موانع ارتباط مؤثر چیست؟(۱)
در ارتباطات ما با دیگران مواردی هستند که سبب می شوند نتوانیم به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنیم. به بیان دیگر بعضی از حرکاتی که از ما سر می زند یا برخی از حرف هایمان مانع از این می شود که بتوانیم به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنیم. در ادامه به بیان چند مورد می پردازیم که باید حواسمان باشد تا در دام این موارد نیفتیم.
مشاجره کردن
بحث کردن و گفت وگو با دیگران مانعی ندارد اما وقتی تبدیل به مشاجره می شود نه تنها مشکل و اختلاف نظر شما حل نمی شود بلکه سبب ایجاد کینه و کدورت میان شما و دیگران می شود. وقتی در گفت و گویی تن صدا بالا می رود٬چهره سرخ می شود٬افراد با انگشت اشاره به سمت هم اشاره می کنند نشان می دهد که دیگر یک گفت وگوی ساده در کار نیست و تبدیل به مشاجره شده است.
برای رهایی از دام مشاجرات دانستن این نکته خالی از لطف نیست که معمولا هیچ مشاجره ای به نتیجه دلخواه نرسیده و فقط اختلاف را بیشتر می کند. وقتی شما بر سر کسی داد می زنید حتی اگر حرف شما برحق باشد فرد مقابل به دلیل اینکه به نوعی احساس ناامنی می کند سعی می کند در مقابل شما مقاومت کرده و جبهه بگیرد. در مشاجره هرکس فقط به فکر این است که کم نیاورد به همین دلیل دست به هرنوع مغالطه ای می زند. چند دقیقه سکوت می تواند از تشنج به وجود آمده کاسته و فضا را برای یک گفت وگوی سالم برقرار کند.
سکوت کردن شما در بحث به معنای کم آوردن نیست هرچند معمولا اینچنین برداشت می شود. اما بهتر است که به سکوت کردن عادت کرده وبه اصطلاح گاهی کم بیاورید تا زندگی آرام و شادی را داشته و روابط خوبی را بادیگران تجربه کنید.
پیامبر اسلام (ص): ستیزه مکن هرچند حق با تو باشد.
شکر آب
اگر در ارتباطات خودتان دائماً به دنبال راهحل دادن باشید و بخواهید با اندرز دادن و پند و نصیحت با طرف مقابلتان حرف بزنید قطعاً ارتباط خوبی شکل نگرفته و نمیتوانید تأثیرگذار باشید. معمولاً پدر مادرها به این خطا دچار میشوند و در ارتباط با فرزندانشان به ارائه پند و اندرز میپردازند و خوب نتیجه هم که معلوم است.
همیشه رابطه بین فرزندها و پدر مادرها شکر آب است. ما فقط زمانی می توانیم به کسی راه حلی را پیشنهاد بدهیم که خود آن فرد از ما خواسته باشد. یک بار یکی از دوستانم که مدرس سخنرانی است از من خواست تا سخنرانی او را تحلیل کنم و ایرادات کارش را بگویم. طبیعی است که من در اینجا راحت تر می توانم به او راه حلی را پیشنهاد کنم. فقط زمانی که فرد از ما کمک می خواهد باید به بیان راه حل بپردازیم.
دیدی بهت گفتم
حالا که دیگه از همه جا رونده شدی اومدی پیش من؟ دیدی بهت گفتم با این بابا شراکت نکن٬دیدی بهت گفتم این موسسه ها همشون کلاه بردارن ٬ من که بهت گفته بودم اگه اینجوری درس بخونی نمیتونی توی کنکور موفق بشی.
این ها و جملاتی شبیه به این مخصوص کسانی است که کارشان سرزنش کردن و سرکوفت زدن به دیگران است. هیچ کس دوست ندارد با این افراد هم کلام شود. شما نیز سعی کنید در ارتباطاتان بادیگران از سرکوفت زدن وسرزنش کردن دیگران بپرهیزید زیرا سبب دوری کردن افراد از شما می شود.
هر انسانی در زندگی ممکن است اشتباهی را مرتکب شود پس وقتی از کسی خطایی می بینیم اگر می توانیم کمکش کنم آن را جبران کند که هیج وگرنه سرزنشش نکنیم چرا که با این کار هیچ کمکی به او نمی کنیم.
چون ترم قبل شاگرد من بودی
برخیها به هنگام صحبت کردن با دیگران دائماً به ذهنخوانی مشغول شده و بهجای دیدن حقیقت به آن چیزی که در ذهن خود دارند نگاه میکنند. یعنی قبل از اینکه فرد مقابل حرفی بزند حدس میزنند که چه چیزی میخواهد بگوید.
یکبار در زمان دانشجویی میخواستم سؤالی را از یکی از اساتید خودم بپرسم اما بهمحض اینکه شروع کردم به من گفت نمی خواهد چیزی بگویی چون ترم قبل شاگرد من بودی میدانم چه چیزی میخواهی بگویی و شروع کرد به گفتن حرف من از زبان خودش و چیزیهایی را گفت که من نمیخواستم آنها را بگویم.
ذهن خوانی به دلیل اینکه حواسمان را موقع شنیدن حرف های دیگران پرت می کند سبب می شود نتوانیم به خوبی منظور طرف مقابل را بفهمیم. بهتر است به هنگام گوش دادن هیچ کار دیگری انجام ندهیم و فقط گوش کنیم تا حرف طرف مقابل تمام شود.
بت پرستی
هنگامی که پیامبر اسلام (ص) برای دعوت مشرکان به خدا پرستی نزد آنان می رفت در جواب دعوت پیامبر (ص) می گفتند: ما پدرانمان را هم بر همین راه و روش (بت پرستی) یافتیم. به همین دلیل از شنیدن حرف های پیامبر (ص) سر باز می زدند اگر کسی به گفتن آن چیزی که خودش به آن اعتقاد دارد میپردازد و شما هم به خاطر اینکه به آن اعتقادی ندارید با آن مخالفت میکنید بهنوعی به این مشکل دچار هستید.
مشکل تعصب داشتن به عقاید و باور های خودمان. به قول ما مشاوران باید مراجع را پذیرش بدون قید و شرط کرد یعنی فردی که با ما حرف میزند را همانطوری که هست پذیرفته و به حرفش گوش دهیم. خرافات و باورهای بدون پایه و اساس سبب بروز این مشکل میشود. افراد صرفاً به علت اینکه اجدادشان به چیزی اعتقاد داشتهاند همان را ملاک قرار داده و حالا همهچیز را با آن مقایسه میکنند.
اگر کسی به گفتن آن چیزی که خودش به آن اعتقاد دارد میپردازد و شما هم به خاطر اینکه به آن اعتقادی ندارید با آن مخالفت میکنید بهنوعی به این مشکل دچار هستید.
قطع رابطه
برای همه ی ما پیش آمده که گاهی با اقوام یا حتی اعضای خانواده بر سر مسئله ای اختلاف پیدا کرده وحتی ممکن است جروبحثی هم کرده باشیم. اگر قرار باشد به خاطر هر اختلاف نظر کوچکی با اقوام خودمان قطع رابطه کنیم بعد از مدتی تنهای تنهای می شویم. فراموش نکنیم که خانواده و اقوام یکی از سرمایه های ما در زندگی مان هستند.
پس در مشاجرات خانوادگی به جای پاک کردن صورت مسئله که همان قطع رابطه است بهتر است به حل کردن آن مسئله بپردازیم. اگر اشتباهی از کسی سر زد و ما به ادامه ی رابطه با آن فرد پرداختیم درآینده خودآن فرد از اشتباهی که کرده پشیمان شده وسبب می شود بیشتر قدر ما را بداند.
چگونه به راحتی از دیگران پول قرض بگیریم؟
خودتان را بهجای یک مغازهدار گذاشته که فردی با لباس کهنه و پارهپوره وارد مغازه میشود و از شما درخواست مقداری پول را دارد و میگوید که کیف پولش را گمکرده. آیا حرف او را قبول میکنید و به او پول میدهید؟ من هم مثل شما فکر میکنم به این فرد نمیتوان اعتماد کرد؛ اما اگر فردی با کتوشلوار و ظاهری کاملاً موجه واردشده و همان تقاضا را با همان دلیل ذکر کند این بار چه؟ حداقل اگر هم به او پولی قرض ندهید اما حرفش را قبول میکنید و به او به چشم یک دروغگو نگاه نمیکنید.
ما نباید از روی ظاهری فردی درباره او قضاوت کنیم اما بهصورت ناخودآگاه در بسیاری از موارد این کار را انجام میدهیم. پس بهتر است برای بهبود روابطتان (نه برای پول قرض گرفتن از دیگران!) کمی روی ظاهر خودتان کارکنید و از پوشیدن لباسهایی که پیغام منفی را منتقل میکند پرهیز کنید.
چربزبانی
اگر درخواستی از کسی دارید اندکی تعریف کردن از او مانعی ندارد تا زودتر به درخواست شما رسیدگی شود اما چربزبانی بیشازحد قطعاً نشاندهنده سوءنیت شماست و فرد مقابل به شما و درخواست شما بیاعتماد میشود. برای اینکه تعریف کردن شما حالت چرب زبانی به خود نگیرد بهتر است به دنبال یک ویژگی مثبت در فرد مقابل باشید.
ممکن است این ویژگی خیلی بزرگ نباشد اما مهم این است که برای آن فرد اهمیت داشته باشد. آن ویژگی را پیدا کرده و همان را ذکر کنید. مراقب لحن خود به هنگام تعریف کردن از دیگران هم باشید. نباید خیلی با انرژی یا اصطلاحا با آب و تاب باشد. بهتر است به صورت خیلی ملایم و آرام این اتفاق صورت پذیرد.