جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

چگونه رفتار قاطعانه ای داشته باشیم؟(قاطعیت)

چگونه رفتار قاطعانه ای داشته باشیم؟(قاطعیت)

قاطعیت یکی از ویژگی‌های مهم برای رسیدن به موفقیت در زندگی و کسب و کار است. این ویژگی به معنای داشتن قطعیت در تصمیم‌گیری، اصرار بر تحقق هدف، عدم پرتابل شدن تحت فشارها و استقامت در رویارویی با موانع و چالش‌ها است. در ادامه به بررسی چگونگی داشتن رفتار قاطعانه می‌پردازیم.

۱. تعیین هدف مشخص: برای داشتن رفتار قاطعانه، ابتدا باید هدف مشخصی را برای خود تعیین کنید. با تعیین هدف مشخص، برای رسیدن به آن در مسیر حرکت می‌کنید و اصرار بر تحقق آن را دارید.

۲. عدم تردید در تصمیم‌گیری: برای داشتن رفتار قاطعانه، باید در تصمیم‌گیری‌های خود قاطعیت داشته باشید و بدانید که تصمیم گرفتن بهتر از تردید و انتظار است.

۳. مسئولیت پذیری: برای داشتن رفتار قاطعانه، باید مسئولیت پذیری داشته باشید و در برابر تصمیم‌های خود و تحقق هدف، مسئولیت پذیر باشید.

۴. اصرار بر تحقق هدف: برای داشتن رفتار قاطعانه، باید اصرار بر تحقق هدف داشته باشید و در مسیر حرکت، از پیچیدگی‌ها و موانع دست نخورده باشید.

۵. استقامت در رویارویی با موانع: برای داشتن رفتار قاطعانه، باید در رویارویی با موانع و چالش‌ها، استقامت داشته باشید و با تحمل فشارها و پیچیدگی‌ها، به هدف خود نزدیک شوید.

۶. استفاده از تجربیات گذشته: برای داشتن رفتار قاطعانه، می‌توانید از تجربیات گذشته خود استفاده کنید و با بررسی اشتباهات و عواقب آن‌ها، در تصمیم‌گیری‌های خود قاطع تر باشید.

به طور کلی، داشتن رفتار قاطعانه، نیازمند تعیین هدف مشخص، قاطعیت در تصمیم‌گیری، مسئولیت پذیری، اصرار بر تحقق هدف، استقامت در رویارویی با موانع و استفاده از تجربیات گذشته است. این ویژگی مهم، در رسیدن به موفقیت در زندگی و کسب و کار بسیار مؤثر است.

درابتدا لازم است به انواع سبک های ارتباطی اشاره کنیم.همانطوری که می دانید ما چهار نوع سبک ارتباطی داریم:

ارتباط منفعلانه: در این سبک از ارتباط افراد تمایلی به گفتن نیازها و درخواست‌های خود ندارند. این ارتباط از اعتمادبه‌نفس پایین ناشی می‌شود این افراد هیچ ارزشی برای خود و خواسته‌های خود ندارند به همین دلیل از بیان آن‌ها خودداری می‌کنند.

این افراد به‌راحتی به دیگران اجازه می‌دهند حق آن‌ها را نادیده بگیرند. آرام صحبت می‌کنند از برقراری ارتباط چشمی خودداری می‌کنند. بدنشان حالت خمیده دارد. این افراد اگر از دیگران دلخور شوند آن را بروز نمی‌دهند و در خود تلنبار می‌کنند. اگر این تلنبار کردن فشارهای عصبی زیاد شود خطرناک است زیرا به‌یک‌باره آن را بروز می‌دهند و تخریب‌های اساسی به راه می‌اندازند.

اگر روزی عصبانی شوند خطرناک است زیرا بیش‌ازحد عصبانی شده به‌گونه‌ای که تناسبی با موضوع ندارد.

تهاجمی: در این شیوه افراد حقوق دیگران را نادیده می‌گیرند٬حرمت بقیه را رعایت نمی‌کنند٬وارد حریم خصوصی دیگران می‌شوند.این سبک هم از اعتمادبه‌نفس پایین ناشی می‌شود که ریشه در احساس بی‌قدرتی دارد .

این افراد سعی می‌کنند بر دیگران تسلط داشته باشند٬همه را تحقیر می‌کنند ٬زود خونشان به جوش می‌آید٬رفتار تهدیدآمیز داشته و دائماً حرف دیگران را قطع می‌کنند. دیگران را مقصر می‌دانند٬با صدای بلند صحبت می‌کنند.

چاپلوسی کردن از اخلاق مؤمن نیست.حضرت محمد (ص)

منفعلانه – تهاجمی: این افراد ظاهر منفعلانه‌ای دارند اما خشم و عصبانیت خود را بی‌سروصدا نشان می‌دهند٬تملق و چاپلوسی می‌کنند. توان رویارویی مستقیم با آنچه را که آن‌ها را عصبانی کرده ندارند و به‌صورت مخفیانه آن را بروز می‌دهند و زیراب دیگران را می‌زنند. این افراد به‌جای مواجه‌شدن با مشکلات و حل کردن آن‌ها دائماً غرغر می‌کنند و وجود خشم خود را انکار می‌کنند. ظاهرشان با باطنشان فرق دارد. پشت سر دیگران حرف زدن عادت این مدل افراد است. این افراد با پنبه سر می‌برند.

قاطعانه: در این شیوه افراد به‌راحتی نظرات و احساسات خود را بیان می‌کنند. با احترام برای حقوق دیگران به‌طور قاطع از حقوق خود دفاع می‌کنند. این افراد اعتمادبه‌نفس بالایی دارند.برای خودشان و نیازهایی که دارند ارزش قائل‌اند. اگر خواسته یا شکایتی داشته باشند به‌طور واضح بیان می‌کنند. به‌خوبی به حرف دیگران گوش می‌دهند و حرف کسی را قطع نمی‌کنند. به هنگام صحبت تماس چشمی برقرار کرده و آرام و واضح صحبت می‌کنند. در ارتباطات خودشان به‌خوبی تفاوت‌های فردی را در نظر گرفته و به دنبال نقاط مشترک می‌گردند. از توانایی‌های خود آگاه و به آن‌ها برای حل مشکلاتشان اعتماد دارند. فعال و پرتلاش بوده و کارها را به اتمام می‌رسانند.

 

تا اینجا باید متوجه شده باشید که از میان سبک‌های ارتباطی سبک قاطعانه مدنظر ماست. پس به توضیح بیشتر آن و تکنیک‌هایی برای رسیدن به آن می‌پردازیم.

رفتار قاطعانه به این معناست که شما بتوانید حرف دلتان را در شرایطی که برایتان سخت است بزنید. کاری درستی که باید انجام شود اما شما خجالت می‌کشید آن را انجام دهید. تنها در رفتار قاطعانه است که شما می‌توانید منظور اصلی خود را به کسی که مقابل شماست بگویید در غیر این صورت به گفتن حرف‌های سطحی مانند تعارفات معمولی می‌پردازید. فردی که درخواستی از دوستش داشته باشد اگر رفتار قاطعانه را بلد باشد به‌راحتی آن را مطرح می‌کند وگرنه درباره وضعیت کاری دوستش٬حال پدر و مادر او ٬مدرسه کودکش و…صحبت می‌کند و اصطلاحاً دائماً من‌من می‌کند.

رفتار قاطعانه گاهی از اوقات شباهت زیادی به رفتار تهاجمی دارد به همین دلیل گاهی تشخیص آن دشوار می‌شود. برای این کار به تعریفی از رفتار قاطعانه و تهاجمی می‌پردازیم تا بهتر بتوانیم آن‌ها را تشخیص دهیم. در رفتار قاطعانه نوعی توازن میان خواسته‌های خودمان و خواسته‌های دیگران وجود دارد. یعنی علاوه بر بیان خواسته‌های خود این نکته را هم باید دانست که همیشه نمی‌توان به آن‌ها دست‌یافت. اما در رفتار تهاجمی اساس کار بر پیروزی است یعنی سعی می‌کنیم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم و به خواسته‌های دیگران توجهی نمی‌کنیم.

 

چرا باید قاطعانه رفتار کنیم؟

رفتار قاطعانه به شما کمک می‌کند تا بتوانید نیازها و خواسته‌های طبیعی خود را از دیگران داشته و این نیازها را برطرف سازید. اگر نتوانید رفتار قاطعانه‌ای داشته باشید دائماً باید مشغول کارهایی شوید که آن‌ها را دوست ندارید. این شرایط سبب می‌شود شما حال روز خوبی نداشته و دائماً ناراحت و افسرده باشید.

رفتار قاطعانه فوایدی دارد که در اینجا به دو نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

رفتار قاطعانه سبب می‌شود شما در زندگی احساس آرامش و امنیت داشته باشید. زیرا همیشه این اطمینان را دارید که اگر کسی حق شما را پایمال کند به‌راحتی می‌توانید حق خود را بگیرید. همچنین وقتی فکر می‌کنید تمام خواسته‌های خود را می‌توانید به‌راحتی داشته باشید دیگر دلیلی برای ناراحتی باقی نمی‌ماند. این‌ها سبب می‌شود آرامش و امنیت را در زندگی تجربه کرده و از آن لذت ببرید.

فایده‌ی دیگری که می‌توان برای رفتار قاطعانه برشمرد این است که سبب می‌شود صمیمیت بین افراد زیاد شود. رفتار قاطعانه سبب می‌شود افراد خواسته‌ها و نیازهای خود را به‌راحتی مطرح کرده و بتوانند به‌خوبی در کنار هم زندگی کنند. نداشتن رفتار قاطعانه سبب می‌شود دائماً افراد از هم دلخور باشند. چون هیچ‌یک از طرفین نمی‌داند طرف مقابل از او چه می‌خواهد درنتیجه رفتاری از خود نشان می‌دهد که سبب رنجش خاطر او می‌شود. این رفتارها در بلندمدت سبب کاهش صمیمیت در روابط بین افراد می‌شود.

چند مثال هم برای کسانی که نمی‌توانند رفتار قاطعانه‌ای داشته باشند: این افراد معمولاً اگر درجایی صف باشد و کسی نوبت را رعایت نکند و حق آنان را زیر پا بگذارد نمی‌توانند به او اعتراض کنند. اگر راننده تاکسی مابقی کرایه را به او ندهد نمی‌تواند درخواست مابقی کرایه را بکند.

در کلاس‌های درس معمولاً نمی‌تواند به وضعیت بد تدریس معلم و استاد اعتراض کند و اگر سؤالی برایشان پیش بیاید آن را نمی‌پرسد. با این مثال‌ها متوجه شدید که اهمیت رفتار قاطعانه چقدر زیاد است و کسی که این رفتار را در خود نهادینه نکرده چه آسیب‌هایی می‌بیند.

طبق آمارها ۵ درصد افراد می‌توانند رفتار قاطعانه از خود بروز دهند. این آمارها نشان می‌دهد شما تنها نیستید و افراد زیادی هستند که برایشان سخت است که رفتار قاطعانه داشته باشند. اما می‌توان با تمرین این مهارت را مانند بسیاری از مهارت‌های دیگر آموخت و در زندگی از آن استفاده کرد.

افرادی که رفتار قاطعانه‌ای ندارند یا سلطه‌پذیر شده و حرف‌های دیگران را بی‌چون‌وچرا می‌پذیرند و یا رفتار خشونت‌آمیزی از خود نشان داده و به تخریب فرد مقابل می‌پردازند. زیرا از اینکه نمی‌توانند درخواست خود را مطرح کنند ناراحت‌اند و این ناراحتی را به روشی دیگر که پرخاشگری است تخلیه می‌کنند.

البته رابطه‌ای بین این دو مدل رفتار وجود دارد و آن این است که رفتار سلطه‌پذیر در طول زمان تبدیل به رفتار پرخاشگرانه می‌شود.

به‌عنوان‌مثال دانشجویی که به علت نداشتن رفتار قاطعانه در دانشگاه حقش پایمال‌شده و از این مسئله ناراحت است این ناراحتی در او جمع شده و وقتی به خانه می‌رود آن را به‌صورت پرخاشگری بر سر خانواده تخلیه می‌کند.

 

چگونه قاطعانه رفتار کنیم؟

 

توصیف بدون قضاوت: اگر می‌خواهید یک رفتار قاطعانه ثمربخش داشته باشید لازم است از قضاوت کردن پرهیزکرده و تنها رفتار طرف مقابل را توصیف کنیم. در این حالت فرد در مقابل حرف ما کمتر مقاومت کرده ونمی تواند به‌راحتی عصبانی شود. اما وقتی رفتار کسی قضاوت می‌شود معمولاً ناراحت شده ونمی توانیم به آن نتیجه‌ای که از رفتار قاطعانه به دنبال آن بودیم برسیم.

چندی پیش سفارش غذا داده بودم و چند دقیقه بعد از تماس رفتم دم درب تا غذا را تحویل بگیریم اما پیکی که قرار بود غذا را بیاورد خیلی دیر کرد و حدود ۴۰ دقیقه بعد غذا را آورد درحالی‌که در دفعات قبلی این زمان حداکثر ۱۰ دقیقه بود. خوب در چنین شرایطی با توجه به سرمای هوا حق داشتم که ناراحت و عصبانی شوم. اما وقتی‌که پیک آمد این حرف را زدم چرا این‌قدر دیر آمدید من ۴۰ دقیقه اینجا منتظر شما بودم. البته کمی با لحن تند. وقتی این‌گونه صحبت کردم و اتفاقی را که افتاده بود توصیف کردم پیک پذیرفت که دیر آمده و هیچ‌گونه مقاومتی در برابر حرف من نکرد.

اما اگر این‌گونه می‌گفتم چه؟ دوساعته منو کاشتی! این رستوران همیشه همینه! چرا شما این‌قدر بی‌نظمید؟ در این صورت قطعاً پیک در برابر حرف من مقاومت می‌کرد زیرا من قضاوت کرده بودم که او بی‌نظم است و رستورانی که او در آن کار می‌کند به مشتریانش توجهی نمی‌کند. اما جمله من تنها توصیف بود به همین دلیل مقاومتی صورت نگرفت.

احساس خود را بیان کنیم: به فرد مقابل بگوییم که رفتار او چه احساسی در ما ایجاد کرده است با این کار هم علت عصبانیت خود را که موجب شده ما رفتار قاطعانه‌ای داشته باشیم بیان کرده‌ایم وهم به این دلیل که از احساس شخصی خود صحبت کرده‌ایم تا حدی خودمان را هم درگیر مسئله کرده‌ایم. در مثال بالا من پیکی که غذا را آورده بود گفتم: ناراحتم از اینکه این‌قدر غذا رو دیر میارید. با گفتن این جمله او احساس من را درک کرده و به من حق می‌دهد که از دست او ناراحت باشم.

ذکر اثرات: بعد از گفتن احساسات اگر رفتار فرد مقابل اثری داشته آن را ذکر می‌کنیم. در بیان احساسات فقط احساسی که رفتار فرد در ما ایجاد کرده گفته می‌شود اما در اینجا اثرات ملموس و عینی کار را بیان می‌کنیم. در مثال پیک غذا جمله ۴۰ دقیقه است تو این سرما اینجا ایستادم اثری که رفتار او ایجاد کرده گفته شد.

 

حال چگونه رفتار قاطعانه را در خود به وجود آوریم؟

 باید حقوق خود را بشناسیم و اجازه ندهیم که دیگران آن را پایمال کنند. البته به خواسته دیگران هم اهمیت بدهیم و خواسته‌های خود را بر آن‌ها مقدم ندانیم.

اگر نیازی داریم آن را بیان کنیم آن‌قدر منتظر نمانیم تا دیگران آن را تشخیص داده بخواهند به آن‌ها جواب دهند.

بی‌دلیل از دیگران معذرت‌خواهی نکنیم و نظرات خود را به‌صورت واضح و بدون حواشی بیان کنیم.

اگر کسی ما را ناراحت کرده احساس خود را مخفی نکنیم و آن را به‌صورت مؤدبانه بیان کنیم.

انتقادپذیری را در خود تقویت کنیم البته نه به این معنا که هرکسی هر حرفی زد قبول کنیم.

اگر کسی نسبت به کار ما اعتراضی داشت و می‌خواست انتقاد کند از او بابت این‌که نسبت به کار ما حساسیت به خرج می‌دهد تشکر کنیم.دلایل فرد را بشنویم از او راه‌کار بخواهیم. آنگاه به بیان علت کار خود بپردازیم و اگر لازم شد خیلی مؤدبانه انتقاد او را رد کرده و با او مخالفت کنیم.

شکسته‌نفسی نفرمایید٬ اگر در کاری توانایی و مهارت دارید به آن افتخار کنیم و خود را بیش‌ازحد کوچک نکنیم. محدودیت‌های خود را بشناسید شما نمی‌توانید به همه خواسته‌های دیگران جواب مثبت بدهید. این کار نه‌تنها به ارتباطات شما لطمه نمی‌زند بلکه سبب می‌شود دیگران نیز برای شما و وقتتان ارزش قائل شوند و بیهوده وقت شما را نگیرند.

اگر در کاری مهارت کافی ندارید به‌صراحت بگویید و از قبول کردن آن بپرهیزید زیرا اگر نتوانید به خواسته‌های دیگران به‌خوبی در آن کار جواب دهید وجه خود را از دست خواهید داد. نه بگویید: اگر نسبت به پذیرش پیشنهادی شک دارید از طرف مقابل درخواست وقت بیشتری کنید تا به‌راحتی بتوانید درباره آن فکر کرده و با اطمینان جواب دهید. نه را محترمانه بگویید.

 

Picture of شیک اندیش
شیک اندیش

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا