ایجاد احساس نزدیکی در اولین برخورد
احساس نزدیکی در اولین برخورد، یکی از مهمترین عواملی است که میتواند تأثیر گذار بر روابط انسانی باشد. این احساس، به عنوان یک نوع ارتباط بین افراد، میتواند باعث ایجاد یک پیوند قوی بین آنها شود. در ادامه این مقاله، به بررسی عواملی که میتوانند باعث ایجاد این احساس نزدیکی در اولین برخورد شوند، پرداخته خواهد شد.
۱. لبخند زدن: یکی از راههای مهم برای ایجاد احساس نزدیکی، لبخند زدن است. لبخند زدن، به عنوان یکی از اصولیترین و سادهترین روشهای برقراری ارتباط با دیگران، میتواند به شما کمک کند تا احساس نزدیکی با دیگران را تجربه کنید.
۲. نگاه کردن به چشم: نگاه کردن به چشم، یکی از راههای دیگری است که میتواند باعث ایجاد احساس نزدیکی شود. نگاه کردن به چشم، به عنوان یکی از راههای برقراری ارتباط با دیگران، میتواند باعث افزایش سطح اعتماد و احترام بین شما و دیگران شود.
۳. استفاده از نام شخص: استفاده از نام شخص، یکی دیگر از راههایی است که میتواند باعث ایجاد احساس نزدیکی شود. استفاده از نام شخص، به عنوان یکی از راههای برقراری ارتباط با دیگران، میتواند باعث افزایش سطح احترام و اعتماد بین شما و دیگران شود.
۴. پرسیدن سؤالات: پرسیدن سؤالات، یکی دیگر از راههایی است که میتواند باعث ایجاد احساس نزدیکی شود. پرسیدن سؤالات، به عنوان یکی از راههای برقراری ارتباط با دیگران، میتواند باعث افزایش سطح احترام و اعتماد بین شما و دیگران شود.
۵. به یاد داشتن جزئیات: به یاد داشتن جزئیات، یکی دیگر از راههایی است که میتواند باعث ایجاد احساس نزدیکی شود. به یاد داشتن جزئیات، به عنوان یکی از راههای برقراری ارتباط با دیگران، میتواند باعث افزایش سطح احترام و اعتماد بین شما و دیگران شود.
در نهایت، ایجاد احساس نزدیکی در اولین برخورد، باید به صورت طبیعی و بدون تلاش برای ارتباط برقراری با دیگران انجام شود. به عنوان یکی از راههای برقراری ارتباط با دیگران، ایجاد احساس نزدیکی میتواند باعث افزایش سطح اعتماد و احترام بین شما و دیگران شود.
شاید متوجه شده باشید با برخی افراد در اولین برخورد احساس صمیمیت می کنید ولی با برخی دیگر چنین احساسی ندارید. یا حتی ممکن است ناگهان نسبت به برخی افراد احساس عدم علاقه کنید. این چیزی است که همه ما تجربه کرده ایم. اما آیا تا به حال به دلیل روی دادن آن فکر کرده اید؟ چرا با برخی افراد به خصوص احساس اعتماد و راحتی می کنید که به رابطه دوستانه منتهی می گردد؟ هنگامی که علاقه ای ایجاد می گردد احتمالاً چیز مشترکی وجود داشته است. علایق یا حالات یا طرز رفتار مشترک.
افرادی که به خوبی با هم همراه می شوند معمولاً نقاط مشترکی با هم دارند، سلیقه یکسانی در موسیقی یا غذا دارند، کتاب های مشابهی می خوانند یا از تعطیلات، سرگرمی ها، ورزش ها یا مکان های تفریحی یکسانی خوششان می آید بیشتر با یکدیگر احساس راحتی کرده و از هم خوششان می آید تا افرادی که هیچ نقطه مشترکی با هم ندارند.
حقیقت این است که ما از افرادی که شبیه به ما هستند خوشمان می آید. ما با افرادی که با ما احساس آشنایی می کنند همراه می شویم. به دوستان نزدیک خود توجه کنید. دلیل اینکه اینقدر خوب با آنها همراه شده اید این است که شما عقاید و روش های مشابهی برای انجام کارها دارید و در مورد آنها بحث خواهید کرد، اما به طور اساسی شبیه به یکدیگرید.
افراد با علایق مشابه رابطه طبیعی با هم دارند. اگر شما و یکی از همکارانتان به ورزش موتورسواری علاقه داشته باشید این مسئله می تواند پایه ای برای یک رابطه دوستانه باشد.
شما حتماً این صرب المثل را شنیده اید کبوتر با کبوتر باز با باز. خوب ساده است. مردم زمانی که با افرادی شبیه به خودشان رابطه دارند آسوده ترند. رابطه دوستانه شانسی، نه تنها سطحی بلکه به طور عمقی نیز به خوبی عمل می کند. اعتقادات، باورها، ظاهر، سلیقه ها و شرایط مشترک همگی در برقراری رابطه دوستانه دخیل هستند. وقتی رابطه دوستانی شانسی خود را برقرار کردید با شخصی مواجه خواهید شد که شبیه به سبک زندگی شما رشد کرده و تکامل یافته است. اما چرا منتظر روی دادن یک رابطه دوستانه به طور طبیعی باشید؟ چرا مستقیماً اقدام به هماهنگ شدن با رفتار دیگران در همان آعاز برخورد با آنها نکنید؟
افرادی که با هم رابطه دوستانه دارند درست مثل شناگرها با هم هماهنگ می شوند. اگر یکی فنجان خود را بلند کند، دیگری هم همین کار را می کند. همین طور در ارتباط با وضعیت بدن، ریتم، لحن و صدا این مسئله حکم می کند. حال به افرادی که به وضوح با هم هستند اما هماهنگ نیستند نگاه کنید و تفاوت ها را مشاهده کنید. کدام جفت یا گروه به نظر می رسد که اوقات بهتری با هم می گذرانند؟
کلید برقراری رابطه دوستانه عبارت است از یادگیری هماهنگ شدن بصری، آوایی و کلامی. منظور از این هماهنگی، هماهنگ شدن در راستای این است که شما به فرد مقابل با ایجاد همسان سازی احساس راحتی دهید. هدف این نیست که شما حرکات، لحن صدا و کلمات را به طور آشکار از شخص دیگر نسخه برداری کنید بلکه عملی مشابه آنچه که با یک دوست انجام می دهید می باشد یعنی ایجاد احساس نزدیکی. این یعنی بکارگیری یک تدبیر برای برقراری ارتباط. هماهنگی روشی است که موجب می شود شخص مقابل خود را گشوده و از بودن با شما احساس آرامش و خوشحالی کند. شما فقط آنچه که آنها انجام می دهند را انجام می دهید شما مانند آنها می شوید، تا زمانی که شخص مقابل با خود بگوید نمی دانم چه چیزی در این شخص وجود دارد که من واقعاً از آن خوشم می آید.
اما در مورد افراد بدقلق چطور؟ افرادی که حالت تدافعی دارند، غرغرو یا زورگو یا خجالتی هستند؟ به هنگام برخورد با یک شخص بدقلق اولین سوالی که باید از خود بپرسید این است که آیا من واقعاً نیاز دارم که با این شخص قطعاً برخورد کنم؟ اگر پاسخ نه است او را ترک کنید یا تنهایش بگذارید. اگر پاسخ آری است باید تلاش خود را به سمت خروج آن شخص از این حالت تغییر دهید.
شروع هماهنگی با فرد مقابل در یک رابطه پس از دو یا سه ثانیه از شروع یک رابطه باید آغاز گردد. هر پیزی که زمینه مشترک را افزایش داده و فاسله میان شما و شخص مقابل را کاهش می دهد خوب است و سریع ترین راه برای مهارت یافتن، هماهنگی با جنبه های مختلف افراد، انجام دادن همان حالات و حرکات و صحبت کردن به همان روش می باشد. هماهنگی حالت اغلب حمایت گرانه است مثل وقتی که شما با احساس شادی ترفیع رتبه همکارتان شریک می شوید، زمانی که مردم با هم مسائل را تجربه کنند اغلب به طور مستقیم و به طور عمیق با آه های یاس آلود یا فریادهای شادی هم هماهنگ می شوند.
هماهنگی به شما اجازه می دهد تا به طور عمیق با سایر افراد همانندسازی بکنید و درک بهتری از دیگاه آنان بدست آورید.
با این نکاتی که در مقاله امروز گفته شد برای شروع یک رابطه تازه از پنجره ای نو حرکت کنید………..