحمل می‌کنند. به همین ترتیب می‌توان گفت که برخی از نوزادان نیز با انعطاف‌پذیری بیشتری متولد می‌شوند. بر اساس نحقیق جالبی که در هاوایی روی کودکانی که گرفتار فقر بوده‌اند صورت گرفته، چنین به دست آمده که آن عده از این کودکان که به خوبی پیشرفت کرده و به موفقیت رسیده‌اند، کودکان خوش‌طبع و انعطاف‌پذیر و احتمالاً فرزندان اول خانواده بوده‌اند. بنابراین خوش‌طبعی یکی از خصوصیات ذاتی است که انعطاف‌پذیری کودک را افزایش می‌دهد. از عوامل حمایت‌کننده‌ی دیگر احساس امنیت، قدرت تحمل شکست و توانایی رهایی از اضطراب می‌باشد. البته تمام این عوامل بستگی به وجود والدین بامحبت دارد. وجود واکنش مناسب و روابط گرم از طرف والدین به ویژه در فاصله‌ی بین شش تا هجده ماهگی از اهمیت بسیاری برخوردار است، تقویت تحریکات مغزی و ذهنی با کمک اسباب‌بازی‌های، داستان‌ها، ترانه‌ها و همچنین توجه والدین در فاصله‌ی یک تا چهار سالگی نقش مهمی در این رابطه دارد. در سنین بالاتر نیز موفقیت‌هایی جهت کسب مهارت‌های اجتماعی و ارتباط با هم‌سالان، شرکت در بازی‌ها و دوست‌یابی بسیار مهم است.

    آن‌چه شما باید به آن توجه کنید این است که کودکان انعطاف‌پذیر یعنی کودکانی که به نظر می‌رسد دچار مشکلات رفتاری نمی‌شوند و به خوبی از عهده‌ی مشکلات و فشارهای زندگی برمی‌آیند، کودکانی هستند که حداقل یک رابطه‌ی مطمئن و قوی با یکی از والدین یا اولیای خود برقرار کرده‌اند. چنین کودکانی در حل مشکلات و فشارهای زندگی از قبیل طلاق یا مرگ عزیزان خود نیز موفق هستند.

    چنین به نظر می‌رسد که رابطه‌ی مطمئن اولیه، کودکان را در مقابل مشکلات و مسائل زندگی مقاوم می‌کند. به همین جهت احساس امنیت و محبت بهترین ابزاری است که شما می‌توانید به کودک خود هدیه بدهید تا به کمک آن بهتر زندگی کند. یک نکته‌ی اساسی که تمام والدین باید بدانند این است که برای این که کودک بتواند بدون بروز مشکلات رفتاری از عهده‌ی فشارهای زندگی برآید، باید روابط صمیمی و مطمئنی داشته باشد، اما نیازی نیست که این روابط همان روابط اولیه‌ی دوران نوزادی باشد، بلکه می‌تواند رابطه‌ای باشد که با فردی غیر از پدر و مادر و پس از یک سالگی ایجاد شده است. این می‌تواند دلیلی برای نقش مهم پرستاران، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها یا حتی خواهر و برادر بزرگ‌تر در ایجاد امنیت و شادابی کودک باشد.

    احساس امنیت

    تحقیقات بسیاری نشانگر این است که کودکانی که احساس امنیت می‌کنند در رشد و تکامل خود بسیار موفق‌تر از کودکانی هستند که احساس امنیت نمی‌کنند. با این وجود تعداد قابل ملاحظه‌ای از کودکان در دوران طفولیت احساس امنیت کامل را به دست نمی‌آورند، حتی در خانواده‌های خوشبخت و باثبات طبقه‌ی متوسط نیز یک سوم کودکان ناامن هستند. کودک مطمئن وابسته نیست و مدام به شما نمی‌چسبد، اما غیبت‌های مداوم شما ممکن است احساس امنیت او را از بین ببرد.  کودک مطمئن همیشه شما را به غریبه‌ها ترجیح می‌دهد، اما کودک ناامن با دوری از شما به شدت نگران می‌شود و حتی پس از بازگشت هم به راحتی نمی‌توانید او را آرام کنید. حالت کودکی که فاقد احساس امنیت است اهمیت زیادی دارد. او دوست ندارد به کسی نزدیک شود، هرگز ارتباط چشمی برقرار نکرده و حتی احساساتش را بیان نمی‌کند.

    در فاصله‌ی ۱۸ تا ۳۰ ماهگی کودکانی که احساس امنیت می‌کنند الگوهای رفتاری پیچیده و تکامل‌یافته‌تری را از خود نشان می‌دهند که بیانگر اجتماعی شدن، پیشرفت ذهنی و درک بهتر دنیا نسبت به کودکانی است که احساس امنیت نمی‌کنند. کودکان مطمئن نسبت به کودکان دیگر و بزرگ‌سالان همدردی بیشتری ابراز می‌کنند. همچنین اعتماد به نفس بیشتری دارند.

    پدر و مادرانی که فرزندان مطمئن دارند خود را با رفتار کودک تطبیق می‌دهند و پابه‌پای او پیش می‌روند، اکثر اوقات لبخند زده، با کودک حرف می‌زنند، با صدای خود هر چیزی را به نحوی بیان کرده و تا جایی که می‌توانند فرزند خود را لمس می‌کنند، او را در آغوش می‌گیرند و نوازش می‌کنند. در مقابل، مادران کودکان ناامن، مادرانی هستند که به اصطلاح در دسترس نیستند، ممکن است افسرده باشند، یا در ماه‌های اولیه به لمس و در آغوش کشیدن کودک خود اهمیت ندهند. این مادران توجه زیادی به کودکان خود ندارند و آن‌ها را جذب نمی‌کنند.

    عوامل مؤثر بر روند تکامل کودک

    فشارهای روحی

    همه‌ی ما چنین تصور می‌کنیم که تنها بزرگ‌سالان در زندگی روزمره‌ی خود با فشارهای روحی زیادی مواجه هستند، اما جدول زیر نموداری از فشارهای روحی کودکان را نشان می‌دهد.

    نمره‌های سالیانه‌ی کمتر از ۱۵۰ میانگین در نظر گرفته می‌شود و کودکانی که در یک سال نمره‌های ۱۵۰ تا ۳۰۰ را کسب می‌کنند به طور قطع علائم فشارهای روحی نظیر وابستگی شدید، مشکلات رفتاری، بی‌خوابی، ناتوانی تمرکز، شرارت در مدرسه و نظایر آن را از خود نشان می‌دهند. اگر نمره‌ی کودک بیش از ۳۰۰ باشد، به احتمال بسیار قوی او در معرض یک اختلال سلامتی یا عاطفی جدی است و نیاز به مراجعه به پزشک دارد.

    به خاطر داشته باشید که بازی طبیعی‌ترین راه مقابله‌ی کودک با فشارهای روحی است و شما به عنوان پدر و مادر با بررسی بازی‌ها و اسباب‌بازی‌های فرزند خود می‌توانید دید خوبی نسبت به تصورات و خیال‌پردازی‌های او پییدا کنید. همچنین باید توجه کنید که کودک همه چیز را از شما و به خصوص رفتار و کردار شما می‌آموزد. بنابراین اگر شما به آن‌چه کودک‌تان را نگران کرده بپردازید، کودک نیز همین کار را می‌کند. به عنوان مثال اگر شما هر دو کار می‌کنید سعی کنید از زمانی که با فرزند خود هستید، لذت ببرید و آن را با صحبت درباره‌ی زمانی که نبوده‌اید یا زمانی که دوباره می‌خواهید بروید، خراب نکنید. با نگرانی درباره‌ی گذشته و آینده، حال را نیز از دست می‌دهید و کودک شما حتی با وجودی که در کنار او هستید، احساس امنیت نمی‌کند.

    فشارهای روحی

    مقیاس آن‌ها

    فوت پدر یا مادر

    ۱۰۰

    طلاق

    ۷۳

    جدایی والدین

    ۶۵

    سفرهای شغلی والدین

    ۶۳

    فوت یکی از اعضای نزدیک خانواده

    ۶۳

    بیماری یا صدمه‌ی خود کودک

    ۵۳

    ازدواج مجدد یکی از والدین

    ۵۰

    اخراج یکی از والدین از کار

    ۴۷

    اختلاف پدر و مادر

    ۴۵

    شاغل بودن مادر

    ۴۵

    مشکل در سلامتی یکی از اعضای خانواده

    ۴۴

    حاملگی مادر

    ۴۰

    مشکلات مدرسه

    ۳۹

    تولد خواهر یا برادر جدید

    ۳۹

    کلاس یا معلم جدید

    ۳۹

    تغییر در اوضاع مادی خانواده

    ۳۸

    بیماری یکی از دوستان نزدیک

    ۳۷

    فعالیت‌های تحصیلی جدید یا فوق برنامه

    ۳۶

    دعوا با خواهر یا برادر

    ۳۵

    ترس از تنبیه و خشونت در مدرسه

    ۳۱

    تغییر مسئولیت‌های کودک در منزل

    ۲۹

    ازدواج یا رفتن خواهر یا برادر بزرگ‌تر از منزل

    ۲۹

    مشکل داشتن با پدربزرگ و مادربزرگ

    ۲۹

    موفقیت‌های برجسته

    ۲۸

    انتقال به شهر دیگر

    ۲۶

    نقل مکان به منزل دیگر (در همان شهر)

    ۲۶

    رنجش از بداخلاقی

    ۲۵

    مشکل داشتن با معلم

    ۲۴

    تغییر مدرسه

    ۲۰

    تغییر عادات بازی

    ۱۹

    گذراندن تعطیلات با خانواده

    ۱۹

    تغییر دوستان

    ۱۸

    اردوهای تابستانی

    ۱۷

    تغییر عادات خواب

    ۱۶

    پرجمعیتی یا کم‌جمعیتی خانواده

    ۱۵

    تغییر عادات غذایی

    ۱۵

    تغییر مدت تماشای تلویزیون

    ۱۳

    جشن تولد

    ۱۲

    تنبیه به خاطر دروغ‌گویی

    ۱۱

     

    عوامل مؤثر بر روند تکامل کودک

    طلاق و جدایی والدین

     

    کودکان با مشاهده‌ی جدایی دو نفر که دوست‌شان داشته و به آن‌ها تکیه می‌کردند، بار عاطفی سنگینی را تحمل می‌کنند. البته کودکان باید درد جدایی را درک کنند، چون این نیز بخش طبیعی و سالمی از رشد آن‌هاست، اما جدایی‌های طولانی فشار روحی بسیاری بر آن‌ها وارد می‌کند. طلاق به خصوص هنگامی که کودکان بین شما و همسرتان قرار دارند و هر یک سعی می‌کنید آن‌ها را به طرف خود بکشید، ناراحت‌کننده‌تر است. (جدایی کودک از یکی از والدینی که هم‌جنس اوست و ماندن با جنس مخالف فشار بیشتری را بر او وارد می‌کند.) دختری که پس از طلاق در کنار مادر مانده است، از او همانندسازی می‌کند، اما پسر بدون پدر هرگز مراحل همانند‌سازی را به خوبی انجام نمی‌دهد، نقش خود را گم می‌کند و اعتماد به نفس کافی پیدا نمی‌کند. تمام کودکان پس از طلاق دوره‌های کوتاهی از پریشانی را از خود نشان می‌دهند. در دو سال اول پس از طلاق آن‌ها منفی‌تر، بی‌قرارتر، افسرده‌تر، عصبانی و پرخاشگر‌تر می‌شوند. نمرات درسی آن‌ها کاهش می‌یابد و اغلب بیمار می‌شوند. این اختلالات ممکن است تا مدت‌ها ادامه پیدا کند. بر اساس یکی از تحقیقات انجام شده پنج سال پس از طلاق حدود یک سوم از کودکان علائم افسردگی را از خود نشان می‌دهند.

    به نظر می‌رسد اثرات فوق در کوتاه‌مدت روی پسرها بیشتر باشد. تحقیقات انجام شده همچنین نشان می‌دهد که در برخی موارد کودکان اثرات کم‌تر یا کوتاه‌مدت‌تری را متحمل می‌شوند و آن در مواردی است که والدین آن‌ها قبل از طلاق برخوردهای کم‌تری با هم داشته‌اند (به خصوص در حضور فرزندان) و پس از طلاق نیز منطقی هستند و در مورد فرزندان به توافق می‌رسند، به این ترتیب که فرزندان پدر یا مادری را که جدا زندگی می‌کنند، به طور مرتب می‌بینند و با او رابطه‌ی خوبی دارند.

    به هر ترتیب حفظ یک روال ثابت زندگی در سازگاری کودکان بسیار مؤثر است. این ثبات شامل امنیت و حمایت مادی و عاطفی والدین او که معمولاً مادر است، می‌باشد. همچنین باقی ماندن در همان منزل و همان مدرسه سبب می‌شود که کودک مجبور به سازگاری با تغییرات بیش از حد نشود.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    images

    اولین جلسه مشاوره

     

    قیمت اصلی جلسه مشاوره 249,000 تومان

    قیمت اولین جلسه مشاوره 179,000 تومان

    روز
    ساعت
    دقیقه
    ثانیه
    اگر در رابطه ات دچار مشکل شده ای و نمی دانی چطور باید آن را به ازدواج ختم کنی یا این که چطور تکلیفت را مشخص کنی یا رابطه را بهبود ببخشی می توانی از مشاوره شیک اندیش استفاده کنید.

    هیچ نظری وجود ندارد

    پیمایش به بالا