اولین اصل برای رضایتمندی در روابط عاطفی
اولین اصل برای رضایتمندی در روابط عاطفی، بیان و برقراری ارتباطات صادقانه و واضح است. در روابط عاطفی، بسیاری از مشکلات و نارضایتیها از عدم بیان صادقانه نیازها و انتظارات بین دو طرف ناشی میشود. بنابراین، برای ایجاد و حفظ رابطه سالم و پایدار، ارتباطات صادقانه و واضح بسیار حائز اهمیت است. همچنین، توجه به نیازها و انتظارات طرف مقابل و بیان احساسات و افکار خود، برای ایجاد اعتماد و احترام متقابل بسیار مؤثر است. در کل، اصل اول برای رضایتمندی در روابط عاطفی، بیان و برقراری ارتباطات صادقانه و واضح است که میتواند به ایجاد رابطه سالم و پایدار کمک کند.
سوال بسیاری از افراد این است که اولیت اصل برای پیروزی و رضایتمندی در روابط عاطفی چیست .واقیعیت این است که برای رضایتمندی در هر رابطه باید رویکرد شما حل مسئله باشد نه مقصریابی.
پس باید سعی کنید ابتدا مسائل موجود در رابطه را شناسایی کنین که برای اینکار باید شناخت و آگاهی خود را افزایش دهید.واز روحیات و خلقیات شریک عاطفی خود مطلع باشید و آگاهانه در مواجهه با مسائل مختلف رفتاری مناسب از خود بروز دهید
بدترین احساسات در یک رابطه احساساتی نظیر خشم پرخاشگری و خشونت و قهر و دعوا هستند و تا زمانی که روی این احساسات که بهشدت منفی هستند تمرکز می کنید نمی تواتید روش حل مسئله را به کار بگیرید و بهجای آن به دنبال پیدا کردن مقصر و انتقام از او هستید. درحالیکه وقتی با همسر یا شریک عاطفی خود دعوا می کنید و به دنبال مقصریابی هستید در واقع دچار یک مسئله ای شدید که نیاز به حل شدن دارد
بسیاری از افراد اعتقاد دارند که عشق فقط زمانی افزایش می یابد که در رابطه همه چیز روبه راه است و رفتار مناسبی با یکدیگر دارند ولی در واقع ما زمانی میتوانیم عشق را در رابطه خود افزایش دهیم که هنگامی که با مسائل مختلف رو به رو می شویم عکس العمل و رفتار مناسبی از خود نشان دهیم.یعنی هیچ چیز به اندازه رفتار و عکس العمل شما در زمآنهای بحرانی نمی تواند عشق و علاقه و میزان رضایتمندی در روابط عاطفی را افزایش دهد.
پس اگر ما آگاهی بیشتری از شیوه های حل مسئله و برخورد مناسب در مواجه با شرایط دشوار داشته باشیم و نسبت خود و شخص مقابل شناخت عمیق تری داشته باشیم میتوانیم از لحاظ احساسی و رفتاری به شیوه مناسب تر با مسائل برخورد کنیم
اشتباه بسیاری از افراد که مانع رضایمندی در روابط عاطفی می شود :
یکی از اشتباهات شایع در روابط عاطفی، عدم قدرت درک نیازهای و انتظارات همنوعان است. این اشتباه ممکن است زمانی رخ دهد که دو نفر با شخصیتها و خواستههای متفاوت با یکدیگر رابطه برقرار کنند. به طور مثال، یکی از آنها احتیاج به تمرکز و اهمیت دادن به رابطه دارد، اما دیگری ممکن است با تمرکز بر کار و مسائل دیگر، نتواند به این نیاز پاسخ دهد. در نتیجه، این اختلاف در انتظارات ممکن است باعث پیدا کردن راههای خودمختار برای هر یک از آنها شود و در نهایت، رابطه را به مسیری پر از تنش و نارضایتی کشاند.
اشتباه بزرگ بساری از افراد این است که رابطه ی عاطفی را بسیار رویایی و تخیلی در ذهن خود می سازند و عشق خود را نیمه گمشده خود می دانند و انتظار دارند همیشه همه چیز در یک رابطه باید کامل و بدون نقص باشد ولی در طی زندگی مشترک با خلاف این باور در مورد نیمه گمشده مواجه می شوند.
واقعیت این است که انسانها بر اساس تجربیات گذشته خود از لحاظ رفتاری و شخصیتی با یکدیگر فرق دارند مثلاً یک نفر ممکن است از اینکه ساعت های طولانی با دوستان خود تلفنی صحبت کند لذت ببرد و احساس خوشایندی پیدا کند درحالیکه دیگری ممکن احساس خوبی از این کار نداشته باشد.
یا یک نفر ممکن است روزهای زیادی را در سال به مسافرت و گردشگری اختصاص دهد و به صحبت کردن با دیگران علاقه زیادی داشته باشد درحالیکه دیگری ممکن است به تنهایی عادت داشته باشد و در خلوت خود احساس بهتری داشته باشد
اصل پذیرش تفاوتها برای رضایتمندی در روابط عاطفی
در روابط عاطفی، پذیرش تفاوتها برای رضایتمندی بسیار مهم است. هر دو نفر در یک رابطه ممکن است با تفاوتهایی در مورد شخصیت، عقاید و نگرشها مواجه شوند. با این حال، اگر هر دو نفر بتوانند این تفاوتها را پذیرفته و درک کنند، این میتواند بهبود قابل توجهی در رابطه آنها ایجاد کند. پذیرش تفاوتها به معنای احترام به نظرات و عقاید دیگران است و این میتواند باعث ایجاد فضایی پویا و سالم برای روابط عاطفی شود.
:
در حقیقت تنها چیزی که بین همهی انسانها مشترک است تفاوت بین سبک زندگی آنهاست.
اگر تفاوتهایی که بین خود و دیگران وجود دارد را بپذیریم و درک کنیم میتوانیم مسائل و مشکلات خود را روابط را بهسادگی حل کنیم و رضایتمندی بیشتری از زندگی مشترک خود داشته باشیم.اما اگر انتظار داشته باشیم همسرمان همانگونه که ما از او انتظار داریم عمل کند بهشدت دچار احساس سرخوردگی و ناامیدی خواهیم شد که در واقع می توان از این مورد به عنوان اصلی اساسی برای پیروزی و رضایتمندی در روابط عاطفی نام برد
مثلاً پسری را در نظر بگیرید که به زندگی در خانه نامنظم عادت کرده باشد برای این فرد نامرتب بودن خانه و نبود برنامه مشخص در زندگی امری طبیعی و عادی به شمار میرود.اما در مقابل دختری را تصور کنید که عادت به زندگی در خانهای منظم داشته است و همیشه طبق برنامهریزی عمل کرده است. برای این دختر عدم رعایت نظم و شلختگی غیرقابلتحمل است.
حالا اگر این دختر و پسر جوان با یکدیگر ازدواج کنند اولین چیزی که باعث درگیری بین زوج جوان میشود نگرش متفاوت آنها به نظم برنامهریزی است. اگر دختر و پسر نتوانند تفاوتهای خود با یکدیگر را بپذیرند و رخدادهای مختلف زندگی درگیریهای زیادی با یکدیگر پیدا میکنند ومانع از پیروزی و رضایتمندی در روابط عاطفی خود می شوند
و دختر از رفتارهای بینظم پسر آشفته خواهد شد و دختر نیز از ایرادها و اعتراضات دختر خسته میشود.
ولی اگر این زوج بهجای مقصریابی و محکوم کردن یکدیگر شیوه حل مسئله را بهکارگیرند بهجای مواجهشدن با اشکها و خشمها و تندیها با خندهها و لبخندها مواجه خواهد شد.
بسیاری فکر میکنند اگر ثابت کنند طرف مقابل مقصر است در رابطه پیروز شدهاند درحالیکه برنده واقعی کسی است که بتواند مسائل پیشرو در زندگی مشترک را حل کند
پس اولین نکته و اصل برای رضایتمندی در روابط عاطفی درک و پذیرش تفاوتهای یکدیگر است.