کتاب بازگشت به عشق:
کتاب بازگشت به عشق یک اثر ادبی است که دربارهی داستان یک زن است که به دلیل شرایطی به دور از عشق و محبت زندگی میکند. این داستان با شرح تلاشهای او برای بازگشت به عشق و خودشناسی پیرامون احساسات و ارزشهای خودش به تصویر کشیده شده است. این کتاب با تمرکز بر روی عشق، ارتباطات انسانی و خودشناسی به خواننده کمک میکند تا درک بهتری از ارتباطات خود با دیگران پیدا کند و از آنها بیشتر لذت ببرد. این کتاب به دلیل موضوعی که دارد، با استقبال گستردهای از همهی افراد روبرو شده است و به عنوان یکی از آثار برجسته در زمینهی ادبیات داستانی شناخته میشود.
(بازگشت معشوق)
۱. در جامعه امروزی ناگزیر از آن هستیم که به ازدواج به مثابه یک ((جعبه)) بنگریم.
۲. در ابتدا برای خود همسری بر میگزینید سپس از دیواره ی جعبه بالا می روید.
۳. بعد از آن که مجالی یافتید تا در آن سکنی گزینید، برای اولین بار به ((هم جعبه ای)) خود نگاه می اندازید.
۴. اگر آنچه را که میبینید بپسندید ، آنجا می مانید. در غیر این صورت مجددا از دیواره جعبه بالا میروید.و به دنبال همسر دیگری همه جا را زیر پا میگذارید.
۵. ازدواج حالتی ثابت و بدون تغییر در نظر گفته می شود، به طوری که موفقیت و شکست آن نیز بسته به قابلیت و توانایی شما توان شما در همسر مناسب و ایده آل خواهد بود.
کتاب بازگشت به عشق:
۱. در این میان تنها راه چاره ای که برای یک ازدواج ناشاد وجود دارد و حدود ۵۰ درصد زوج ها نیز همین راه حل را برمیگزینند این است که طلاق بگیرند و با امید به اینکه همسر بهتری خواهند یافت مجددا همه چیز را از سر بگیرند.
۲. عارضهای که در رابطه با این راه حل وجود دارد در دو رنگی است که در نقل مکان کردن از این جعبه به آن جعبه، تقسیم متعلقات و بچهها، دست شستن از رویاهایی که روزگاری برایتان عزیز و گرامی بودند، بیمیلی و اکراهی است که نسبت به نزدیکی و صمیمیت خواهید داشت.
۳. ترس از شکست در ازدواج بعدی و از همه مهمتر تخریب روحی و ضربه عاطفی ای که به ساکنین دیگر این جعبه وارد می شود: بچه ها
۴. بچه هایی که با احساس گناه بزرگ خواهند شد که گویی در جدایی والدین خود نقش داشته و لذا مسئول و گناهکار هستند و همواره در این تردید خواهند ماند که آیا هرگز نخواهند توانست عشق پایدار را تجربه کنند یا اینکه سرنوشتی شبیه پدر و مادرشان خواهند داشت
۵. متاسفانه تنها چاره دیگری که به نظر بسیاری از مردم میرسد این است که در جعبه باقی بمانند درب آن را نیز محکم ببندند و باقی عمرشان را با رابطه مأیوس کننده به سر ببرند آنها می آموزند که چگونه با انباشتن خود با غذا، الکل، مواد مخدر و فعالیت های گوناگون، کار، تلویزیون و خیال پردازی های رمانتیک با ازدواجی تهی کنار بیایند و از این امید که روزی نیازشان با عشقی صمیمی درک شود دست می شویند.
کتاب بازگشت به عشق:
۱. این کتاب روزنه ای امیدوارانه تر و دقیق تر را به سوی روابط احساسی میگشاید. ازدواج حالتی ایستا و راکد آن هم بین دو شخص تغییرناپذیر نیست. «ازدواج سفری روانی و روحی» است که با شور و حال و سرمستی جذب شدن آغاز شده و مسیر خود را از میان گذر گاه ناهموار و پر پیچ و خم «خودکاوی» و «خودشناسی» ادامه میدهد و نهایتاً به خلق کانونی صمیمی شاد و همیشگی میانجامد.
۲. صرف نظر از اینکه این دید و نگرش خاص تواناییها و امکاناتی را که به شما ارائه می دهد درک کنید یا به آن اعتقاد چندانی نداشته باشید، خوشبختی شما نه به پیدا کردن «همسر ایدهآل» بلکه به میزان تمایل شما به کشف و درک بخشهای پوشیده و پنهان وجود خودتان بستگی خواهد داشت.
۳. هنگامی که کار خود را به عنوان روانکاو و مشاور خانواده آغاز کردم هم به طور فردی و هم دوتایی مشاوره میدادم تمایل شخصی خودم بیشتر این بود که در هر جلسه تنها با یک نفر کار کنم زیرا تحصیلات و تجربیاتم بیشتر به مشاوره انفرادی معطوف بود و هنگامی که مراجعین را به صورت مجزا میدیدم احساس تسلط و تاثیرگذاری بیشتری داشتم اما در مواقعی که یک زوج به همراه یکدیگر به مطب وارد می شدند چنین نبود.
۴. چرا که ازدواج مجموعه متغیر های پیچیده ای را در بر میگیرد که برای روبرو شدن و کار کردن با آن ها آموزش ندیده بودم در چنین مواردی نهایتاً همان کاری را میکردم که دیگر روان درمانگر ها می کردند.
۵. و این موردی نبود جز مشاوره قراردادی با گرایش وتمرکز بیشتر بر مشکلات! هنگامی که این روش موثر واقع نمیشد، زوج ها را از یکدیگر جدا میکردم و آنها را در دسته های جداگانه میگذاشتم یا اینکه با آنها به طور جداگانه و مجزا مشاوره می کردم. در سال ۱۹۶۷ سردرگمی ام در رابطه با روانشناسی روابط عشقی به دنبال پدیدار شدن مشکلاتی در ازدواج خودم به اوج خود رسید. من و همسرم عمیقاً به زندگی مشترک متعهد و پایبند بودیم و نیز دو بچه کوچک داشتیم. بنابراین هشت سال تمام را صرف پذیرش، بررسی فشرده، پیگیری و مشاوره با روان درمانگر های متعدد نمودیم. این اقدامها هیچکدام موثر واقع نشد و نهایتاً در سال ۱۹۷۵ تصمیم گرفتیم از یکدیگر جدا بشویم.
کتاب بازگشت به عشق:
۱. در لحظاتی که در دادگاه خانواده منتظر بودم تا قاضی را ببینم دو چندان احساس شکست میکردم شکست به عنوان یک شوهر و شکست به عنوان یک روانکاو. بعد از ظهر همان روز قرار بود که جلسهای درباره ازدواج و خانواده تدریس کنم و روز بعد از آن نیز می بایستی که به چندین زوج مشاوره میدادم. علیرغم تحصیلات و دوره های ویژه ای که گذرانده بودم دقیقاً به همان میزان دیگر زوجهایی که کنارم نشسته و منتظر بودند تا اسمشان خوانده شود، احساس سردرگمی و شکست می کردم.
۲. سال بعد از طلاقم، هر روز صبح با احساس فقدان عمیق بیدار میشدم. شبها که به رختخواب می رفتم به سقف خیره می شدم و به دنبال توجیهی برای ازدواج شکست خورده ام میگشتم. البته من و همسرم نیز به مانند هر کس دیگری، هر یک ده ها دلیل برای طلاق خود داشتیم من «این» او را نمی پسندیدم او «آن» مورد را در من نمی پسندید، علایق متفاوت و اهداف مختلفی داشتیم من احساس میکردم که در زیر تمامی لیست های بلند بالا از شکایت های مکرر و همیشگی، یک یاس و سرخوردگی واحد و مرکزی وجود دارد که علت پوشیده و پنهان تمامی نارضایتیهای ما بود. علتی که پس از گذشت ۸ سال معاینه و بررسی همچنان نیز در حالی از استتار و ابهام باقی مانده بود.
۳. زمان می گذشت و ناامیدی من به تدریج به میلی نیرومند بدل میشد. این میل که از وضعیت دشواری که در آن بودم چیزی دستگیرم شود. نمیخواستم از کنار خرابه هایی که از ازدواجم باقی مانده بود به سادگی و قبل از آنکه توضیحی به دست آورده باشم، بگذرم و توجه خود را شدیداً به درمان روابط معطوف نمودم و سعی کردم تا آنجا که در توان دارم در این باره بیاموزم. پس از مطالعه و تحقیق فراوان در کتابها و مجلات تخصصی که تا آن زمان در دسترس بودند با کمال تعجب مطلب چندانی که پرمحتوا و قابل استفاده باشد دستگیرم نشد. تمامی آنچه که دریافتم بدون استثنا روان شناسی با گرایش فرد یا خانواده بود. اینطور به نظر میآمد که هیچ فرضیه جامعی که بتواند از ظرایف و پیچیدگی های روابط «مذکر و مونث» پرده برداشته و به طرزی رضایت بخش انگیزه و احساسات قدرتمندی که موجب تخریب یک ازدواج می شود را توضیح دهد به چشم نمیخورد.
۴. جدا از آن هیچ موردی که بتواند آنچه را که در ازدواج اول خود کمبودش را عمیقاً احساس میکردم توضیح دهد، نیافتم. به منظور یافتن پاسخ این معما با صدها زن و شوهر در حرفه ی شخصی و با هزاران زوج دیگر نیز در دوره های عملی و سمینارهایم کار کردم. حاصل تحقیقات و مشاهدات کلینیکی من «تئوری تصویری» درمان خانواده میباشد و روشی که در این رابطه نیز برگزیده بودم «التقاطی» یا به عبارتی «به گزینانه» بود.
۵.در شکلگیری این تئوری روانشناسی «ادراک علوم رفتاری» و «فلسفه مذهبی_سنتی» غرب را با یکدیگر آمیختم و به آن برداشت هایی از «تحلیل رفتار متقابل،»«روانشناسی گشتالت،»
«تئوری سیستم ها» و «روان درمانی شناخت نگر» را نیز افزودم. به عقیده من هر یک از این مکاتب فکری، در درک و شناخت «روانشناسی فردی» سهم بسزایی داشته اند، البته تنها بعد از آنکه در ترکیب و ساختار نو در کنار یکدیگر چیده شدند توانستند از معمای روابط عشقی پرده بردارند.
کتاب بازگشت به عشق:
به مجرد آنکه افکار و نظراتم را در حرفه ی شخصی خود به کار بستم نتایج، فوقالعاده رضایتبخش شدند.
آمار طلاق در بین مراجع هم شدیدا کاهش پیدا کرد و آن دسته از زوج ها که به زندگی با یکدیگر ادامه دادند، رضایت به مراتب بیشتری را گزارش دادند.
حال که نتیجه تلاشهایم محسوستر شده بود مجردها و متاهل ها را نیز به موازات یکدیگر برای مشاوره میپذیرفتم
در نهایت یک دوره عملی برای زن و شوهرها با نام « باهم برای همیشه» ترتیب دادم.
در سال ۱۹۸۱ یک دوره آموزشی را برای حرفه ای ها شروع کردم. تا به امروز بیش از ۳۰ هزار تن از طریق مشاوره، دوره های عملی و سمینارها با نظریات من آشنا شدهاند.
از نگاشتن این کتاب دو هدف را دنبال نموده ام:
ابتدا اینکه آنچه را در رابطه با «روانشناسی روابط عشقی» آموختم با شما در میان بگذارم
و دوم اینکه به شما کمک کمک کنم تا رابطه خود را به یک منبع همیشگی از عشق و صمیمیت تبدیل کنید.
کوتاه سخن، این کتابی است درباره تئوری و اصول عملی اینکه چگونه دوستان صمیمی تری شوید.
این کتاب شامل سه بخش است:
در بخش اول مراحل مختلف و اجتناب ناپذیر یک رابطه را با ترتیب زمانی وقوع هر یک تشریح کردم.
«جذب شدن»
«عشق رمانتیک» و
«نبرد قدرت».
کتاب بازگشت به عشق:
در حین توصیف جزئیات آشنای زندگی زناشویی از شما دعوت کردم که آن را به منزله یک نمایشنامه روانی که پرده های مختلف آن یکی پس از دیگری نمایان میشوند بنگرید این نمایشنامه را ازدواج ناخودآگاه نامیده ام و منظورم از آن، ازدواجی ست که در برگیرنده تمامی خواسته ها و امیال پنهان و رفتارهای غیر ارادی ای است که از دوران کودکی ما به جا مانده اند و به طرزی اجتنابناپذیر زوج ها را به درگیری می کشاند.
در بخش دوم به نوع متفاوتی از ازدواج را که آن را ازدواج خودآگاه نامیدهام خواهیم پرداخت. ازدواجی که در برآورده کردن نیازهای دوران کودکی آن هم به روشی ممکن و عملی به شما کمک خواهد کرد.
در ابتدا شیوه عملی ثابت شده را به منظور بازگرداندن عشق رمانتیک به شما آموزش خواهم داد.
این فرایند روحیه همکاری و تشریک مساعی را به شما و همسرانتان بازگردانده و به شما انگیزه خواهد داد تا بر روی مسائل و مشکلات نهفته و زیربنایی خود کار کنید.
سپس در مرحله بعد به شما نشان خواهم داد که چگونه رویاروئی، برخورد و انتقاد که همگی تاکتیک های آموخته شده از دوران کودکی می باشند را با فرایندی التیام بخش از حمایت و رشد دوجانبه جایگزین کنیم.
در پایان نیز به شما توضیح خواهیم داد که چگونه یاس، سرخوردگی و دیگر احساسات و عواطف سرکوب شده خود را به همدلی و درک دوجانبه مبدل سازید.
بخش سوم تمامی ایدههای تشریح شده را در قالب یک دوره ۱۰ هفتهای و منحصر به فرد از درمان رابطه ارائه میدهد.
با توسل به یکسری تمرینهای اثبات شده و قدم به قدم که می توانید در خلوت خانه خود انجام دهید نه تنها بینش عمیق تری را در رابطه با مشکلات زناشویی کسب خواهید کرد بلکه خواهید توانست آنها را حتی بدون پرداخت مخارج روانکاو یا مشاور خانواده نیز حل و فصل کنید.
این کتاب به شما کمک خواهد کرد تا رابطه پر مهر و حمایت گر خلق کنید و از طریق همین ازدواج مجدداً احیا شده است که خوشبختی و آرامش را باز خواهید یافت.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.