طرحواره یا تله عشقی “بی اعتمادی/ بدرفتاری”

طرحواره بی اعتمادی / بدرفتاری
  • تله یا طرحواره  بی اعتمادی / بدرفتاری

    اگر شما در این تله افتاده باشید اغلب فکر می کنید که آیا نامزدتان به شما وفادار است یا نه؟ شما معمولا خیلی بی اعتماد هستید و همواره در حال جبهه گیری در برابر انواع تهدیدات یا حملات احتمالی می باشید یک ارتباط ساده و عادی مثل دیدن زن و مردی که با هم در حال گفت و گو و خندیدن هستند ممکن است توسط شما به غلط اینطور تعبیر شود که آنها با هم رابطه خاصی دارند شما اغلب سعی می کنید در رفتار و حرکات دیگران نشانه هایی که بدگمانی شما را تائید کند پیدا کنید در بسیاری از مواقع شما فکر می کنید که دیگران در پی آزار و اذیت شما هستند یا شما را دست می اندازند یا کسانی قصد فریب دادن شما را دارند یا شما را تحت تعقیب قرار می دهند. در واقع شما از گفتارها و رفتارهای کاملا عادی به نتیجه گیری های منفی می رسید و واقعیت ها را چنان تحریف می کنید که بجز افرادی که به شما خیلی نزدیک هستند دیگران نمی توانند اطلاعات واقعی را از اطلاعات تحریف شده به سادگی تشخیص دهند. شما در رابطه عاطفی تان بدون دلیل کافی نامزدتان را غیر قابل اعتماد ارزیابی می کنید و اتفاقات جزئی و بی اهمیت را به طرز غیر عادی خیلی مهم جلوه می دهید و از آن برای اثبات افکار خود استفاده می کنید حتی ممکن است نامزدتان را متهم کنید که شما را فریب داده است و حتی دیگر افرادی را که با نامزد شما در ارتباطند را متهم کرده و آنها را مورد حمله کلامی یا فیزیکی قرار دهید. چنانچه نامزدتان به دیگران توجهی نشان دهد خشمگین شده و به دلیل حسادت شدید، مانع ملاقات آنها می شوید همچنین از اینکه به نامزدتان اعتماد کنید تردید دارید زیرا می ترسید که مبادا از اطلاعاتی که راجع به خودتان به او می دهید علیه شما استفاده کند. 

     

    تعریف طرحواره بی اعتمادی / بدرفتاری

    افراد دچار به طرحواره بی اعتمادی / بدرفتاری، در زندگی خود فکر میکنند که دیگران قصد سوءاستفاده و خیانت به آنها را دارند. بنابراین همیشه سعی میکنند تا یک حالت دفاعی داشته باشند تا از قبل برای اتفاق بد آماده شوند.

    این افراد دنیا را مکان خطرناکی میدانند. یعنی اعتماد کردن به دیگران و حتی نزدیکان برایشان دشوار است. حتی در مواردی که فردی به آنها احترام میگذارد، در ذهن خود گمان می‌کنند که وی قصد گول زدن ایشان را داشته و رفتارش طبیعی نیست و همواره منتظر اتفاق بدی از جانب دیگران هستند.

    طرحواره بی اعتمادی چگونه در افراد شکل میگیرد؟

    زمانی که فرد در کودکی مورد کتک، تحقیر، توهین و از همه مهمتر سوء استفاده جنسی قرار میگیرد، دچار به طرحواره بی اعتمادی میشود. چنین رفتارهایی موجب میشوند تا این ذهنیت برای کودکان ایجاد شود که به افراد خانواده نمیتوان اعتماد کرد. به همین خاطر، این فرد در بزرگسالی نیز همواره منتظر تحقیر و آسیب دیدن از جانب دیگران است.

    به عبارت دیگر، وقتی والدین کودک را برای اجبار به انجام کاری تهدید کرده یا زور گفته و کتک بزنند، هرچند که آن کار به نفع کودک باشد، بازهم این طرحواره در کودک شکل خواهد گرفت.

     

    در نتیجه پس از شکل گیری طرحواره در این افراد، در زندگی به هیچکس و هیچ قشری اعتماد نمیکنند. اگر افرادی را معتمد خود بدانند، تعدادشان بسیار کم است. یک مثال معروف میزنیم:

    برای مثال این افراد دچار به طرحواره بی اعتمادی هستند که همیشه میگویند: “تمام دخترها فقط به فکر پول هستند” یا “همه پسرها خیانتکار هستند”.

    افراد دارای طرحواره بی اعتمادی / بدرفتاری در کودکی یاد میگیرند که چه رفتارهایی در مقابل تنبیه و انتقاد دیگران نشان دهند. یعنی رفته رفته آموزش دیده و قوی میشوند. این افراد به دیگران اعتماد ندارند و نمیخواهند مورد آزار از سمت ایشان قرار بگیرند. بنابراین همواره سعی میکنند تا پیش دستی کنند و به همین دلیل بدرفتار هستند.

    سبک رفتاری این افراد مبنی بر حمله میباشد. یعنی در بزرگسالی هر زمان احساس کنند دیگران قصد انتقاد از آنها را دارند، سریعاً واکنش پرخاشگرانه نشان میدهند. ضرب المثل محبوب آنها «گربه برای رضای خدا موش نمیگیرد» است.

    افرادی که به طرحواره بی اعتمادی دچار هستند، همواره به دنبال نشانه‌ های بی‌ اعتمادی و آسیب هستند و ممکن است کوچکترین حرکت فرد مقابل را به این نشانه تفسیر کنند. به همین خاطر معقتد هستند که زمان زیادی از آخرین باری که فریب خورده نگذشته است؛ و چون فکر میکنند بهترین دفاع حمله است، پس حمله میکنند.

    این افراد در دنیایی زندگی میکنند که همه قصد خیانت و آسیب رساندن به او را دارند. بنابراین همیشه به ‌دنبال کشف خیانت دیگران هستند. از همین رو نیز دروغ یابهای خیلی خوبی هستند و خیلی سریع دروغ، خیانت و یا سوء استفاده طرف مقابل خود را تشخیص میدهند. از آنجایی که این تشخیص از کودکی در آنها رشد یافته است، در بزرگسالی خیلی سریع میتوانند حالات طرف مقابل خود را تشخیص دهند.

     

    به طور خلاصه، این طرحواره  باعث بروز رفتارهایی در فرد می‌شود که در نهایت منجر به  تقویت بیش از پیش باور غلط او خواهد شد. برای مثال، فردی که دارای طرحواره بی اعتمادی / بدرفتاری است، باور دارد دیگران به او خیانت می‌کنند. بنابراین به شیوه ای با آنها رفتار می‌کند که واقعاً با او بد رفتاری کنند و در نهایت به او خیانت کنند!

    رفتارهای تحت تأثیر طرحواره بی اعتمادی / بدرفتاری

    همانطور که اشاره کردیم، این افراد سعی میکنند به همان حس آسیب خوردن برسند. یعنی ناخودآگاه کاری میکنند که حتماً به آنها خیانت شود، آسیب برسد، سوء استفاده شود و موارد مشابه. البته طبیعی است که خودشان خبر ندارند که اینها تحت تأثیر طرحواره است.

    برای مثال وقتی فردی دچار به طرحواره بی اعتمادی میخواهد ازدواج کند، جذب کسی میشود که به او خیانت کند. یا با او بدرفتاری کند. یعنی جذب کسانی میشوند که باعث آزارشان شوند!

     

    عموماً این افراد جذب طرحواره های آشنا هم میشوند. مثلاً با کسی ازدواج میکنند که رفتار جنسی هجومی و پرخاشگرانه دارد. البته با وجود اینکه او از این رفتارها شاکی بوده و از انتخابش ناراحت است، اما باز هم چنین شرایطی را انتخاب میکند. یعنی همیشه نقش قربانی را در ارتباطاتش دارد، مگر اینکه درمان شود.

    به طور کلی می توان گفت که بدرفتاری و قربانی شدن، شاخصه های رفتاری این افراد هستند. همچنین اغلب از ترس اینکه مورد آسیب قرار نگیرند، دائماً دیگران را امتحان می کنند و در پی جمع کردن شواهدی هستند که ببینند آیا مردم ارزش اعتماد کردن دارند.

    این افراد برای آنکه از سمت دیگران مورد تحقیر یا انتقاد قرار نگیرند، سعی در پنهان کردن نقاط ضعف خود دارند. همینطور از ترس تنها ماندن، در روابط خود به هر خفتی تن میدهند! اما با این وجود، افراد دارای طرحواره بی اعتمادی / بدرفتاری غالباً همیشه تنها هستند.

     

    در نهایت و به طور کلی باید گفت که: در پس باورهای این افراد بقایشان مطرح است. این بقا میتواند به صورت های زیر باشد:

    بقای جسمی (که موجب پرخاشگری ها و موارد دیگر میشود). بقای شغلی (موجب زیر آب زدن دیگران و غیره میشود). بقای عاطفی (اتفاقات مربوط به خیانت). بقای خانوادگی و بقای تحصیلی.

                                      “رفتار های شاخص”

     شک و سوءظن: 

      از آنجا که شما اغلب به انگیزه های دیگران شک دارید در رابطه عاطفی تان گمان میکنید نامزدتان شما را فریب می دهد یا می خواهد از شما سوءاستفاده کند شما همواره در صدد دستیابی به سر نخ هایی هستید که فرضیاتتان تایید شودکه ایا با فرد دیگری هم رابطه داردیا نه حتی اگر به شما اطمینان دهد که هرگز به فرد دیگری علاقه نداردباز هم به درستی حرفهای او شک خواهید داشت                                                                                   

    احساس تحقیر شدن:

    شما فردی «زود رنج» هستید و به دلیل برداشت های نادرست از گفتار و رفتار نامزدتان به سرعت احساس رنجش می کنید و واکنش نشان می دهید در حالیکه در بسیاری از مواقع ممکن است که او نخواسته شما را برنجاند ولی شما احساس نادیده گرفته شدن، طرد شدن یا بی اهمیت انگاشته شدن را داشته باشید شما حتی ممکن است تحسین و تمجید او را نیز به شکلی منفی، تهدید کننده و تحقیر کننده تعبیر و تفسیر کنید.

    مبالغه در مشکلات:

    شما در رابطه با مشکلاتی که در رابطه عاطفی تان دارید مبالغه می کنید در واقع مسائل بسیار کوچک را بزرگ کرده و از کاه کوه می سازید و از این طریق یعنی بزرگ جلوه دادن مسائل کوچک سعی می کنید دیگران را متقاعد کنید که در حق شما خیلی ظلم شده و نامزدتان به شما اهمیتی نمی دهد و … و بدین ترتیب می خواهد که دیگران به حال شما دلسوزی کنند و به شما حق بدهند و در واقع در ارتباط از جایگاه قربانی وارد می شوید و می خواهید که شنونده از جایگاه ناجی حمایتتان کند، دلداری تان بدهد و حق را به شما بدهد در حالیکه بعد از اینکه آن چیزهایی را که می خواستید شنیدید و تائید شدید مجدداً همان سیکل باطل را با فردی دیگر اجرا می کنید و اطرافیان شما در ابتدا شاید بخواهند به شما کمک کنند ولی بعد از مدتی متوجه سیکل معیوبی که دوست دارید در آن بمانید شده و حمایت خود را از شما قطع می کنند.

    مشکل با مراجع قدرت:

    از آنجا که در گذشته اعتمادتان را به مراجع قدرت (معمولاً پدر یا معلم مدرسه یا هر کسی که برای شما منبع قدرت بود از دست داده اید احساس شما نسبت به مراجع قدرت توام با خشم است معمولاً با روسا یا افراد مافوق مشکل دارید و نمی توانید با آنها کنار بیایید و چنانچه نامزدتان فردی قدرتمند باشد احتمالا با وی دچار مشکل خواهید شدزیرا فکر می کنید که ممکن است از شما سوء استفاده شود یا امتیازاتتان را از دستتان بگیرد واز آنجا که به درستی و صداقت دیگران اعتماد ندارید بخش عمده ای ازانرژی روانی شما بابت این قبیل موضوعات هدر میرود.

    اجتناب از صمیمیت:

    شما در برقراری رابطه با دیگران مشکل دارید و نمی توانید رفتار خیلی گرمی با بقیه داشته باشید و یا با آنها صمیمی شوید زیرا بخاطر بدبینی هایتان فکر می کنید که باید به شدت از خودتان مراقبت کنید. بنابراین در رابطه عاطفی تان رابطه دو نفره را به رفت و آمدهای خانوادگی و معاشرتهای دوستانه ترجیح می دهید و اگر نامزدتان تیپ شخصیتی برون گرا و اجتماعی داشته باشد به دلیل عدم هماهنگی باهم احتمالاً مشکلاتی را تجربه خواهید کرد مثلاً برای آخر هفته شما ترجیح می دهید که دو نفره به منطقه ییلاقی اطراف شهر بروید ولی نامزدتان مایل است با گروهی از دوستان بروید. شما معمولاً افکار و احساسات خصوصی خود را با دیگران در میان نمی گذارید چون می ترسید از اطلاعات شخصی شما بر علیه تان استفاده شود.

    سرزنش کردن دیگران:

    شما همواره خود را محق می دانید و بر این باور هستید که افکارتان درست است و بر این اعتقاد هستید که همیشه درست عمل می کنید به همین دلیل در رابطه عاطفی تان ممکن است نامزدتان را زیاد سرزنش کنید و بخاطر اشتباهات و خطاهایش او را مورد انتقاد قرار دهید طوری که کوچکترین اشتباه چند سال قبل را فراموش نکرده و هرچند وقت یکبار آنرا مجدداً یادآوری کنید درحالیکه خودتان تحمل پذیرش هیچ گونه انتقادی را از طرف دیگران نسبت به خود نداشته باشید.

      روشهای مقابله ای با تله بی اعتمادی/ بدرفتاری

    تسلیم شدن به تله بی اعتمادی:

    شما جذب فردی می شوید که قابل اعتماد نیست، رفتارهای غیر قابل پیش بینی دارد و به شما دروغ می گوید. در واقع شما با انتخاب این فرد و ایجاد رابطه عاطفی با او الگوی آسیب زای گذشته را مجدداً تکرار می کنید همانطور که فردی که در دوران کودکی تان با او زندگی می کردید قابل اعتماد و صادق نبود، امروز هم شما با فردی رابطه برقرار می کنید که قابل اعتماد نیست، پنهان کار و مرموز است و شما در این ارتباط همواره در حالت عدم امنیت و نگرانی به سر می برید.

    تسلیم شدن به تله بدرفتاری:

    در فاز تسلیم شما فردی را انتخاب می کنید که با شما بدرفتاری می کند یعنی به شکل کلامی یا فیزیکی به شما آسیب می رساند. در واقع شما با ماندن در این رابطه الگوهای گذشته را برای خود تکرار میکند یعنی همانطور که در گذشته والدین شما یا آنها که از شما نگهداری می کردند باعث آزار و اذیت شما می شدند امروز شما  همان احساسات ناخوشایند را مجدداً تجربه می کنید.این بدرفتاری ها می تواند شامل:

    1. نادیده انگاشتن احساسات شما:

    وقتی با او حرف می زنید و احساسات خود را در میان می گذارید آنقدر بی توجه از کنار شما رد می شود که گویی راجع به چیزی پیش پا افتاده صحبت کرده اید مثلاً شما می خواهید رابطه تان را بهبود دهید بنابراین ممکن است از آسیب هایی که از رابطه تان می بینید با او صحبت کنید تا شاید شما را درک کرده و رابطه تان بهتر شود ولی او ممکن است بگوید «بی معنی است، نباید چنین احساسی داشته باشی، خنده دار است حالا برو کلی کار دارم وقت ندارم راجع به چنین مزخرفاتی چیزی بشنوم!» پس از مدتی احساس تنهایی و درک نشدن می کنید. ممکن است فکر کنید او درست می گوید. پس از آن دیگر احساست را با او در میان نمی گذاری دیری نمی گذرد که فراموش می کنی احساسی در شما وجود داشته و به مرحله بی تفاوتی می رسید.

    براستی تاکنون چند نفر در زندگی مان احساسات، هراسها، اندوه ها و احساس عدم امنیت ما را نا دیده گرفته اند؟

    1. ناسزاگویی:

    آیا جذب فردی شدید که شما را دست می اندازد، مسخره می کند، القاب بدی نثارتان می کند. گفتن عباراتی مثل «احمق»، «بدکاره»، «چاق»، «تنبل» و … گاهی اوقات از مراجعانم می خواهم که ناسزاهایی که همسرانشان به آنها می گویند را فهرست کنند بسیاری از توهین ها مشترک است «هیچکس حاضر نیست با آدمی مثل تو زندگی کند»، «تو موجود بی ارزشی هستی»، «تو خنگ و احمقی» و …

    1. تصدیق نکردن، محبت نکردن، قدردان نبودن:

    شما جذب فردی می شوید که فکر می کند خیلی از کارهایی که شما انجام می دهید وظیفه تان است و هیچ نوع تشکر ، قدردانی و محبتی را از جانب او دریافت نمی کنید. در واقع با شما بازی قدرت و کنترل راه می اندازد ممکن است بدون اینکه کلمه ای حرف بزند یا دستش را بلند کند با شما بد رفتاری کند یعنی شما را نادیده بگیرد و از در یافت محبت محرومتان کند.

    1. تحقیر کردن:

    فرد بدرفتار می تواند در حالیکه تبسمی بر لب دارد یا در لفافه یک لطیفه شما را تحقیر کند می تواند کاری کند شما خشمگین شوید یا گریه کنید بعد به شما بگوید بیش از حد حساسید یا ظرفیت شوخی ندارید. ممکن است با زدن حرفهایی شما را خجالت زده کند.

    1. کنترل کردن:

    ممکن است در اوایل آشنایی تان برایتان خیلی خوشایند باشد زمانی که نامزدتان به شما مدام تلفن می زند و یا هرجا که می خواهید بروید شما را می رساند. ممکن است فکر کنید که این کار را از روی عشق و علاقه زیادی که به شما دارد انجام می دهد و چقدر خوب که پیوسته به شما فکر می کند ولی دیری نمی گذرد که متوجه می شوید که این رفتارهای کنترلگرانه بخاطر این بود که می خواست بداند آیا شما با فردی از جنس مخالف رابطه دارید یا نه؟ در واقع او به شما اعتماد نداشت.

    1. بهره کشی جنسی:

    اگر شما در تله بی اعتمادی/بدرفتاری افتاده باشید در فاز تسلیم ممکن است تن به خواسته های غیر معقول همسرتان در رابطه جنسی بدهید مثلاً ممکن است همسرتان بخواهد که همه روز با هم همبستر شوید و برایش مهم نباشد که شما بیمار هستید، باردارید یا در عادت ماهیانه به سر می برید و اگر به او اعتراض کنید شما را به سرد مزاجی متهم کند. یا ممکن است در جریان عشقبازی کمترین توجهی به شما نداشته باشد و فقط به فکر ارضاء شدن خودش باشد یا با تماشای فیلمهای جنسی و پورنو از شما بخواهد به همان شکل با او عشقبازی کنید. بسیاری از افراد فکر می کنند که رابطه جنسی زن و شوهر نمی تواند تجاوز ارزیابی شود باید موکداً بگویم که این باور درستی نیست صرفاً به این دلیل که با یک مرد ازدواج می کنید دلیل نمی شود تا او به زور خواسته خود را تحمیل کند. خواسته جنسی به زور نوعی تجاوز است.

    1. بدرفتاری جسمانی:

    اگر تاکنون به شما مشت، لگد یا ضربه ای زده است یا گلویتان را فشار داده است یا شیء را به طرف شما پرتاب کرده است به وضوح می توانید بدرفتاری را در رابطه تان ببینید. در فاز تسلیم تله بی اعتمادی/بدرفتاری شما در رابطه ای که با شما بدرفتاری میکنند همچنان می مانیدو میگویید علی رغم این خصوصیات بدش ولی من دوستش دارم بطوریکه بدرفتاری معنایی مترادف با عشق برایتان دارد…

    اجتناب از تله بی اعتمادی

     وقتی شما روش مقابله ای اجتناب را بکار می برید طوری رفتار می کنید که طرحواره هیچ وقت فعال نشود.یعنی هر جا که شما چه به صورت واقعی و چه خیالی فکر کنید با شما بدرفتاری میشود یا اعتمادی به طرف مقابل نداشته باشید از بودن در رابطه اجتناب کرده و فرار را بر قرار ترجیح میدهید در واقع شما می خواهیددوباره با درد مواجه  نشوید بنابراین از هر آنچه که طرح واره شما را فعال کند به شدت دوری می کنید و سعی می کنید حواس خود را پرت کرده یا معطوف به چیزی خوشایند کنید در هر صورت شما با پناه بردن به چیز دیگر بطور موقت از خودتان حمایت می کنید. در واقع هروقت که شما احساس آسیب پذیری می کنید و از آن موقعیت فرار می کنید با دوری کردن از موقعیت مشکل زا شما فقط برای مدتی کوتاه چشم خود را بروی مشکل بسته اید و مشکل سرجای خود باقی است و شما بازهم در همان تله گرفتارید ولی خودتان فکر می کنید که در تله نیستید در حالیکه دقیقاً در وسط دام گرفتارید. زمانی که شما در تله بی اعتمادی می افتید و روش مقابله ای تان اجتناب است شما در اعتماد کردن به نامزدتان مشکل دارید مثلاً ممکن است بگوئید به زنها/ مردها نمی توان اعتماد کرد یا همواره فکر می کنید که طرف مقابل دیر یا زود به شما خیانت خواهد کرد یا باعث آزردگی خاطر شما خواهد شد. از آنجا که شما وقایع خنثی را طوری می بینید که گویا خطر بزرگی در کمین شماست بنابراین از اعتماد کردن به افراد اجتناب می کنید و به آنها نزدیک نمی شوید تا مبادا از طرف آنها آسیب ببینید و نامزد شما هم از این قاعده مستثنی نیست شما ممکن است فکر کنید که او می خواهد از شما سوء استفاده کند و شما را دست بیاندازد. بنابراین با کمترین نشانه ها فکر خود را تائید کرده و از ایجاد ارتباط عمیق یا صمیمی اجتناب می کنید و این اجتناب و دوری شما باعث می شود که نامزدتان فکر کند که برای رابطه تان کوچکترین ارزشی قائل نیستید یا او را دوست ندارید یا اگر خود او هم این طرحواره را داشته باشد فکر می کند که او را دست انداخته اید یا از او سوء استفاده کرده ایدو حالا دارید عقب نشینی می کنید در حالیکه ممکن است عقب نشینی شما نه به دلیل دوست نداشتن بلکه به دلیل ترسی باشد که شما ازآسیب دیدن از  او دارید. در فاز اجتناب شما از هر آنچه که طرحواره شما را تحریک کند دوری می کنید چون راه مواجه شدن با آن را بلد نیستید. شما نمی دانید که در همچین مواقعی چکار باید کرد. از آنجا که نمی خواهید قربانی بی اعتمادی یا بدرفتاری نامزدتان قرار بگیرید اجتناب و دوری گزینی را ترجیح میدهید در حالیکه ممکن است نامزدتان کاملاً به شما وفادار باشد و رفتار بدی هم نسبت به شما نداشته باشد ولی چون شما در دام این تله افتاده اید کوچکترین رفتار او را که می تواند با حس نیت هم همراه باشد به شکل بدی تفسیر کرده و واکنش تان به واقعیت ارتباط نیست بلکه به برداشت تحریف شده خودتان از قضایا است بنابراین با متهم کردن او و محتاط بودن بیش از حد می خواهید از خودتان محافظت کنید در واقع شما می توانید جوری داستانتان را برای بقیه تعریف کنید که کاملاً واقعی به نظر آید در حالیکه افکار شما می تواند درست نباشد. شما گاهی اوقات تماس خود با واقعیت را از دست می دهید به همین دلیل ممکن است در آن زمانها افکار سوء ظنی چنان مغز و ذهن شما را احاطه کند که از ارتباط با نامزدتان چنان احساس عدم امنیت داشته باشید که همواره در حالت تدافعی به سر ببرید و در ذهن و خیال خود فکر کنید که همواره می دانید در پس حرفهای معمولی او چه چیزهایی نهفته است و واکنش شما نه به حرفهای خنثی او بلکه به برداشت شخصی خودتان از آن صحبتها شکل خواهد گرفت که ممکن است روح نامزدتان هم از آن خبر نداشته باشد. در واقع شما هنگامی که نامزدتان را به بی وفایی متهم می سازید، ابتدا شواهد مبتنی بر وفاداری او را نادیده گرفته و به شواهد جزئی و قابل چشم پوشی استناد می کنید. متاسفانه به دلیل تمایل شما به استناد به شواهدی که تنها از فرضیات بدبینانه تان حمایت می کند گفتگوی منطقی و متقاعد کردن شما به اینکه اشتباه فکر می کنید تقریباً غیر ممکن است.

                            جبران افراطی تله بی اعتمادی/ بدرفتاری

    از آنجا که در گذشته شما مورد بدرفتاری قرار گرفته اید یا اتفاقاتی برایتان پیش آمد که اعتمادتان را از دست داده اید بنابراین فکر می کنید قبل از اینکه با من بدرفتاری بشه یا بهم خیانت بشه بهتره که خودم این کار را انجام دهم تا چنانچه این اتفاق افتاد حس بازنده بودن نداشته باشم! بنابراین همان رفتارهایی که به شدت بدتان می آید و میترسید که مبادا او انجام دهد را پیشاپیش انجام می دهید و بدین طریق رابطه تان را خراب می کنید مثلاً ممکن است شما فکر کنید که مبادا نامزدم چیزهایی را از من پنهان کند و با من صادق نباشد و از آنجا که به شدت از این موضوع می ترسید خودتان چیزهای زیادی را ممکن است از او پنهان کنید و با او صادق نباشید تا چنانچه اگر روزی متوجه پنهان کاری او شدید احساس حماقت نداشته باشید و در واقع به این شکل اگر نامزد شما طرح واره (الگوی) بی اعتمادی/ بدرفتاری را هم نداشت بعد از ارتباط با شما برایش ایجاد می شود و همانطور که شما قربانی فرد دیگری بودید نامزد شما هم قربانی شما می شود و اگر آگاه نباشد دفعه بعد او فرد دیگری را قربانی خواهد کرد. ذهن شما همواره حول و حوش ترسهای شدیدتان دور می زند و می خواهید که به خیال خودتان رو دست نخورید پس فکر می کنید باید همیشه یک قدم جلوتر از او باشم در واقع شما از مکانیسم دفاعی «فرافکنی» استفاده می کنید یعنی آنچه که در فکر خود دارید را به نامزدتان نسبت می دهید و فکر می کنید که او قصد دارد این کار را در حق من انجام دهد بگذار من زودتر آنرا انجام دهم. البته در بسیاری از موارد ممکن است شما متوجه این نباشید که دارید فرافکنی می کنید و در تله «بی اعتمادی/ بدرفتاری» افتاده اید و آن زمانی است که متوجه نیستید همان چیزهایی را که می ترسید او باشد را خودتان در حال انجامش هستید مثلاً می ترسید که مبادا اگر ما ازدواج کنیم او به خانواده اش خیلی وابسته باشد و خانواده او در زندگی ما دخالت کرده و باعث بروز مشکلات زیادی برای ما شوند بنابراین کوچکترین روابط نامزدتان با خانواده خودش شما را دچار اضطراب می کند حتی رفتارهایی که ممکن است بسیار طبیعی و خنثی باشد از نظر شما یعنی وابستگی زیاد و به صورت شتابزده ای در ذهن خود نتیجه گیری کرده و می گوئید قبل از اینکه او بخواهد به خانواده اش خیلی وابسته باشد بهتر است خودم این کار را انجام دهم و حالا این شما هستید که احتمالاً به خانواده خودتان می چسبید و آنچه که می ترسیدید را خودتان جلوتر انجام می دهید و ممکن است به دلیل چسبندگی زیاد به خانواده خودتان آسیب جدی را به رابطه عاطفی تان بزنید.

    موردی را که در مشاوره هایم زیاد می بینم دختر و پسرهایی هستند که از رابطه ای آسیب دیدند و علی رغم عشقی که طرف مقابل به آنها ابراز می کرد براحتی با فرد دیگری وارد رابطه می شود و خیانت می کند. بعد از آن فردی که در رابطه به او خیانت شده دیگر نمی تواند به جنس مخالف اعتماد کند به همه بدبین است و همه رابطه ها را ناسالم می بیند طوری که یکی دارد به دیگری خیانت می کند. همانطور که گفتم این فرد در فاز اجتناب از نزدیک شدن یا صمیمیت احساسی و عاطفی با جنس مخالف هراس دارد چون می ترسد که مبادا همان تجربه گذشته مجدداً تکرار شود و در جبران افراطی خودش کسی خواهد بود که در رابطه بعدی متعهد نخواهد بود و وارد روابط موازی با چند نفر خواهد شد.

     نکته : چنانچه این تله از دوران کودکی برای شما شکل نگرفته باشد ممکن است بودن با فردی که بی تعهد است، ارزش های اخلاقی برایش مهم نیست، قابل اعتماد نیست، سوء استفاده گر است و با شما بدرفتاری می کند این تله را برای شما ایجاد کند و سلامت روان شما را به خطر بیاندازد. هر فردی خواه ناخواه چند طرحواره از دوران کودکی دارد که با خودش به دوران بزرگسالی می آورد. ما در مقابل خودمان مسئولیم. کار کردن بروی تله هایی که در گذشته برای ما ایجاد شده سالها زمان می برد تا مراقب باشیم که در آنها نیفتیم بنابراین اگر نسبت به خود بی توجه بوده و در ارتباط با افرادی باشیم که طرح واره ها (تله های) جدیدی برای ما بوجود آورند یا طرح واره های قدیم ما را تحریک کنند رفتاری غیر مسئولانه نسبت به خود انجام داده ایم و هر چقدر تعداد طرح واره های شما بیشتر باشد و نسبت به اصلاح آن اقدام ننماید از میزان عزت نفس یا احترام به خودتان کاسته اید. پس به این بیاندیشید که هر رابطه ای فقط و فقط زمانی ارزشمند است که باعث رشد، تجربه احساس خوب و امنیت در شما بشود رابطه ای که مملو از بی اعتمادی، بدرفتاری، عدم امنیت و احترام باشد رابطه ای مخرب برای عزت نفس شما است و میزان عزت نفس هر فرد سرمایه با ارزشی است که طی سالها آن را کم کم بدست آورده است. پس مراقب باشیم کجا، چگونه، چطور و برای چه کسی آن را هزینه میکنیم.

    علائم تله بی اعتمادی/ بدرفتاری

     

    افرادی که در تله بی اعتمادی/ بدرفتاری گیر افتاده اند همواره فکر می کنند که اطرافیانشان آنها را دست می اندازند، اموالشان را می دزدند ، امتیازاتشان را از دستشان می گیرند و یا در پی سوء استفاده و تحقیر کردنشان هستند. این افراد به درستی و صداقت دیگران اعتماد ندارند و سخت نگران این مسئله هستند. معمولاً به دیگران سوءظن دارند و از آنها فاصله می گیرند. آنها گاهی اوقات فکر می کنند که دیگران عمداً به آنها آسیب می رسانند. آنها همواره ترس از صدمه دیدن از دیگران را دارند بنابراین مایل به ایجاد روابط صمیمی نیستند و افکار و احساسات خصوصی خود را با دیگران در میان نمی گذارند یا اینکه زیاد به دیگران نزدیک نمی شوند. برخی از این افراد برای افرادی که با آنها بدرفتاری شده در حکم ناجی عمل می کنند یا اینکه برضد افرادی که آنها را بدرفتار تشخیص داده اند رفتارهای افراطی نشان می دهند. آنها خیلی اوقات دیگران را آزمایش می کنند و در پی جمع کردن شواهد هستند که ببینند آیا مردم ارزش اعتماد کردن دارند یا نه.

    رابطه عاطفی با فردی که در تله بی اعتمادی/ بدرفتاری افتاده است :

    برای داشتن ارتباطی خوب با فردی که طرحواره بی اعتمادی/ بدرفتاری دارد به نکات زیر توجه کنید.

    ۱- به نا امنی او دامن نزنید:

    اگر با فردی در رابطه هستید که در تله بی اعتمادی/ بدرفتاری افتاده است ممکن است احساس کنید که مجبورید روی خط باریکی راه بروید و باید دقیقاً متوجه هر چیزی که می گوئید و هر کاری که انجام می دهید باشید تا مبادا او عصبانی شود بنابراین بهتر است زمانی که تشخیص دادید که در تله افتاده است با او همدلی کنید و با حالت  محکم اما مهربان در مقابل اظهارات نادرست ،رفتارهای خصومت آمیز، تحقیر گرایانه و تهدید کننده او بایستید.

    ۲- آهسته ولی پیوسته حرکت کنید:

    با صبر و حوصله و به تدریج رابطه تان را جلو ببرید و به او این فرصت را بدهید تا به تدریج به شما اعتماد کند و اگر برای ایجاد این اعتماد عجله کنید او بیشتر به شما شک خواهد کرد. در نتیجه به راحتی به شما اعتماد نخواهد کرد و ممکن است در مقابل شما بایستد بنابراین بهتر است با کمال شکیبایی در ایجاد یک ارتباط صمیمانه  گام های خود را با او هماهنگ کنید و از این طریق به او کمک کنید تا صمیمیت را به تدریج در کنار شما تجربه کند.

    ۳- عصبانیت خود را کنترل کنید:

    کاملاً طبیعی است که شما در مقابل اتهامات، سرزنش ها و رفتارهای پرخاشگرایانه او عصبانی شوید اما این عصبانیت شما را وارد چرخه معیوبی می کند به این معنی که چون او به شما بی اعتماد است از این عصبانیت سوء برداشت می کند و به این نتیجه می رسد که به شما نمی توان اعتماد کرد و بدین طریق آسیب جدی به رابطه تان وارد کند بنابراین بهتر است تا آنجا که ممکن است خشم خود را کنترل کنید.

    ۴- کودک آسیب دیده درون او را ببینید:

    سعی کنید نسبت به طعنه، سرزنش و تحریک پذیری های او واکنش نشان ندهید. البته این کار سخت است اما اگر متوجه باشید که به دلیل تجربیات ناخوشایند گذشته نامزد شما براحتی در تله بی اعتمادی/ بدرفتاری می افتد و اورا مثل کودکی ترسان و هراسان ببینید که احساس نا امنی و بی پناهی می کند، می توانید او را بهتر درک کنید در واقع مشاجره با او در مورد هر مساله کوچکی می تواند به واکنش های منفی بیشتری از طرف نامزدتان منجر شود. از طرف دیگر برقراری ارتباط با کودک آسیب پذیر درون او و پذیرش بدون قضاوت تا حد زیادی می تواند به بهبود شرایط کمک کند و حساسیت شما را نسبت به اظهارات و رفتار او کاهش دهد.

    ۵- واضح و شفاف صحبت کنید:

    از آنجا که نامزد شما فردی بدگمان و بی اعتماد است و معمولاً در پی پیدا کردن معانی پنهانی در صحبت های شما است سعی کنید با او واضح و شفاف صحبت کنید حتی اگر از او سوالی دارید واضح و شفاف بپرسید. از پاسخ دادن به سوالات او طفره نروید و با او با گوشه و کنایه صحبت نکنید چون دوباره در دور باطل رابطه آسیب زا می افتید.

    ۶- متعهد باشید:

    چنانچه با او قراری گذاشته اید یا قولی به او داده اید به حرفتان متعهد باشید اگر این کار را نکنید او فکر می کند شما او را دست انداخته اید یا به عمد و با برنامه ریزی قبلی قصد آزار و اذیت او را داشته اید.

    ۷- هرگز حسادت او را تحریک نکنید:

    از آنجا که نامزدتان در پس ذهن خود اعتماد کامل به شما ندارد هر نوع مقایسه ای به صورت مستقیم یا غیر مستقیم رابطه تان را تخریب می کند هرگز سعی نکنید حسادت او را تحریک کنید تا بدین وسیله او را به سمت خود جذب کنید زیرا با این کار عدم اعتماد را در او چند برابر می کنید و او را به حالت تدافعی می برید زیرا احساس نا امنی می کند و بر اساس سبک مقابله ای خود با شما رفتار می کند یعنی یا فرار می کند و از شما دور می شود یا با شما درگیر می شود و انتقام گذشته ها را از شما می گیرد یا تلافی می کند و قبل از اینکه شما بخواهید کاری انجام دهید به شما خیانت می کند.

    ۸- از مشاور کمک بگیرید:

    اگر نامزد شما در این تله افتاده است به آرامی و ملایمت او را متقاعد کنید تا از یک روان درمانگر کمک بگیرید اگر با عصبانیت به او بگوئید نتیجه نخواهید گرفت و همینطور اگر از او بخواهید یکباره تغییرات زیادی در رفتارش به وجود آورد باز هم ناکام خواهید ماند. ممکن است فکر کند که شما او را دوست ندارید. بنابراین به او کمک کنید تا در هر زمان فقط یک گام بر دارد تا به تدریج افکار خود آیند منفی خود را شناسایی کند.

    ۹- مراقب سلامت روان خود باشید:

    چنانچه نامزدتان در تله بی اعتمادی/ بدرفتاری افتاده باشد ارتباط عاطفی تان ارتباطی پر تنش خواهد بود. چنانچه همه راههای ذکر شده در موارد قبل را رفتید و نتیجه نگرفتید، شاید زمان آن است که رابطه را ترک کنید البته مراقب امنیت خود باشید زیرا فردی که در تله بی اعتمادی/ بدرفتاری افتاده است تا انتقام نگیرد و آسیب نرساند آسوده نمی شود. بنابراین بهتر است برای جدا شدن از او حمایت اطرافیان و مشاورتان اطمینان پیدا کنید.

    طرحواره “بی اعتمادی/بدرفتاری” در اختلال شخصیت “پارانوئید” دیده میشود ولی همه افرادی که طرحواره “بی اعتمادی/ بدرفتاری” را دارند الزاما ” پارانوئید ” نیستند.

    عمده ترین تحریف های شناختی طرحواره”بی اعتمادی/ بدرفتاری”عبارتنداز:

    – تفکر دو قطبی (همه یا هیچ)

    ذهن خوانی

    – نادیده گرفتن جنبه های مثبت

    – پیش گویی

    – استدلال هیجانی

    – برخورد قضاوتی

    – ناتوانی در عدم تائید شواهد

    راههای رهایی از تله “بی اعتمادی / بدرفتاری “

    ۱-ذهن شما مایل است افراد را به دو گروه قابل اعتماد و غیر قابل اعتماد تقسیم بندی کند در حالیکه بهتر است افراد را در طول یک پیوستار قابلیت اعتماد نگاه کنید و با توجه به تشخیص آن زمان و آن مکان راجع به افراد قضاوت کنید نه با توجه به ذهنیت همه یا هیچ خودتان. یعنی به جای اینکه فکر کنید یا به او می توانم اعتماد کنم یا نمی توانم با خود بیاندیشید که اگر بخواهم به قابل اعتماد بودن او نمره بدهم این فرد چه نمره ای می گیرد.

    ۲-از آنجا که به جنس مخالف اعتماد ندارید روابط خود را مستعد تنش می کنید به همین دلیل احتمالاًً شما روابط امیدوار کننده زیادی را قطع کرده اید. شاید شما فکر کنید اینطوری راحت تر هستم چون تحمل رو دست خوردن را ندارم و شاید فکر می کنید به این طریق بروی روابطتان کنترل دارید اگر چه که این روش در کوتاه مدت باعث کاهش اضطراب شما خواهد شد ولی در بلند مدت باعث تنهایی و برآورده نشدن نیازهای هیجانی و احساسی شما خواهد شد. پس چنانچه به همین روش ادامه دهید افراد مناسبی را که می شد شریک خوبی برای زندگیتان باشند را از دست می دهید.

    ۳-در ارتباط بودن با یک دوست یا یک مشاور “قابل اعتماد و موثر” به شما کمک می کند تا ذهنیت آسیب دیده خود را بازسازی کنید و امنیت و اعتماد ناشی از آن ارتباط را به بخشهای دیگر زندگیتان منتقل کنید. زمانی که ترسهایتان را با یک مشاور یا یک دوست قابل اعتماد که صادقانه بازخورد می دهد در میان میگذارید می توانید واقعیت ها را واضح تر ببینید.

    ۴-به خود خاطر نشان کنید که عادت به جستجوی معانی پنهان رفتار افراد دارید و همواره به دنیال پیدا کردن سر نخ هستید و چه بسا به همین دلیل نامزدتان را مورد قضاوت ناعادلانه قرار دهید.

    ۵-به جای کناره گیری و ذهن خوانی نامزدتان به او نزدیک شوید و متوجه باشید که جمع آوری مدارک و شواهد علیه او برای اینکه اثبات کنید که او قصد آسیب رساندن به شما را داشته یا می خواست خیانت کند تنها باعث خراب تر شدن اوضاع می شود و این رفتارهای سوءظنی شما نه تنها رابطه را بهتر نمی کند بلکه بذر خشم و کدورت را بین شما می پراکند.

    ۶-مراقب تحریف واقعیت ها باشید شما واقعیت ها را به شکلی تحریف می کنید که نشانگر بدخواهی و یا انگیزه های منفی نامزدتان باشد یعنی ممکن است نخواهید نکات مثبت رابطه تان را به یاد بیاورید و از هر کار کوچک او برای خود داستان مفصلی بسازید یا ممکن است او را بسیار پیچیده و غیر قابل اعتماد ارزیابی کنید در واقع شما هر آنچه را که با ذهنیت طرحواره ای شما همخوان است پر رنگ و برجسته کرده و هر آنچه که با ذهنیت شما ناهمخوان است کمرنگ می بینید یا اصلاً نمی بینید حتی اگر نکته مثبتی باشد.

    ۷-چنانچه در فاز تسلیم این تله هستید حتما برای خودتان حریم بگذارید و مراقب سلامت روح و جسم خود باشید و مراقب باشید که جذب فردی که با شما بدرفتاری می کند و قابل اعتماد نیست نشوید چون تجربه های دردناک گذشته دوباره تکرار خواهد شد. به محض تشخیص دادن موضوع سریعاً تغییر موضع داده و با انتخابی آگاهانه از این تله بیرون بیایید.

    ۸-با انتخاب فردی مناسب با واقعیت زندگی خود روبرو شوید یعنی اگر بتوانید اضطراب خود را بپذیرید و با ترسهایتان روبرو شوید و متوجه افکار منفی و مخدوشی که ناشی از گذشته هاست بشوید این احتمال وجود دارد که به خواسته اصلی خود برسید یعنی رابطه با فردی که منجر به بهبود طرح واره بی اعتمادی/بدرفتاری شما شود نه تقویت آن.

    1. چگونه یک ازدواج موفق را تجربه کنیم؟
    2. مشاوره ارتباط دوستی(چگونه یک روابط دوستی عالی داشته باشیم)
    3. روز ولنتاین یا روز عشق یا روز پسندار مذگان
    4. استراتژی عشق با ان ال پی
    5. برگشت به رابطه در ۶ مرحله کاملا علمی(بهبود رابطه و بازگرداندن عشق از دست رفته)
    6. طرحواره یا تله رهاشدگی

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۲ رای
    images

    اولین جلسه مشاوره

     

    قیمت اصلی جلسه مشاوره 249,000 تومان

    قیمت اولین جلسه مشاوره 179,000 تومان

    روز
    ساعت
    دقیقه
    ثانیه
    اگر در رابطه ات دچار مشکل شده ای و نمی دانی چطور باید آن را به ازدواج ختم کنی یا این که چطور تکلیفت را مشخص کنی یا رابطه را بهبود ببخشی می توانی از مشاوره شیک اندیش استفاده کنید.

    4 نظرات

    پیمایش به بالا