بیماری بزرگی به نام تاییدطلبی
انسان نیاز به تایید شدن از سوی دیگران دارد، اصلا تایید و توجه دیگران حال ما انسانها را بهتر میکند اما مشکل اساسی تایید طلبی و افراد تایید طلب این است که اگر در موقعیت خاصی یا بر سریک تصمیم گیری کسی به آنها تایید ندهد دچار بهم ریختگی و مشکل میشوند.
حال و روز افراد تاییدطلب
افراد تایید طلب معمولا در روابط اجتماعی و روابط عاطفی خود اصطلاحا تبدیل به فرد ” مهرطلب ” میشوند یعنی فردی که به هر قیمتی میخواهد ثابت کند من خوبم و من را دوست بدارید. فرد مهرطلب در روابط کاری ، عاطفی و اجتماعی خود به هرقیمتی میخواهد خوب بودن خود را ثابت کند از بیان خشم و ناراحتی خود در ارتباط با دیگران اجتناب میکند. اگر لازم است نظر مخالف خود را اعلام کند از بیان آن طفره میرود و از ترس اینکه دیگر طرف مقابل اورا ترک کند از بیان احساسات واقعی درونی خود دوری میکند.
این فرد در مدرسه ، دانشگاه یا محیط کار و حتی محل کارش اصطلاحا ” سوگلی ” معلم ، استاد یا مدیر خودش است و تمام تلاش و کوشش خود را دارد که از نظر او آدم بدی به نظر نرسد.این فرد حرف نمیزند و نظرش را اعلام نمیکند اعتراض نمیکند مبادا نظرش با استاد یا معلم یا مدیرمتفاوت باشد.
فرد مهرطلب چون از ابراز خشم و ناراحتی درونیش جلوگیری میکند که مبادا درنظر دیگران آدم بدی به نظر نرسد به خاطر همین همیشه از درون خشمگین و طلبکار است و این خشم پنهان حل نشده عملا اورا فرسوده میکند.
تاییدطلبی و نورچشمی بودن
در یک جمع خانوادگی تایید طلب همیشه نورچشمی آن جمع است اما خودش از درون بخاطر این موضوع راضی نیست و همیشه از نظر دیگران نسبت به سایرین بیشتر ستایش و قدردانی میشود به حدی که حتی تصمیمات اساسی و مهم زندگیش را نیز باید با مهرتاییدکامل بزرگان خانواده به اجرا دربیاورد و در ظاهر قضیه شاید روابط خوبی با والدین خود داشته باشد اما در باطن و از درون همیشه هم از خودش ناراضی است و هم از پدرو مادرش. زیرا اساس و بنیان تصمیمات او براین است که من باید پدر و مادرم را همیشه راضی نگه دارم انگار که از خودش استقلال شخصی ندارد.
در مقابل هر فرد تایید طلبی فردی وجود دارد که به او تایید میدهد. معمولا تایید طلبی نتیجه ایی جز بی مسئولیتی آن فرد در برندارد میشود و فرد چون استقلال شخصیتی و روانی از خودش ندارد در انتهای کار به طرف مقابل میگوید که ” من به خاطر شما این رفتار را صورت دادم ” یا این جمله که ” چون شما این رو گفتی من اینکار رو انجام دادم “….یعنی فرد مسئولیت تصمیم خودش را به گردن دیگری می اندازد.
تاییدطلبی هیچ کاری انجام ندادن :
مشکل بزرگ دیگر تایید طلبی این است که هیچ کاری انجام ندهیم.چون باید از همه تایید بگیریم و دائم نگرانیم که آیا همه از من راضی هستند.این افراد در زندگیشان نیز به اهدافشان دیر میرسند.
بد نیست اشاره کنیم که یکی از موضوعات اساسی درزندگی ما انسانها رای و نظر و استقلال شخصی ماست. این شخصیت و هویت که درنهایت مارا در این دنیا از سایرین جدا میکند ، بعنوان مثال اگر در من به عنوان یک انسان استعداد هنرمند شدن نهاده شده اینکه من هم همچون برادرم یا به تایید پدر و مادرم رشته پزشکی را بخوانم عملا خلاف فردیت و استعداد خودم حرکت کرده ام.
کنار آمدن خودمان در خلوت :
یکی از بزرگترین خصیصه های ما انسانها این است که در خلوت باید با خودمان کنار بیاییم ، تایید طلب در خلوت خودش از خودش رضایت ندارد چون پاسخگوی همه هست اما پاسخگوی خودش نیست.
عدم رد درخواست دیگران و عدم توانایی در نه گفتن نشانه دیگر این موضوع است این فرد اگر به خواسته دیگران نه بگوید چون حس استقلال درونی ندارد احساس گناه و تقصیر میکند و اگر هم به خواسته دیگران بله بگوید چون باز این آری گفتن از درون وجودش نیست این بار به جان خودش میافتد و خودش را ملامت و سرزنش میکند.
تعارفات بیجا و تواضع بیهوده یک تاییدطلب
در یک میهمانی با تعارف و رودربایستی های الکی از خوردن میوه و شام و ….طفره میرود که مبادا در مقابل دیگران زشت نشود.یک حس سربار بودن و مزاحم بودن در میهمانیها حسی است که یک فرد تایید طلب و مهرطلب در وجودش دارد.
احساس تواضع و فروتنی بی مورد و بی جهت نشانه دیگر این فرد است مثلا اگر از یک تایید طلب تعریف کنید یا کارش را ستایش کنید در جواب شما سعی میکند با یک تظاهر و نقش بازی کردن کار خودش را کوچک و ناچیز بشمارد.
برای اینکه بتوانید از تله تاییدطلبی فرار کنید باید بتوانید فلسفه مبتنی بر پذیرش خویشتن را دروجود خود نهادینه کنید. درواقع خودتان را برمبنای شخصیت خود درجه بندی و ارزش گذاری نکنید بلکه اعمال و رفتار و صفات خود را ارزیابی کنید و نه خود شخصیت تان را.
خاطره جالبی برای شما تعریف کنم دوستی دارم به نام وحید که مدرس زبان انگلیسی است یکبار که باهم صحبت میکردیم درباره این گفت و گو میکرد که من ایده جالبی برای آموزش به مدیران در بزینس و کسب و کار دارم و فکرمیکنم میتوانم با توانمند و مهارتی که دارم این نیاز این قشر افرادا جامعه به موضوع یادگیری زبان انگلیسی رابرطرف کنم اما حس میکنم ایده مورد استقبال قرار نمیگیرد و شاید تمسخر شوم. در پاسخ به او گفتم که ما ذهنیت خودمان را به دیگران هم تعمیم میدهیم.
نکته اول این است که خود شما ایده خود را از دورن مورد تایید خودتان قرار نداده اید پس چه انتظار دارید دیگران اینکار را برای شما انجام دهند. نکته بعدی شاید خود شما هم وقتی به یک ایده یا حرف جدید برسید گوینده را زیرسوال ببرید مثلا بگویید اینکه اصلا همه نمرات مدرسش زیر ده بوده الان امده میخواد فلان کار را انجام بده یعنی درواقع تمسخر دیگران ، خب وقتی من دچار این حالت باشم نگاه خودم را به نگاه دیگران پیوند میزنم و حتی اگر خودم هم فکر و ایده جدید داشته باشم فکر میکنم که قطعا دیگران مرا مورد تمسخر خود قرار میدهند پس بهتر است که بیخیال این ایده شوم.
ترس از طرد شدن در افراد تاییدطلب
ترس از طرد شدن برای افراد نیازمند تایید همیشه گران تمام میشود به این دلیل که درپی طرد شدن ما حس میکنیم موجودی ناخواستنی وبی ارزش هستیم.
وقتی میل شدید به تایید شدن داریم به صورت آدمی سربه راه تسلیم عمل میکنیم از خودمان حرفی نداریم و صحبتی نمیکنیم این تیپ تمنیات و خواسته های خود را به شکلی نمایش میدهد که مطابق و دلخواه خواسته های دیگران باشد اینگار که از خودش نظری یا صحبتی ندارد. نیاز مبرم به اینکه از هر لحاظ آدمی دوست داشتنی باشیم و مورد پسند دیگران قرار بگیریم تا رفتارهای ما را بپسندند و مار امورد تمجید قرار دهند.
واقعیت این است که این صفات در ما ترمزهای روانی زیادی ایجاد میکند. خاطرم هست استادی داشتم که همیشه سرکلاس تاکید میکرد که اگر میخواهید دل همه را به دست آورید و همه شما را دوست داشته باشند تبدیل میشوید به فردی که همه دوستش دارند اما درواقع برای خودش کسی نیست و تبدیل شده به یک هیچ کس. غالبا وقتی تایید طلبی داریم جرات بیان انتقاد و اعتراض را نداریم و عملا بخاطر وابستگی ناشی از تایید خواهی کوششی برای رسیدن به هدفهای بزرگ نخواهیم داشت.اینکه من ارزشم را منوط به تایید دیگران کنم بنابراین هرنوع جواب رد ، بی توجهی یا بی احترامی مرا به دامان احساس پوچی و بی ارزشی و حقارت میندازد.
تاییدطلب پاسخ قطعی نمیدهد!!
معمولا افراد تایید طلب جواب و پاسخ قطعی نمیدهند مثلا اگر از آنها درخواست پولی نمایید جواب قطعی به شما نمیدهند که میتوانند به شما پول قرض بدهند یا نه. و درجواب با اینکه میداند پول ندارد یا نمیخواهد به شما بدهد میگوید که تا فردا بهت خبر میدم و فردا به شما پیامک میزند که ببخشید متاسفم که الان نمیتوانم به شما کمک کنم. یا مثلا اگر به این مدل افراد بگویید آخر هفته بیا با بچه ها بریم کوه در جواب با اینکه میداند آخر هفته درگیر میهمانی همسرش است میگوید حالا ببینم چی میشه وقتی خودمان نسبت به خودمان توجه و محبت نداشته باشیم نیاز پیدا میکنیم این خلا را ازجانب دیگران پرنماییم.
اشخاصی که خودشان به خودشان تایید میدهند به نیازهای جسمی و روحی خود توجه دارند اگر گرفتار تایید طلبی افراطی باشیم همیشه سعی میکنیم نظر و جلب توجه دیگران رابا خود داشته باشیم. خاطرم هست زمانیکه قرار بود در یک دوره آموزشی که برخی از مدرسین شرکت کرده بودند موضوع کارمان را انتخاب نماییم. برخی زا هم دوره ایها بودند که دائما موضوع خود را با اطرافیان و استادو دیگری مطرح میکردندکه دیگران بگویند به به عجب موضوع خوبی است پس حتما برو و به این کار برس. خب درحالیکه این اتفاق هرگز نمیافتاد زیرا هرکسی برمبنای مدل ذهنی خودش یک نظری را میداد و خب چون طرف مقابل فقط به قصد گرفتن تایید آمده بود و تایید نمیگرفت حالش بد میشد.
در واقع نیاز تایید به آنجا خلاصه میشود که یک پیام درونی ایجاد میشود که به خودت اعتماد نکن و همیشه نظر دیگران را جستجو کن.نظر دیگران همیشه برتر از نظر شماست و اگر موفق به جلب تایید آمیز نظر آنها نشدی باید افسرده و غمگین شوی.
آلت دست دیگران بودن
وقتی میل شدید به تایید دیگران داریم عملا آلت دست آنها هستیم. به قول وین دایر بهایی که برای زنده بودن و زندگی کردن واقعی باید بپردازیم مواجه شدن با عدم تایید دیگران است. متاسفانه بسیاری از انسانها با وحود اهداف و ایده های بسیار نمیخواهند با این موضوع مواجه شوند و عدم تایید دیگران را در زندگی خود لمس نمایند به همین جهت به خاطر حرف این و آن کاری را صورت تمیدهند عدم تایید دیگران مصادف است با عیب جویی و انتقاد آنها و ما هم چون نیمخواهیم از ما اتناقاد یا عیبی گرفته شود ترجیح میدهیم چیزی نگوییم یا کاری صورت ندهیم.
وقتی خیلی دوست داشته باشیم مودر پسند دیگران و جامعه باشیم تبدیل میشویم به سوگلی. شاید شما هم در مدرسع افرادی را دیده باشید که همیشه مطیع و سربه زیر و مورد علاقه معلم و شاگرد هستند. این مدل افراد افرادی هستند که اصلا حرفهای واقعی درون خود را نمیزنند و نمیگویند که فلان جا مشکل است یا فلان جا ایراد دارد چون باید یک تصویر کامل و بدون و عیب و نقص به بزرگترها و از جمله معلم خود بدهند.
در این مقاله به برخی از ویژگیهای بارز تایید طلبی اشاره کردیم در مقاله بعدی این موضوع را بیشتر باز خواهیم کرد.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.