دوران نامزدی را دریابیم
دوران نامزدی، دورانی طلایی است .
از آن جهت که می توان با طرف مقابل رفت و آمد کرد ، نشست و برخاست کرد ، او را محک زد و کاملاً نزدیک و ملموس ، خودش و خانواده اش را ارزیابی کرد .
در این دوران اغلب خانواده ها مجوز رفت و آمد زوج جوان را صادر می کنند و هنوز از نظر قانونی هم ، تعهدی بین آنها ایجاد نشده . در نتیجه بهترین وقت است برای شناخت و بررسی.
اما اغلب افراد تنها کاری که در دوران نامزدی نمی کنند ، سعی در شناخت طرف مقابل است .
اغلب آنقدر در فضای رمانتیک و عشق و عاشقی غرق می شوند و خود را گرفتار چیدن مقدمات جشن عروسی و خرید جهیزیه و گشت و گذار و مهمانی رفتن ووو می کنند که فراموششان می شود که همدیگر را بشناسند. اصلا” یکی از کارکردهای مهم دوران نامزدی ، این است که بفهمیم با یارمان همان قدر که فکر می کنیم و به نظر می رسد، سنخیت داریم یا نه. کلا”به درد هم می خوریم؟
اوایل آشنایی دو طرف با صحبت و گفتگو خودشان را به هم معرفی می کنند. از طرز فکر و نوع نگاهشان به زندگی و عقاید و دیدگاهشان می گویند . و با همین ها خودشان را به طرف مقابل می شناسانند . اما شناخت واقعی آنجایی است که این حرف ها با عمل و رفتار یکی باشد .
پس بهتر است به جای این که دل ببندیم به گفته ها، موشکافانه و با دقت به رفتارها دقت کنیم.
رفتارها را زیر ذره بین بگذاریم و چک کنیم که با ادعاها هماهنگ هستند یا نه .
گاهی هیچ همخوانی بین این دو وجود ندارد:
- مثلا او می گوید از نظرش حقوق زن و مرد مساوی است و زنها کاملا محترم هستند. اما نوبت به عمل که می رسد، به خانم های همکارش احترام نمی گذارد ، جنسیتی برخورد می کند و از آنها با الفاظ خوبی یاد نمی کند.یا موقع رانندگی زنها را اذیت می کند.
- یا مثلا” فکر می کند از خانواده اش از لحاظ روحی و مالی مستقل است و تاکید می کند برای کارهای مهم زندگیش فقط خودش تصمیم گیرنده هست ، اما دم به دقیقه ، گزارش کارهایی که می کنیم و جاهایی که میرویم را به اطلاع خانواده اش میرساند. ( و بعد با حرف ، توجیه می کند که مادرم نگران هست و به همین خاطر مدام زنگ میزند )
- یا می گوید من آدم لارجی هستم اما در عمل دست و دلش می لرزد برای خرج کردن و ناخن خشکی می کند.
- یا ادعا می کند ، مقید و مذهبی هست و روی این حرفش حساب می کنیم ، اما در عمل رفتاری در تأیید دینداریش نمی بینیم .
- یا برعکس گفته مذهبی نیست و برایش حجاب و اینجور مسائل اصلاً اهمیت ندارد، اما بعد با دیدن مانتوی جلو بازمان اخم هایش در هم می رود .
- یا می گوید مثبت اندیش و روحیه آرامی دارد ، اما در عمل جز استرس و اضطراب و خشم در موقعیت هایی که باب میلش نباشد ، چیزی از او نمی بینیم .
گاهی آدمها در مورد خودشان اشتباه فکر می کنند ، خودشان را ، بهتر و خوبتر و کاملتر از چیزی که هستند می دانند. نقص هایشان را کوچک و کم اهمیت می بینند و یا اصلا” نمی بینند . پس وقتی می خواهند خودشان را معرفی کنند ، مبالغه می کنند و آن تصویر آرمانی که از خودشان ساخته اند را با کلمات قشنگ و دهن پر کن حواله یارشان می کنند .
گاهی هم فقط می خواهند طرف مقابل را به دست بیاورند. به هر طریقی که شد .
دروغ میگویند. واقعیت را نمی گویند . حرفها را بر اساس خوشایند طرف مقابل تنظیم می کنند .اما وقتی پای عمل می رسد جور دیگری رفتار می کنند .
پس عاقلانه این است که روی حرف زیاد تکیه نکنیم و عمل را دریابیم .
دوران نامزدی را نباید حرام کرد. نباید همه چیز را تمام شده فرض کرد. خیلی وقت ها جلوی ضرر از هر جا گرفته شود ، منفعت است.
ضمن اینکه از حال و احوال شیرین آن لذت میبریم ، باید حواسمان به چیزهای مهمتر و اساسی تر هم باشد.
اغلب کسانی که بعد از ازدواج پشیمان می شوند، یا دوران نامزدی نداشته اند و به سرعت ازدواج کرده اند یا فرصت شناخت داشته اند ، اما سرخوشانه آن را به باد داده اند و یا نامزدشان را شناخته اند ، اما خودشان را به راه دیگری زده اند و با ساده لوحی ، چشم بر روی عدم تفاهمشان بسته اند .
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.