جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خوش بین بودن را تمرین کنیم( خلاصه کتاب خوش بینی آموخته شده )

 

 خوش بین بودن را تمرین کنیم( خلاصه کتاب خوش بینی آموخته شده )

 

خوش بین شدن بر طبق گفته های مارتین سلیگمن ( Martin Seligmen ) پدر روانشناسی مثبت گرا و نویسنده کتاب خوش بینی آموخته شده مهارتی است که قابل آموختن است به همین دلیل او از واژه خوش بینی آموخته شده استفاده میکند. در واقع ما انسانها میتوانیم خوش بین شدن را تمرین کنیم.

 

در این مقاله که خلاصه کتاب خوش بینی آموخته شده مارتین سلیگمن است به تمریناتی اشاره میکنیم که سلیگمن آنها را برای عبور کردن از بدبینی و تبدیل شدن به یک فرد خوش بین ارائه میکند.

 

چرا باید خوش بین باشیم ؟

دست کشیدن از بدبینی و خوش بین تر شدن ، ممکن است در نظر برخیها نامطلوب جلوه کند.تبدیل شدن به یک فرد خوش بین به معنای خودخواه تر شدن ، ابراز وجود و تحمیل نظر خود به دیگران نیست ، بلکه هدف از خوش بین شدن یاد گرفتن مهارت هایی است که وقتی با شکست مواجه شدید ، بتوانید با خود بهتر حرف بزنید و بیاموزید که در برخورد با موانع نقطه نظری تشویق کننده داشته باشید.

 

 

 خوش بین شدن به معنای بی توجهی به واقعیات ؟

 

 

سلیگمن در پاسخ به این سوال در کتاب خود میگوید :

 

” هدف این نیست که از خواننده بخواهیم پذیرای خوش بینی کورکورانه و بی قید و شرط شود و به جای آن به خوش بینی انعطاف پذیر توجه داریم.هدف این است که تسلط بیشتری بر اندیشه های خود در برخورد با بدبیاری و ناملایمات زندگی داشته باشیم.

 

اگر سبک توضیحی منفی ( عادت فکری منفی ) دارید مجبور نیستید زیر ستم بدبینی زندگی کنید ، وقتی حوادث ناخوشایند بروز میکنند مجبور نیستید آنها را دائمی ، فراگیر و شخصی ارزیابی نمایید.

 

 

 چگونه خوش بین بودن را تمرین کنیم ؟

اول از همه باید بدانید چه زمانی از خوش بینی استفاده کنید

اگر در موقعیتی هستید که به موفقیت نیاز دارید و اگر شکست بخورید تاوان شکست بسیار سنگین است از خوش بینی استفاده نکنید.

 

اگر برای شما مهم است که احساس خوبی را تجربه کنید از خوش بینی استفاده کنید ( مثلا برای بالا بردن روحیه یا مبارزه با افسردگی )

 

چه زمانی از خوش بین بودن میتوانید استفاده کنید

اگر میخواهید رهبری کنید و الهام بخش دیگران باشید از خوش بینی استفاده کنید.

 

از سوی دیگر در برخی از مواقع نباید از خوش بینی استفاده کنیم

 

اگر برای موقعیتی خطیر و نامطمئن برنامه ریزی میکنید از خوش بینی استفاده نکنید.

 

اگر میخواهید به کسی مشاوره بدهید که آینده روشنی ندارد از خوش بینی استفاده نکنید.

 

اگر تاوان اشتباه یا شکست خوردن در انجام یک کار بسیار زیاد است هرگز از خوش بینی استفاده نکنید.

 

 

 روش الف ، ب ، پ ( اتفاق ، باور ، پیامد ) برای خوش بین شدن

این مهم است که شما یک اتفاق را بر مبنای چه باوری برای خود تفسیر میکنید و نتیجه این باور و تفسیر شما پیامد آن اتفاق و واکنش شما را مشخص میسازد.

 

وقتی اتفاق ناخوشایندی رخ میدهد ، افکار ما به سرعت تولید باور میکند ، این باورها به شکل عادت در ما نهادینه شده است. این باورها اقدامات بعدی ما را ایجاد میکنند.

 

قدم اول دیدن این باورهاست. باید رابطه بین اتفاق ، باور و پیامد را در درون خود پیدا کنید.قدم بعدی این است که ببینید این زنجیر اتفاق ، باور ، پیامد چگونه در زندگی شما تاثیر میگذارد.

 

به مثالهای زیر درباره روش الف ، ب ، پ دقت کنید

اتفاق : بر سر فرزندتان به دلیل اینکه تکالیف مدرسه اش را انجام نداده است فریاد میکشید.

 

با خودتان چه میگویید ؟

 

باور :  من مادر بدی هستم

 

پیامد : گوشه گیری و سرزنش خود و ساعتها با روحیه بد سپری کردن

 

اتفاق : به بهترین دوست خود زنگ میزنید و او جواب تلفن شما را نمیدهد.

 

باور : گفت و گوی درونی شما به شما احساس بی ارزشی القا میکند.

 

پیامد : در لاک خود فرو میروید و ساعتها با هیچ کس صحبت نمیکنید و تصمیم به تلافی این موضوع از دوست خود میگیرید.

 

اتفاق  : شوهرم قرار بود بچه ها را حمام کند و آنها را به رختخواب ببرد اما وقتی پس از اتمام جلسه به خانه برگشتم ، همگی در حال تماشای تلویزیون بودند.

 

باور : چرا همسرم نمی تواند کاری را که از خواسته ام انجام دهد؟ حمام کردن بچه ها و خواباندن آنها اینقدر کار دشواریست ؟

 

پیامد :  وارد اتاق شدم بدون سلام کردن شروع به فریاد کشیدن کردم.

 

حالا نوبت شماست در چند روز آینده چند مورد از الف ، ب ، پ های زندگی خود را پیدا کنید و یادداشت نمایید.

 

برخورد و پرت کردن حواس :

وقتی احساس بدبینی دارید حواستان را پرت کنید. یعنی به موضوع دیگری فکر کنید. از شما میخواهم همین الان به پای سیب فکر کنید.حالا که اندیشه شما غرق تفکر به پای سیب شد از جای خود برخیزید و کف دست خود را به دیوار بکوبید و فریاد بکشید دیگر بس است .این ساده ترین روش متوقف کردن اندیشه است.

 

روش دوم  و بسیار بهتر روش برخورد کردن با آنهاست. اگر روش برخورد کردن را پیاده سازی کنید احتمالا نتایج موثرتری خواهید گرفت.

 

روش برخورد کردن

در روش برخورد کردن ، به اندیشه های بدبینانه حمله کنید ، علیه آنها حرف بزنید و با آنها برخورد کنید.برای فهم بهتر این موضوع به مثال زیر توجه کنید.

 

فرض کنید در امتحان پایان ترم دوره فوق لیسانس نمراتی در حد انتظار نگرفته اید.

 

اتفاق : در امتحانات پایان ترم شرکت کردم و نمراتی ضعیف کسب کردم.

 

باور : من آدم بی عرضه ایی هستم. سنم بالارفته ، باید با این واقعیت مواجه شوم ، چه نمرات وحشتناک و احمقانه ایی کسب کردم واقعا که شرمنده خانواده ام هستم که برای آدم بی لیاقتی مثل من این هزینه را برای رفتن به دانشگاه کردند.

 

پیامد : احساس بسیار بدی پیدا کردم ، به فکرم رسید که بهتر است دانشگاه را رها کنم و وارد بازار کار شوم و بیش از این خانواده ام را گرفتار خرج تحصیلم نکنم.

 

روش برخورد :

من به این مسئله نگاه بی تناسبی دارم. امیدوار بودم نمره بالا بگیرم اما نمره ۱۵ گرفتم نمره ۱۵ آنقدرها وحشتناک نیست. دانشجویی که کنار من نشسته بود نمرات بسیار بدتری کسب کرده ، من به دلیل اینکه شاغل هستم نمیتوانم با تمام وجود درس بخوانم و فکر میکنم بسیاری از همکلاسیهای من نمرات بدتری کسب کرده اند و من در شمار متوسط کلاس بودم.با در نظر گرفتن همه اینها ، نمرات خوب و قابل قبولی کسب کردم.

 

نتیجه :

درباره خودم احساس بهتری پیدا کردم ، قصد ندارم ترک تحصیل کنم و اجازه نمیدهم نمرات این ترم مانعی برای ادامه تحصیلم گردد با اینکه مشکلات زیادی دارم اما میتوانم از این موانع عبور کنم.

 این تمرین کمک زیادی در خوش بین تر شدن ما خواهد نمود.

 

Picture of شیک اندیش
شیک اندیش

هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.

اولین کسی باشید که برای “خوش بین بودن را تمرین کنیم( خلاصه کتاب خوش بینی آموخته شده )” دیدگاه می‌گذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

قابل فهم بودن
ساده گویی
بار علمی
مفید بودن
کاربردی بودن

پیمایش به بالا