افراط ، تفریط یا اعتدال در روابط زناشویی
یک رابطه جنسی سالم و طبیعی که به ارضای جنسی طرفین میانجامد در حقیقت به یکی از حیات بخشترین تمایلات و غرایز پاسخ داده است. برآورده شدن نیاز جنسی نه تنها در خدمت تولید نسل و بقای بشریت است بلکه در خدمت حسن تفاهم و سعادتمندی زندگی زناشویی زن و شوهر قرار میگیرد.پس نباید از روی رابطه زناشویی که اگر درست تحقق یابد، موجب علاقۀ بیشتر زن و شوهر میگردد و اگر به غلط و بدون آموزش و دانش لازم صورت گیرد، قادر است بزرگترین عشقها را چون توفانی سهمناک در هم پیچد، به آسانی گذشت.
زیاده روی در روابط زناشویی
همانطور که از یک رابطه جنسی خوب و سالم، و با مقدمه و مؤخره، به نیکی یاد کردیم و بدان بهای فراوان دادیم، همانطور هم میگوییم که هرکاری، زمانی بسیار پسندیده و جالب خواهد بود که بیش از حد تکرار و در آن افراط نشود. افراط و زیاده روی در رابطه جنسی ، نه تنها روی قوای جسمانی سوء اثر دارد بلکه باعث نوعی دلزدگی و چشم و دل سپری میشود.
همه میدانند که مرد ابتدا با چشم میبیند، یا با گوش میشنود، یا با دست لمس میکند و سپس احساساتش تحریک میشود. میل جنسی در مرد، بیشتر برای ارضای غریزه جنسی است. بنابراین یک مرد جوان با وجودی که گاهی حتی زنی را نمیشناسد و برای اولین بار او را دیده، قادر است که به او رابطه جنسی برقرار کند؛ زیرا در آن لحظه، به فکر فرونشاندن هوس شدید شهوانی خویش است.
ولی تفاوت زنان این است که تا مردی را نشناسند و با او رابطه عاطفی برقرار نکنند، یعنی تا دوستش نداشته باشند و به او مهر نورزند، معمولاً قادر نیستند با او رابطه جنسی داشته باشند. «نوعدوستی»، «محبت به غیره»، «میل به فداکاری» و در نهایت «میل به تشکیل خانواده» و داشتن فرزند است که او را به طرف مسائل جنسی میکشاند.
رابطه جنسی زیاد
پس رابطه جنسی برای زن و مرد، دو معنای متفاوتی دارد. یکی در فکر تقلیل فشارهای جنسی خود است، و دیگری بدان جهت به رابطه جنسی رغبت نشان میدهد که میل دارد به عشق و علاقه زیادتری برسد. پس این وظیفۀ زن است که با مهارت و زیرکی، و در عین لطافت و ظرافت از زیاده روی در روابط زناشویی جلوگیری کند و هیچوقت خود را آماده و منتظر نشان ندهد؛ به صورتی که مثلاً از هر پنج بار تمایل مرد، سه بارش را بپذیرد و در سایر موارد با خوش اخلاقی و شیطنت، طفره برود!
چنین پیشنهادی، از روی سلیقۀ شخصی نیست؛ در این مورد، به اندازۀ کافی تحقیق و بررسی شده است. من فرمول بهتر را شرح میدهم و چنین روشی را پیشنهاد میکنم، ولی همیشه و در همۀ موارد، استثنا هم وجود دارد، و شما اختیار دارید اگر لازم دیدید، روش امتحان شدۀ خود را حفظ کنید.
من به همین اندازهای که به جیرهبندی رابطه جنسی اعتقاد دارم با مجازات مردان، از طریق دوری از روابط زناشویی هم بسیار مخالفم و به زنانی که به نادرست، از رابطه جنسی استفادۀ نابجا میکنند، و در واقع، از آن وسیلهای برای تنبیه مرد خود میسازند، هشدار میدهم که: منتظر عواقب ناگواری باشید!
زنی که از رابطه زناشویی به عنوان اسلحه استفاده میکند و شوهرش را از تمتع و لذت هم آغوشی محروم میسازد، باید بداند که نه تنها شرعاً عمل نادرستی انجام داده بلکه در درازمدت، خودش بیشتر بازنده است. زنی که در رختخواب به حالت قهر به شوهرش پشت میکند، ندانسته سرنوشت شومی برای خویش رقم میزند! چنین زنی سرانجام اگر زندگیش از هم نپاشد، دست کم، مردش را به سمت بیوفایی و خیانت شوهر سوق خواهد داد.
زن دانا هرگز رابطه زناشویی را با سایر مسائل مشترک زندگی در هم نمیآمیزد. او هرگز از اسلحۀ جنسیت، برای تأمین خواستههایش سود نمیجوید. رختخواب، رختخواب است و قوانین دنیای پیچیدۀ خودش را دارد که بر آن حکم میکند. در این دنیای مخصوص، علاقه، محبت، عشق، وفا، صفا، صداقت و ایثارگری باید حاکم باشند؛ نه سیاست، ریاست، و یا باجخواهی! هیچ زنی نباید به خاطر رنجش ناچیزی، شوهر را از هم اغوشی محروم کند. چه بسا که پاسخ مثبت به چنین تقاضایی، به رفع رنجشها بینجامد.
تعداد دفعات رابطه زناشویی
اینک از تجربههایی که در دفتر کارم داشتهام و از پروندههایی که به همین علت منجر به طلاق شده است، یا مردانی که به همین علت، رفتهاند و زن دوم گرفتهاند میگذرم؛ فقط به یک تلفن که از شهرستان برایم شده است اکتفا میکنم.
زنی تلفنی برایم میگفت: «من آدم حساس و زودرنجی هستم. عادت به قهر کردن دارم و مدتی بود که همیشه در رختخواب پشت به همسرم میکردم، و یا در اتاق جداگانهای میخوابیدم و تا شوهرم رو به من نمیکرد یا چیزی برایم نمیخرید با او آشتی نمیکردم! ولی چند ماهی است که متوجه شدهام دیگر به سراغم نمیآید و ناز مرا نمیکشد. حالا که خوب تحقیق کردهام، متوجه شدهام که با زن دیگری رابطه پیدا کرده و چون هردو در شهرمان سرشناس هستیم، از ترس آبروریزی جرأت ندارم حرفی بزنم؛ چون اگر برادرانم بفهمند خون و خونریزی میشود»!
خب! این نوع برخورد با نوعی که من پیشنهاد کردم کاملاً متفاوت است. در اولی پیشنهاد شده بود که با ظرافت، از زیر بار زیاده روی در روابط زناشویی شانه خالی کنید تا این رابطه ماندنیتر شود. ولی در دومی، قهر کردن، به شوهر پشت کردن، یا در اتاق دیگری خوابیدن انتخاب شده بود که نتیجۀ ناگواری هم به دنبال داشت. حالا اگر خیلی کنجکاو باشید و بخواهید به همۀ ظرافتهای این پیشنهاد واقف شوید، ناچارم رازی را که یک بار برای شما فاش کردهام تکرار کنم.
رابطه جنسی متعادل
مردان از آنچه که سخت به دست میآید بیشتر استقبال میکنند. به اصرار آنها توجه نکنید؛ هرچه شما فراری تر باشید، آنها مشتاقتر میشوند! نشنیدهاید که میگویند «از شیر، حمله و از غزال، رمیدن خوش است»؟! مردان نیاز روحی دارند که مانند شیر، شکار کننده باشند؛ مردان از زنانی که خیلی «دم دستاند» چندان استقبال نمیکنند. اغلب زنانی که کمی در این مورد مطالعهای دارند میگویند: «اگر مرد را از این نظر سیر نگهدارید چشمشهان به دنبال کس دیگری نمی رود»! این نظر خیلی درست نیست. شما حتماً مردان را به خوبی نمیشناسید. مردان برای رسیدن به میل جنسی خود، نیاز به مقداری تلاش دارند.
این حالت مردان، ریشه در تاریخ کشورمان دارد؛ زیرا در کشور ما مثل غرب، خوشبختانه رابطه جنسی قبل از ازدواج آزاد نیست. بنابراین در تصور مردان ایرانی، امور جنسی همیشه یک عمل دور از دسترس بوده است. در نتیجه این تفکر در آنها پیدا شده و جا خوش کرده است! که برای رسیدن به یک رابطه جنسی باید تلاش کرد. بنابراین باید راهی را انتخاب کرد که نتیجۀ بهتری در تحکیم روابط جنسی که یکی از اصولیترین رابطههاست، داشته باشد. شما با جیرهبندی یا سهمیهبندی عاقلانه و زیرکانه، فرصت این تلاش را به مرد دادهاید. مرد زمانی چشمش به دنبال دیگری میرود که مثل آن خانم شهرستانی با او رفتار شود!
در برخی از کشورهای پیشرفته مسائل جنسی را یک علم میدانند و برای آموزش روابط جنسی در مقاطع مختلف تحصیلی کلاسهایی میگذارند و اساساً تدریس میکنند! پس اگر یک «علم» است نباید آن را سرسری گرفت؛ باید با آموزش روابط زناشویی آن را در خدمت تفاهم خانوادهها قرار داد.
فرض کنیم که در جامعۀ ما این گونه نباشد. اما آنچه که مسلم است، به عنوان یک «دانش» و یا یک «اطلاعات عمومی» باید قبولش کنیم «تعلیم و تعلم» آن از واجبات است؛ و همه میدانیم که «تعلیم و تعلم، یک عبادت است». پس لازم و بجاست تا به خاطر حفظ سلامت نسلهای آیندۀ کشور هم که شده، مخصوصاً در دنیای نوین امروزی – البته به دور از انحطاط اخلاقی خاص جوامع بیدر و پیکر! – که باید با همۀ جهان، در ارتباط باشیم، به مسائل جنسی نیز نیم نگاهی داشته و آنرا از مسائل بیاهمیت نشماریم.