رسالت شغلی چیست؟
منظور از رسالت شغلی چیست؟
رسالت بگونهای همان ماموریت است. رسالت شغلی یعنی اینکه شما خلق شدهاید تا یک ماموریت شغلی خاص را انجام دهید. آیا فکر میکنید ما برای یک زندگی دشوار و سرشار از مشقت خلق شدهایم؟ قطعا نه،
متاسفانه بسیاری از والدین بدون هیچگونه شناختی از استعداد کودکان خود آنها را به مسیری هدایت میکنند که متناسب با استعدادها و علایق آن کودکان نیست. ما هم از این اتفاق بد مستثنا نبودیم، ای کاش والدین ما بیشتر به موضوع استعدادهایمان اهمیت میدادند.
در وجود هر انسانی علایق و استعدادهای خاصی هست، با توجه به این علایق و استعدادها باید یک شغل را انتخاب کنید. به عبارت دیگر ماموریت شما باید کاملا با استعداد و علایق شما همخوانی داشته باشد. با رعایت این نکته شما از شغلتان لذت برده و پایداریتان در آن شغلی افزایش مییابد.
کسی که به کارهای گوناگون پردازد، خار شده، پیروز نمیگردد! علی (ع)-نهج البلاغه حکمت۴۰۳
رسالت فقط در مورد شغل نیست
رسالت فقط در مورد شغل نیست، در مورد ورزش، هنر، موسیقی و دیگر جنبههای زندگی نیز صادق است. شخصیت و علایق انسانها با یکدیگر متفاوت است، برخی درونگرا و برخی برونگرا هستند، بعضی از افراد حسی و برخی دیگر شهودی هستند.
چرا عدهای در یک ورزش خاص سالها مداومت میکنند؟
اگر فردی بر اساس شخصیت، علایق و استعدادهایش ورزشی را انتخاب کنند، پایداری بیشتری در آن ورزش خواهد داشت و پایداری کلید موفقیت است.
چرا عدهای در یک رشته هنری و موسیقی سالها مداومت میکنند، ولی عدهای دیگر نه؟
احتمالا در اطرافیان شما هم فردی هست که گیتار داشته ولی نمیتواند حتی یک آهنگ هم بنوازد. این افراد جوگیر شده و به کلاس موسیقی رفتهاند. آنها به موسیقی و نواختن گیتار علاقه واقعی ندارند.
البته افرادی هم هستند که سالها به کلاس گیتار میروند و آهنگهای مختلفی مینوازند. شاید با خودتان بگویید این موضوع به اراده و پشتکار افراد بستگی دارد. من هم موافقم ولی میتوانیم با انجام کارهایی که از آنها لذت میبریم میزان پشتکارمان را افزایش دهیم آنهم بدون هیچ ارادهای.
ما برای انجام کارهای مورد علاقهمان هیچ نیازی به نیروی اراده نداریم.
میتوان گفت یکی از دلایلی که ما در فعالیتی مداومت نداریم این است که آن فعالیت رسالت ما نیست. یعنی آن فعل متناسب با علاقه و اشتیاق ما نیست. دقت کنید که ما رسالت شغلی را بر اساس علاقه الهی تعیین میکنیم.
ارتباط علاقه الهی با رسالت شغلی
علاقه الهی یعنی یک علاقه بسیار خاص و منحصربهفرد. یعنی علاقهای که در وجود شما یکتا و بیهمتاست.
در بین انسانهای روی کرهزمین شما شیفته یک نفر میشوید و دوست دارید سالهای سال با او زندگی کنید.
در بین شغلهای مختلف فقط یک شغل است که با انجام آن از زندگی لذت برده و موفق میشود.
این موضوع در مورد ورزش، هنر و موسیقی هم صادق است.
یعنی یک ورزش است که کاملا متناسب با علاقه و شخصیت شماست که در صورت کشف و انجام آن، میتوانید سالها در آن بمانید تا موفقیتهای بزرگ ورزشی را تجربه کنید.
اگر علاقهمند به موسیقی و هنر هستید و میخواهید موفقیتهای بزرگ را تجربه کنید بهتر است قبل از شروع زمینه مورد علاقه خودتان را کشف کنید.
شاید هنگام شروع کاری خیلی هیجان داشته باشیم و فکر کنیم به آن کار شدیدا علاقهمند هستیم ولی بعد از مدتی از اشتیاقمان کاسته شود و آن کار را رها کنیم. در بعضی موارد اشتیاق شدید به خاطر فکر کردن بیش از حد به آن موضوع است.
علاقههای ساختگی
روزی یکی از نزدیکانم به من گفت که درصدد شروع کاری خاص است و از من خواست تا او را راهنمایی کنم.
کار مد نظرش پخش پوشاک بود و مدتها در موردش صحبت میکرد. من شدیدا با او مخالفت کردم و گفتم: این کار مناسب شما نیست، چرا که علاقه چندانی به آن ندارید، او گفت: من عاشق این کار هستم و سالهاست که میخواهم انجامش بدهم.
به او گفتم: اگر به این کار علاقهمند بودی سالها پیش این کار را شروع میکردی نه اینکه سالها به آن فکر کنی. اگر فردی به کاری علاقه شدید داشته باشد نمیتواند آن را انجام ندهد، درصورتی که تو توانستهای.
به او گفتم که علاقه شما به خاطر فکر کردن زیاد ایجاد شده است و علاقهای ساختگی و کاذب است. برایش توضیح دادم که هر چه اطلاعات ما در مورد کاری بیشتر شود به آن کار علاقهمند میشویم. خلاصه اینکه او کار را شروع کرد و هنوز سه ماه نگذشته بود که آن را رها کرد.
ترفندی برای کسانی که کاری دارند که جالب نیست
اگر کسبوکار یا شغل شما بهگونهای است که علاقه چندانی به آن ندارید، ولی ناچار به انجام آن هستید، پیشنهاد میکنم در مورد شغلتان بیشتر فکر و تحقیق کنید و اطلاعاتتان را در مورد شغلتان بیشتر کنید. با این ترفند به کارتان علاقهمند میشوید، ولی این علاقه کاملا ساختگی و کاذب است و دائما باید ایجادش کنید و نگذارید از بین برود.
مشکل علاقه کاذب چیست؟
اگر برای حفظ این علایق کاذب تلاش نکنید از بین میروند. اما رسالت آن علاقهای است که از بچگی با شما بوده و کاملا متناسب با شخصیت شماست و چنان در وجودتان نهادینه شده است که نیازی به تلاش برای حفظ آن ندارید.
اجازه بدهید یک بار دیگر این نکته را تکرار کنیم که رسالت فقط مربوط به شغل نیست در هر زمینهای که میخواهید قلههای موفقیت را فتح کنید اول نگاهی به علایق خود بیاندازید اگر آن زمینه متناسب با علایق شما بود، به راحتی موفق میشوید، ولی اگر متناسب با علایق شما نباشد باید تلاش بیشتری داشته باشید و از قدرت اراده و قدرت عادت استفاده کنید تا موفق شوید.
رابطه بین علاقه و پایداری
رابطه بین علاقه و پایداری یک رابطه کاملا مستقیم است، یعنی اگر شما به کاری علاقهمند باشید در آن کار پایداری بیشتری خواهید داشت و اگر در کاری پایداری بیشتری به خرج بدهید به آن کار علاقهمندتر خواهید شد.
ولی در حالت دوم یعنی در حالتی که میخواهید با پایداری یک علاقه را ایجاد کنید چالشهای بیشتری وجود دارد و احتمال موفقیت بسیار کمتر است.
مثلا اگر ده سال از یک ازدواج بگذرد احتمال جدایی بسیار کم میشود، آمار نشان میدهد که بیشتر طلاقها در سالهای اول تشکیل خانواده رخ میدهد.
شغل مانند ازدواج است
آیا دوست دارید با فردی که عاشقش هستید ازدواج کنید؟ یا ترجیح میدهید با فردی زندگی کنید و به مرور زمان به او علاقهمند شوید؟ قطعا احتمال حفظ خانواده و لذت بردن از زندگی در حالت اول بیشتر است.
انتخاب شغل به اندازه انتخاب همسر مهم است. به همان اندازه که در کنار خانواده هستید در کنار شغلتان نیز هستید.
حتما تا الان این سوال در ذهنتان ایجاد شده که چگونه علاقه الهی خود را کشف کنیم؟
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.