چگونه قلب همسرم را تسخیر کنم؟

یکی از سوالات بسیار مهمی که ممکن است در طول زندگی مشترک، بسیاری از خانم‎ها از خود سوال کنند این است که چه کاری می‎توان انجام داد تا همواره مرکز توجه همسرشان باشند و محبت قلب او را معطوف به خود نمایند. در طی این مسیر نیز بارها اتفاق می‎افتد که بسیاری از خانم‎ها دچار تردید می‎شوند و احساس می‎کنند چند سال که از زندگی مشترک‎شان می‎گذرد به تدریج محبت همسرشان نسبت به آنها کم می‎شود و همه چیز روال عادی خود را پیش می‎گیرد و اولین نکته‎ای که در ذهن‎شان پررنگ می‎شود این است که چرا محبت بین آنها کمرنگ شده است و به دنبال دلایل و راه‎ حل‎های این موضوع می‎گردند. روزها و شب‎های خود را در جستجوی این می‎باشند تا بتوانند کانون خانواده‎ی خود را گرم‎تر کنند تا در فضای مهرانگیز خانواده خوشبختی بیشتری را در کنار همسرشان تجربه نمایند.

صحنه‎ ی اول زندگی‎هایی که به مرور سرد می‎شود؛

پیمان به دلیل مأموریت‎های متعددی که تازگی‎ها اداره به عهده‎ی او گذاشته است مجبور بوده است چند روزی را در ماه، بدور از خانواده‎ی خود باشد. همسرش آتنا که بسیار دوست دارد پیمان بیشتر اوقات خانه و در کنار او باشد از این موضوع بسیار رنج می‎برد و این رنج بردن را گاهی به صورت‎های مختلف به پیمان ابراز می‎دارد. این آخر سال که پیمان دوباره به مأموریت اعزام شده بود آتنا دست تنها به خریدهای قبل سال می‎رفت و مجبور شده بود مسئولیت کارهای منزل را به عهده بگیرد. زمانی که پیمان از مأموریت به خانه بازگشت آتنا بسیار رنجیده خاطر بود و با بی‎محلی کردن و به قولی سر و سنگین رفتار کردن دوست داشت ناراحتی‎اش را ابراز کند. هنوز چند ساعتی از ورود پیمان نگذشته است که آتنا شروع می‎کند: « این چه زندگی است که برای من ساخته‎ای؟! همش مأموریت! ای بابا مگر من آدم نیستم! اصلاً بگو ببینم من را دوست داری؟! یادت هست که یک زنی هم گرفته‎ای؟! این چه شغلی است که تو داری؟! و….»
پیمان سکوت می‎کند و بعد از اینکه طاقتش طاق می‎شود می‎گوید:« تو به من بگو چه کار کنم! خوب اداره است و کلی مسئولیت که من باید جوابگو باشم. چرا درک نمی‎کنی که من هم مجبورم این شرایط را تحمل کنم، اصلاً می‎فهمی که این دویدن‎های من و این دور بودن‎ها را فقط به خاطر تو تحمل می‎کنم….»
این گفتگو و این کش و مکش روانی ادامه دارد تا بالاخره هر دو خسته و شکست‎خورده‎ای عاطفی می‎شوند و عدم نارضایتی زن کم‎کم مرد را نسبت به خود سرد می‎کند.

یک نکته‎ی بسیار مهم:  شغل همسرتان را بپذیرید؛

یادتان باشد اولین مهارت یک زن به عنوان همسر این است که شغل همسرش را بپذیرد. این پذیرش باید به همراه این باشد که هیچ وقت به خود اجازه ندهید نسبت به شغل او ایرادی بگیرید و یا سرزنشش کنید. چرا که فعالیت و حرفه‎ی مردان بسیار برایشان مهم است. اگر شما بخواهید او را به خاطر اینکه شغلش ایجاب می‎کند زمان بیشتری را در آن سپری کند سرزنش کنید به او این نکته را القا می‎کند که تو فرد خودخواهی هستی، آزادیم را از من می‎گیری، شرایطم را درک نمی‎کنی و… .

تداوم این رفتار موجب بدخلقی و ترش‌رویی شما می‎شود. چرا که ناراضی بودن به چهره‎ی شما منتقل می‎شود و شما نمی‎توانید شادابی و نشاطی که مورد رضایت همسرتان است را داشته باشید. همسرتان هر شغلی که دارد او را بپذیرید. اگر مجبور است ساعت‎ها و شاید روزهای تعطیل را نیز مشغول خدمت باشد به این فکر کنید که او چقدر از خود گذشته است و چقدر به خانواده و آسایش روانی شما اهمیت می‎دهد که حاضر است ساعت‎ها بیشتری را به خاطر این آسایش به خود سختی بدهد. شما می‎توانید زندگی خود را با شغل او هماهنگ کنید. به نحوی که هم او بتواند آزادانه به شغل خود ادامه دهد. خستگی‎هایش را درک کن و با او مدارا کن.

اگر خسته به خانه می‎آید به او هیچ‎وقت نگو که تو فقط خستگی‎ات را به خانه می‎آوری و وقتی برای صحبت با من اختصاص نمی‎دهی. این غُرزدن‎ها و سرزنش‎ها بیشتر موجب دور شدن او از شما می‎شود و به تدریج بعد از مدت‎ها می‎بینید که چقدر از سرمایه‎ی محبت‎تان نسبت به یکدیگر کم شده است. باید بدانید شما مسئول مهروزی و آرامش روانی همسرتان هستید. پس سعی کنید سال جدید را بر مبنای درک شرایط و پذیرش او آغاز و ادامه دهید.
شاید خودتان به این موضوع اذعان نداشته باشید اما یکی از نکاتی که باعث جلب محبت همسرتان می‎شود این است که نسبت به حرفه‎ی او بهانه‎گیر نباشید و هر سختی را که به خاطر حرفه‎ی همسرتان متحمل می‎شوید بهره و پاداش بیشتری از زندگی مشترک‎تان خواهید بُرد و محبت شما روز به روز در قلب او بیشتر خواهد شد زمانی که ببیند شما نه تنها ناراضی نیستید بلکه همواره او را حمایت و تشویق می‎کنید.

پله‎ای برای پیشرفت همسرتان باشید؛

همه‎ی مردان عاشق پیشرفت در شغل و حرفه‎شان هستند و در این مسیر دوست دارند همسرشان همواره نقش مشوق را برای آنها بازی کند. در این مسیر این وظیفه‎ی شماست که به عنوان یک خانم زمینه‎های پیشرفت او را فراهم سازید و این کار جز با حمایت‎های عاطفی شما اعم از تشویق، تحسین، پرهیز از شکوه و شکایت و برطرف کردن موانعی که آرامش روانی او را به هم می‎ریزد میسر نمی‎گردد. همان‎طور که یک زن می‎تواند مانع پیشرفت همسرش باشد می‎تواند عامل مهمی برای ترقی او محسوب شود. بی‎تردید یکی از شاخص‎های مهم یک خانواده‎ی خوشبخت به از خودگذشتگی هرچه بیشتر زنان در زندگی بستگی دارد.

حساسیت‎هایش را بشناس؛

مژگان زنی است که ارتباطات بسیاری با دوستان خود دارد. گاهی به خانه‎ی آنها می‎رود و آنها نیز به خانه‎ی او می‎آیند. برعکس او همسرش داوود، مردی است که ارتباطات محدودی در دوستی با دیگران دارد. شاید بارها اتفاق افتاده است که داوود در طول روز با مژگان تماس تلفنی داشته است اما آنقدر پشت خط مانده است که همین موجب ناراحتی او را فراهم کرده است و یا زمانی که داوود عصرها در خانه بوده مژگان ساعت‎ها با دوستانش به صحبت و گفتگوی تلفنی می‌پرداخته است. اما مژگان به هیچ عنوان متوجه ناراحتی و عصبانیت داوود از این موضوع نمی‎شود و هیچ دلیل و توجیهی برای درک ناراحتی همسرش را نمی‎پذیرد. به عقیده‎ی او آدم باید اهل مراوده و معاشرت باشد و به قولی مردم‌داری‌اش (روابط عمومی) خوب باشد. سر همین مسأله داوود و مژگان بارها بحث کرده‎اند اما در آخر هم به نتیجه‎ی مثبتی نرسیده‎اند و مژگان هم‎چنان به رفتارش ادامه داده است.

 هر مردی به موضوعاتی ممکن است حساسیت داشته باشد و این حساسیت‎ها گاهی مخالف عقیده و نظر شما است. ممکن است تعاریف شما از مردهای دیگر او را عصبی می‎کند، ممکن است به بیرون رفتن‎های شما از خانه حساسیت داشته باشد، ممکن است سرکار رفتن شما او را ناراحت می‎کند، ممکن است رازدار نبودن شما نسبت به عیب‎ها و نقص‎های او، رنجیده‎خاطرش می‎کند و… از این رو شما به عنوان یک خانم باید از حساسیت‎های مردتان آگاه شوید و دست روی آنها نگذارید. چرا که این رنجش‎ها به تدریج موجب دور شدن و کمرنگ شدن محبت مرد نسبت به زن خواهد شد. در بخش‌های بعدی این مقاله به موارد بیشتری اشاره می‎شود که رعایت کردن این موارد می‎تواند روز به روز بر محبت شما در دل همسرتان بیافزاید.

شرط اول محبوبیت: محبت بی توقع و بی منت؛

طهورا تازه زندگی مشترکش را شروع کرده است. او انتظار دارد هر کاری که برای همسرش نوید انجام می‎دهد به چشم دیده شود و از طرف او مورد قدردانی قرار بگیرد. به عنوان مثال او باخبر شده بود که مادرشوهرش بیمار است و برای مراقبت نیاز به رسیدگی و توجه دارد. از آن طرف مادرشوهر طهورا چون دختری ندارد، طهورا هر روز بعد از رفتن نوید به سرکار برای مراقبت به خانه‎ی آنها می‎رود. طهورا تمام نیازهای مادرشوهرش را برآورده می‎سازد و اصلاً نمی‎گذارد آب در دلش تکان بخورد. کم‎کم بهبودی او حاصل می‎شود. طهورا توقع دارد نوید متوجه کار ارزشمند همسرش باشد و البته که شاید در این بین این کار را وظیفه‎ی طهورا نیز می‎دانسته است. اما این برای طهورا قابل قبول نیست و از نظر او نوید باید از کار همسرش تشکر و قدردانی کند. زمانی که توقع طهورا برآورده نمی‎شود و شاید هم اگر سخنی به میان بیاید و یا از طرف نوید و یا خانواده‎ی همسرش کوتاهی ببیند از عمل پسندیده‎ی خود پشیمان شود و یا به زبان محبت خود را اسبابی جهت سرزنش آنها قرار دهد.
همه‎ی ما دوست داریم نزد همسر و خانواده‎اش و یا در محیط‎های ارتباطی دیگر فردی محبوب و مورد توجه دیگران باشیم و شاید یکی از نیازهای هر انسانی، مورد توجه قرار گرفتن و محبوبیت است. اما باید به خاطر داشته باشیم که اگر محبت خود را شرطی و مشروط بدانیم به هیچ عنوان به محبوبیت دست نخواهیم یافت. چرا که یکی از قوانین رسیدن به محبوبیت و دست یافتن به عزت، بی‎توقع انجام دادن و بی‎منت بودن محبت‎های ماست. اگر شما بابت همه‎ی محبت‎ها و احسانی که به دیگران می‎کنید انتظار پاسخ  و جبران داشته باشید فرد عزیزی نخواهید بود. اگر به درون خود نگاهی بیاندازید می‎بینید که خود ما نیز از کسانی که محبتی در حق‎مان می‎کنند و بعد از آن توقع جبران و تشکر دارند احساس خوبی نداریم و دوست داریم از این افراد فاصله بگیریم. پس به این نتیجه‎ی واحد می‎رسیم که محبت خود را مشروط نکنیم و به جای اینکه به این فکر کنیم که چرا مورد قدردانی و سپاس دیگران قرار نگرفته‎ایم، تمرکزمان را به این معطوف سازیم که آنچه که انجام می‎دهیم اگر با نیتی خالص و جهت رضایتمندی خداوند انجام گیرد مطمئن باشید این محبت شما در دل‎ها جاودانه خواهد شد و نزد دیگران عزیز و دوست‎داشتنی می‎شوید. مردى نزد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمد و از حضرت سؤالاتى کرد از جمله پرسید: چه کنم تا مردم مرا دوست بدارند، حضرت فرمود: به مردم نیکى کن و چشم به داشته آنها نداشت باش و به آن طمع مکن تا تو را دوست بدارند. پس خانم‎های عزیزی که دارید این سطور را می‎خوانید از امروز تصمیم‎تان این باشد که هر خوبی به همسر و یا خانواده‎ی همسرتان می‎کنید مراقب باشید بدون توقع و بی‎منت باشد تا محبوب شوید.

فردی با تحمل و خویشتن‎دار باشیم؛

خانم دوروتی دیکس یکی از متخصصان امور زناشویی که در بررسی مسایل خانواده مهارت و تجربه‎ی کافی دارد، در یکی از مقالات تحقیقی خود می‎نویسد: سعادت و خوشبختی مرد در ازدواج، بستگی کامل به خلق و خو و طبیعت زن دارد. چون زن حتی با برخورداری از تمام خصایص نیکو و خوبی‎های شناخته شده‎ی روی زمین در صورتی که ترشرو،بداخلاق،ستیزه‎جو و نق‎نقو باشد آن همه صفات پسندیده کمترین اثری در خوشبختی و راحتی شوهر نخواهد داشت.
به تحقیق می‎توان گفت که یکی از اثرات ویرانگر محبت در خانواده، غُرزدن و نق‎نق کردن است. چرا که اگر زنی حتی به مقدار کم غُر بزند، همسرش حتی اگر زن ویژگی‎های مثبت فراوانی داشته باشد، این صفت منفی را در رأس عیوب اخلاقی قلمداد می‎کنند و به تدریج محبت‎شان نسبت به همسر کمرنگ می‎شود. ریشه ‎ی اصلی نق‎زدن و غُرغُر کردن، عیب‎ جویی است. اگر شما فردی عیب‎جو باشید خواهید دید که به محض دیدن اولین نقص شروع به نق زدن و البته مقایسه هم می‎کنید و این هم موجب ناسپاسی و عدم سازش می‎شود و هم روز به روز دیدگاه منفی شما را نسبت به مسایل و زندگی‎تان بیشتر می‎کند. اگر فکر می‎کنید که با نق‎زدن و با عیب‎جویی از همسرتان می‎توانید او را متوجه عیوبش سازید سخت اشتباه می‎کنید. در مقاله ‎های قبل در مورد اهمیت حفظ اقتدار مرد سخن گفته شد.گفتیم که اقتدار برای مرد از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است. بعضی از دوستان خانومانه سوال کرده بودند چطور اقتدار همسرم را حفظ کنم؟ در پاسخ گفته می‎شود که پرهیز از عیب‎جویی و غُر زدن‎ها و ملامت نکردن او، می‎تواند اقتدار مردتان را حفظ کند. تلاش کنید این عادت مذموم را در خود از بین ببرید تا بتوانید محبت خود را در دل همسرتان بیشتر کنید. اگر دوست دارید همواره لبخند رضایت همسرتان بر لبانش باشد و روحیه‎ی شاداب او حفظ شود باید روحیه‎ی تحمل و مدارای خود را زیاد کنید. مطمئن باشید هر موفقیتی که او در زندگی کسب کند ثمره‎اش به زندگی مشترک هر دویتان برمی‎گردد.

برنامه ‎ی اخلاقی برای بهبود رفتارهای خود تنظیم کنیم؛

باید به این موضوع واقف باشیم که هدف از زندگی رسیدن به تعالی فردی و اجتماعی است. این تعالی مستلزم داشتن برنامه است و برنامه آن چیزی است که شما می‎توانید برای رسیدن به هدف خود داشته باشید. حال شما خانم عزیز که وارد زندگی مشترک شده‎اید و دوست دارید روز به روز به موفقیت‎های بیشتری در زندگی خود برسید باید توجه داشته باشید که هرچه اخلاق و رفتار شما با همسرتان بهتر باشد، بیشتر می‎توانید به قلب او نفوذ کنید. هم من و هم شما می‎توانیم دفترچه‎ای داشته باشیم تا تمام عیوبی که موجب رنجش اطرافیان‎مان می‎شود یادداشت کنیم و برای برطرف کردن آنها قرار و تعهدی تنظیم کنیم. مثلاً اگر من فردی غُرغُرو هستم باید همین امروز برنامه‎ای برای اصلاح این عیب در نظر بگیرم. به این صورت که امروز را به شدت مراقب این هستم که رفتاری که حکایت از ناسپاسی و یا عدم رضایت است را انجام ندهم. تمرکزتان را روی دستاوردهای این رفتار معطوف کنید. هر غُر من و شما می‎تواند دیگران را از ما دور سازد. پس مصمم می‎شویم که این رفتار ناشایست را ترک کنیم. اگر زمین خوردید و یا خطا کردید اصلاً ناامید نشوید و به خودتان این فکر را القا کنید که هر زمین‎خوردنی به همراه یک موفقیت است و شما می توانید هرچه جدی‎تر به این روند ادامه دهید. وقتی یک عیب خود را درمان کردید به سراغ بعدی بروید. بعد از چند ماه خواهید دید که چقدر همه چیز تغییر می‎کند. می‎توانید برای خود همراه مناسبی در نظر بگیرید. مثلاً یک دوست خوب که به کمک هم می‎توانید راهبردهای مثبت رفتاری بیشتری داشته باشید. دوستان خود را از میان کسانی انتخاب کنید که زندگی مشترک موفقی دارند. سعی کنید الگوهای رفتاری آنها را الگوبرداری کنید و به شیوه آنها رفتار کنید.

دوستان و همراهان شیک اندیش؛

داشتن مهارت زندگی مشترک، در گرو آموختن و عمل کردن است. باید به این توجه کنیم که مطالعه و رفتن به کلاس‎های مفید و در نهایت عمل روز به روز می‎تواند زندگی بهتر و شیرین‎تری را برایتان به ارمغان بیاورد. شما به عنوان یک مادر که قرار است یک فرزند صالح با شخصیتی سالم را تربیت کنید باید روز به روز بر میزان آگاهی و مهارت خود بیافزایید تا پایه و بنیان خانواده را تحکیم سازید. امیدوارم سال جدید یکی از برنامه‎های زندگی مشترک‎تان کسب مهارت زندگی و اضافه کردن آگاهی و دانش‎تان باشد.