مرزهای شخصی چیست؟روش مشخص کردن مرزهای شخصی و مزایای آن

مرزهای شخصی
  • مرزهای شخصی

    مرزهای شخصی به مجموعه‌ای از مرزها گفته می‌شود که هر فرد برای خودش به عنوان فردی غیرقابل تغییر و باورهایی که دارد، در نظر می‌گیرد. این مرزها باعث می‌شوند که فرد به دنبال حفظ شخصیت خود و حفظ حریم خصوصی خود باشد و در برابر تمامی افراد و رویدادهایی که ممکن است بر زندگی و احساسات او تأثیر بگذارند، مقاومت نشان دهد.

    مرزهای شخصی شامل مرزهای فیزیکی و روانی است. مرزهای فیزیکی شامل فضای شخصی، فضای اجتماعی و فضای عمومی است. فضای شخصی مربوط به فضایی است که فرد به عنوان فرد خصوصی و شخصیت خودش در آن قرار می‌گیرد. فضای اجتماعی مربوط به فضایی است که فرد در آن با دیگران در ارتباط است و ممکن است برای انجام فعالیت‌های اجتماعی و کاری نیاز به آن داشته باشد. فضای عمومی مربوط به فضایی است که برای استفاده عمومی و تمامی افراد در دسترس است.

    مرزهای روانی شامل مرزهای هویت، مرزهای اعتماد، مرزهای احساسی و مرزهای رفتاری است. مرز هویت مربوط به شناخت خود فرد است و برای حفظ هویت خود، فرد به دنبال حفظ این مرز است. مرز اعتماد مربوط به اعتماد به خود و دیگران است و فرد برای حفظ این مرز به دنبال ارتباطات سالم و قابل اعتماد با دیگران است. مرز احساسی مربوط به حفظ حریم احساسات فرد است و فرد به دنبال حفظ این مرز است. مرز رفتاری مربوط به حفظ حریم فیزیکی و رفتاری فرد است و فرد به دنبال حفظ این مرز است.

    در کل، مرزهای شخصی برای هر فرد در جامعه بسیار مهم است و برای حفظ هویت، اعتماد، احساسات و حقوق فردی باید توجه ویژه‌ای به حفظ این مرزها داشته باشیم.

    تعریف مرز شخصی

    در رابطه با موضوع مرزهای شخصی  باید بگوییم که تمام مردم در زندگی شان مرز شخصی دارند، برخی فکر می کنند مرز شخصی به دلیل این است که دیگران وارد حریم آن ها نشوند یا گزینه ای برای تنبیه کردن آن ها می باشد در حالی که مرز شخصی برای این است که شما به دیگران نشان دهید که چه مواردی در زندگی تان قابل قبول است و چه چیز هایی منع می باشد، با کمک این مرز ها می توانید تعادل را در زندگی تان برقرار کنید تا از درخواست های نا مطلوب و زیان آور دیگران در امان باشید.

    در صورتی که مرزهای شخصی قوی داشته باشید احترام بین شما و دیگران باقی می ماند در غیر این صورت مرز احترام بین شما و اطرافیان تان از بین می رود، علاوه براین تعدادی آدم خود خواه، بی شخصیت، زور گو و … را وارد زندگی تان می کنید.

    شاید موارد زیر برای شما پیش آمده باشد؛

    • گاهی اوقات لازم است جواب نه بگوییم ولی به ناچار جواب دیگری می دهیم.
    • در صورتی که به شخصی نه می گوییم دچار عذاب وجدان می شویم.
    • برای اینکه آرامش داشته باشیم برعکس ارزش های مان کاری را انجام می دهیم.
    • گاهی بد رفتاری دیگران را جواب نمی دهیم و از خودمان دفاع نمی کنیم.
    • برای اینکه به چشم بیاییم و دیگران ما را دوست داشته باشند خیلی تلاش می کنیم.
    • گاهی دیگران حرف هایی را به ما می زنند و کار هایی را انجام می دهند که باعث ناراحتی مان می شود.
    • گاهی از اطرافیان مان انتظار داریم بدون اینکه چیزی به آن ها بگوییم از مسائلی که باعث ناراحتی ما می شوند خبر داشته باشند.

    برخی از افراد برای اینکه دیگران از دست شان ناراحت نشوند و آن ها را دوست داشته باشند فکر می کنند باید همیشه نزد آن ها باشند و هر کاری را که می گویند باید انجام بدهند این امر باعث می شود هیچ مرز شخصی برای آن فرد باقی نماند، علاوه براین دیگران فکر می کنند که به آن ها نیاز دارید و هیچ احترامی را نگه نمی دارند.

    در صورتی که به مرز های شخصی تان پایبند باشید و به آن اهمیت بدهید کسی به خودش اجازه نمی دهد که طور دیگری با شما رفتار کند، در واقع مرز های بین طرفین رعایت می شود.

    در صورتی که به مرز های شخصی تان پایبند باشید و به آن اهمیت بدهید کسی به خودش اجازه نمی دهد که طور دیگری با شما رفتار کند

    چگونه مرز های شخصی برای خودمان بوجود آوریم؛

    مرحله اول: قبول داشتن خود

    ابتدا باید خود را قبول داشته باشید و مرز هایی را برای خود تان مشخص کنید سپس به خود تان بگویید که شایسته این مرز ها هستید، علاوه براین وجود مرز های شخصی شما را از آسیب ها حفظ می کند.

    برخی از افراد فکر می کنند که حق انتخاب هر مرزی را ندارند در صورتی که هر شخصی می تواند هر نوع مرزی را برای خودش ایجاد کند، بنا براین حق انتخاب دارید و باید مرز رفتار دیگران را با خودتان مشخص کنید زیرا در این صورت آن ها می دانند که چه اموری مورد قبول شماست و چه چیز هایی نباید انجام بدهند.

    گاهی اوقات دیگران به صورت محترمانه از شما تقاضای کمک یا انجام کاری را دارند ولی انجام آن برای شما خطر دارد در صورتی که از کار او آگاهی ندارید آن را قبول نکنید البته پس از چندین بار که اشتباه کردید برای شما تجربه می شود و می توانید فرق بین تقاضای مورد قبول یا رد کردن آن را تشخیص دهید.

    مرحله دوم: تعیین کردن نیاز ها

    در مرحله دوم باید بدانید در چه جاهایی به احترام، انرژی، قدرت بیان، قدرت بدنی و … نیاز دارید، برای اینکه به این موارد برسید باید مدت زمان بیشتری صرف کنید تا خود تان و نیاز هایی را که دارید بشناسید، برای انجام این امر باید خودتان را در موقعیت قرار بدهید تا به این نتیجه برسید که چه کارهایی شما را عصبانی، ناراحت و نگران می کند تا بتوانید برای آن ها مرزی را مشخص کنید.

    پس از اینکه به این نتیجه رسیدید که در چه موقعیت هایی باید واکنش نشان دهید در یک دفتر آن ها را بنویسید، این کار را بدون خجالت انجام بدهید زیرا برای اینکه نیاز هایتان را مشخص کنید لازم است این امر را انجام بدهید علاوه براین ممکن است برخی کار ها و رفتار ها را برای خودمان بزرگ کنیم در حالی که مسئله مهمی نیست و الکی ذهن خودمان را در گیر آن کرده ایم.

    برای آگاهی بیشتر در مورد مرز های شخصی می توانیم یک مثال بزنیم؛ بعضی وقتا ممکن است همسایه تان بدون اینکه به شما اطلاع بدهد فرزندش را به شما بسپارد تا از آن مراقبت کنید پس از اینکه چند بار این کار انجام شود شاید به این فکر کنید که به شما احترام نمی گذارد و به دلیل اینکه همسایه است باید این کار را برای او انجام دهید ولی در این مورد می توانید یک مرز برای خود ایجاد کنید و به او نه بگویید.

    در روابط همسایگی نیز می شود برای خود مرز شخصی تعیین کنیم

    مرحله سوم: ایجاد مرز ها

    در صورتی که تا حالا مرزی را برای خود مشخص نکرده اید می توانید به تدریج این کار را انجام بدهید مثلأ مسئله ای که شما را عصبانی می کند را در نظر بگیرید و برای او مرزی را ایجاد کنید یا توانایی نه گفتن را به هرکسی حتی خانواده خود تان داشته باشید، رفتار هایی که شما را آزرده می کند، یا اینکه دوست ندارید به شما توهین شود را به یک مرز شخصی تبدیل کنید.

    در رابطه با موضوع مرزهای شخصی  باید بگوییم که شما زمانی می توانید برای خود مرز شخصی ایجاد کنید که در موقعیت مناسبی باشید یعنی در حالتی که عصبانی یا ناراحت هستید این کار را نکنید زیرا پس از مدتی ممکن است به این پی ببرید که مرزی را که انتخاب کرده اید اشتباه است.

    پس از اینکه در دفتر تان مرز ها و رفتار ها را مشخص کردید با دقت آن  را مورد بررسی قرار دهید زیرا این گونه می فهمید چه چیز هایی باید رعایت کنید.

    مرحله چهارم: بیان کردن مرز شخصی

    باید قدرت بیان لازم را داشته باشید و اگر از چیزی خوش تان نمی آید خیلی محترمانه آن را بگویید مثلأ با توجه به مثال همسایه ای که زدیم می توانید موقعی که فرزندش را از پیش شما می برد به او بگویید که فرزندش را خیلی دوست دارید ولی بهتر است قبل از اینکه  او را بیاورید من را با خبر کنید.

    فراموش نکنید که خشونت و معذرت خواهی لازم نیست فقط با مهربانی و با زبان خودتان به او حقیقت را بگویید.

    مرحله پنجم: نداشتن عذاب وجدان

    باید هنگام بیان مرز های شخصی خود عذاب وجدان نداشته باشید زیرا در غیر این صورت خود تان را به خطر می اندازید، اوایل این امر برای شما سخت است ولی به تدریج به آن عادت می کنید.

    باید هنگام بیان مرز های شخصی خود عذاب وجدان نداشته باشید و در صلح و آرامش درونی با خود قرار داشته باشید

    مرحله ششم: اعتماد داشتن به خود

    تنها کسی که از نیاز های شما با خبر است خود تان هستید پس هیچ کس نمی تواند این تصمیم را برای شما بگیرد، سعی کنید مرز هایی را مشخص کنید که رعایت آن ها کار راحت و قانع کننده ای باشد طوری که خود تان به آن پایبند باشید و برای دیگران هم آن را به کار ببرید.

    مرحله هفتم: صبر داشتن

    با توجه به موضوع مرزهای شخصی باید بگوییم که پس از انجام مرز ها باید به خود تان فرصت بدهید که با تغییر های جدید کنار بیایید  زیرا برای عادت کردن به آن ها مدتی زمان لازم است.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    images

    اولین جلسه مشاوره

     

    قیمت اصلی جلسه مشاوره 249,000 تومان

    قیمت اولین جلسه مشاوره 179,000 تومان

    روز
    ساعت
    دقیقه
    ثانیه
    اگر در رابطه ات دچار مشکل شده ای و نمی دانی چطور باید آن را به ازدواج ختم کنی یا این که چطور تکلیفت را مشخص کنی یا رابطه را بهبود ببخشی می توانی از مشاوره شیک اندیش استفاده کنید.

    هیچ نظری وجود ندارد

    پیمایش به بالا