سه راهی که یک ارتباط را خراب می کنند
سه راه نابود کردن یک ارتباط
بسیاری از زنان تصور می کنند تنها به این دلیل که اتفاق بد واضحی در یک ارتباط با مرد نیفتاده است ، آن مرد باید به او جذب شده باشد و بخواهد دوباره او را ببینید … وگرنه آن مرد مشکلی دارد .
شاید تصور کنند چند قرار ملاقات یا ارتباط دیگر می تواند چشمان و قلب او را باز کند و متوجه خوبی آن زن شود . این تصوری است که زنان را به دردسرهای زیادی می اندازد و آنها را به این فکر می اندازد که چرا هنوز مجرد هستند .
این چیزی است که منظور من است . ببینید آیا خودتان تا به حال در این موقعیت ها بوده اید :
مشکل ۱: امن رفتار کردن
ایا تا به حال برای اینکه کسی از شما خوشش بیاید تلاش زیاد کرده اید که جالب رفتار کنید و مراقب هرچیزی که می گویید باشید؟ این شامل تایید کردن هر چه که او می گوید و صحبت نکردن در مورد چیزی که خودتان فکر یا احساس می کنید است چون می ترسید نظر او را در مورد خودتان تغییر دهید و یا او را دور کنید و یا اطمینان از اینکه چیزی نمی گویید که زیادی بحث برانگیز یا مقابله کننده باشد .
به این شکل امن رفتار کردن در واقع کاری نمی کند که توجه و علاقه مرد جلب شود و باعث می شود علاقه اش را به شما از دست بدهد و دیگر دوست ندارد با شما ملاقاتی داشته باشد .
مشکل ۲: “رسمی” رفتار کردن
زمانی که صحبت از علاقه و توجه می شود این ( رسمی رفتار کردن ) مرگ آنهاست .مرد تصور می کند در یک مصاحبه کاری است و از نظر احساسی به شما جذب نمی شود … یا شما را خسته کننده می بیند و پیدا کردن مساله ای جالب در مورد شما را سخت می بیند .
مردان به این دلیل عاشق یک زن خوب نمی شوند که مودب و رسمی است . به این دلیل عاشق او می شوند چون باعث می شود “احساس” خوبی داشته باشند و در کنار او همه چیز جالب و دوست داشتنی است – حتی اگر او مقداری ” بد ” باشد .
مشکل ۳: “خسته کننده” بودن
زمانی خسته کننده هستید که در مورد مسائل خسته کننده صحبت کنید . در راس این لیست صحبت در مورد شغل ، خانواده ، آب و هوا و … است .
این ها به دو نفر کمک نمی کنند همدیگر را بشناسند . مطمئنا خوب هستند . اما آنچنان ارزش صحبت کردن ندارند . همانطور که ما آنها را به یک غریبه هم ممکن است بگوییم اگر از ما مودبانه درخواست کند .
مهم تر اینکه اینها هیچ تجربه و ارتباط احساسی را که در مورد آن صحبت کردیم به وجود نمی آورند .
در واقع مرد را به فضای زندگی روزمره اش می برند و حدس بزنید چه اتفاقی می افتد ؟
او احساسات خسته کننده روزمره اش را به شما نسبت می دهد و شما یک فرد خسته کننده دیگر نظیر همکارانش هستید و هیچ چیز جالبی در مورد شما وجود نخواهد داشت.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.