۶ نمونه از مواردی که قطع ارتباط با افراد به صلاح شماست

قطع ارتباط با افراد
  • ۶ نمونه از مواردی که قطع ارتباط با افراد به صلاح شماست

    احتمالا بارها شنیده اید که انسانها موجوداتی اجتماعی اند و این موضوع تا حدودی درست است. دوستی کردن با دیگران زندگی ما را بهتر می کند. وابستگی اجتماعی برای سلامت روانی شما مهم است اما در برخی موارد قطع ارتباط کردن با افراد اهمیت بیشتری دارد.

    البته که این عمل همیشه ضروری نیست. در اکثر موارد، میتوان اختلافات موجود را با دوستان و اعضای خانواد حل کرد بخصوص اگر پای والدین یا خواهر و برادرها در میان باشد.

    اما امروز در مورد مثالهایی صحبت می کنیم که قطع کردن رابطه با چنین افرادی بهترین راه حل است

    ۶ دسته از افرادی که باید رابطه خود را در زندگی با آنها قطع کنید

    1. کسانی که شما و دستاوردهایتان را تحقیر می کنند

    ممکن است دوست یا اقوامی داشته باشید که هربار که میخواهید درباره آرزوها یا دستاوردهایتان با او صحبت کنید شما را تحقیر می کند. تحقیر کردن در ذات برخی انسانهاست. آنها دوست دارند دیگران را تحقیر کنند. ممکن است خود به شدت غمگین باشند یا احساس ناامنی کنند. شاید هم دیدگاهی خودبرتربین دارند و فکر می کنند با این کارشان به شما کمک میکنند واقع بینانه تر به زندگی نگاه کنید. با این حال بین زمانی که دوستتان میخواهد مانع از اشتباه کردن شما شود  با زمانی که درباره همه ایده ها ، کارها و حتی افرادی که با آنها معاشرت دارید انتقاد می کند ، تفاوت وجود دارد.  اگر چنین شخصی را در حلقه اجتماعی خود دارید این نکته را در نظر بگیرید: قبل از قطع ارتباط با او چند سوال از خود بپرسید :

    • آیا این فرد نسبت به هر حرف من واکنش منفی نشان میدهد؟
    • آیا آنها دوران سختی را در زندگی می گذارنند یا این طرز فکر همیشگی آنهاست؟
    • آیا هر بار که با او درباره زندگی ام صحبت می کنم احساس بی ارزش بودن دارم؟
    • آیا انتقاد او سازنده است یا غیرسازنده؟

    پاسخ دادن به این سوالات به شما کمک می کند که بدانید آیا دوست یا عضوی از خانواده شما تاثیری منفی بر روی شما دارد و شما را پایین می کشد؟

     

    شاید آنها تنها میخواهند واقع بین باشند یا در زمان حاضر درگیر مشکلات خودشان هستند

    ۲- افرادی که دروغ می گویند و احساساتشان را تظاهر میکنند

    در جامعه ما رفتار مودبانه نیازمند درجه ای از تظاهر و دروغگویی است. ما باید به دیگران لبخند بزنیم و حتی اگر از آنها خوشمان نیاید یا برایشان احترامی قائل نباشیم باید با آنها احوال پرسی کنیم. ما در اکثر مواقع نباید احساسات واقعی خودمان را نشان دهیم. هر کسی تا حدودی الگوهای رفتاری متظاهرانه را دنبال می کند. بنابراین هر چه قدر هم که صداقت برایتان ارزش داشته باشد منطقی نیست با کسی که لبخندی تصنعی زده یا دروغی مصلحتی گفته قطع رابطه کنید.

    اما افرادی هستند که نمیتوانند بدون دورو بودن زندگی کنند. اگر در حلقه اجتماعی خود فرد دروغگوی بیمارگونی دارید، میدانید که این عادت تا چه اندازه ناراحت کننده است. وقتی کسی بدون دلیل دروغ می گوید، اطرافیان خود را وارد بازی بی پایان فریب می کند.

    آنها نمیتوانند دست از دروغ گفتن بردارند – زیرا دروغ گفتن تبدیل به ذات ثانویه آنها شده است. آنها داستانهایی سرهم و بدیهی ترین حقایق را تحریف می کنند. و قبل از آنکه متوجه شوید، به دلیل عدم صداقت فردی دیگر به دردسر افتاده اید.

    در نتیجه، دور ماندن از افراد دروغگو ایده خوبی است. اگر نمی توانید چنین افرادی را از زندگی خود به طور کامل دور کنید، حداقل ارتباط خود را با آنها کم کنید.

    1. شخصیتهای فریبکار

    در ادامه ی مبحث عدم اصالت، باید گفت که برخی افراد از روی عادت دروغ نمی گویند. آنها برای سوء استفاده از دیگران دروغ می گویند. و این بسیار بدتر از کسی است که تلاش می کند دیگران را تحت تاثیر قرار دهد یا تصویری دروغین از یک زندگی ماجراجویانه را خلق کند.

    افراد فریبکار همه جا هستند و منظور صحبت ما شخصیتهای خودشیفته یا روانی نیست. افراد بیمار روانی نیز ممکن است تمایلات فریبکارانه داشته باشند.

    برای مثال  ممکن است نقش یک قربانی یا فرد بی مسئولیت را بازی کند. همکارانی که همیشه  موقع خراب پیش رفتن پروژه تقصیر را گردن دیگران می اندازند یادتان هست؟

    ممکن است کسی  عزت نفس پایینی داشته و تشنه توجه و تایید شدن از جانب دیگران باشد. آنها اعتراض می کنند،به خودشان حرفهای تحقیر آمیز می زنند و به دنبال تعریف دیگران از خود هستند. گشتن با چنین فردی بسیار خسته کننده است.

    مردم به دلایل زیادی فریبکار می شوند و انگیزه های آنها همیشه شیطانی نیست – گاهی آنها درگیر عقده ها و باورهای خود – محدودگر هستند.

    با این حال وقتی چنین کاراکترهایی را در حلقه اجتماعی خود نگه می دارید، باید با خرابکاری آنها کنار بیایید در حالیکه نمیدانید چه بازی روانی دیگری این بار در انتظار شماست. بنابراین به جای آنکه دوستی وفادار و صادق در کنار خود داشته باشید، در بازی انحرافی آنها گم می شوید. دوست بودن با یک فرد فریبکار انرژی گیر و خطرناک است بنابراین بهتر است به فکر قطع رابطه با آنها باشید

    ۴- افراد که به دنبال منفی بافی و نمایش اند

    مهم است که شخصیتهای سمی را از افرادی که گرفتار بازی سختی شده اند، جدا کنید. شاید دوستتان در رابطه اش دچار مشکلاتی شده باشد و همیشه درباره شریک عاطفی اش غر بزند.

    هر چه باشد دوستی فقط خوشگذرانی و ماجراجویی کردن نیست و زمانهایی وجود دارد که باید دیگران را درک و از آنها حمایت کنید.

    اما افرادی هستند که همیشه پشت دیگران بد حرف می زنند، و از کاه کوه می سازند. آنها همیشه از زندگی خود حتی زمانی که همه چیز بر وفق مرادشان میگذرد معترضند. زندگی شما تنها زمانی بهتر می شود که با آنها قطع ارتباط کنید.

    اغلب به آنها نام خون آشامهای عاطفی اتلاق می شود و منطقی به نظر می رسد زیرا بعد از صحبت کردن با چنین فردی، بدون هیچ دلیلی احساس خستگی می کنید. نگه داشتن معترضان دائمی و افراد غرغرو در زندگی تان باعث می شود وقت و انرژی خود را روی گوش دادن به شایعات و ضجه های آنها تلف کنید.

    ۵- شخصیت های خودمحور و کسانی که از شما سوء استفاده می کنند

    همه ما کسانی را در اطراف خود داریم که تنها زمانی که چیزی نیاز داشته باشند سر و کله شان پیدا می شود. چه کمک در حل تمرینهای دانشگاهی باشد یا قرض گرفتن پول یا هر نوع کمک دیگری – این افراد میخواهند فقط زمانی که به دردسر می افتند بخشی از زندگی شما باشند.

    وقتی شما نیاز به کمک داشته باشید، ناپدید می شوند. جواب تلفن های شما را نمی دهند، به پیامهایتان توجهی نمی کنند و در آخر می گویند که سرشان به شدت شلوغ بوده است. آنها اولین افرادی هستند که دعوت شما را برای شرکت در مهمانی می پذیرند و آخرین نفری هستند که موقع بیماری به شما زنگ می زنند.

    بنابراین قطع ارتباط با چنین افرادی هوشمندانه ترین راه حل است. به علاوه سوء استفاده کردن همیشه به شکل کمک گرفتن یا قرض خواستن نیست، بلکه اشکال پیچیده تری به خود میگیرد و آنها از شما سوء استفاده احساسی می کنند. با آنکه دوستی به معنای حمایت کردن، گوش دادن و راهنمایی کردن در شرایط سخت است اما تنها زمانی جواب می دهد که دو طرفه باشد.

    اگر حمایت یک طرفه باشد و شما همیشه به مشکلات دوستتان گوش میکنید در حالکه او کوچکترین علاقه ای به زندگی شما ندارد باید ماهیت دوستی تان را از نو بررسی کنید.

    اگر حتی زمانی که تلاش می کنید درباره خودتان صحبت کنید آنها بحث را به خودشان می کشانند به این معناست که واقعا به شما اهمیت نمیدهند. ممکن است چنین شخصی خودمحور باشد بنابراین صحبت کردن در مورد هیچ چیز دیگری جز خودش برایش معنایی ندارد. در نتیجه دوستی های یک طرفه از جمله مواردی است که قطع ارتباط با افراد از زندگی تان ایده خوبی است.

    ۶- افراد بیش از حد منتقد و شخصیتهای کنترلگر

    افراد کنترلگر زندگی شما را به جهنم تبدیل می کنند. آنها درباره هر چیزی نظری دارند و معتقدند تشخیص آنها تنها تشخیص صحیح است. آنها به قدری مطمئنند که نمیتوانند اشتباه بگویند.

    آنها از فضولی کردن بدشان نمی آید و میخواهند همه چیز را تحت کنترل خود داشته باشند، از جمله زندگی های دیگران. آنها فکر می کنند بهتر از شما میدانند باید با زندگی تان چه کار کنید برای همین به شما راهکارهایی ارائه می دهند که تا به حال درخواست نکرده اید.

    اگر دوستی دارید که به مرزبندی های شما احترام نمی گذارد یا همکاری دارید که به داخل زندگی شخصی شما سرک می کشد، و شما را ناراحت می کند، بهتر است از او دوری کنید.

    همین مورد در مورد کسی صادق است که شما را به عنوان کسی که هستید نمی پذیرد. اگر شما مجبورید دیدگاهها و خصیصه های شخصیتی تان را از دوستتان پنهان کنید چون میدانید از شما انتقاد می کند،آیا  آن فرد واقعا دوست شما است؟  شاید بهتر باشد تا ارتباط خود را با او قطع کنید و در عوض با افرادی که ذهنیتی شبیه به شما دارند وقت بگذرانید.

    هفت سوالی که باید هنگام قطع ارتباط کردن با کسی از خود سوال کنید

    • بعد از وقت گذراندن با چنین شخصی چه حسی دارم؟
    • ما معمولا درباره چه موضوعاتی بحث می کنیم؟ آیا همه گفتگوهای ما حول محور شایعات است یا به مسایل شخصی تری می پردازیم؟
    • آیا آنها نسبت به دیگران همیشه منفی صحبت می کنند و از همه چیز اعتراض دارند؟
    • آیا آنها ذاتا به من و زندگی ام علاقه مند هستند یا این موضوعات فقط برای من مهم است؟
    • آیا میتوانیم اسرار و مشکلات شخصی ام را به آنها بگویم؟
    • آیا فرد مذکور در موقع نیاز از من پشتیبانی می کند؟
    • آیا تا به حال مچ او را حین دروغ گفتن یا تظاهر کردن گرفته ام؟ آیا تا به حال به من خیانت کرده است؟

    نتیجه گیری

    قطع ارتباط با افراد به منزله تنفر از آنها نیست، بلکه بدین معناست که به خودتان احترام می گذارید.

    اینکه تصمیم بگیرید با افرادی در زندگی خود قطع ارتباط کنید یا نه، به خودتان مربوط است. تحمل کردن یک رفتار خاص به ارزشها و خصوصیات شخصیتی شما برمیگردد.

    اما یک واقعیت جهانشمول وجود دارد : اگر احساس میکنید هر بار که کنار فردی قرار میگیرید، انرژی تان تخلیه می شود یا غمگین می شوید، در این صورت باید با او قطع ارتباط کنید.

    گاهی اوقات شما باید سلامت عاطفی خود را در الویت و دوستی ها و ارتباطات خانوادگی را در جایگاه دوم قرار دهید.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    images

    اولین جلسه مشاوره

     

    قیمت اصلی جلسه مشاوره 249,000 تومان

    قیمت اولین جلسه مشاوره 179,000 تومان

    روز
    ساعت
    دقیقه
    ثانیه
    اگر در رابطه ات دچار مشکل شده ای و نمی دانی چطور باید آن را به ازدواج ختم کنی یا این که چطور تکلیفت را مشخص کنی یا رابطه را بهبود ببخشی می توانی از مشاوره شیک اندیش استفاده کنید.

    هیچ نظری وجود ندارد

    پیمایش به بالا