ازدواج و شخصیت _ آیا ازدواج باعث تغییر شخصیت ما میشود ؟

ازدواج و شخصیت عنوانیست که شاید بتوان در مورد آن تحقیقات و مقالات بسیار یافت اما قبل از اینکه این مقوله را بیشتر باز کنیم ، بگذارید ابتدای این مقاله به موضوع تغییر اشاره ایی کنیم. زمانیکه از تغییر صحبت میکنیم میتوانیم به دو موضوع تغییردر شخصیت و تغییر در رفتارها و عادات اشاره ایی کنیم. ما میتوانیم بسیاری از تغییرات رفتاری و عادات خودمان را تغییر دهیم بعنوان مثال شما میتوانید تندخو بودن و خشم خود را که قبلا بصورت پرخاشگری نشان میدادید و موجب رنجش و آزار دیگران میشد را با تمرین و تکرار تغییر داده و رفتار بهتر و مناسب را جایگزین نمایید.

یا شما میتوانید عادت به تنبلی را بهبود بخشید و کمک کنید در یک بازه زمانی چندماهه بیست تا سی درصد از این وضعیت خارج شوید و رفتار مناسب و عادت بهتر را جایگزین نمایید. اما وقتی به تغییر شخصیت میرسیم موضوع کمی فرق میکند.

آیا میتوان شخصیت را تغییر داد ؟
زمانیکه سرکلاسهای آموزش MBTI که یکی از بهترین ابزارهای شخصیت شناسی دنیا برای بهتر شدن روابطمان است به موضوع درونگرایی و برونگرایی اشاراتی میکنم اولین سوالی که مخصوصا از جانب درونگرایان مطرح میگردد این است که آیا میشود درونگرایی را به برونگرایی تغییر داد؟
جالب است بدانید تا مدتها قبل برخی اعتقاد داشتند که درونگرایی و برونگرایی قابل تبدیل شدن به همدیگر هستند اما در ام بی تی آی میاموزیم که این ویژگیها مادرزادی بوده و دقیقا مانند راست دست بودن و چپ دست بودن ما نوعی ترجیح شخصیتی هستند.

 میتوانیم برروی توسعه و گسترش آن کار کنیم اما درنهایت ما اگر درونگراییم درونگراییم و اگر برونگراییم برونگرا باقی میمانیم.
حکایت تغییر شخصیت هم همین است ما صفات و خلق و خویهایی ثابت و پیوسته با خود حمل میکنیم که بخاطر ژنتیک ، ساختار خانواده ، پدر و مادر و فرهنگ و ارزشهای و باورهایی است که سالها به ما القا شده و در عمق و وجود و شخصیت ما نهادینه گشته است
تغییر برخی از این صفات و ویژگیها کاریست بسیار سخت و مشکل ودر بیشتر مواقع ناممکن ، اما اینکه شاید برای شما سوال پیش بیاید که چرا برخی از اوقات فردی را میبینید که مثلا همیشه درونگراست اما در یک مقطع خاص برونگرای افراطیست؟ من در اینجا میخواهم به واژه ایی بنام تغییر ناشی از هیجان اشاره کنم که بد نیست در این مقاله درباره آن توضیح دهیم.

تغییر ناشی از هیجان
ازدواج اتفاقی است که نقش هیجانات در پیوند عاطفی و ارتباط بین دونفر بسیار تاثیرگذار و مهم است. نکته دوم در مورد ازدواج این است که شاید من به دنبال فردی باشم که دقیقا نیمه خالی وجود من را پر نماید مثلا من خیلی اهل ابرازگری نیستم و طرف مقابل بشدت نمایشی و ابراز گر است من خیلی قاطع نیستم و او قاطع و محکم است و….همین که به دنبال فردی هستیم که نیمه گمشده ما را پر نماید خودش البته جای بحث بسیار دارد و صحبت و باز کردن این موضوع در این مقاله نمیگنجد اما من اشاره ایی به این موضوع داشتم که این بحث را باز کنم که بسیاری از مواقع ما بخاطر هیجان خودمان را متقاعد میکنیم یک تغییر را بپذیریم بعنوان مثال من درونگرا هستم همسری به شدت برونگرا انتخاب میکنم و در مرحله هیجانات بشدت خودم را برونگرا نشان میدهم تا با او تطبیق پیدا کنم به این وضعیت تغییر ناشی از هیجان گفته میشود یعنی من در مرحله ایی از هیجانات هستم که تغییراتی در خودم ایجاد میکنم که با صفات ثابت شخصیت من همخوانی ندارد.

تغییرات باید با ما همخوانی داشته باشد.
این نکته مهمی است که تغییر باید همخوان با وجود ما باشد.اگر من درونگرا هستم هرچقدر هم با افراد متفاوت معاشرت کنم باز وجود و میل من به درونگرایی است پس تاکید بیش از حد بر ارتباط گرفتن با دیگران به این قصد که من درونگراییم کمتر و کمتر شود اشتباه است زیرا با همخوانی شخصیت من مطابقت ندارد. در ازدواج هم این اتفاق رخ خواهد داد پس از طی کردن مرحله هیجان اولیه ازدواج که به گفته متخصصان بین شش ماه تا یکسال به طول میانجامد زن و مرد تا حد کمی برروی یکدیگر تاثیر میگذارند که این ذات ازدواج است که دونفر تا حد کمی بر روی هم اثر داشته باشند اما بعد از این مرحله و تغییر کم ما باز به اصل خود باز میگردیم و با صفات ثابت و خلق و خوی خودمان به زندگی ادامه میدهیم و اتفاقا مرحله اصلی ثبات و پایداری ازدواج این مرحله است که شاید نیاز به سازگاری بیشتری دارد.
صفات ثابت شخصیتی چیست ؟
خیلی ساده به شما بگویم صفات ثابت شخصیت شما دقیقا همان مواردیست که همه شما را بدان میشناسند و در خانه و نزد پدر و مادرتان هم اینگونه زندگی میکنید ما درنهایت با صفات ثابت شخصیتمان زندگی مشترکمان را ادامه خواهیم داد و این مهم است که آیا ما توان سازگاری خودمان با طرف مقابل را خواهیم داشت یا نه؟

آیا ازدواج خلاهای شخصیتی ما را پر میکند ؟
تقریبا اکثر روانشناسان معتقدند در کوتاه مدت و فاز اولیه که همان هیجان است بله ازدواج خلاهای شخصیتی ما را پر میسازد من همیشه فردی بوده ام که در چارچوب و قاعده زندگی کرده ام و دختر خانمی میابم بسیار آزاد و بقول معروف ریلکس. در کوتاه مدت ما همدیگر را خوب میکنیم زیرا به دنبال نیمه گمشده هم هستیم اما در بلند مدت که هیجانات کم شد من میخواهم همان انسان قبلی را زندگی کنم و او هم طبق اصل وجودی خودش زندگیش را ادامه خواهد داد و باز هم نکته اینجاست که آیا ما هر دو باهم میتوانیم سازگاری و مطابقت با شخصیت طرف مقابل را بپذیرم و تحمل کنیم.

سازگاری با شخصیت طرف مقابل در ازدواج یعنی چه ؟
وقتی از سازگاری صحبت میکنیم یعنی همه چیز بر طبق میل من نیست البته به این معنی هم نیست که همه چیز برطبق میل طرف مقابل باشد بلکه یک تفاهم و توافق نانوشته دوطرفه که من میپذیرم بخشهایی از خودم را بخاطر تو کنار بگذارم و تو هم بپذیری که بخشهایی از خودت را بخاطر من کنار میگذاری و این تفاهم در مجموع کمک میکند که ما هردو زندگی بهتری داشته باشیم و این مفهوم سازگاریست. در سازگاری مواقعی پیش خواهد آمد که شاید رفتار طرف مقابل بخاطر ساختار شخصیتش کاملا خلاف شخصیت و قواعد ما باشد اما باوجود اینکه ممکن است باب میل ما نباشد و حتی کمی هم عصبانی بشویم اما سازگاری به ما میاموزد که کمی هم از خودمان بگذریم تا ارتباط حفظ شود و ادامه پیدا کند.

آیا هر شخصیتی میتواند با شخصیت دیگر ازدواج کند ؟
پاسخ قطعی و مشخصی نمیتوان به این پرسش داد. معمولا برخی از روانشناسان و مشاوران ازدواج درحین مشاوره به خانمها و آقایان تستهای شخصیتی از دونفر میگیرند که مطابقتهای ارزشی و شخصیتی این دو را بیابند و اگر فاصله اینها زیاد باشد هشدارهای خودشون رو در این مورد اعلام میکنند. اما هستند روانشناسانی در کشورما که چندان اعتقادی به این تستهای پیش از ازدواج ندارند و دانستن ملاکهای اولیه و مهم ازدواج مثل ظاهر قابل قبول ، تناسب سنی ، تناسب فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و تحصیلی دونفر و در نهایت تناسب بین علاقه ها و هوش دوطرف رو ملاکهای اصلی میدانند و درنهایت بر مهارت سازگاری تاکید میکنند و احترام به تفاوتهای طرف مقابل و رعایت حدو مرزهای او در رابطه.

بنابراین شاید نتوانیم پاسخ قطعی و مشخصی به این سوال بدهیم که آیا هر شخصیتی میتواند به شخصیتی دیگر ازدواج کند یانه. در مورد درونگرا یا برونگرا بودن امروزه با داشتن دانش MBTI که آموزشهای آن بین زوجهای جوان هم رایج شده و مراکزی در کشورمان این آموزشها را به افراد انتقال میدهند این سازگاری بیشتر شده و یک زن و شوهر درونگرا و برونگرا میتوانند با داشتن این دانش در کنار هم به خوبی زندگی کنند.

جمع بندی این صحبت که آیا ازدواج میتواند باعث تغییر شخصیت ما شود؟
در انتهای این مقاله اگر بخواهیم جمع بندی داشته باشیم میتوانیم این را بگوییم که ازدواج تا یک حد مشخصی میتواند باعث شود دونفر روی هم تاثیراتی را بگذارند البته تا یک حد مشخص و اندکی ، و بعد از مرحله هیجان اولیه ازدواج ما با صفات ثابت شخصیتی خودمان ازدواج را ادامه خواهیم داد و اکنون زمانیست که مهارت سازگاری میتواند به دونفر کمک کند ازدواج پایدار و خوبی را در کنار هم تجربه نمایند. در مورد موضوع سازگاری در مقالات آینده مطالبی خدمت شما عزیزان ارائه خواهد شد.

درخواست از شما عزیزان :
اگر که شما عزیزانی که این مقاله را مطالعه نمودید ازدواج کرده اید و از نظر تیپ شخصیتی با همسرتان متفاوت هستید با توجه به این مقاله دیدگاه خود را یادداشت نمایید. چقدر از نظر شخصیتی با همسرتان یکسان یا متفاوت بوده اید و چقدر با وجود تفاوت بر روی هم تاثیر گذاشته اید؟