روابط زن و شوهر _ رفتار با همسر
روابط زن و شوهر یکی از مهمترین و پایهایترین روابط انسانی است که بر پایه احترام، اعتماد، صبر و تفاهم بنا شده است. در یک رابطه زناشویی، هر دو نفر برای دستیابی به رضایت و خوشبختی خود و همسرشان باید سعی کنند که به بهترین شکل ممکن با یکدیگر رفتار کنند. در اینجا به بررسی چند رفتار مهم در رابطه زن و شوهر پرداخته میشود.
۱- ارزشگذاری به همسر: در یک رابطه زناشویی، هر دو نفر باید به همدیگر ارزشگذاری کنند. این به معنی این است که همسر باید به عنوان یک شخص مهم و ارزشمند در نظر گرفته شود و هرگونه توجه و احترام لازم را از طرف خود به او نشان دهد.
۲- صبر و تفهم: در یک رابطه زناشویی، هر دو نفر باید به صبر و تفهم احترام بگذارند. هیچ رابطهای بدون مشکلات و درگیریهایی نمیتواند وجود داشته باشد. بنابراین، هر دو نفر باید توانایی صبر و تفهم در مواجهه با مشکلات را داشته باشند.
۳- ارتباط موثر: در یک رابطه زناشویی، ارتباط موثر و صحیح بین همسران از اهمیت بالایی برخوردار است. هر دو نفر باید قادر باشند به یکدیگر بگویند که احساسات و نیازهایشان چیست و همچنین به درک و شنیدن نیازهای همسر خود نیز توجه کنند.
۴- تقدیر از همسر: در یک رابطه زناشویی، تقدیر و احترام به همسر بسیار مهم است. هر دو نفر باید به همدیگر تقدیر نشان داده و به هم مثل یک شریک اعتماد و وفادار باشند.
۵- احترام به خصوصیات همسر: در یک رابطه زناشویی، هر دو نفر باید به خصوصیات و شخصیت همسر خود احترام بگذارند. احترام به خصوصیات همسر به معنی پذیرش همه جنبههای همسر بوده و به همین دلیل بسیار مهم است.
۶- ارتباط جنسی: ارتباط جنسی در یک رابطه زناشویی از اهمیت بالایی برخوردار است. هر دو نفر باید به این موضوع توجه کنند که به چه میزان این ارتباط در زندگی آنها تأثیر میگذارد. بنابراین، این مسئله نیز باید به شیوهای صحیح و با احترام به همسر انجام شود.
در کل، رفتار با همسر در یک رابطه زناشویی بسیار مهم است و اگر هر دو نفر توانایی داشته باشند که این رفتارها را در زندگی خود پیاده کنند، زندگی زناشویی آنها بسیار بهتر خواهد بود.
عادت هایی که زوج ها را از هم دور می کند!
روابط زن و شوهر یک مقوله بسیار مهم است که اکثرا در لابلای مسایل روزگار اعم از اقتصادی و یا اجتماعی گم می شود!! زندگی سعادتمند اشکال گوناگون دارد. آنچه یک زوج را به هم نزدیک می کند، می تواند موجب دوری زوج دیگر شود. در واقع یکی از مهترین وظایف زن و شوهر اینست که بدانند چگونه با همسر خود رفتار کنند. برخی زوج ها می توانند با همدیگر کسب و کار کوچکی را اداره کنند و با صحبت کردن درباره ی شیوه های بازاریابی و وضعیت صنعتشان، به همدیگر نزدیک تر شوند. برخی دیگر حتی نمی توانند یک کاغذ دیواری را با هم بچسبانند و ترجیح می دهند که در دو زمینه ی کاملا متفاوت کار کنند.
ممکن است یک زوج خوشبخت عادات و رفتاری در پیش گیرند که کاملا برخلاف توصیه هایی است که معمولا برای خوشبختی در زندگی زناشویی ارائه می شود. این هم یک مثال از زندگی خانم سمیرا: همیشه به ما گفته اند که زن و شوهر نباید خشمگین به رخت خواب بروند. این توصیه این فکر را به ما القا می کرد که بهتر است بیدار بمانیم و هر طور شده – حتی اگر تا ساعت ۵ صبح هم طول بکشد – اختلافمان را حل کنیم.
صادقانه بگویم که این توصیه در زندگی سمیرا و همسرش هیچ فایده ای نداشته است. وقتی خسته هستید و خوابتان می آید، جر و بحث موجب می شود تا حرف هایی بزنید که بعدا پشیمان بشوید. برای آنها این مفید بوده که گفت و گویشان را متوقف کنند، آرام بگیرند و بکوشند تا خواب خوبی داشته باشند.
سمیرا می گفت: وقتی درباره ی مشکلمان فکر می کنیم و روز بعد بدون خستگی و آشفتگی عاطفی درباره ی آن گفت و گو می کنیم، بهتر به نتیجه می رسیم.
در دوران نامزدی و اوایل آشنایی هم روال به همین صورت است. برخی اوقات ساعات خوبی برای شما یا شریک عاطفی تان نیست. ممکن است کوچکترین جر و بحثی به یک دعوای تمام عیار تبدیل شود. (این مورد در زمان قاعدگی خانمها بسیار مشهود است) هنر شما اینست که این اوقات را شناسایی کنید و تا حد ممکن از اختلاف و گفتگوی مشکوک به دعوای زن و شوهر بر حذر باشید.
پس از مدتی آزمون و خطا، شما و همسرتان قواعد و شیوه های مفیدی را که فقط خاص زندگی زناشویی شماست، پیدا خواهید کرد و کم کم از اینکه زن و شوهر هستید خوشحالید. نه اینکه یک روز در میان به فکر جدایی بیفتید!!
در واقع رفتار با همسر ابتدا با درک همسر شروع می شود و با عشق به همسر تداوم می یابد. وقتی شما شریک عاطفی خود را خوب درک می کنید و اختلافات همدیگر را می پذیرید تبدیل به یک همسر خوب و دوست داشتنی می شوید. او می داند که شما هوای او را دارید و در مواقعی هم او هوای شما را دارد. یادمان باشد در زندگی زناشویی باید مثل یک همسفر، پا به پای همدیگر پیش برویم تا زندگی به کام مان باشد.
با این همه، برخی عادات تقریبا برای تمامی زوج ها مخرب بوده اند. این رفتارها «اختلافهای جبران ناپذیری» به وجود آورده اند که منجر به شکست در ازدواج شده است. در مقالات بعدی به برخی از متعارفترین علتهای طلاق – بنا به گفته ی زن و شوهرهاییکه از هم جدا شده – می اندازیم و با عاداتی که سرمنشأ آنها بوده اند، آشنا می شویم.
ناسازگاری یا دور شدن از هم
ناسازگاری و دور شدن از هم، نمونه هایی از رایج ترین دلایلی است که به عنوان علت طلاق ذکر می شود و منشاء بسیاری از دعوای زن و شوهرهاست. افزایش نگرش منفی بین زن و شوهر، آنها را به این باور می رساند که هیچ وجه مشترکی ندارند. آن گاه راههایی برای فرار از هم پیدا می کنند و سرانجام متوجه می شوند که چقدر از هم دور شده اند. بدبینی، دلزدگی، کناره گیری و فرار از همدیگر، همگی در دور شدن زن و شوهر نقش دارند.
احتمالا شما هم کتاب مونیکا مندز ۱۰۰۱questions to ask before you get married (به فارسی: هزار و یک سوال پیش از ازدواج) را خوانده اید. در قستی از کتاب خانم مونیکا مندز به نکته جالبی درباره قضاوتهای ما در مورد عادات همسران اشاره کرده است.
مثلا اینکه آیا از این عصبانی هستید که او تبل است، یا فقط از اینکه کیسه ی زباله را پایین نمی برد ناراحت هستید؟ بین این دو تفاوت بزرگی است.
بدبینی
بدبینی وقتی پیش می آید که یک یا هر دو طرف مدام به جنبه های منفی یا ناهماهنگ رابطه شان نظر دارند. زن، شوهرش را به این متهم می کند که: «تا دیر وقت کار می کتد مرا نبیند.» شوهر، نیز زنش را به این متهم می کند که: «او با کسی که من ازش بیزارم، رفت و آمد می کند تا مرا عصبانی کند.» نیمه ی لیوان در چشم آدم بدبین همیشه خالی است. زن و شوهر از این که مدام مورد انتقاد و بدبینی قرار می گیرند، خسته می شوند و راههایی برای فرار از همدیگر پیدا می کنند.
بدبینی، عادت مخربی است که می توانید کنار بگذارید. برای نمونه، پیش از بیان یک عبارت منفی، هر بار عبارت مثبتی را جایگزین کنید. وقتی در انتخاب فیلم سینما مردد هستید، نگویید «تو هیچ وقت از فیلم های پیشنهادی من خوشت نمی آید»، بلکه بگویید : «هر دوی ما فیلم های کمدی و علمی – تخیلی را دوست داریم.»
اگر هر روز به بدیهای او فکر کنید کم کم تنفر شما نسبت به او بالا خواهد رفت! پس شک نکنید که نیاز به مراقبت از افکار خود دارید. باور کنید اگر تمرین کنید می توانید روزی ۵ مورد از صفات خوب همسرتان را کشف کنید. همینکه شروع به این کار کردید کم کم به او علاقمند می شوید و در نظر شما جذاب می شود. عشق به همسر در شما شعله ور خواهد شد و کم کم مثل ذغالی که با فوت شما گداخته می شود، شعله عشق نمایان خواهد شد.
زن و شوهر باید از کنار هم بودن لذت ببرند نه اینکه مثل دو بمب تنفر گذارن عمر کنند!! در نظر بگیرید اگر شما برای علاقه به یکدیگر کاری نکنید وقتی در رختخواب هستید دو جمجمه ی پر از نفرت و اختلاف چه انرژی وحشتناکی از سوی شما سمت شریک عاطفی تان انتقال داده می شود؟!! برعکس اگر با خیال آسوده او را در آغوش می گیرید و به خواب می روید، مطمئناً فردای شما روز فوق العاده ای خواهد بود.
دلزدگی
روابط زن و شوهر می تواند موتور زندگی را به سرعت پیش ببرد ولی وقتی احساس می کنید که همسرتان رفتار منصفانه ای با شما ندارد، خشم درونتان را سرکوب می کنید و آزرده می شوید و در نتیجه از همسرتان دلزده می گردید. شما احساس می کنیدعشق به همسر در شما کشته شده است. این حالت وقتی پیش می آید که شخص احساس می کند مدام تحقیر می شود، قدرش را نمی دانند و به او بی احترامی می کنند. رنجش به سرعت به تنفر تبدیل می شود و شخص از همسرش که به گمان او زندگی اش را زیر سلطه گرفته است، دلزده می شود. برای نمونه، زنی که به دلیل حسادت شوهر، همه ی ارتباط هایش را با دوستان و خویشاوندانش قطع کرده است، از این که مجبور بوده تا همه ی روابط اجتماعی اش را بهم بزند تا کمبود اعتماد به نفس شوهرش را جبران کند، کینه به دل می گیرد. همان گونه که مردم یک کشور، بر حاکم مستبد شورش می کنند، زن یا شوهر پرکینه به هم می شورند و می کوشد تا بدون همسرش برای خود زندگی کند.
برای پیشگیری از رنجش از همان ابتدا، اعتماد و گفت و گوی درست بسیار مفید است. به همسرتان این آزادی را بدهید که دوستان و فعالیت های خودش را داشته باشد، بی آن که احساس کنید که رابطه ی شما و همسرتان به خطر می افتد. مسائلتان را صریح و با هدف حل کردن آنها در میان بگذارید. از گفت و گوهایی که به احساس های منفی بین زن و شوهر می انجامد، خودداری کنید.
این عادت معمولا نقطه ی اوج کوشش های نافرجام در راه به هم نزدیک شدن است. در این وضعیت، همسر، خود را کنار می کشد و حاضر نیست تا هیچ یک از مشکلات موجود را در اتباط با همسرش مطرح کند. صدای تلویزیون بلند می شود، گفت و گو قطع و به کار دیگری پرداخته می شود یا یکی از دو نفر ناگهان می گوید: «نمی خواهم در این باره صحبت کنم.» گاهی اوقات، تلاش برای سرِ صحبت را باز کردن، با سکوت طرف مقابل ناکام می ماند یا از آن بدتر او اتاق را ترک می کند. یک راه ظریف تر برای کناره گیری، آن است که شخص به سرعت شکایت همسرش را می پذیرد تا از ورود به جر و بحث خودداری کند. مثلا می گوید: آره تو درست می گی. من غلط کردم و…
این پذیرش شاید از صدتا فحش برای طرف مقابل بدتر باشد و خشم او را دوچندان می کند!
افرادی که از گفت و گو با همسرشان فرار می کنند، دو دسته هستند: آنهایی که از جر و بحث می ترسند و آنهایی که از حل مشکلاتشان ناامید شده اند. برخی افراد به این دلیل از گفت و گو درباره ی مسائلشان خودداری می کنند که می ترسند اختیارشان را از دست بدهند و در نتیجه یا به گریه بیفتند یا به خشونت دست بزنند. برخی دیگر با ترس از ورود به درگیری بزرگ شده اند. فکر آغاز گفت و گو و تلاش بی حاصل برای یافتن راه حل، آنهایی را که ناامید شده اند، از هر صحبتی منصرف می کند.
اگر همسرتان دوست ندارد تا درباره ی مشکلاتش حرف بزندف خواسته ی گفت و گوی صمیمانه درباره ی مسئله ی موردنظر را کنار بگذارید و بجای آن، او را تشویق کنید که بگوید چرا از گفت و گو تبادل نظر می ترسد. سعی کنید تا اجتناب همسرتان از بحث درباره ی موضوع های حساس را درک نمایید و با در نظر گرفتن ترس های او روشی برای تبادل نظر ابداع کنید. برای نمونه، اگر همسرتان از مورد تمسخر واقع شدن می ترسد، او را خاطر جمع کنید که هنوز به نظر شما او بهترین است و برای حل این مشکل نیاز به کمک او دارید. پس از آن که راهی برای همکاری و تبادل نظر یافتید، آن گاه می توانید شروع به حل مسئله تان کنید.