من آماده ازدواجم، تو چی ؟

من آماده ازدواجم، تو چی
  • من آماده ازدواجم، تو چی ؟

     

    من آماده ازدواجم، تو چی من آماده ازدواجم، تو چی ؟یکی از بزرگترین اشتباهات خانم ها در رابطه عاطفی این است که فکر می کنند چون خودشان  آماده ازدواج هستند ، پس حتماً طرف مقابل هم آماده هست. اما خیلی وقت ها  دو طرف رابطه به یک میزان برای ازدواج آمادگی ندارند.

    مثلا دختری بیست و سه-چهار ساله را در نظر بگیرید که با پسری هم سن خودش یا یکی، دو سال بزرگتر رابطه عاطفی دارد. 

    چند ماه یا حتی چند سالی از آشنایی شان گذشته و دختر از این رابطه خسته شده و احساس می کند  دیگر وقت ازدواج است و باید سر و سامانی به زندگیش بدهد.

    با پسر در میان میگذارد ،  اما به محض اینکه اسم ازدواج را می آورد ، با قیافه کج و معوج او روبرو میشود. استقبالی که در میان نیست هیچ ، بهانه های جورواجور هم شروع میشود. واضح است. رغبتی به ازدواج ندارد.

    حقیقت این است که شاید ، بیست و سه- چهار سالگی برای دختری که در این جامعه زندگی می کند و از طرف خانواده و اجتماع تحت فشار است که زودتر ازدواج کند و قبل از اینکه سنش بالا برود بچه دار شود، سن مناسبی برای ازدواج باشد، اما اغلب مردان در همین محدوده سنی ، اصلاً آمادگی ازدواج ندارند . عجله ای ندارند و ازدواج را پروژه ای برای طولانی مدت و سالهای آینده می بینند .زمانی که به قدر  کافی از  مجردی شان خسته شده باشند.

    و اینطوری داستان تکراری فراری از مردان ازدواج شکل می گیرد. 

    بیست سی سال پیش به محض اینکه پسری از سربازی برمی گشت ، شغلی برای خودش دست و پا می کرد و  به خانواده اش اعلام می کرد آماده  ازدواج است . 

    آن زمانها ، پسرها حتی برای ازدواج عجله داشتند و گاهی کیس مورد نظر خودشان را از مدتها قبل زیر نظر می گرفتند و به محض فراهم شدن شرایط به خواستگاری می رفتند.  

     خیلی ها بی چک و چانه از سن بیست سالگی و حتی زودتر برای تشکیل خانواده آماده بودند. راه دیگری برای ادامه زندگی نمی شناختند.

    اما این روزها ازدواج یک  پسر بیست و یکی _دو ساله بیشتر عجیب و غریب و استثنأ به نظر میرسد تا قابل قبول. 

    مهمترین دلیل آن هم ،  البته مشخص است . مردهای زیر سی سال ، گرفتار پیدا کردن شغل هستند. حتی اگر شغلی هم داشته باشند، هنوز در آن جا نیفتاده اند و پس انداز چندانی برای شروع زندگی مشترک ندارند. 

    مسائل مادی یکی از موانع جدی ازدواج مردان   است . و می شود به آنان حق داد که به آسانی زیر بار نروند. 

    من آماده ازدواجم، تو چی من آماده ازدواجم، تو چی ؟

     اما دلیل فرار از ازدواج تنها به همین یک قلم ختم نمی شود. 

    یک سری ها هستند که مشکلی از این نظر ندارند . شغل و یا کسب و کار دارند و اوضاع مالی شان روبه راه است . اما باز هم وقتی دختر مورد علاقه شان حرف ازدواج را پیش می کشد ، جا می زنند. دلیل منطقی و موجهی هم ندارند. این نشان میدهد که قضیه فرار از ازدواج شاید پیچیده تر از این حرفها است.

    اکثر این قبیل مردها به ازدواج به چشم محدودیت نگاه می کنند . از تعهد و مسؤولیت می ترسند. به سبک زندگی مجردی عادت کرده اند و از  تفریحات و سبکبالی آن لذت می برند.اطرافشان را هم پر کرده اند از دوستان مجرد شبیه به خودشان که بی خیال تشکیل خانواده اند. 

    و همدیگر را برای فرار از بار زندگی مشترک تشویق می کنند. ازدواج در ذهن اینها،  مسؤولیتی  سنگین و محدودیتی ترسناک است ، که هر چقدر عقب بیفتد بهتر است.

    اما با بالا رفتن سن ( سی و بالاتر از سی ) و خستگی از سبک زندگی مجردی، کم کم شروع می کنند به اینکه در مورد ازدواج فکر کنند . حالا دیگر در برابر کلمه ازدواج گارد نمی گیرند و  نرمتر هستند. اغلب اوقات به آن فکر می کنند. به خصوص که جمع دوستان مجرد هم آرام آرام در حال پخش و پلا شدن است و دوستانی که تا قبل از این متأهل ها را مسخره می کرده اند، یکی یکی خودشان در حال داماد شدن هستند.

    این طور می شود که می بینیم دختر و پسری مثلا پنج – شش سال با هم رابطه دارند ولی با وجود علاقه و عادت کردن به همدیگر و نبودن مانع جدی بر سر راه و اصرارهای دختر برای ازدواج ، پسر حاضر به این کار نمیشود و بهانه هایی مثل مسائل مالی و شغلی و خانوادگی می آورد و در نهایت کار به جدایی می کشد.

    در حالی که چند سال بعد همین پسر خیلی راحت با یکی دیگر ازدواج می کند. در حالی که اگر در این سن با دختر اول آشنا شده بود ممکن بود خیلی سریع تصمیم به ازدواج بگیرد و او را به این سادگی ها از دست ندهد.

    من آماده ازدواجم، تو چی من آماده ازدواجم، تو چی ؟ حالا تکلیف خانم ها چه می شود ؟ 

    مسلم است که جامعه به آنها بیشتر از مردان برای ازدواج فشار می آورد. مرتب در گوششان می خوانند که برای بچه آوردن فرصت محدودی دارند و باید عجله کنند .برای همین اکثر مواقع می بینیم که در یک رابطه عاطفی ، خانم بیشتر برای ازدواج عجله دارد . 

    شاید اگر آنها هم از این لحاظ آزادتر بودند و خانواده و اجتماع راحتشان می گذاشت ، اصراری برای ازدواج زودهنگام نداشتند . 

    بهرحال اگر خانمی قصد جدی ازدواج دارد ( مخصوصا اگر در نظر دارد تا سن خاصی حتما” ازدواج کند ) بهتر است موقع آشنایی این را در نظر بگیرد  که طرفش چند ساله است و مهم تر از آن چقدر برای ازدواج آماده است . آیا ازدواج را هدفی در آینده  نزدیک تر  ( مثلا یک تا سه سال آینده  ) در نظر دارد یا اصولا” حالا حالا ها  به آن فکر نمی کند و آن را کاری برای آینده خیلی دور ( مثلا پنج تا ده سال آینده ) می داند.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    images

    اولین جلسه مشاوره

     

    قیمت اصلی جلسه مشاوره 249,000 تومان

    قیمت اولین جلسه مشاوره 179,000 تومان

    روز
    ساعت
    دقیقه
    ثانیه
    اگر در رابطه ات دچار مشکل شده ای و نمی دانی چطور باید آن را به ازدواج ختم کنی یا این که چطور تکلیفت را مشخص کنی یا رابطه را بهبود ببخشی می توانی از مشاوره شیک اندیش استفاده کنید.

    هیچ نظری وجود ندارد

    پیمایش به بالا