تیپ های شخصیتی مختلف ساختار مغزی متفاوتی دارند!
تحقیقات نشان داده است که تیپ های شخصیتی مختلف، ساختار مغزی متفاوتی دارند. به عبارت دیگر، هر فرد با توجه به نوع شخصیتی که دارد، ساختار مغزی خاص و منحصر به فردی دارد که ممکن است با افراد دیگر متفاوت باشد. این تفاوت ها در ساختار مغزی می تواند شامل اندازه و شکل بخش های مختلف مغز، تعداد و قابلیت اتصال نورون ها، کارکرد هر بخش و … باشد. برای مثال، برخی از تحقیقات نشان داده اند که افراد با شخصیت نوعی، ساختار مغزی خود را به گونه ای تغییر می دهند که آنها را برای تجربه خلاقیت و نوآوری بهتر آماده می کند، در حالی که این تغییرات در سایر افراد دیده نمی شود. بنابراین، شناخت تیپ شخصیتی خود و درک ساختار مغزی خاص خود می تواند به شما کمک کند تا بهترین نتایج را در زندگی خود بدست آورید.
شخصیت ما ممکن است بر اساس چیزی ساخته شود که مغز ما میسازد. در واقع شکل مغز ما سرنخهای شگفتآوری دربارهی نحوهی رفتار ما و تیپ های شخصیتی مختلف ارائه میدهد. علاوه بر این این الگو از شکل مغز خطر ریسک ابتلا به برخی اختلالات روانی را نیز گزارش میکند.
بنا به گفتهی روانشناسان، تنوع شگفتانگیز و متنوع میان انسانها را میتوان در تیپهای شخصیتی مختلف جای داد. این فرضیه به نام فرضیهی پنج ویژگی بزرگ شخصیتی نیز شناخته شده است. که این پنج ویژگی عبارتند از : روانرنجوری (چگونگی شکلگیری شخصیت)، برون گرایی (میزان اشتیاق شخص)، سازگاری (میزان تغییرپذیری فرد)، پذیرا بودن (آزاد بودن یک فرد برای تجربههای جدید)، خودآگاهی ( میزان کنترل داشتن فرد بر روی خود).
در مقالهای که اخیرا در یک مجلهی علوم شناختی به چاپ رسیده است، یک تیم بین المللی محققان از بریتانیا، ایالات متحدهی آمریکا و ایتالیا، با استفاده از تصویربرداریهای مغزی مطالعاتی بر روی بیش از ۵۰۰ نفر انسان انجام دادند، که نتایج آن هم اکنون قابل دسترس همگان قرار دارد. مخصوصا محققان تفاوتهای آناتومی قشر مغزی (ساختار لایهی بیرونی مغز) را با استفاده از سه اندازهگیری مختلف ( ضخامت، سطح، میزان انقباض در قشر مغز) مورد بررسی قرار دادند. با نتایج این دادهها محققان نشان دادند که این اندازهها چگونه با تیپ های شخصیتی مختلف مربوط میشوند.
تکامل مغز ما را به گونهای شکل داده است که سطح آن به حداکثر رسیده و ضخامت قشر کاهش یابد. دکتر لوکا پاسامونتی از دانشگاه علوم اعصاب بالینی در دانشگاه کمبریج توضیح میدهد که: اتفاقی که در حین رشد برای مغز میافتد همچون باد کردن یک بادکنک پلاستیکی است. که هرچه این بادکنک بزرگتر میشود، سطح آن بزرگتر شده و ضخامت آن کاهش مییابد. این نظریه به نام فرضیهی کشش قشر معروف است.
کشش کروی یک مکانیزم رشد کلیدی است که مغز انسان را گسترش میدهد تا زمانی که این مغز با جمجمه هماندازه شود، چرا که سرعت رشد جمجه کمتر از سرعت رشد مغز است. جالب است بدانید که همین روند مشابه هنگامی که ما در رحم در حال رشد هستیم نیز اتفاق میافتد. ضخامت قشر کاهش مییابد در حالیکه سطح کروی مغز در حال افزایش است.
علاوه بر این، هرچه ما بزرگتر میشویم، روان رنجوری کاهش مییابد و ما در برخورد با احساسات بهتر میشویم. در عین حال خودآگاهی و سازگاری ما افزایش مییابد و به طور طبیعی مسئولیتپذیرتر شده و میزان مخالفتمان کاهش مییابد.
محققان دریافتند که سطح بالای روانرنجوری که ممکن است مردم را به برخی اختلالات عصبی هدایت کند، همراه با افزایش ضخامت و کاهش سطح و همچنین چینهایی در برخی مناطق قشر از جمله قشر پیش پیشانی- گیجگاهی در جلوی مغز همراه است.
در مقابل پذیرا بودن، که یکی از تیپ های شخصیتی است که با کنجکاوی، خلاقیت و اولویت برای تنوع و نوآوری مرتبط است. با الگوی مخالفی همراه بود، یعنی کاهش ضخامت، افزایش سطح و کشیدگی در قشرهای پیشین مغز.
کار ما از این مفهوم پیروی میکند که شخصیت، تا حدودی با بلوغ مغز، یک فرایند توسعهای که به شدت تحت تاثیر عوامل ژنتیکی قرار دارد، مرتبط است.
دکتر روبرتا ریکسی، ایتالیا
البته که ما به طور مداوم توسط تجربیات و محیط اطرافمان تغییر میکنیم. اما واقعیتی که ما شاهد آن بودیم تفاوتهای واضح در ساختار مغزی است که با تفاوتهای میان تیپهای شخصیتی ارتباط دارند، که تقریبا قطعا یک عنصر ژنتیکی درگیر آن خواهد بود.
این همچنین با این مفهوم مطابقت دارد که تیپ های شخصیتی تا حدودی از کودکان نوپا قابل شناسایی است.
پروفسور نیکولا توشی
داوطلبانی که در این پروژه مغز آنها مورد بررسی قرار گرفته بود تماما افراد بین ۲۲ تا ۳۶ سال بودند که سابقهی بیماریهای روانپزشکی و سایر مشکلات اصلی پزشکی را نداشتند. با این حال رابطهی بین تفاوت ساختار مغز و تیپ های شخصیتی در این افراد نشان میدهد که این تفاوتها احتمالا بین افراد با بیماریهای روانی حتی بیشتر نیز باشند.
دستیابی به ارتباط بین ساختار مغز با تیپ های شخصیتی، گام مهمی است برای بهبود درک ما برای ارتباط دادن بین مورفولوژی مغز و اختلالات خلقی، شناختی و یا رفتاری افراد. علاوه بر این ما نیاز به درک بهتری از رابطه بین ساختار مغز و عملکرد آن در افراد سالم داریم تا بتوانیم تفاوتهای موجود در مغز افراد دچار اختلال را تشخیص دهیم.
دکتر پسامونتی
این مقاله اولین مقالهای نیست که ارتباط بین ساختار مغز و رفتار افراد را اثبات میکند. برای مثال مقالهای نیز قبل از این مقاله به چاپ رسیده است که ساختار مغز نوجوانان گریزان از جامعه را با نوجوانان معمولی مقایسه کرده و تفاوتهای قابل ملاحظهای بین این دو یافته بود.
یه خبر خوب
شیک اندیش امکان استفاده از مشاوره روانشناسی بصورت آنلاین و با استفاده از روانشناسان باتجربه فراهم کرده. شما می توانید از طریق گفتگوی متنی و صوتی با مشاوران ارتباط برقرار نمایید.