چرا بحث منطقی با همسر
بحث منطقی با همسر بسیار مهم است زیرا این جایی است که دو شخصیت مختلف با یکدیگر در مورد مسائل مختلف بحث می کنند و سعی می کنند به یک نتیجه مشترک برسند. این نوع ارتباط با همسر باعث می شود که احتمال دیگر بحث های نامناسب و خشونت آمیز کاهش یابد و روابط خانوادگی بهبود یابد. همچنین بحث منطقی با همسر باعث می شود که هر دو نفر بتوانند از دیدگاه های یکدیگر استفاده کنند و به این ترتیب احتمال موفقیت در تصمیم گیری های مشترک بالاتر خواهد بود. بنابراین، بحث منطقی با همسر برای حفظ روابط خانوادگی و ایجاد یک محیط صلح آمیز در خانواده بسیار مهم است.
/ شوهر سوءاستفاده کننده کلامی بیفایده است؟
تمسخر و ریشخند کردن (سوءاستفاده کلامی) همسر به شکل بسیار ظریفی صورت میگیرد و باعث میشود، شریک زندگی احساس افسردگی و ناامیدی کند، اما او به شکل واضح متوجه دلیل این احساسات خود نمیشود. در ادامه مثالی از بیمحلی یک زوج به نام «الن» و «ارین» آورده شده است:
الن: من چند هفته وقت صرف کردم و سراغ پروندهها و مدارک مربوط به آن خانه قدیمی که به مدت ۲۰ سال من و ارین جمع کرده بودیم، رفتم. بعد از مرتبسازی کلی، همهچیز را طبقهبندی کردم و برای هر مورد جداگانه، از رنگ پرونده بخصوصی استفاده کردم: پروندههای کسبوکار، پزشکی، بیمه، موضوعات شخصی و غیره. نتیجه کار سه کشو پر از پرونده شد. در طی این پروسه سخت و طولانی، گاهوبیگاه ارین را در چندوچون پیشرفت کار قرار میدادم. سرانجام بعد از دو هفته کار، خوشحال بودم که کار را به انجام رساندم. به ارین گفتم من کار فایلها را به اتمام رساندم، واقعا کار سختی بود. کشوها را باز کردم و نتیجه کارم به او نشان دادم. او گفت: «وای! تحت تاثیر قرار گرفتم!». به یاد ندارم که او تا آن زمان مرا اینگونه تحسین کرده باشد! با لبخندی بر لب گفتم: واقعا؟ او با لحن عجیبی گفت: «تو مرا تحت تاثیر قرار دادی، چطور توانستی آن برچسبهای کوچولو موچولو را روی پوشهها بچسبانی!» من گفتم: ارنی جان، چیزی نداشت که من اونها رو تایپ کردم و قسمت سخت ماجرا اصلا این برچسبها نبودن. با یک نگاه جدا به من گفت: «خب به نظر من که قسمت سخت کار همین بود!»
برگرفته از کتاب «رابطه کلامی مبتنی بر سوءاستفاده» نوشته ایوانز، پاتریشیا
سردرگمی فرد قربانی در برابر سوءاستفاده کننده کلامی
همانطور که داستان ایوانز نشان میدهد، سوءاستفاده کلامی میتواند به شکل بسیار ظریفی صورت بگیرد. بااینحال، چنین رفتاری باعث میشود فرد قربانی، رنج و سردرگمی فراوانی را متحمل شود. ازآنجاییکه ما انسانها معتقدیم افراد ادراک متفاوت از واقعیتی دارند و بر اساس برداشت خود سعی میکنند به شکل منطقی با هم بحث و تبادلنظر کنند، فرد قربانی سعی میکند تا سر از رفتار فرد سوءاستفاده کننده در بیاورد. فرد قربانی متوجه این موضوع نمیشود که در برخی مواقع رفتار ظالمانه دیگران هیچ توضیح منطقی و عاقلانهای ندارد و ربطی به رفتار او ندارد.
اما قربانی سوءاستفاده کلامی به شدت دنبال سر درآوردن از رفتار آزاردهندهای است که هرگز تمامی ندارد و دربهدر دنبال توضیحی میگردد تا بفهمد که چرا همسر / شوهرش چنین رفتاری با او میکند. قربانی با خود چنین فکر میکند که لابد مشکلی در رفتار او وجود دارد که باعث میشود لیاقت این بدرفتاری را داشته باشد.
ازآنجاکه فرد قربانی چیزی در مورد سوءاستفاده کلامی (سوءاستفاده از طریق کلام یا در سطح روانی) نمیداند، با خود چنین فکر میکند که حتما باید دلیل منطقی برای چنین بدرفتاری از سوی فرد سوءاستفاده کننده باشد.
بنابراین، قربانی سعی میکند با این رفتار مقابله کند، اما نه به روش صحیح، بلکه به روش منطقی! فرد قربانی درباره علت رفتار فرد سوءاستفاده کننده توضیح میخواهد.
اتفاقی که میافتد این است که فرد قربانی بازی را میبازد. چراکه سوءاستفاده کننده کلامی یا عاطفی رفتار منطقی ندارد. اینکه از آنها بخواهید دلیلی برای رفتارشان ذکر کنند کاملا بیفایده است. آنها دلیل و منطقی خاصی برای رفتار خود ندارند. آنها با سوءاستفاده بیشتر جواب شما را خواهند داد.
بیفایده بودن بحث منطقی با همسر / شوهر سوءاستفاده کننده کلامی
در حقیقت کمتر کسی سوءاستفاده کلامی را درک میکند. اغلب افرادی که در معرض سوءاستفاده کلامی قرار میگیرند، معمولا متوجه این موضوع نمیشوند. آنها به شدت خواهان این هستند که به شکل منطقی با آنها رفتار شود. این افراد وقتی دلیل مناسبی وجود داشته باشد میتوانند احساس خشم و آزردگی مخاطب را درک کنند. آنها متوجه هستند که همیشه و با هرکسی نمیتوان سازش کرد. اما از درک این موضوع عاجز هستند که منطق خاصی پشت رفتارهای فرد سوءاستفاده کننده کلامی وجود نداشته باشد.
لازمه واکنش موثر در برابر سوءاستفاده کلامی این است که وقتی چنین رفتاری با فرد میشود، آن را بشناسد و متوجه این موضوع بشود که بحث منطقی و استدلال با فردی سوءاستفاده کننده هیچ فایدهای ندارد.
فرد سوءاستفاده گر حقیقت وجود شما را هر طور خودش بخواهد تعبیر میکند و تصمیم میگیرد که چه کاری را میتوانید انجام دهید و قادر به انجام چه کاری نیستید. او با شما طوری برخورد میکند که گویی نیمه تاریک وجود خودش هستید، بخشی زشتی که برای حفظ تصویر قابل قبولی که از خود در ذهنشان دارد، باید تضعیفش کند.
تنها یک راه برای پایان دادن به سوءاستفاده کلامی وجود دارد: اینکه متوجه شوید او به چه چیزهایی توجه میکند و تا جای ممکن آن موارد را پیش نکشید.
اگر این راهحل جواب ندهد تنها راهحل جدایی و طلاق در اسرع وقت است.
چگونه فرد سوءاستفاده کننده را ترک کنیم
تا زمانی که شما از فرد سوءاستفاده کننده کلامی دل نبرید، او به کنترل شما ادامه خواهد دارد. برای اینکه اختیار خود را به دست بگیرید باید خود را آموزش دهید. دست از انکار بردارید تا واقعیت رابطه را به شکل آشکار ببینید. در مورد افراد خودشیفته و سوءاستفاده عاطفی هر چه بیشتر مطالعه کنید. فارغ از اینکه برای طلاق تصمیم بگیرید یا نه، لازم است که استقلال و اعتمادبهنفس خود را بازیابی کنید. در همین راستا اقدامات زیر را انجام دهید:
۱. یک گروه حمایتی پیدا کنید که ترجیحا شامل یک درمانگر نیز باشد. از دوستان دلسوز که همدلی میکنند یاری بگیرید و نه افرادی که شما را از شوهر / همسرتان بترسانند یا شما را به خاطر طلاق یا ماندن قضاوت کنند.
۲. مستقلتر و خودمختارتر شوید. جدا از رابطه زناشویی خود، زندگی دیگری هم ایجاد کنید که شامل دوستان، سرگرمی، کار و سایر علایقتان باشد. فارغ از اینکه در رابطه با فرد سوءاستفاده کننده میمانید یا نه، شما برای تکمیل زندگی یا جایگزین کردن رابطهتان نیازمند یک زندگی کامل هستید.
۳. عزتنفس خود را تقویت کنید. ارزش دادن به خودتان را یاد بگیرید و به نیازها و احساسات خود احترام بگذارید. به ادراک خود اعتماد کنید و بر شک و احساس گناه خود غلبه کنید.
۴. قاطع بودن و تعیین مرز برای خود را بیاموزید.
۵. مراقبت از خود را بیاموزید. این مهارتی است که در تمام عمر به دردتان میخورد. میتوانید از نوعی مدیتیشن به نام «عشق به خود» کمک بگیرید.
۶. محرکها و نحوه دفاع فرد سوءاستفاده کننده را شناسایی کرده و از آنها اجتناب کنید.
۷. اگر به صورت فیزیکی تهدید یا آسیب دیدهاید، به سرعت دنبال یک پناهگاه باشید. سوءاستفاده جسمی همانند کلامی تکرار میشوند.
۸. برای ترساندن فرد متجاوز تهدید الکی نکنید. اگر برای طلاق تصمیم گرفتهاید، مطمئن شوید که آمادگی ترک رابطه را دارید و به عقب باز نخواهید گشت.
۹. اگر تصمیم به طلاق گرفتید، یک وکیل باتجربه را پیدا کنید که متخصص حقوق خانواده باشد. وقتی قضیه سوءاستفاده طولانیمدت در میان است، مراجعه به مشاور گزینه مناسبی نیست.
۱۰. فارغ از اینکه رابطه را ترک میکنید یا نه، به خودتان فرصت عزاداری دهید و مقاومت خود را تقویت کنید تا تاثیر آسیب روحی این شکست التیام یابد.
۱۱. اکیدا جای هیچگونه تماس مجدد را باقی نگذارید، مگر اینکه مجبور باشد و مطابق توافقنامه حضانت قرار بر بزرگ کردن فرزند به شکل دو والدی باشد.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.