چرا با کسی که جذابیت جنسی و ظاهری ندارد ازدواج میکنیم؟
ازدواج یکی از مهمترین تصمیماتی است که در زندگی انسان میگیرد. اما علت ازدواج با کسی که جذابیت جنسی و ظاهری ندارد، برای بسیاری از افراد مشکل است. در این مقاله به دلایل مختلفی که باعث میشوند با کسی که جذابیت جنسی و ظاهری ندارد ازدواج کنیم، پرداخته خواهد شد.
۱. تحلیل مجدد معیارهای جذابیت
اولین دلیلی که باعث میشود با کسی که جذابیت جنسی و ظاهری ندارد ازدواج کنیم، تحلیل مجدد معیارهای جذابیت است. بسیاری از افراد به دنبال شریک زندگیای هستند که برای آنها جذاب باشد. اما بهتر است این معیارها را بازنگری کرده و به دنبال شخصی باشیم که به ما روح و روان آرامش میدهد و با آنها برای زندگی مشترک برنامهریزی میکنیم. در نتیجه، شریک زندگیای با جذابیت جنسی و ظاهری کمتر، میتواند انتخاب بهتری باشد.
۲. ارزشهای مشترک
دومین دلیلی که باعث میشود با کسی که جذابیت جنسی و ظاهری ندارد ازدواج کنیم، ارزشهای مشترک است. در روابط زناشویی، ارزشهای مشترک بسیار مهم هستند. در صورتی که با شخصی ازدواج کنیم که ارزشهای مشترکی با ما ندارد، ممکن است که در آینده با مشکلاتی روبرو شویم. اما اگر با شخصی ازدواج کنیم که ارزشهای مشترکی با ما دارد، در آینده میتوانیم با همدیگر در ساخت زندگی مشترک تلاش کنیم.
۳. روابط عاطفی
سومین دلیلی که باعث میشود با کسی که جذابیت جنسی و ظاهری ندارد ازدواج کنیم، روابط عاطفی است. بسیاری از افراد به دنبال شریک زندگیای هستند که برای آنها روابط عاطفی مهم باشد و احترام به همدیگر را از نگاه دیگری ببینند. این افراد به دنبال شخصی هستند که به معنای واقعی کلمه یک همدم برای زندگی باشد.
۴. تجربه زندگی
چهارمین دلیلی که باعث میشود با کسی که جذابیت جنسی و ظاهری ندارد ازدواج کنیم، تجربه زندگی است. اگر با شخصی ازدواج کنیم که در زندگی تجربههای مختلفی داشته باشد، میتوانیم از تجربیات او بهرهمند شویم و در زندگی مشترک از سالمترین راهها برای حل مسائل استفاده کنیم.
۵. پایداری روابط
پنجمین دلیلی که باعث میشود با کسی که جذابیت جنسی و ظاهری ندارد ازدواج کنیم، پایداری روابط است. در بسیاری از روابط، جذابیت جنسی و ظاهری تنها پایهای برای رابطه است و در طولانیمدت ممکن است که این جذابیت کاهش یابد. اما اگر با شخصی ازدواج کنیم که پایداری روابط را مهم میداند، میتوانیم روابطی پایدارتر و سالمتری داشته باشیم.
در نتیجه، با کسی که جذابیت جنسی و ظاهری ندارد ازدواج کردن، امری معمول است و این موضوع از نظر اخلاقی و روابط اجتماعی قابل قبول است. اما برای انتخاب شریک زندگیای که به ما روح و روان آرامش میدهد، ارزشهای مشترک، روابط عاطفی، تجربه زندگی و پایداری روابط بسیار مهم هستند.
بررسی مشکلات روانشناسی
معمولا افراد و زوجها دلایل بسیار زیادی برای متاهل شدن و ازدواج دارند که متاسفانه در اغلب موارد این تعهد ارتباط چندانی با جذابیت ظاهری و جنسی طرف مقابل ندارد.
متاسفانه درصد زیادی از زوجین که بخاطر دلایل اخلاقی یا دیگر دلایلی که در ادامه ذکر میشود با همسرشان ازدواج کردهاند، بعدها به دلیل اینکه همسرشان جذابیت جنسی لازم را برایشان نداشته است، زندگی مشترکشان با مشکلاتی روبرو شده و حتی به طلاق و جدایی منجر شده است. در واقع این مساله خود نشان دهنده این است که عدم توجه به جذابیتهای جنسی در انتخاب همسر، میتواند زندگی زناشویی را با تهدید جدی روبرو کند.
چرا با کسی که جذابیت ظاهری و جنسی ندارد ازدواج میکنیم؟
۱. برخی افراد به دلیل خوشحال کردن و جلب رضایت پدر و مادر ازدواج میکنند. ممکن است برخی افراد صرفا به دلیل فشار پدر یا مادر تن به ازدواج با کسی دهند که از اول جذابیت ظاهری و جنسی برایشان ندارد.
۲. برخی افراد دیگر شاید به دلیل مسئله سن و بچهدار شدن؛ یعنی مقابله با محدودیتهای سن بیولوژیکی ازدواج کنند.
۳. دلیل ازدواج افراد زیادی هم میتواند فرار از تنهایی و تشکیل سریع خانواده باشد. چنین افرادی یا بسیار تنها هستند یا از خانوادههایی میآیند که درگیر مشکلاتی هستند و بهصورت ناخواسته مجبور به تعهد با شرایط فقدان جذابیت فیزیکی و جنسی میشوند.
۴. برخی از این افراد تحت شرایطی که عزیزی را از دست دادهاند و برای مقابله با فشار روحی ناشی از سوگ مرگ همسر یا والدینشان ازدواج میکنند.
۵. و درنهایت برخی افراد برای آنکه از زیر بار فشارهای اجتماعی بگریزند راهحل ازدواج را انتخاب میکند. یکی از مراجعین من دراینباره اینطور میگوید: «این جامعه یک جامعه زوج محور است و من از اینکه مجبور باشم نفر سوم این بازی باشم، متنفرم!»
اهمیت جذابیت جنسی و ظاهری در ازدواج
بسیاری از مردم بر این باورند که بر اهمیت جذابیت ظاهری تاکید بیش از اندازه شده است. به ادعای این افراد اهمیت عوامل دیگری همچون ارتباط عاطفی، دوستی، توانایی برقراری ارتباط، علاقه به تشکیل خانواده و امنیت و آرامش، برای برقراری رابطه سالم و طولانیمدت اگر بیشتر از جذابیت جنسی نباشد، کمتر نیست. اما کاش اینگونه میبود.
اگرچه این عوامل برای داشتن یک رابطه پایدار مهم هستند، اما وجود جذابیت جسمانی و شور جنسی از اهمیت به سزایی برخوردار است.
به اعتقاد من اگر هیچگونه جذابیت ظاهری بین زوجین وجود نداشته باشد، درواقع آنها بازیگران سریال خانه پوشالی هستند! رابطهای سرد و صرفا بر اساس منفعت شخصی و خالی از محبت واقعی. این سریال نشان میدهد که در صورت نبود جذابیت جنسی و علاقه واقعی زن و شوهر راههای غیر اخلاقی جداگانهای برای ارضای نیازهای جنسی خود انتخاب میکنند.
چنین افرادی وقتی قصد انتخاب شریک زندگی خود را دارند چکلیستشان شامل تمام موارد مهم بهجز همان فاکتور جذابیت ظاهری و جنسی میشود.
یکی از مراجعین خانم من اینطور گفت:
«خانوده من مذهبی است و طبق اصول من هم طوری تربیت نشدهام که فاکتور جذابیت جنسی را در انتخاب شوهر در نظر بگیرم. من فکر میکردم قیافه و سکس آنقدرها هم اهمیت ندارد. صداقت، درآمد و وفاداری و بالاتر از اینها دین و خانواده در نظرم عوامل مهمتری محسوب میشدند. حالا که با شوهرم زیر یک سقف رفتهام حتی دلم نمیخواهد او را ببوسم. وقتی مرد جذابی را میبینم، هیجان وجودم را فرا میگیرد. به نظر میرسد دیر متوجه خواستههای واقعیام شدهام.»
اینکه افراد زیادی بهرغم وجود جذابیت طاهری کم یا عدم وجود آن، زندگی خود را به سر میبرند، صحت دارد. در زندگی این افراد مشکلات سلامتی فراوانی وجود دارد؛ برخی زندگی زناشویی خود را صرفا به فرزند اختصاص میدهند و برخی دیگر تمایلات جنسی خود را در مسیر دیگری همچون کار بیشازحد، ورزش سنگین و یا حتی وابستگی به مواد سرکوب میکنند. برخی دیگر و به شکلی آگاهانه این حفره بزرگ را بهعنوان جزوی از زندگی خود میپذیرند و تسلیم میشوند.
در جلسات مشاوره مسائل زناشویی، همیشه از هر یک از زوجین درخواست میکنم که لااقل یک جلسه اختصاصی با آنها داشته باشم. در آن جلسه، از افراد در مورد وضعیت جذابیت همسر و تاریخچه این موضوع سوال میکنم. میپرسم که آیا در حال حاضر جذابیت ظاهری بین آنها وجود دارد؟ اصلا از اول وجود داشته یا نه؟ همچنین سوالهای جزئیتری در مورد فعالیتهای جنسی هر فرد در گذشته و زمان حاضر میپرسم.
فانتزیهای جنسی آنها را نیز موردبررسی قرار میدهم چراکه این موضوع میتواند نشاندهنده چیزی از وجود شریک زندگیاش باشد که واقعا برایش جذابیت دارد. گاها ممکن است زن و شوهر رابطه جنسی منظمی داشته باشند که لزوما به معنی رضایتبخش بودن آن نیست. اما بیشتر اوقات، افراد سردمزاج علاقهمندی خود را برای امتحان شور و شوق جنسی بهکل از دست میدهند.
به بیان ساده، اگر هنگام انتخاب شریک زندگی فاکتور جذابیت ظاهری و جنسی را نادیده بگیرید، ممکن است رابطه شما یک ارتباط موقتی باشد.
مشکلات ازدواج با همسر / شوهر فاقد جذابیت ظاهری و جنسی: بررسی روانشناسی
در اینجا برخی از پیامدهای احتمالی ناشی از فقدان جذابیت ظاهری و جنسی را برمیشماریم:
۱. کیفیت پایین زندگی جنسی و سرد شدن رابطه زناشویی
زوجهایی که در یک رابطه بدون جذابیت ظاهری گرفتار شدهاند بهاحتمالزیاد هیچ سکسی با هم ندارند. من در جلسات مشاوره با زوجهایی برخورد کردهام که برای ۱۰ – ۱۵ سال هیچگونه صمیمیت جنسی نداشتهاند. برخی از این ازدواجها به طلاق منتهی میشدند. بسیاری دیگر و حتی زوجهای جوان در تختخوابهای جداگانه میخوابند.
چنین زن و شوهرهایی هرگز یک رابطه زناشویی و زندگی جنسی خوب را تجربه نکردهاند. میتوان این موضوع را با سوال در مورد چندوچون قرار ملاقاتهای اولیه یا رفتارهای جنسی که در ماهعسل داشتهاند، کشف کرد.
آن فردی که علاقهمندی کمتری نشان میدهد معمولا با این اتهامات روبرو میشود که یا هرگز آغازکننده رابطه جنسی نیست، یا زمانهایی علاقهمندی نشان میدهد که بسیار نامناسب است و امکان سکس وجود ندارد. اما فریب همسری که ادعا میکند خواهان صمیمیت جنسی بیشتری است را نخورید.
خود آنها نیز اغلب مواقع بهصورت تعمدی زندگی جنسیشان را خراب میکنند. برخی با ضد حال زدن به مخاطب در لحظاتی که شور و شوق اولیه جنسی ایجاد شده و برخی دیگر با شکایت در مورد ناکافی بودن همیشگی تلاش شوهر / همسرشان این کار را انجام میدهند. این رفتارها سبب میشود تا مخاطبی که شروعکننده بوده، پا پس بکشد یا بهطور کل سرد و خاموش شود.
۲. روابطه نامشروع جنسی خارج از رابطه و خیانت
فقدان جذابیت جنسی در یک رابطه زناشویی و متعهدانه اغلب زمینه را برای خیانت و باز شدن پای نفر سوم به ماجرا فراهم میکند. آغاز کنند رابطه خارج از تعهد ممکن است همان فردی باشد که مدعی است همسر/شوهرش برای او از جذابیت برخوردار است اما احساس میکند توسط شریک زندگیاش پسزده شده است. اما تجربه من میگوید اغلب آن فرد است که جذابیت کمتری دارد و توانسته در رابطه خارج از ازدواج معشوقی برای خود بیابد. محل کار یا باشگاه رایجترین اماکنی هستند که چنین روابطی در آنها شکل میگیرد.
روبرو شدن با فردی که بعد از مدتها بتواند شما را به هیجان بیاورد امری است که بهسختی میتوان در مقابل آن مقاومت کرد. هنگامیکه چنین رابطهای به مرحله جنسی برسد، متوقف کردن آن دشوارتر هم میشود.
به همین دلیل است که من خیانت و رابطه نامشروع را به زامبی تشبیه میکنم: همانند هر فیلم با موضوعیت زامبی، دقیقا همان لحظهای که شما گمان میکنید زامبی را از میان بردهاید، دوباره سر و کلهاش پیدا میشود و سورپرایزتان میکند.
۳. عیبجویی و ایراد گرفتن در مورد جذابیت جنسی همسر / شوهر
وقتی یکی از زوجین احساس کند که در یک رابطه ناخوشایند گرفتار شده است، بهطور مرتب به معایب همسرش گیر میدهد: از بوی بدن، طرز غذا خوردن و کلماتی که به کار میبرد. مواردی که قبلا دوستداشتنی بودهاند، اکنون آزاردهنده محسوب میشوند. افراد منتقد و عیبجو امیدوارند همسرشان پیام پنهانی نهفته در این رفتارها را دریابد و به این رابطه خاتمه دهد؛ کاری که فرد بهانهتراش خود از انجامش وحشت دارد.
برخی افراد ممکن است ناامیدی خود را به دیگری منتقل کنند. اگرچه عیبجویی در چنین شرایطی حالتی سادیستیک (دیگرآزاری) دارد، اما ازآنجاییکه معمولا ناخودآگاه است، توقف آن کار سختی است. طبق تجارب بالینی من، هر وقت علت این رفتارهای ایرادگیرانه آشکار شود، ممکن است زوجین متوجه این نکته شوند که مسئله اساسی برای روبرو شدن با آن موضوع جذابیت است. اگرچه این مسئله خیلی خطرناکتر از بهانهتراشی است اما لااقل از اعتبار واقعی برخوردار است.
۴. فاصله عاطفی و جنسی
فردی که شریک زندگیاش برایش جذابیت ندارد درهرحال روشی برای ایجاد فاصله بین خودشان پیدا خواهد کرد. این فاصله میتواند خود را به شکل جنسی و عاطفی نشان دهد. به قول رزنا رزنادا: «همیشه چیزی وجود دارد…اگر اینیکی نباشد لابد آنیکی است!»
۵. فقدان احترام بین زن و شوهر
زوجی که جذب شریک زندگیاش نشده است ممکن است احترام لازم را به همسرش نشان ندهد. اگرچه بیاحترامی فرد خردهگیری که همیشه در حال نظاره رفتار همسرش است مقطعی باشد اما موضوع نگرانکنندهتری است. توهین به شریک زندگی در ملاء عام، یا مقایسه نامطلوب و آزاردهنده او با همسایه یا اعضای فامیل یا همکار یا شخصی که از او نفرت دارد، از رفتارهای رایج است. آخرین مرحله چنین رفتارهایی، تحقیر شریک زندگی است که اغلب نشانه عدم رضایت از یک رابطه است.
۶. فقدان محبت بین زوجین به دلیل سرد شدن رابطه
فقدان جذابیت به همراهی کمبود یا عدم وجود رابطه جنسی بهخودیخود معضل محسوب میشود، ولی بسیاری از زن و شوهرهایی که در یک رابطه بدون سکس گرفتار شدهاند، اغلب مهر و محبت کمتری نسبت به یکدیگر نشان میدهند. معمولا این زوجها کمتر دست هم دیگر را میگیرند. بندرت بازوان یکدیگر را میگیرند و نزدیک هم نمینشینند.
یکی از مراجعین خانم من با شوهرش چنین قراری گذاشته بود:
«لااقل وقتی میخواهی تلویزیون ببینی روی کاناپه کنار من بنشین. قول میدهم لمست نکنم.»
باید متوجه بود که باورهای عهد قدیم همچنان نقش عمدهای در رفتارهای اشتباه زوجین دارند. اما امروزه هم رسانهها و تبلیغات سودجویانه بهصورت معمول از عناصر جذابیت و سکس برای فروش محصولاتشان استفاده میکنند. اگرچه طلاق به نسبت یک دهه پیش امری معمولتر محسوب میشود، ولی همچنان نامبارک و ننگین است. بااینحال ما هنوز به تمام آن فاکتورهایی که میتواند یک رابطه را نجات دهد اهمیت و بهای کافی نمیدهیم. دفعه بعدی که خواستگار داشتید و واقعا خواهان رابطهای اساسی و پایدار بودید، جذابیت ظاهری و سازگاری جنسی را در چکلیست خود بگنجانید.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.