جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

چرا افراد زیبا احساس بی ارزشی بیشتری می کنند؟

چرا افراد زیبا احساس بی ارزشی بیشتری می کنند؟

افراد زیبا همیشه در تمام جوامع و فرهنگ‌ها، مورد توجه و تحسین هستند. اما، آیا این توجه و تحسین تنها به خاطر ظاهر جذاب آنهاست؟ چرا افراد زیبا به نسبت افراد زشت‌تر، احساس بی ارزشی کمتری می‌کنند؟

این پدیده که افراد زیبا احساس بی ارزشی کمتری می‌کنند، به عنوان “پدیده زیبایی‌سازی” شناخته می‌شود. پدیده زیبایی‌سازی به این معناست که افرادی که ظاهر جذابی دارند، اغلب در مقایسه با افراد زشت‌تر، احساس خودمختاری بیشتری دارند و بیشتر به خودشان اعتماد دارند.

یکی از دلایل اصلی این پدیده، نقش تصویر و تصاویر در جامعه است. از زمان‌های قدیم، تصاویر و شکلک‌ها برای ارتباط بین افراد به کار می‌رفتند. در دنیای امروز، تصاویر همچنان بسیار مهم هستند و برای شناسایی و تمایز افراد از همدیگر استفاده می‌شوند. با توجه به اینکه افراد زیبا ظاهری جذاب دارند، این تصاویر به راحتی قابل تذکر هستند و در ذهن افراد به خاطر سپرده می‌شوند.

در ادامه، افراد زیبا به دلیل حس خودمختاری بیشتر، اغلب در اجتماعات و رویدادهای اجتماعی به عنوان “قهرمان” و “شخصیت برجسته” شناخته می‌شوند. این موضوع باعث می‌شود که افراد زیبا احساس بیشتری از خودشان داشته باشند و در نتیجه، احساس بی ارزشی کمتری نسبت به دیگران دارند.

به علاوه، پژوهش‌ها نشان داده‌اند که افراد زیبا در معاملات اقتصادی نیز موفقیت بیشتری دارند. در یکی از پژوهش‌ها، افرادی که به عنوان زیبا شناخته می‌شوند، در مقایسه با افرادی که به عنوان زشت شناخته می‌شوند، در معاملات خود بیشتر موفق بودند. این موضوع نشان می‌دهد که افراد زیبا به دلیل اعتماد بیشتر به خودشان و حس خودمختاری بیشتر، در موفقیت‌هایشان نیز موفقیت بیشتری دارند.

در نتیجه، پدیده زیبایی‌سازی نشان می‌دهد که افراد زیبا به دلیل حس خودمختاری بیشتر، در جوامع و فرهنگ‌های مختلف، موفقیت بیشتری دارند و در نتیجه، احساس بی ارزشی کمتری نسبت به دیگران دارند. اما، این موضوع نباید به این معنا باشد که ظاهر جذاب تنها عامل موفقیت است؛ بلکه عوامل دیگری مانند تلاش، توانایی و استعداد نیز بسیار مهم هستند.

طبق آمار نتایج نشان می دهد که ۸۵% مردم دنیا احساس بی ارزشی (عزت نفس پایین) می کنند، ۱۲% عزت نفس معمولی دارند و تنها ۳% عزت نفس بالایی دارند و احساس ارزشمند بودن می کنند.

حال در این میان افراد زیبا عزت نفس پایین تری دارند و احساس بی ارزشی بیشتری می کنند.

متعجب شدی؟ احتمالا بله. اما چرا این اتفاق می افتد؟

قبل از اینکه بخواهم دلیل این موضوع را بگویم بیا نگاه خیلی سطحی به تعریف درست عزت نفس یا self worth بیاندازیم.

عزت نفس یا احساس ارزشمندی چیست؟

عزت نفس یعنی فارق از موقعیت مالی، جایگاه اجتماعی، فرهنگی، جسمانی، سن و سالی، جغرافیایی، تحصیلی و… فرد احساس ارزشمند بودن کند. و این احساس دوست داشتنی بودن و ارزشمند بودن طوری باشد که دقیقا نسبت به دیگران هم همین حس را داشته باشد.

شاید به زبان، بسیاری از افراد بگویند من چنین ویژگی هایی دارم و فردی با عزت نفس بالا هستم اما زمانی که به آمار جهانی نگاه می کنیم می توجه می شویم عده بسیار زیادی صرفا خودشان را فریب می دهند.

برای اینکه راحت تر متوجه شوی عزت نفس داری یا نه به پاسخ این چند سوال فکر کن:

  • آیا چیزی هست که بابت داشتنش احساس خجالت بکشی؟ (ماشین، میزان ، ظاهر، جسم، خانواده، شهر یا روستایی که در آن زندگی می کنی و…)
  • آیا با هر فردی به راحتی صحبت می کنی؟ (از رفتگر بگیر تا رئیس جمهور…از یک آدم با ظاهر معمولی بگیر تا یک نفر با اندام و ظاهر بسیار جذاب)
  • آیا احساس می کنی در پیری جذابیت الان ات را نداری؟
  • اگر شغل فعلی ات با شغل پاکبانی عوض میشد و در یک جمعی از افراد غریبه وارد می شدی با افتخار خودت را معرفی می کردی؟
  • آیا احساس می کنی همین الان زندگی را داری که واقعا شایسته آن هستی؟
  • آیا بصورت ناخوداگاه یک شاگرد آهنگری را پایین تر از یک پرفسور مغز و عصاب می دانی؟

اگر پاسخت به این سوال ها مثبت بود نشان می دهد که دچار نبود و یا کمبود عزت نفس هستی.

در این مقاله قصد ندارم زیاد مقوله عزت نفس را باز کنم اما مادامی که مردم را به لحاظ موقعیت جغرافیایی، مالی، اجتماعی و… دسته بندی می کنی به عزت نفس خودت آسیب می زنی چون بصورت ناخودآگاه چنین رفتاری را نیز با خودت می کنی در نتیجه ارزشت بستگی به یک سری المان های بیرونی دارد.

موضوع اصلی که می خواهم در این مقاله به آن بپردازم این است که چرا افراد هر چقدر زیباتر باشند به همان میزان احساس بی ارزشی بیشتری می کنند؟ (البته اگر جز ۳% از افراد با عزت نفس نباشند)

 

مردم جامعه به افراد زیبا توجه بیشتری می کنند و طبیعتا دور این افراد شلوغ تر نیز است.

هر جایی که بخواهند بروند می دانند به آنها توجه می شود یا می دانند محبت بیشتری را نیز می توانند از سوی دیگران دریافت کنند.

بارها و بارها در طول روز می شوند که زیبا هستی و احترام بیشتری نیز دریافت می کنند.

تقریبا همه چیز ایده آل است و طبیعتا اعتماد به نفس بالایی را هم می توانند تجربه کنند.

شرایطی که اکثر مردم دوست دارند آن را داشته باشند و یا تجربه کنند.

تا اینجا همه چیز خوب و یا حتی رویایی بود اما چه چیزی باعث می شود که حتی در این دوران احساس بی ارزشی کنند؟

از آنجایی که می دانند با گذشت زمان و سن گرفتن رفته رفته تمام این زیبایی ها، توجه ها و… از دست می رود عموما دچار تنش می شوند و سوال هایی از قبیل اینکه آیا واقعا کسی من را برای خود من دوست دارد یا نه در ذهن شان مانند سم رسوخ می کند.

از این رو هر چقدر که احساس می کنند سن شان بالاتر می رود تصمیمات احساسی تر و واکنشی تر بیشتری می گیرند.

اینکه احساس کنی به واسطه موقعیتی مانند موقعیت مالی یا ظاهری تا زمان مشخصی دوست داشتنی هستی بیشترین میزان تنش و پریشانی و ناراحتی را می تواند به فرد وارد کند دقیقا همان حالی که بچه های دبستانی اواخر شهریور قبل از به اتمام رسیدن تعطیلات تابستانی تجربه می کنند.

بخاطر همین در مشاوره ها اکثرا عنوان می کنند هم خوشحال هستم و هم خوشحال نیستم. دلیلش را نمی دانم.

این پارادوکس حالی یعنی هم حالم خوب هست و هم حالم بد است را می توان در افراد موفق جامعه نیز به وضوح دید.

بطور مثال در یکی از برنامه های دورهمی، مهران مدیری گفتگویی داشت با یک متخصص مغز و اعصاب که در میانه گفتگو سوالی شد که هر دو فرد اعلام کردند حالم خوب است ولی حالم بد هم هست، نمی دانم چرا اینطوریست.

 

چرا با اینکه اتفاق ناراحت کننده ای در زندگی مان رخ نداده است باز هم احساس می کنیم حالمان خوب نیست؟

این حال زمانی ایجاد می شود که بدانیم ارزش مان اجاره ای است و این بدلیل عزت نفس پایین یا Low Self Worth رخ می دهد.

مادامی که احساس کنیم خود واقعی مان ارزشمند نیست و ارزش فعلی مان به واسطه ابزار یا موقعیتی است که در آن زندگی می کنیم همواره از درون احساس ناراحتی می کنیم.

یکی از سوال های متداولی که در این زمینه بارها ازم پرسیده شده این است که آیا با گفتن جملات مثبت یا مطالعه کتاب هایی مانند راز و قانون جذب میتوان به عزت نفس بالا رسید؟

بیان جملات مثبت و انگیزشی موقتی است یعنی دقیقا مانند مسکن عمل می کند. درمان نمی کند ولی اثر درد را کمرنگ تر می کند.

مطالعه کتاب هایی مانند راز در این زمینه نتیجه بخش نخواهد بود چون اصلا هدف چنین کتاب ها یا آموزه هایی درمان کمبود عزت نفس نیست بلکه هدف خارج کردن افراد از سیاه اندیشی است.

کتابی مانند راز برای افرادی که دائما منفی نگر هستند یا سیاه اندیش هستند خوب است و می تواند حال شان را بهتر کند اما برای افرادی که عزت نفس پایینی دارند مانند سم است.

فردی که عزت نفس پایینی دارد با مطالعه کتاب هایی مانند راز یا قانون جذب، بطور ناخودآگاه آرزوهایی مانند شرایط بهتر، خانه و ماشین بهتر، رابطه بهتر و… را خواستار می شود و همین امر باعث می شود از درون احساس بی ارزشی بیشتری کند و ارزش خود را در رسیدن به این آرزو ها بداند.

عزت نفس یعنی نقطه ای که بگویی من خوبم اما می توانم اشتباه کنم و همچنین دیگران نیز خوب هستند و آن ها نیز می توانند اشتباه کنند

Picture of شیک اندیش
شیک اندیش

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا