در اینترنت دنبال بهترین دعا برای ثروتمند شدن می گردی. جایی که کسی، کسی را نمی شناسد.

من هم از این قانون مستثنی نیستم. تو را نمی شناسم اما می خواهم کمکت کنم چون می دانم احتمالا در نقطه ای از زندگی هستی که نیاز به پول برای رسیدن به یک سری از اهداف یا برطرف کردن یک سری از مشکلات داری.

به من ۱۰ دقیقه وقت بده تا چیزی را نشانت بدهم که می تواند تو را نه تنها به ثروت بلکه به آرامش نیز برساند

قبل از هر چیز اجازه بده داستان خودم را خیلی خلاصه تعریف کنم تا بگویم چرا احتمالا می توانم بهت کمک کنم.

چیزی حدود ده سال پیش رویای ساخت یک زندگی مستقل را تقریبا از صفر شروع کردم.

تا دو سال قبلش کارمند بودم و پول های کارمندی که آن زمان هم کفاف زندگی را نمی داد ذره ذره جمع می کردم تا بتوانم بلاخره بیزینس خودم را شروع کنم.

بعد از دو سال زندگی کارمندی بلاخره روز موعود فرا رسید. از کارمندی استعفا دادم. و یک جای بسیار کوچک را برای شروع بیزینسم اجاره کردم.

جایی که بقدری کوچک و فرسوده بود که حتی روت نمیشد دوستانت را دعوت کنی.

برای اینکه یکم ظاهر فضای آنجا را بهبود بدهم رفتم از تولیدی یک نیم ست مبل گرفتم.

با تمام انرژی شروع به کار کردم. چند ماه اول واقعا سرشار از انرژی بودم اما همانطور که می دانی زندگی همیشه طبق برنامه ریزی هایی که روی کاغذ می کنیم پیش نمی رود.

نتیجه ای که می خواستم را نمی گرفتم. اگر بخواهم خیلی ساده تر بگویم بزرو دخلم به خرجم می رسید. بعضی ماه ها هم حتی پول اجاره جور نمیشد و از پس اندازی که از کارمندی بدست آورده بودم خرج می کردم.

در آن زمان نمی دانم چطوری ولی با یک نفر آشنا شدم. این آشنایی منجرب این شد که انرژی دوباره ای برای پرتلاش بودن پیدا کنم.

چون می دانستم دیگر فقط من نیستم که باید اندازه خودم پول دربیاورم. فرد دیگری هم در زندگیم بود که باید می توانستم او را نیز ساپورت کنم.

چند ماهی همه چیز رو به بهبود تا اینکه به دلیلی که فکر نکنم اینجا جای تعریف کردنش باشد این رابطه تمام شد.

شاید سیاه ترین نقطه دنیای کارآفرینی من همین نقطه از زندگیم باشد.

نه تنها تروما (ضربه روانی) از بین رفتن رابطه را حمل می کردم بلکه وقتی بر می گشتم و به مسیری که طی می کردم نگاه کردم احساس می کردم هیچ کار خاصی انجام نداده ام.

دقیقا همان قدری بدست می آوردم که در دوران کارمندی حقوق می گرفتم. چیزی بین یک تا دو میلیون تومان.

آن زمان تنها یک انگیزه برای بیشتر کار کردم داشتم. رسیدن به موقعیت مالی که بتوانم به فردی که قبلا با او در رابطه بودم اثبات کنم که می توانم موفق شوم.

در واقع این احساس چیزی شبیه انتقام بود.

یکی دو سالی گذشت تا اینکه توانستم گیلیم خودم را از آب بیرون بکشم اما خوشحال نبودم.

و این در حالی بود که در موقعیتی قرار داشتم که اکثر هم سن و سال های من آرزوی رسیدن به چنین موقعیتی را داشتند.

چالش جدیدی در زندگیم شکل گرفت. به پول رسیدم اما چرا خوشحال نبودم؟

من یک کارآفرین بودم. به اندازه کافی پول داشتم. موقعیت اجتماعی خوبی داشتم اما خوشحال نبودم.

برای پیدا کردن جواب سوال شروع به مطالعه کتاب های مختلف کردم.

یاد می آید تقریبا هر هفته در کتاب فروشی آرین (میرداماد) می رفتم و چند جلد کتاب تازه می خریدم و تا آخر هفته بعد تمام شان می کردم.

جواب سوالم را در هیچ کتابی پیدا نکردم. البته احساس می کردم که پیدا کردن پاسخم نزدیک شدم اما واقعا آن جوابی نبود که دنبالش می گشتم.

باید تصمیم جدی تری می گرفتم به همین خاطر شروع به استفاده از منتورهای خوب دنیا مانند برندون بوچارد، دکتر جو دیسپنزا و… کردم.

بعد از چند سال تحصیل کردن و تمرین کردن متوجه چرخه گمشده ای شدم که اگر آن را زودتر متوجه می شدم نه تنها می توانستم خیلی سریع تر به پول برسم بلکه می توانستم آرمش و لذت را در طول کارم تجربه کنم.

چرخه گمشده ای که می تواند تو را در هر سه بعد اصلی زندگی ثروتمند کند:

این چرخه شامل سه مورد حیاتی است که اگر کامل نباشد خیلی دیر به ثروت می رسی:

• رابطه عاطفی
• کسب و کار
• سبک زندگی

بعد کسب و کار و اتفاقاتی که در آن می افتد و از آن بی خبر هستم:

فارغ از اینکه کسب و کارت را بر اساس علاقه انتخاب کرده باشی یا نه، کار کردن به واسطه سختی هایی که دارد نوعی درد و رنج بوجود می آورد.

زمانی که این درد و رنج ها بدون اینکه آرامش یا لذتی برای برطرف کردنش باشد، روی هم تلنبار شوند منجربه استرس و بی انگیزگی می شوند. به همین خاطر است که بسیاری از مردم به دام کلاه برداران می افتند.

به طور مثال همه ما می دانیم قرار نیست با بازی کردن در سایت های شرط بندی پولدار شویم اما عده زیادی از ما همچنان این کار را انجام می دهند.

بازی کردن آن ها به واسطه احمق بودن یا بیشعوری شان نیست بلکه فقط خسته هستند و دیگر تحمل درد و رنج بیشتری را برای رسیدن به پول را ندارند.

در واقع زمانی که درد و رنج های ما به واسطه کار کردن زیاد شود ما قدرت تصمیم گیری منطقی را از دست می دهیم و عموما تصمیمات احساسی یا واکنشی می گیریم.

پس می دانیم اگر چیزی برای خنثی کردن درد و رنج های حاصل از کار را نداشته باشیم دیر یا زود محکوم به شکست می شویم.

دو بعد دیگر یعنی بعد رابطه عاطفی و بعد سبک زندگی به ترتیب می توانند آرامش و لذت را هر روز در زندگی ما جاری کنند.

پس می دانیم برای اوج گرفتن در کسب و کار بدون اینکه لازم باشد خستگی ها را تلنبار کنیم، نیاز به بعد عاطفی و بعد سبک زندگی داریم.

اما بعد عاطفی واقعا چیست و چرا می تواند به ما آرامش بدهد؟

ما انسان ها موجوداتی اجتماعی هستیم و از تنهایی بیزاریم و اگر ما را ایزوله کنند دچار اختلالات و ضربات روانی می شویم که می تواند منجربه فروپاشی روانی شود.

ما زمانی اوج آرامش را می توانیم تجربه کنیم که بتوانیم کسی را دوست داشته باشیم و بدانیم او نیز ما را دوست دارد. در این صورت می توانیم از کالبد خشک و خشن روزانه خودمان که به واسطه کار ایجاد شده است خارج شویم و بتوانیم در زندگی دو نفره گهگاهی کودکی کنیم.

این رفتارهای کودکانه و بدور از قضاوت دقیقا شبیه کرم های مرطوب کننده ای است که روی پوست برای برطرف کردن زمختی و ترک ها می زنند.

اگر به لحاظ عاطفی حال خوبی در زندگی نداشته باشیم طبیعتا انرژی لازم برای دوباره کار کردن و تصمیم گیری های درست در کار را نیز نخواهیم داشت.

پس یادت باشد این بعد از زندگی ات باید کامل باشد.

منظور من این نیست که حتما ازدواج کنی همینکه کسی را داشته باشی و با امنیت خاطر بتوانی او را دوست داشته باشی کافی است.

اما به یاد داشته باش اگر در رابطه اشتباه وارد شوی، این رابطه اشتباه مانند سم عمل خواهد کرد و نه تنها آرامش نمی دهد بلکه آن اندک آرامشی را هم که داری می گیرد.

سبک زندگی آن چیزی است که می تواند سرنوشت زندگی ات را تغییر دهد:

سبک زندگی چیزی هست که به خوبی در ایران تعریف نشده است.

زمانی که درباره سبک زندگی صحبت می کنم خیلی ها تصور می کنند به خانه، ماشین، نوع پوشش یا لباس و… گفته می شود. اما سبک زندگی را اگر بخواهم خیلی ساده برایت تعریف کنم اینگونه می شود:

لذت بردن از لذت هایی که همیشه دوست داری تجربه شان کنی.

این لذت ها می تواند کوچک یا بزرگ باشند. مثل:

• خوردن یک بستنی در هوای برفی
• سقوط آزاد یا بانجی جامپینگ
• رنگ کردن مو به آن رنگی که دوست داری امتحانش کنی.
• کمپ زدن در جنگل
• دم کردن چای هیزمی کنار دریا
• و…

می بینی هر چیزی در این لیست می تواند جای بگیرد. و انجام دادن آن ها می تواند برایت لذت بخش باشد.

تصور کنم حالا درک روشنی از سبک زندگی، رابطه عاطفی و ارتباط آنها با کار داری. این دو می توانند لذت و آرامش را روزانه به ما تزریق کنند و همیشه برای کار کردن ما را شارژ نگه دارند.

چرا زمانی که هر سه بعد کامل شوند سیر درآمدی ات بشدت افزایش پیدا می کند؟

ثروت در زمان معنا پیدا می کند. بطور مثال ۱۰۰ میلیون تومان پول خوبی است؟

نمی دانیم تا زمانی که بگوییم در چه زمانی آن را بدست بیاوریم.

۱۰۰ میلیون تومان در ۱۰ سال ارزشی ندارد

۱۰۰ میلیون تومان در یک سال عادی است. اما ۱۰۰ میلیون تومان در یک ماه خوب است.

اگر یکی از بعد هایت مانند بعد عاطفی ات مشکل داشته باشد عموما الگو تصمیم گیری اشتباهی خواهی داشت. برای درک بهتر بیا یک سناریو را با هم تصور کنیم.

تصور کن از ساعت ۹ تا ۵ عصر کار می کنی.

حالا بهت می گویم درآمدت را دو برابر کن.

چه فکری به ذهنت خطور می کند؟

احتمالا ساعت کاری ات را بیشتر کنی یا در کنار کارت، یک کار دیگر را شروع کنی.

در واقع می خواهی با اضافه کاری به این درآمد برسی. اما این یک الگو تصمیم گیری واکنشی و غیر منطقی است.

و جالب است که خودت این موضوع را می دانی چرا که نزدیک ترین شخصی که اینگونه کار می کند کارگران هستند.

اما اگر روابط عاطفی خوبی داشته باشی متوجه می شوی نمی توانی ساعت کاری ات را اضافه کنی چون در آن صورت به رابطه عاطفی ات لطمه می خورد و همچنین اصلا زمانی برای لذت بردن از سبک زندگی ات پیدا نمی کنی.

پس شروع به تغییر الگو فکری می کنی و در الگو تصمیم گیری جدید یا سعی می کنی اطلاعات مارکتینگت را بالاتر ببری یا اگر متوجه شوی که این کار زیاد آینده ای ندارد سراغ کاری می روی که هم آینده و هم درآمد بیشتر داشته باشد دقیقا مانند الگو تصمیم گیری کارآفرینان و مدیران موفق.

می بینی چطور تکمیل بعد های دیگر زندگی در الگو پول درآوردنت تاثیر می گذارند؟

پس اگر می خواهی واقعا ثروتمند شوی بهتر است همین الان هر ۳ بعد زندگی ات را تغییر دهی تا بتوانی با سرعت بیشتری به موفقیت و جایگاهی که شایسته آن هستی برسی.

بازگشت معشوق