در این مقاله می خواهیم به یک پرسش مهم پاسخ بدهیم. اگر من نخواهم در فرایند بازگشت عشق با فرد مورد نظرم ارتباطی برقرار کنم و یا اصلا امکان چنین ارتباطی را نداشتم باشم چگونه می توانم تغییرات خود را به وی نشان دهم. برای پاسخ به این سوال باید اول با نظریه ی شش درجه ی جدایی آشنا شویم.
نظریه ی شش درجه ی جدایی.
نظریه ی شش مرحله ی جدایی به ما می گوید همه ی موجودات زنده در جهان با واسطه ی شش قدم یا کمتر با یک دیگر در ارتباط هستند در نتیجه زنجیره ای شکل می گیرد بر اساس دوستان شما که می تواند هر دو انسان را تا نهایت شش مرحله به یکدیگر متصل کد. این نظریه ابتدا توسط فریگی کرینتی در سال ۱۹۲۹ بیان شد و سپس در ” نمایش نامه ی ۱۹۹۰″ نوشته ی جان کار به شهرت رسید.
اما نظریه ی شش مرحله ی جدایی چه ارتباطی به بازگرداندن عشق از دست رفته دارد؟ در واقع کاملا مرتبط است. این نظریه به ما می گوید هر فردی در جهان به واسطه ی حداقل ۶ نفر با همه ی افراد دیگر در دنیا در ارتباط است بدون آنکه به صورت مستقیم با آنها در ارتباط باشد.
به عبارت دیگراگر فرض کنیم هر فردی حداقل با ۱۰۰ نفر در ارتباط است و هر یک از آن صد نفر نیز با صد نفر در ارتباط هستند در مرحله
ی دوم به هزار نفر و در مرحله ی سوم به ده هزار و مرجله ی چهارم به صد هزار نفر خواهیم رسید. این نظریه جواب این پرسش است که چرا بسیاری اعتقاد دارند ” دنیا بسیار کوچک است.”
این نظریه در قرن ۲۱ که عصر ارتباطات و شبکات اجتماعی است بسیار قدرتمند تر نیز می شود. چرا که با وجود این شبکات اجتماعی و کوچک تر شدن جهان ) فرایندی که به “دهکده ی جهانی” معروف است( متوجه می شوید که چقدر ساده خبر تغییرات بسیاری افراد به گوش ما می رسد حتی بدون اینکه دوست مشترک و یا ارتباطی با آن شخص داشته باشید.
در نتیجه چیزی که کاملا واضح است این موضوع می باشد که انسان ها بدون ارتباط مستقیم با یکدیگر می توانند با یکدیگر در ارتباط باشند فقط باید بدانند چگونه و به چه شکل این فرایند یعنی فرایند شش مرحله ی جدایی را برای بازگرداندن عشق از دست رفته ی خود فعال کنند.
به یاد داشته باشید برای فعال کردن نظریه ی شش درجه ی جدایی به دوست مشترک نیازی ندارید، به هیچ شخصی که به عنوان واسطه بین شما و آن شخص قرار بگیرد نیازی نیست. نظریه ی شش درجه ی جدایی در مورد واسطه های مشترک نیست. در واقع هر فردی که در زندگی شما قرار دارد یک واسطه محسوب می شود بدون اینکه حتی آن فرد عشق شما را بشناسد.
به احتمال زیاد تا کنون برایتان اتفاق افتاده است که یکی از دوستان تان در مورد شخص سومی صحبت کند در حال که تصور می کند شما آن شخص سوم را نمی شناسید، سپس بر اساس تعریف ها و توصیفات دوست تان ناگهان متوجه شوید آن شخص سوم را می شناسید.
در واقع نظریه ی شش درجه ی جدایی به ما می گوید نه تنها عشق شما بلکه هزاران نفر دیگر نیز ممکن است در طول عمر شما بدون اینکه اطلاعی داشته باشید به شما مرتبط شده باشند و اسم شما را شنیده باشند. اما در اینجا یک سوال مهم ایجا می شود. درست است که انسان ها به واسطه ی هر فردی وقتی در مورد ما صحبت کند می توانند با یکدیگر مرتبط باشند اما چه عاملی باعث می شود دیگران در مورد ما صحبت کنند تا این چرخه فعال شود؟ پاسخ این پرسش در یک کلمه خلاصه می شود ” تحول.”
در مقالات قبلی به ایجاد تغییر در زندگی خود اشاره کردیم اما برای افزایش سرعت چرخه ی نظریه ی شش درجه ی جدایی تغییرات ساده کافی نخواهند بود شما باید مورد توجه قرار بگیرید. پس به صورت خلاصه می توان گفت برای فعال شدن نظریه ی شش درجه ی جدایی به دو عامل مهم نیاز است .مورد اول وجود افراد مختلف در زندگی ما است. هر چقدر دوستان و روابط اجتماعی بیشتری داشته باشیم احتمال سریع تر شدن چرخه ی نظریه ی شش درجه ی جدایی بیشتر خواهد شد چرا که افراد بیشتری در مورد ما صحبت خواهند کرد. مورد دوم جلب کردن توجه ی دیگران است. در مورد اینکه چطور روابط اجتماعی خود را با مهارت های کلامی و غیره افزایش بدیم در مقاله ی قبلی صحبت کردیم. در این مقاله می خواهیم در مورد جلب کردن توجه ی دیگران صحبت کنیم ) که البته این مورد نیز مثل روابط اجتماعی باعث جذابی شما می شود.(
چگونه توجه ی دیگران را جلب کنیم تا بیشتر در مورد ما صحبت کنند.
اول اجازه دهید این موضوع را توضیح بدم که هدف شما از جلب توجه و تبلیغ خود فقط شناخته شدن و شهرت نیست بلکه بازگرداندن عشق از دست رفته ی شما است. پس باید این تبلیغ به شکل مثبت و مطابق با نیازهای ناخودآگاه باشد. اما برای بازگرداندن عشق از دست رفته از طریق نظریه ی شش درجه ی جدایی به یک اهرم دیگر نیز نیاز است و آن شهرت در موفقیت است. در ادامه می خواهیم به راه هایی اشاره کنیم که بیشتر به شما در پیشرفت و شهرت کمک خواهد کرد. به عبارت دیگر غیر از نکاتی که تا کنون گفتم برای فعال کردن نظریه ی شش درجه ی جدایی به این نکات هم باید توجه کنید.
۱( یاد بگیرید لذت های زندگی خود را به تعویق بیندازید
۲( دانش بزرگترین، قطعی ترین و مهمترین عامل موفقیت است
۳( پندار حمایتی کافی نیست باید حتما دست به کار شوید
۴( اهداف بلند مدت و بیرونی خود را یادداشت کنید.
اکنونم ممکن است این پرسش برای شما ایجاد شود که چگونه می توان راه نزدیک تری برای رسیدن به موفقیت پیدا کرد چرا که با وجود همه ی این راهکار ها باز هم رسیدن به موفقیتی چشمگیر و ایجاد تحولی بزرگ بسیار وقت گیر است. پاسخ بسیار ساده است. خوشبختانه در دنیای نوین امروز پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات باعث شده فرصت های شگفت انگیزی برای زودتر موفق شدن ایجاد شود. همه ی چیزی که شما نیاز دارید فقط یک وبلاگ یا سایت و سپس تلاش، تلاش و تلاش است.
کلام آخر
به یاد داشته باشید خدایی هم هست که شاهد تلاش های شما می باشد. با وجود قانون احتمالات نظریه ی شش درجه ی جدایی و قدرتی که خداوند دارد پس به طور قطع آن چیزی که باید در شما آشکار شود قطعا آشکار خواهد شد.
می دانید چه چیزی بیشتر از انگیزه ی مثبت به شما قدرت می دهد؟ انگیزه ی منفی. درست است. در حال حاظر احساسات منفی و شاید تنفر و ناراحتی های شما می تواند به عنوان انگیزه ای بسیار قدرتمند مثل سوخت جت عمل کند و شما رو به سمت موفقیت ها و دست آورد های بزرگی در زندگی برساند. موفقیت هایی که به شما کمک می کند انتقام خود را از افرادی که به درستی پتانسیل و ارزش شما را درک نکردید بگیرید.
درست است که انتقام گرفتن هیچوقت توصیه نمی شود ولی اگر قصد دارید با موفقیت های خود از دیگران انتقام بگیرید پس حتما این کار را انجام دهید.
در این مقاله در مورد نظریه ی شش درجه ی جدایی صحبت کردیم که به ما توضیح می دهد چگونه بدون برقرار کردن هیچ ارتباطی می توانیم رابطه ی از دست رفته ی خود را بهبود دهیم.
بسیاری افراد از برقرار کردن ارتباط سرباز می زنند چون احساس می کنند غرورشان از بین خواهد رفت. در صورتی که اگر واقعا به اعتماد به نفس لازم برسید خواهید فهمید که رد شدن یا پذیرفته نشدن ما توسط دیگران هیچ ربطی به ارزش ما ندارد و درنتیجه نمی تواند به غرور ما آسیبی برساند. در مقاله ی بعد به شما توضیح می دم چگونه با برقراری ارتباط بدون اینکه خود را ضعیف و محتاج نشان دهید می توانید عشق از دست رفته ی خود را بازگردانید.
موفق باشید
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.