بدهی چگونه زندگی شما را نابود میکند؟

بدهی چگونه زندگی شما را نابود میکند؟
  • بدهی چگونه زندگی شما را نابود میکند؟

    بدهی یکی از شایع‌ترین مسائلی است که در جامعه ما با آن مواجه هستیم. بدهی یعنی بدهکار بودن به کسی یا کسانی برای مبالغی که نمی‌توانیم پرداخت کنیم. بدهی ممکن است از امور مالی شخصی، مانند وام، کارت اعتباری یا تسهیلات بانکی، یا از امور تجاری، مانند قرض‌های تجاری یا قرض‌های سرمایه‌گذاری، باشد.

    بدهی می‌تواند به شدت زندگی شما را نابود کند. این مسئله می‌تواند بر روی روابط، شغل، سلامتی و حتی روی خود تصمیم‌گیری شما تأثیر بگذارد.

    اگر شما بدهی کنونی دارید، ممکن است همیشه درگیر این باشید که چگونه بدهی خود را پرداخت کنید. این ممکن است باعث شود که شما به شدت استرس و نگرانی دچار شوید و باعث شود که نتوانید برای بهبودی زندگی خود تلاش کنید.

    بدهی می‌تواند روابط شما را نیز تحت تأثیر قرار دهد. اگر شما به دلیل بدهی‌های خود نتوانید به خانواده و دوستان خود کمک کنید، این ممکن است باعث شود که روابط شما با آنها ضعیف شود. همچنین، اگر شما به دلیل بدهی‌های خود نتوانید به وقت خود پرداخت کنید، این ممکن است باعث شود که اعتماد به نفس شما کاهش یابد و باعث شود که در کار و زندگی شخصی خود با مشکلات بیشتری روبرو شوید.

    بدهی می‌تواند به شدت بر روی شغل شما تأثیر بگذارد. اگر شما به دلیل بدهی‌های خود نتوانید به وقت خود پرداخت کنید، ممکن است که از شغل خود اخراج شوید. همچنین، اگر شما به دلیل بدهی‌های خود نتوانید به خوبی از خود نشان دهید، این ممکن است باعث شود که امکانات پیشرفت شغلی شما کاهش یابد.

    بدهی می‌تواند به شدت بر روی سلامت شما تأثیر بگذارد. استرس و نگرانی ناشی از بدهی می‌تواند باعث شود که شما به شدت دچار اضطراب، افسردگی و خودکشی شوید. همچنین، اگر شما به دلیل بدهی‌های خود نتوانید هزینه‌های پزشکی خود را پرداخت کنید، ممکن است که به درمان درستی دسترسی نداشته باشید و احتمال بروز مشکلات جدی سلامتی برای شما افزایش یابد.

    به طور کلی، بدهی می‌تواند به شدت زندگی شما را نابود کند. برای پیشگیری از این مسئله، بهتر است که مطمئن شوید که همیشه در حد مالی خود باشید و از قرض‌ها و وام‌هایی که نمی‌توانید پرداخت کنید، خودداری کنید. اگر شما به دلیل بدهی‌های خود دچار استرس و نگرانی شده‌اید، بهتر است که با یک مشاور مالی مشورت کنید تا به شما کمک کند تا مسئله بدهی را بهبود ببخشید.

    بدهی اربابی بی رحم، و دشمن ویرانگر عادت پس انداز است. فقر به تنهایی برای نابودی جاهطلبی، اعتماد به نفس و امید کافی است؛ اما اگر بار سنگین بدهی را هم به آن اضافه کنید خواهید دید قربانیان این دو قاتل بیرحم، سرنوشتی جز شکست و نابودی در انتظار ندارد. انسانی که بار سنگین بدهی را بر دوش میکشد، هرگز نمی تواند بهترین عملکردش را از خود نشان دهد، احترام دیگران را کسب کند و یا هدف مشخصی در زندگی تعیین کند و آن را دنبال کند. انسانی که اسیر بدهیهای خود باشد، همانند برده مفلوکی است که با جهل خود در غل و زنجیر اسارت، گرفتار شده است. بدهی با ما چیکار میکند ؟

    یک داستان ساده در این رابطه

    من دوست بسیار نزدیکی دارم که درآمد ماهانه او ده ها ملیون تومان است. همسر او بسیار اجتماعی است و متاسفانه طوری زندگی میکند که گویی ملیاردها تومن در سال درآمد دارند. در نتیجه شوهر بیچارهاش هر سال کلی بدهی بالا میآورد. همه اعضای خانواده او، این عادت ولخرجی را از مادر به ارث برده بودند. دو دختر و یک پسر او هم اکنون در سنی هستند که میتوانند به دانشگاه بروند، اما بدهیهای سرسام آور پدر، این کار را غیرممکن کرده است. این موضوع موجب بروز اختلاف بین پدر و فرزندان شده، و آنها را به خانواده ای ناکام و بداقبال تبدیل کرده است. حتی فکر کردن به زندگی در بند و زنجیر همانند یک زندانی، وحشتناک است، فردی که به کسی بدهی دارد، در واقع اسیر و برده ی او است. انباشت بدهی نیز یک عادت است. بدهی نخست با مقادیر اندک شروع میشود و پس از مدتی به تدریج به ابعاد وسیعی گسترش پیدا میکند، تا زمانی که در نهایت کنترل روح فرد را به طور کامل در اختیار میگیرد.

    بدهی ذهن شما را محدود میکند

    بدهی و قسط ذهن شما را محدود میکند

    بسیاری از مردان جوان زندگی مشترک خود را با بدهیهای غیرضروری آغاز میکنند و هرگز نمیتوانند خودشان را از زیر بار این بدهیها خلاص کنند. پس از اینکه مدت زمانی بگذرد و تازگی ازدواج از بین برود ( که معمولاً این اتفاق به زودی میافتد ) ، زوج جوان از احساس نیازمندی خود شرمگین میشوند و این وضعیت رفته رفته بدتر میشود و تا زمانی ادامه پیدا میکند که منجر به نارضایتی زن و مرد از یکدیگر میشود، و در نهایت پای آنها به دادگاه خانواده کشیده میشود. کسی که در بند بدهی اسیر شده باشد، زمان یا انگیزه کافی برای تعیین کردن یا حرکت به سمت ایده آل های خود را ندارد، و در نتیجه رفته رفته در این مرداب پایین تر میرود تا زمانی که ذهن خود را محدود میکند و خود را پشت میله های ترس و تردید زندانی میکند. برای اجتناب از بدهی، هر کاری که از دستتان برمیآید انجام دهید و از هیچ فداکاریای فروگذاری نکنید! به یاد داشته باشید محدود کردن قدرت ذهن به معنای محدود کردن کل طول زندگی است. از شما درخواست میکنم کتاب جادوی فکر بزرگ اثر دیوید جوزف شوارتز را مطالعه کنید تا بیشتر با این فلسفه مهم آشنا شوید.

    یک نصحیت از یک شکست خورده

    «به خود و کسانی که به شما وابسته هستند فکر کنید و تصمیم بگیرید که هرگز به فرد دیگری بدهی نداشته باشید. » این، بخشی از نصیحتهای یک فرد بسیار موفق است که تمام فرصتهای اولیه زندگیاش را به علت بدهی از دست داده بود. اما او به زودی توانست به خود بیاید و عادت مصرف گرایی و خریدن اقلام غیرضروری را نابود کند و خودش را از بند اسارت رها کند. از خود بپرسد بدهی با ما چیکار میکند ؟ اغلب افرادی که در چنگال عادت بدهی گرفتار میشوند، نمیتوانند به موقع خودشان را از این بند رها کنند، زیرا بدهی مانند باتلاقی است که قربانیان خود را رفته رفته بیشتر در خود فرو میبرد. ترس از فقر،(کتاب اسرار موفقیت را مطالعه کنید.) که یکی از ترس های ششگانه است (به زودی در این رابطه صحبت خواهیم کرد)  یکی از مخربترین ترسهای ششگانه اصلی است. انسانی که در گرداب ناامیدی ناشی از بدهیهای سرسام آور گرفتار شود، جاه طلبی و اعتماد به نفس خود را از دست میدهد، و رفته رفته در باتلاق ناامیدی فرومیرود.

    انواع بدهی

    دو نوع بدهی وجود دارد. ماهیت این دو نوع بدهی به حدی با یکدیگر تفاوت دارد که لازم است با جزئیات در اینجا به توصیف آنها بپردازیم:
    ۱ . برخی از بدهیها مربوط به تجملات زندگی است، که زیان کامل است.
    ۲ . نوع دیگری از بدهیها در خلال فعالیتهای اقتصادی ایجاد میشوند و در شکل خدمات و کالاهایی هستند که میتوان دوباره آنها را به دارایی تبدیل کرد.

    شما باید تا حد ممکن از بدهیهای نوع اول پرهیز کنید. بدهی نوع دوم قابل اغماض است؛ اما تنها در صورتی که میزان آن از محدوده عاقلانه فراتر نرود، و در کاربردهای مفید، از آن استفاده شود. همه ی انسانهایی که بیشتر از میزان درآمدشان خرج میکنند، همیشه با این امید زندگی میکنند که شاید بتوانند بدهی های خود را تسویه کنند و چرخ گردون دوباره آنها را به نقطه صفر برگرداند. اما این چرخ معمولا در نقطه اشتباهی توقف میکند، و این افراد از بدهیهایشان خلاص نمیشوند.

    ترس از فقر، عزم و اراده قربانیان خود را در هم میشکند. آنها متوجه میشوند که توان بازسازی ثروت از دست رفته خودشان را ندارند. موضوع ناراحت کننده تر این است که آنها امید خودشان نسبت به آزادی از بند بدهی را از دست داده اند.

    بدهی خطرناک تر از جنگ

    بدهی خطرناک تر از جنگ

    تقریبا هر روز حداقل یک خبر از خودکشی یک فرد به دلیل بدهی هایش را در روزنامه ها میخوانیم. بردگی بدهی، با اختلاف زیادی شایعترین دلیل خودکشی در میان انسانها است، که این موضوع نشان دهنده بیرحمی ترس از فقر است.
    در دوران جنگ جهانی، میلیونها انسان با علم به اینکه ممکن است هر لحظه مرگ آنها فرابرسد، به خط مقدم جبهه میرفتند و با مرگ دست و پنجه نرم میکردند. همین انسانها، هنگامی که با ترس فقر روبرو میشوند آنچنان ناامید میشوند و قدرت تعقل خود را از دست میدهند که گاهی اوقات اقدام به خودکشی میکنند.

    انسانی که از بدهی آزاد باشد، قادر است بر فقر غلبه کند و به موفقیت های عظیم دست پیدا کند، اما اگر همین فرد در بند بدهی گرفتار باشد، چنین دستاوردهایی برای او غیرممکن میشود. ترس از فقر یک حالت ذهنی منفی و مخرب است. احتمالا میدانید که یک حالت ذهنی منفی، حالتها و ذهنیت های منفی دیگر را به سمت خود جذب میکند. برای مثال، ترس از فقر میتواند ترس از بیماری را نیز به سمت خود جذب کند، و این دو ترس به همراه هم، ترس از کهولت سن را به سمت انسان جذب میکنند. میلیونها گور بینام و نشان که زودتر از موعد هم حفر شدهاند، به دلیل همین ذهنیت ترس از فقر قربانی خود را در کام گرفته اند!

    یک سرگذشت…

    حدود ده سال پیش مرد جوانی پست حساسی را در بانک ملی شعبه نیویورک عهدهدار شد. او با زندگی پرخرج، بدهی بسیار زیادی انباشته کرد، که موجب نگرانی و دلهره او شد، تا زمانی که آثار این عادت مخرب، در شغل او نمایان شد، و در نهایت منجر به اخراج او شد. او شغل دیگری با درآمد پایینتر برای خود دست و پا کرد، اما طلبکاران دست از سر او برنمیداشتند و او مجبور شد به شهر دیگری نقل مکان کند. او تصمیم داشت برای مدت محدودی از دست آنها فرار کند، تا بتواند پول کافی برای تسویه کردن بدهیهایش را انباشت کند. اما طلبکاران تا زمانی که پول خود را از بدهکاران نگیرند، دست از سر آنها برنمیدارند. آنها او را ردیابی کردند و به زودی محل کار جدید او را پیدا کردند. کارفرمای جدید این مرد که از جریان بدهیهای سرسامآور او آگاه شد، او را از شرکت خود اخراج کرد. سپس او به مدت دو ماه در جست و جوی شغلی جدید بود، اما موفق نشد شغل مناسبی برای خود پیدا کند. یک شب سرد زمستانی او به بام یکی از بلندترین برجهای خیابان برادوی رفت و خود را به پایین پرتاب کرد. بدهی، قربانی دیگری را به کام مرگ کشانده بود. حال از خود بپرسید بدهی با ما چیکار میکند ؟

    آموزش رهایی از بدهی

    چگونه میتوان بر ترس از فقر غلبه کرد.

    اگر زیر بار بدهی هستید و قصد دارید بر ترس از فقر غلبه کنید، باید دو گام مشخص بردارید.
    اول، عادت خرید اعتباری یا خرید نسیهای را ترک کنید، و سپس رفته رفته بدهی انباشته شده خودتان را صاف کنید. هنگامی که ذهن خود را از نگرانیها و دلهره های مربوط به ترس از بدهی آزاد کنید، آمادهاید که عادتهای ذهنی خود را از نو بسازید و مسیر خودتان به سمت ثروت و رفاه را بیابید. به عنوان بخشی از هدف اصلی مشخص زندگیتان، تصمیم بگیرید که درصد معینی از درآمدتان را پس انداز کنید، حتی اگر این مبلغ تنها ده هزار تومن در روز باشد. به زودی این بر ذهن شما چیره میشود و عملا از آن لذت خواهید برد. در اینجا مهم میزان پولی نیست که پس انداز می کنید بلکه مهم ایجاد عادت پس انداز کردن است.

    ما میتوانیم هر عادت ناپسند و مخربی را با یک عادت مطلوب که به آن تمایل داریم جایگزین کنیم. همه افرادی که در جست و جوی استقلال مالی هستند باید عادت “ولخرجی” را با عادت “پس انداز” جایگزین کنند. به یاد داشته باشید:

     

    متوقف کردن یک عادت به تنهایی کافی نیست، زیرا عادتها
    معمولا تمایل دارند دوباره در ذهن انسان نفوذ کنند، مگر اینکه
    جایگاه ذهنی قبلی آنها توسط یک عادت دیگر پر شده باشد.

    “ناپلئون هیل“

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    images

    اولین جلسه مشاوره

     

    قیمت اصلی جلسه مشاوره 249,000 تومان

    قیمت اولین جلسه مشاوره 179,000 تومان

    روز
    ساعت
    دقیقه
    ثانیه
    اگر در رابطه ات دچار مشکل شده ای و نمی دانی چطور باید آن را به ازدواج ختم کنی یا این که چطور تکلیفت را مشخص کنی یا رابطه را بهبود ببخشی می توانی از مشاوره شیک اندیش استفاده کنید.

    هیچ نظری وجود ندارد

    پیمایش به بالا