احتمالا در اطراف خود به افرادی برخورد کرده اید که به دلیل اعتماد به نفس پایین قادر نیستند که مسئولیت های خود را به تنهایی انجام دهند و برای کوچکترین تصمیم گیری های خود در امور روزمره دائما از دیگران کمک می خواهند.

مثلا افراد با شخصیت وابسته درمورد اینکه چه رشته ای را برای دانشگاه انتخاب کنند، چه شغلی داشته باشند، با چه کسانی معاشرت کنند، چه لباسی بپوشند، برای اوقات فراغت خود در چه کلاسی ثبت نام کنند و…مدام نظر دیگران را می پرسند.

این موارد مشخصه افراد مبتلا به شخصیت وابسته است که ممکن است علاوه بر خودشان برای طرف مقابلشان نیز آزاردهنده باشد.  بنابراین توجه به این افراد برای شناسایی مشکلشان و اقدام سریعتر برای درمان آنان، اهمیت زیادی دارد.

توصیف شخصیت وابسته

اختلال شخصیت وابسته یکی از شایعترین اختلالات شخصیت است که در دسته c  اختلالات شخصیت قرار دارد. همچنین مانند سایر اختلالات شخصیت معمولا از اوایل بزرگسالی یعنی در اواخر نوجوانی یا اوایل جوانی آغاز می شود.  این اختلال با ناتوانی در تنها بودن مشخص می شود.

فرد مبتلا به شخصیت وابسته برای راحتی، مطمئن شدن، راهنمایی و حمایت دیگران به آن ها تکیه می کند. در صورتی که تنها باشد و کسی نباشد که وی را درمورد صحیح بودن تصمیمش مطمئن کند دچار اضطراب می شود و قادر به تصمیم گیری نیست.

گرچه افراد عادی هم گاهی اوقات احساس عدم اطمینان نسبت به کارهای خود می کنند. اما تفاوت شخصیت وابسته در این است که دایما برای اطمینان از عملکرد خود از دیگران نظر می پرسد.

افراد مبتلا به شخصیت وابسته برای اینکه فرد نزدیکی را همیشه در کنار خود داشته باشند تا مراقبشان باشد، معمولا با او مخالفت نمی کنند و همیشه طرف مقابل را تایید می کنند. حتی گاهی از ترس این که مبادا فرد مقابل را از دست دهند می پذیرند که مورد سوء استفاده جسمی، روانی و جنسی قرار بگیرند.

در توصیف شخصیت وابسته، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، توصیف جامعی از ویژگی های این اختلال به شرح زیر ارائه داده است.

نشانه های شخصیت وابسته درپنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)

برای تشخیص اختلال شخصیت وابسته، ۵ مورد از موارد زیر باید در زمینه های مختلف زندگی فرد وجود داشته باشد و در عملکرد او اختلال ایجاد نماید یا باعث ناراحتی او یا اطرافیان او گردد.

  1. بدون مشورت زیاد با دیگران و اطمینان دهی آنان، در تصمیم گیری های روزمره مشکل دارند.
  2. مسئولیت های خود را به عهده دیگران می گذارند.
  3. با دیگران مخالفت نمی کنند زیرا می ترسند تایید آن ها را از دست بدهند.
  4. به دلیل عدم اعتماد به نفس از شروع یک کار جدید به صورت مستقل می ترسند.
  5. برای کسب محبت و کمک دیگران از هیچ کاری حتی انجام کارهای ناخوشایند برای آن ها دریغ نمی کنند.
  6. در تنهایی به دلیل ترس از اینکه نتوانند از خود مراقبت کنند احساس درماندگی یا ناراحتی می کنند.
  7. وقتی رابطه نزدیک آن ها با دیگری قطع می شود بلافاصله فرد حمایت کننده دیگری را جایگزین می کنند.
  8. ترس افراطی از رها شدن به حال خود را دارند.

علل ابتلا به شخصیت وابسته

اگرچه علت مشخصی برای شخصیت وابسته وجود ندارد اما احتمالا ترکیبی از عوامل زیستی، رشدی، خلق و خویی و روانشناختی در ایجاد این اختلال نقش دارند. همچنین در علت شناسی این اختلال می توان به مواردی مثل سلطه گری یا کنترل بیش از حد والدین در کودکی یا ارضای مفرط نیازهای فرد در کودکی، از دست دادن والدین در دوران کودکی، سابقه سوء استفاده از فرد در گذشته و یا وجود یک بیماری جسمی ناتوان کننده اشاره نمود.

شیوع

درمورد شیوع اختلال شخصیت وابسته در مردان و زنان دو گزارش وجود دارد . یکی مبنی بر شیوع بیشتر آن در زنان نسبت به مردان می باشد و دیگری به یکسان بودن شیوع آن در دو جنس اشاره دارد. همچنین این اختلال در افرادی که سابقه خانوادگی یکی از اختلالات اضطرابی را دارند شایع تر است.

اختلالات همزمان با شخصیت وابسته

اختلالات همزمان با شخصیت وابسته شامل افسردگی، اضطراب، فوبیا، سوء مصرف مواد و مورد سوء استفاده قرار گرفتن جسمی، روانی و جنسی می شود.

مقایسه اختلال شخصیت وابسته  با سایر اختلالات (تشخیص افتراقی)

اختلالات روانی و بیماری های جسمانی دیگر و سوء مصرف مواد

اگر وابستگی فرد به دلیل ابتلا به بیماری جسمی دیگر یا بیماری روانی دیگری و یا سوء مصرف مواد باشد تشخیص اختلال شخصیت وابسته رد می شود.

سایر اختلالات شخصیت

شخصیت مرزی: در شخصیت مرزی ترس فرد از طرد شدن با خشم و احساس پوچی همراه است اما شخصیت وابسته با سلطه پذیری و تلاش برای جایگزین کردن یک رابطه جدید به طرد شدن واکنش نشان می دهد.

شخصیت نمایشی: با اینکه هردو نیاز به تایید شدن دارند اما در شخصیت وابسته، فرد خود را کوچک می شمرد اما شخصیت نمایشی، فخرفروشی دارد.

شخصیت دوری جو: با اینکه هردو احساس ناتوانی می کنند اما در شخصیت دوری جو بر خلاف چسبندگی در شخصیت وابسته، فرد سعی در دوری کردن از دیگران برای جلوگیری از تحقیر شدن دارد.

تفاوت دلبستگی و وابستگی

دلبستگی یک فرایند طبیعی و لازم برای بقای انسان است که از احساس امنیت نشات می گیرد و باعث رشد فرد می شود. دلبستگی یک علاقه دو طرفه است که آزادی هیچ یک از دوطرف را سلب نمی کند. همچنین هم احساسات مثبت و هم منفی نسبت به شخص مقابل وجود دارد.

اما وابستگی که در اختلال شخصیت وابسته نیز دیده می شود یک فرایند مرضی است که از احساس ناامنی نشات می گیرد و مانع رشد فرد می شود. وابستگی چسبندگی یک طرف به فرد مقابل است که آزادی را از هردوطرف سلب می نماید و احتمالا برای شخص مقابل آزاردهنده است. همچنین در وابستگی، فقط احساسات افراطی مثبت نسبت به فرد مقابل وجود دارد.

دلبستگی یک رابطه یا علاقه دو طرفه و برای بقای انسان ضروری است. اما وابستگی، چسبندگی بیمارگون یکی به دیگری است که مانع رشد طرفین می گردد.

پیش آگهی

برخلاف سایر اختلالات شخصیت درمورد درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، خوش بینی زیادی وجود دارد. چرا که این افراد انگیزه زیادی برای درمان دارند و معمولا در درمان مطیع و همکاری کننده هستند. اما در صورت عدم مراجعه برای درمان، این اختلال به صورت مزمن در می آید.

زمان مراجعه به متخصص

با توجه به ویژگی های توصیف شده از این اختلال اگر شک دارید که یکی از نزدیکان شما مبتلا به شخصیت وابسته است سعی کنید وی را قبل از آن که وضعیتش بدتر شود برای مراجعه به روانشناس، ترغیب کنید. چرا که هرچه درمان زودتر آغاز شود انگیزه فرد برای تغییر بیشتر است و نتیجه درمان بهتر خواهد بود.

درمان اختلال شخصیت وابسته

برای درمان افراد مبتلا به شخصیت وابسته، درمان های کوتاه مدت نسبت به درمان های بلندمدت ارجحیت دارند. چرا که در درمان بلندمدت امکان وابستگی فرد به درمانگر وجود دارد.

دارودرمانی

برای اختلالات همراه مثل افسردگی و اضطراب داروهای بنزودیازپین و سروتونرژیک به کار می روند. مثلا برای حملات وحشتزدگی یا اضطراب جدایی در آن ها داروی ایمی پرامین می تواند مفید باشد.

همچنین از آن جا که افراد مبتلا به شخصیت وابسته مستعد سوء مصرف داروها هستند تجویز داروها باید به دقت تحت نظر پزشک باشد.

روان درمانی

روان درمانی درمان اصلی برای شخصیت وابسته است. ابتدا در رابطه درمانی بیمار با درمانگر، روش های منفعلانه ای که شخصیت وابسته در زندگی روزمره خود با سایر افراد نشان می دهد آشکار و شناسایی می شود.

سپس رواندرمانی با هدف کمک به فرد برای فعال تر و مستقل تر شدن انجام می شود و به او کمک می کند که روابط سالمی را شکل دهد.

یکی از درمان ها برای شخصیت وابسته شامل آموزش جرات ورزی برای افزایش اعتماد به نفس فرد می شود. درمان دیگر، درمان شناختی رفتاری است که به فرد کمک می کند نگرش ها و دیدگاه های جدیدی نسبت به خودش، روابطش و تجاربش پیدا کند. همچنین برای تغییر اساسی در شخصیت فرد از درمان روان تحلیلی یا روانپویشی استفاده می شود. در این روش، تجارب رشدی اولیه کودک که منجر به مکانیسم های دفاعی، سبک های مقابله ای و الگوهای وابستگی و صمیمیت در روابط نزدیک شده بررسی و اصلاح می شوند.