ترس از خوردن برخی از غذاها اغلب ریشه در دوران کودکی فرد دارد. تلاش برای رفع اینگونه ترس ها در سطح خودآگاه اغلب بی اثر و بی نتیجه است. بدین خاطر که اغلب افراد بطور منطقی متوجه اشتباه و عوارض ناشی از ترس خود بطور آگاهانه هستند، لکن مساله این است که واکنشهای آنان با وجود این آگاهی همچنان مقاومت و ترس را در پی دارد.

از دیدگاه NLP اثربخش ترین راه حل برای رفع این قبیل ترس ها تغییر ارتباط بین محرک و پاسخ آن است. بطوریکه پاسخ و واکنش همیشگی با یک واکنش مطلوب جایگزین شود.

ریشه ترس یا غذا گریزی معمولا از یک تجربه خفگی یا استفراغ و … بوجود می آید. گاهی اوقات ترس بواسطه نگرانی یا تشویش از خوردن برخی غذاهای فاسدشدنی مثل شیر، سس و … است در این حالت احساسات مربوط به یک تجربه قبلی تحریک و فرد را از خوردن غذا منع می کند.

ترس از خوردن مواد غذایی می تواند منجر به ایجاد وسواس افراطی از اینکه غذا چگونه پخته شده یا اینکه تاریخ انقضای آن سر رسیده یا خیر شود. در این حالت یا غذا بسیار باید پخته شود یا بطور کلی فرد از خوردن غذا در رستورانی خاص امتناع می نماید.

اینگونه افراد همیشه از خوردن غذایی خاص پرهیز و ممکن است به هنگام اجبار والدین به خوردن همراه با استفراغ یا کج خلقی در مزاج خود در مقابل این اصرار مقاومت نمایند.

برای درمان بهترین راه حل تشویق کودک به خوردن این مواد غذایی است. بدین صورت که در یک دوره زمانی کودک مبادرت به خوردن نموده و در این حالت رفتار کودک به دقت بایستی زیر ذره بین قرار گیرد و پیشرفتهای او در هر مرتبه با ارائه یک پاداش مورد تشویق قرار گیرد. در مقابل از هر گونه رفتار نظیر: بداخلاقی، اجبار و به گریه در آوردن فرد بایستی موکدا پرهیز شود.

ما همواره در طول روز تجسم می کنیم.

در هنگام رانندگی مقصد را تجسم کرده یا یک آرایشگر قبل از اقدام به کوتاهی مو وضعیت بعد از کوتاهی را تجسم نموده یا یک آشپز قبل از ترکیب مواد یک کیک، کیک آماده و خوشمزه را در ذهن خود مجسم نموده و این کار همیشگی ماست و در این زمینه کودکان از ما بهتر عمل می کنند. بنابراین کمک به یک کودک برای حل مشکلات و مسایل خود با استفاده از تجسم یک راهکار طبیعی و مناسب است.

چرا که ما بزرگسالان به دلیل ذهن تجزیه تحلیل گر و نقاد و باورهای خود برای پذیرفتن یک موضوع بایستی کمی فکر و تامل کنیم ولی ذهن یک کودک به دلیل باز بودن به سرعت هر نوع مطلب و ایده ای را می پذیرد و باور می کند درست و صحیح است به همین دلیل است که با استفاده از داستان به سادگی می توان کودکان را متقاعد کرد.