انتخاب شغل بر اساس تست شخصیت نئو
انتخاب شغل یکی از مهمترین تصمیماتی است که در زندگی ما اتخاذ میکنیم. اما برای انتخاب شغل مناسب برای خود، باید به مسائلی مانند شخصیت، تواناییها، علاقهها و اهداف شخصی دقت کنیم. یکی از روشهایی که میتوان برای این منظور استفاده کرد، انجام تست شخصیت نئو است.
تست شخصیت نئو، یکی از معروفترین و پراستفادهترین تستهای شخصیتی است که برای تشخیص و اندازهگیری ویژگیهای شخصیتی افراد به کار میرود. این تست معمولاً شامل سؤالاتی درباره رفتار، عملکرد، رویههای اجتماعی و شخصیت شما است.
با انجام تست شخصیت نئو، میتوانید ویژگیهای شخصیتی خود را بهتر بشناسید و با توجه به این ویژگیها، بهترین شغل را برای خود انتخاب کنید. به عنوان مثال، اگر شخصیت شما پرخاطره و خلاق است، شاید بهترین شغل برای شما، شغلی باشد که به شما امکان خلاقیت و خلاقیت در کار را بدهد، مانند هنرمندی یا نویسندگی.
از طرفی، اگر شخصیت شما بیشتر به سوی کارهای دقیق و منظم میکشد، شاید بهترین شغل برای شما، شغلی باشد که نیاز به دقت و دقت داشته باشد، مانند برنامهریزی مالی یا کار در زمینه علوم پزشکی.
در نهایت، انتخاب شغل مناسب برای خود بسیار مهم است و انجام تست شخصیت نئو میتواند به شما کمک کند تا بهترین تصمیم را برای آینده خودتان بگیرید.
انتخاب شغل میتواند مسئله پیچیده یا ساده ای باشد.بعضی از افراد میدانند چه میخواهند و به دنبال آن میروند ولی بعضی دیگر به امید یافتن شغل ایده آل خود مرتب در حال عوض کردن و امتحان مشاغل مختلف هستند.در هر دو صورت ممکن است مشکلاتی ایجاد شود.گروه اول ممکن است از انتخاب خود پشیمان شوند و گروه دوم از این بی ثباتی به ستوه بیایند.اینجاست که افراد درخواست راهنمایی میکنند یا تست های مختلفی میدهند تا شغل مناسب خود را پیدا کنند.حرفه ها بر اساس نقاط ضعف و قدرت افراد انتخاب میشوند.این بدان معنا نیست که اگر شما خجالتی هستید باید در بایگانی کار کنید یا این که افراد اجتماعی باید به فروشندگی بپردازند.افراد باید بیاموزند تا حدودی ضعف های خود را برطرف کنند اما این تغییر کمتر بصورت تحول رخ میدهد و شما نباید انتظار داشته باشید که یک فرد گوشه گیر تبدیل به یک فرد بگو بخند شود که در مرکز توجه همگان قرار دارد.اما میتوان انتظار داشت که فرد با اضطراب خود رو به رو شود و در محیط های شلوغ تری حضور پیدا کند چرا که تحقیقات نشان میدهد اضطراب با گذر زمان کاهش پیدا میکند(به استثناء اختلالات) و نباید به آن اجازه داد که کنترل زندگی فرد را در دست بگیرد.به هر صورت شما به رضایت حقیقی شغلی دست عاملی شخصیت نیز فرصتی ۵نمیابید مگر این که شغل مورد نظر با شخصیت شما سازگاری داشته باشد.مدل برای انطباق ویژگی های شخصیتی و مشاغل مختلف فراهم میآورد.در ادامه پتانسیل شغلی افراد با ویژگی های شخصیتی مختلف را بررسی میکنیم.
افراد با رنجوری بالا
شاید تعجب کنید که افرادی با این ویژگی چطور میتوانند در بعضی مشاغل برتری داشته باشند.و البته که تا حدودی حق با شماست.افرادی که رنجوری بالایی دارند غالباً ویژگی های منفی همچون افسردگی،نوسان خلق و
اضطراب را برای ما تداعی میکنند اما جالب است که بدانید این تمام ماجرا نیست و رنجوری میتواند در مواردی دارائی با ارزشی به حساب بیاید.اما این تنها زمانی صادق است که شما دارائی خود را در جای درستی سرمایه گذاری کنید! موضوع را بیشتر باز میکنیم.احتمالاً میدانید که افراد با رنجوری بالا در روابط خود دچار مشکلاتی هستند و این از چیزی ناشی میشود که ما آن را نشخوار ذهنی مینامیم.نشخوار ذهنی به زبان ساده میتواند همان افکاری باشد که شب ها در رختخواب به سراغ ما میآید و خواب خوش را از ما میگیرد.مسلماً زمانی که بارها و بارها به منظور حقیقی افراد از سخنان و حرکاتشان فکر میکنیم،چیز زیادی به دست نمیآوریم.اما تصور کنید که همین توجه به جزئیات را در کار خود و چیزهای مهم تر داشته باشیم.بله…این همان سرمایه گذاری است که درباره آن صحبت کردیم.جالب است بدانید که کارگردان،فیلمنامه نویس و بازیگر مشهور،وودی الن،در طبقه همین افراد قرار میگیرد.حال میتوان فهمید که این همه جزئیات جالب و طنزهای ناب از کجا میآید.پس همان طور که رنجوری پایین مزیت های بسیاری دارد،رنجوری بالا هم خوبی های خودش را دارد.فقط لازم است که نگرانی ها و کنجکاوی های خود را از نامزد بیچاره خود به کارتان انتقال دهید…به همین سادگی!
افراد با رنجوری پایین
خب رسیدیم به افرادی که حسابی نانشان در روغن است.تقریباً همه مشاغل به یک سطح رنجوری متعادل یا کم نیاز دارند و خوشبختانه یا بدبختانه این موضوع در ایران بیشتر صدق میکند.تصور میکنم که همه دلیل آن را بدانیم.کارها اغلب طاقت فرسا هستند و افرادی که رنجوری بالایی دارند نمیتوانند بار آن را تحمل کنند و از کوره در میروند.فرسودگی شغلی نیز برای افراد با رنجوری پایین کم تر اتفاق میافتد و احتمال رضایت شغلی بیشتری از آن ها میرود چرا که این افراد آرام،معتدل و راحت هستند و با موقعیت های استرس زا بدون آشوب و هیاهو رو به رو میشوند.
افراد با برون گرایی بالا
بحث کسانی است که خیلی ها دوستشان دارند.کسانی که حسابی در مدرسه و دانشگاه معروف بوده اند و اغلب اساتید آن ها را میشناختند.این به این دلیل نیست که آن واقعاً دوست داشتنی هستند(شاید هم باشند!).مسئله اینجاست که این افراد میتوانند این باور را به شما بدهند که افراد مهم و ارزشمندی هستند و شما به آن ها نیاز دارید.شما واقعاً از بودن در کنار آن ها لذت میبرید و با آن ها بیشتر خوش میگذرد.توضیح بیشتری لازم است تا بدانید که مشاغل بسیاری برای این افراد وجود دارد؟البته که مشاغلی هستند که آن ها را کسل میکند.آن ها نیاز دارند با آدم های زیادی در ارتباط باشند تا مهارت ها و ویژگی های خود را به نمایش بگذارند،با افراد جدیدی آشنا شوند و رهبری گروه های مختلف را به عهده بگیرند.
افراد با برون گرایی پایین
مسلماً این افراد از مشاغل انفرادی بیشتر استقبال میکنند و ارتباط مداوم با افراد مختلف بیش از این که برایشان انرژی بخش باشد،آن ها را خسته و کلافه میکند.پس این گونه افراد کار در خانه یا پشت میز نشینی را مخصوصاً با یک دفتر اختصاصی ترجیح میدهند.البته خبر بد برای درون گراها این است که اگر برای مدیریت در هر زمینه ای نقشه کشیده اند نیاز دارند که برون گراتر شوند چرا که تحقیقات نشان میدهد کمی تا قسمتی برون گرایی در مدیران موفق وجود دارد.با تمام این ها لازم به ذکر است که افراد موفق بسیاری با چنین ویژگی شخصیتی وجود دارند.از جمله آلبرت انیشتین،آبراهام لینکن،بیل گیتس و نویسنده کتاب های مشهور هری پاتر،جی کی رولینگ،که درون گرایی وی در بیوگرافی او نیز به چشم میآید.
افراد با سازگاری بالا
این افراد خون گرم و با نزاکت هستند و با دیگران دوستانه برخورد میکنند.دیدگاه خوش بینانه و مثبت به انسان ها و توانایی برقراری روابط مثبت در آن ها باعث میشود در موارد بسیاری علاقه مندی های خود را به نفع دیگران کنار بگذارند.ممکن است نوع دوستی و از خود گذشتگی در این افراد آن قدر زیاد باشد که حالتان را بهم
بزند یا از آن ها سوء استفاده کنید.اما همین ویژگی آن ها را مستعد مشاغل بسیاری میکند.مخصوصاً اگر آن شغل نیاز به تعامل اجتماعی داشته باشد و حوصله افراد بدعنق را نداشته باشند.
افراد با سازگاری پایین
سازگاری همان قدر که میتواند مفید باشد،جنبه های منفی خودش را هم دارد.این افراد حس رقابت و کمال گرایی شغلی کمی را تجربه میکنند و خوش قلبی آن ها میتواند روند سهل گیرانه ای را برای زیر دستانشان فراهم بیاورد و بازده کاری را کم کند.در نتیجه اگر سازگاری پایینی دارید ترفیع شغلی و بازده کاری بیشتری برای شما پیش بینی میشود البته اگر کار شما خیلی احتیاج به سر و کله زدن با دیگران نداشته باشد یا شما را مجبور نکند که در چارچوب ارتباطی خاصی بگنجید.
افراد با تجربه پذیری بالا
مصداق حقیقی از این شاخه به آن شاخه پریدن این گروه هستند.افراد کنجکاوی که فهرست بلند و بالایی از علاقه مندی ها دارند.همین ممکن است باعث تغییرات متعدد مشاغل در این افراد شود.اگر شما در این دسته قرار میگیرید حتماً میدانید که تنوع طلبی بی حد و اندازه شما میتواند بسیار مشکل ساز باشد.اما از طرفی شما از انعطاف پذیری،خلاقیت و توانایی های عقلانی خوبی نیز برخوردارید و دیدگاه روشنفکرانه شما میتواند شما را برای راه اندازی بسیاری از مشاغل جدید و استارت آپ ها مستعد کند.تحقیقات نیز نشان داده است که افراد با تجربه پذیری بالا در درک دیگران و وفق دادن خود با دیدگاه آن ها موفق ترند.البته این خصوصیت با تعویض مشاغل و موقعیت آن ها همبستگی دارد و مشخص نیست که این تجربه مشاغل مختلف است که به آن ها توانایی درک دیدگاه های مختلف را میدهد یا بالعکس.
افراد با تجربه پذیری پایین
این افراد معمولاً خود را وقف کارشان میکنند و آن را به کامل ترین شکل ممکن انجام میدهند.اگر شما در این گروه قرار میگیرید ممکن است خیلی خلاق یا هنرمند نباشید اما توانایی خوبی در حل مسئله دارید چرا که غریزه شما را به سمتی میبرد که قبل از هر چیز راه های جواب پس داده را به کار ببرید و به جای شانس و اقبال به سخت کار کردن معتقدید.مشاغل روتین و مشخص برای این افراد مناسب تر است. جزم گرایی در این افراد بیشتر دیده میشود پس ممکن است شما جهان را سیاه و سفید ببینید و اعتقاد داشته باشید که آدم ها عوض نمیشوند.این علامت هشدار مهمی است که سعی کنید نزدیک مشاغلی نشوید که نیاز به دید مثبت به همه انسان ها دارد و همه آن ها را با یک چشم مینگرد.بهترین کار این است که به جای انسان ها با ماشین آلات درگیر شوید که خیلی برایشان مهم نیست درباره آن ها چه فکری میکنید!پس مشاغل مکانیکی،انواع مهندسی و به طور کلی هر شغلی که کمتر عقاید شما را در چالش قرار دهد،میتواند گزینه مناسبی برایتان باشد.
تمام آن چیزی تا به حال گفته شد تاثیر احتمالی میزان هر کدام از مولفه های مدل پنج عاملی شخصیت بر ● شغل مناسب و درخور شخص بود.اما هیچ کدام از این مولفه ها به تنهایی تعیین کننده نیستند و برآیند همگی آن ها با هم میتواند پیش بینی خوبی برای آینده شغلی فرد فراهم آورد.به همین منظور در ادامه به میزان مشاهده شده هر کدام از مولفه ها در بعضی مشاغل پرطرفدار جامعه میپردازیم.
کارآفرین
ضرب المثل یک سال بخور نون و تره یک عمر بخور نون کره را که شنیده اید؟این شرح حال کارآفرینان است.البته باین تفاوت که مشخص نیست یک سال نون و تره چه زمانی به پایان میرسد.ریسک پذیری مهم ترین و بنیادی ترین خصوصیت شخصیتی است که در اغلب کارآفرینان پیدا میشود.این شغل میتواند یک شبه شما را به قله موفقیت برساند یا این که شما را به خاک سیاه بنشاند.انتخاب با شماست.اما تنها افراد ریسک پذیر هستند که پی تمام این احتمالات را به تن خود میمالند و به سمت این شغل میروند.این ریسک پذیری بدون حساب و کتاب نمیشود و برنامه ریزی درستی هم میخواهد.در وهله دوم خلاقیت بالا و دیدگاه متفاوت است که نقش
مهمی را در این جا بازی میکند.نباید فراموش کنیم که ارتباط اجتماعی خوب در این جا هم لازم است.در نهایت پستی و بلندی های کارآفرینی بدون کنترل هیجانی خوب غیر قابل تحمل است و فرد باید توانایی خوبی در مدیریت استرس داشته باشد.باتوجه به این صحبت ها میتوان گفت این شغل به تجربه پذیری،وجدانی بودن و رنجوری بالا شانس موفقیت بیشتری در این شغل دارند.
مدیر عامل/مدیر اجرایی/کارفرما
این مشاغل به شدت توانایی برقراری تعاملات اجتماعی و سازگاری با تغییرات محیط بیرونی را میطلبند.همچنین نیاز است که این فعالیت ها با کنترل هیجانی بالا همراه باشد تا استرس کاذبی به فرد وارد نشود زیرا این شغل به خودی خود استرس های شدیدی را به همراه دارد.نظم و ترتیب و برنامه اهمیت زیادی در این شغل دارد و یک اشتباه کوچک در این شغل میتواند یک سازمان را به هم بریزد و مشکلات زیادی ایجاد کند.عزت نفس بالا و مقتدر بودن از نشانه های یک مدیر موفق است و ایجاد تعاملات نباید آن قدر افراطی باشد که ابهت مدیر را زیر سوال ببرد.البته قانون مندی نیز به معنای خشکی و انعطاف ناپذیری نیست.در نتیجه میتوان گفت این شغل نیاز به سازگاری و وجدانی بودن بالا،رنجوری پایین،و تجربه پذیری و برون گرایی معتدل است.
محقق
تحقیق یا هر نوع شغل عملی دیگر که با موقعیت های پیچیده جدید رو به رو میشود نیاز به دیدگاه باز و خلاقانه دارد.در تحقیق تعصب جایی ندارد و باید تمام عقاید خود را در محیط کار کنار بگذارید و با دید باز به دنبال علم بروید.افراد با درون گرایی بیشتر احتمال بیشتری دارد که از این شغل لذت ببرند چرا که نیاز به درگیری اجتماعی در آن نیست.سازگاری پایین نیز مشکل خاصی برای این شغل ایجاد نمیکند.البته وجدانی بودن نظم تحقیقاتی را بالا میبرد و مسلماً موفقیت بیشتری را به همراه دارد.اگر رنجوری بالایی دارید نیز این
شغل مانعی برای شما ایجاد نمیکند و با توجه به موضوع تحقیق شما حتی در مواردی رنجوری میتواند سودمند باشد.
مهندس
همانطور که پیش تر گفته شد شغل هایی از این قبیل که به مردم و احساسات آن ها کاری ندارند میتتوانند گزینه مناسبی برای افراد با تجربه پذیری پایین باشند و آرامش نسبی برای آن ها فراهم بیاورند.از طرفی چون این گونه افراد در به کار بردن روش های امتحان شده بسیار بهتر عمل میکنند،دنیای ماشین آلات و ابزار هم روی خوش به آن ها نشان میدهد و از آن ها استقبال میکند.جزئیات در مهندسی اهمیت دارد.البته این بدان معنا نیست که افراد با رنجوری بالا در آن موفق ترند بلکه بستگی به نوع مهندسی و درجه اهمیت جزئیات در آن شاخه دارد.خلاقیت در حد معتدل نیز موفقیت بیشتری را پیش بینی میکند.
پزشک
برعکس چیزی که بیشتر از پزشکان در ذهن خود داریم(افراد خشک و جدی و از دماغ فیل افتاده!)،یک پزشک موظف است تا با بیمارانش رابطه خوب و مثبتی برقرار کند و اعتماد آن ها را به دست بیاورد.همین موضوع سازگاری و برون گرایی آن ها را میطلبد.گذشته از آن پزشکی شغل سنگینی است که میتواند فشار کاری زیادی بر شما وارد کند.پس بهتر است رنجوری خیلی بالایی نداشته باشید چون که بعد از چند ماه ممکن است سر از تیمارستان دربیاورید!این موضوع را هم همه میدانیم که نظم و ترتیب و برنامه ریزی چه در دوره تحصیل و چه در دوره کاری در این حرفه حرف اول را میزند که وجدانی بودن را برای این شغل ضروری میکند.در مورد تجربه پذیری نیز نمیتوان یک نظر قطعی داد.شما میتوانید پزشکی باشید که با استفاده از راه حل های قدیمی بیماران زیادی را درمان میکنید یا این که میتوانید خود روش درمان جدیدی را ایجاد کنید و دنیا را شگفت زده کنید.همه چیز بستگی به خودتان دارد.
سعی کردیم که اطلاعاتی را،هر چند تکراری،با دسته بندی در کنار هم قرار دهیم تا به یک جمع بندی ● برسیم.موضوع شغل و انتخاب آن از گذشته مورد بحث بوده و در آینده هم همین طور خواهد بود.هر اتفاقی که بیافتد باید این را به خاطر داشته باشیم که نتایج آزمون های شخصیتی زمانی تاثیرگذارند که ما واقعاً آن خصوصیات را در خود یافته و تایید کرده باشیم.اگر برای شما این طور است تبریک میگوییم.شما میتوانید مشاغلی را با توجه به نتایج خود انتخاب کنید و این میتواند شما را تا ابد شاد نگه دارد.همان طور که جمله معروفی میگوید:”اگر میخواهی در عمرت یک روز هم کار نکنی،کاری را که عاشقانه دوست داری انجام بده”.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.