آیا با استفاده از قانون جذب می توانم ازدواج کنم

نغمه با عصبانیت به مرکز مشاوره مراجعه کرد. او آن‌قدر عصبانی بود که انگار مشاور مسؤول زندگی‌اش بود و فریادگونه با مشاور صحبت می‌کرد، او درحالی‌که داد می‌زد می‌گفت: «آقای دکتر، نامزدم یعنی مجید آدم بی‌مسؤولیتی است، اصلا این نامزدی از ابتدا اشتباه بود. او هیچ تعهدی نسبت به من را قبول نمی‌کند، شما بگویید چه کار کنم.» مشاور که با چره‌ی آرام به او نگاه می‌کرد، گفت: «دخترم آرام باش، بگو مشکل چیست.» نغمه که کمی آرام شده بود،‌ گفت: «آقای دکتر، دو سال از نامزدی ما می‌گذرد، اما مجید مثل دوران مجردی رفتار می‌کند، فرد مسؤولیت‌پذیری نیست. با من همراه نیست، تعهد و پایبندی کامل ندارد… مشاور بعد از مدتی گفتگو گفت: ‌«ما هرگونه که هستیم، همان را به سوی خود جذب می‌کنیم… نغمه حرفش را قطع کرد و گفت: «اما من فرد متعهد و مسؤولی هستم. هر کاری را که بگویم، انجام می‌دهم.» در ظاهر، جملاتش حقیقت داشت. در کار فرد قابل اعتمادی بود، اما در زندگی زناشویی بی‌مسؤولیت بود. اگر نامزدش می‌گفت شب برویم بیرون، می‌گفت باشه، اما در انتهای روز زنگ می‌زد و می‌گفت خسته‌ام، نمی‌توانم بیایم و وقتی نامزدش هفته‌ای دو بار به باشگاه ورزشی می‌رفت، صدایش درمی‌آید که چرا به من توجه ندارد و بی‌مسؤولیت است. برای باشگاه وقت دارد، اما برای من وقت نمی‌گذارد. او هر وقت خواسته‌ای از مجید داشت، باید مجید به موقع و به‌طور کامل انجام می‌داد، اما اگر قضیه برعکس بود، خیلی مواقع بهانه می‌آورد. او مرتب از بی‌تعهدی مجید شکایت می‌کرد، اما به رفتار خودش اصلاً توجهی نداشت. خلاصه بعد از چند جلسه مشاوره، نغمه به اشتباهش پی برد و وقتی خودش در مقابل مجید مسؤولیت‌پذیرتر شد، دید که او نیز ناخودآگاه بیشتر به او توجه نشان می‌دهد و بیشتر با هم هستند.
تعهد به خود
میزان تعهد خود به خویش را می‌توانید با این سؤال از خودتان اندازه بگیرید: آیا حاضرید با خودتان به همین صورتی ازدواج کنید که امروز هستید. آیا حاضرید، برای بقیه‌ی عمرتان، با خودتان زندگی کنید و در کنار خود و همدم خود باشید؟ سعی کنید در پاسخگویی به این سؤال با خودتان صادق باشید. اگر جوابتان «نه» است، چرا جواب منفی داده‌اید؟ اگر حاضر نیستیم با خودمان ازدواج کنیم،‌یعنی این‌که در نگاه خود سزاوار ازدواج کردن نیستیم. اگر فکر و هدف ما ازدواج کردن است، ابتدا باید بدانیم که اشکال ما کجاست؟
یکی از علت‌هایی که افراد آمادگی ازدواج ندارند، این است که هنوز نتوانسته‌اند با خودشان ازدواج کنند، یعنی خودشان را قبول ندارند و نمی‌دانند از زندگی چه می‌خواهند؟ بنابراین، اول باید بدانید که زندگی چه می‌خواهید،‌ اگر خواسته‌تان دقیق باشد، بعد از مدتی همسر دلخواهتان که از خواسته‌هایتان حمایت کند، به سمت شما خواهد آمد.

چند شاخه گل رُز

یک راه برای آماده کردن ضمیر ناخودآگاهتان جهت جذب همسر دلخواهتان، تمرین گُل رز است. چند شاخه گل رز به رنگ مورد علاقه‌تان تهیه کنید، در جایی آرام بنشینید و با کمک گل رز در تجسمتان، تعهد خود را به همسر آینده‌تان نشان دهید:

عشق: اولین گل رز، نماد عشق است. عشق مهم‌ترین چیزی است که من از همسر آینده‌ام انتظار دارم و من تعهد می‌دهم که به همسر آینده‌ام، به‌طور کامل عشق بورزم.

مسؤولیت: دومین گل رز، نماد مسؤولیت است. یعنی به فردی تبدیل خواهم شد که کلام و اعمالم همیشه همخوانی داشته باشند و همانند همسرم، مسؤولیت زندگی مشترکمان را می‌پذیرم و به آن پایبند هستم.

امور مالی: سومین رز، نماد امور مالی است. به همسر ثروتمند نیازی ندارم، اما کسی را می‌خواهم که به‌طور پایه‌ای از خودش نگهداری کند. باید بداند که چگونه می‌تواند در حد توانایی و امکاناتش زندگی کند و این امر این احساس را به من می‌دهد که او توانایی کنترل اوضاع را همیشه در دست خواهد داشت. و تعهد می‌دهم که طوری بودجه زندگی‌ام را تنظیم کنم که فشاری به همسرم نیاید.

توجه داشتن به خود: چهارمین رز، نماد توجه داشتن به خودم است. هنگامی که از خودم خوب مراقبت می‌کنم می‌توانم از کس دیگری نیز مراقبت کنم. بنابراین تعهد می‌دهم که به غذا، ورزش و به ظاهر خود توجه داشته باشم.

اهمیت دادن به دیگران: پنجمین گل، نماد اهمیت دادن به دیگران است. قبل از آن‌که تصمیم به بچه‌دار شدن بگیرم، باید یاد بگیرم، چگونه می‌توانم برطرف کردن نیازهای موجود دیگری را بر نیازهای خودم ترجیح دهم. در یک زندگی زناشویی، همیشه خوشی و ناراحتی با هم وجود دارند و من تعهد می‌دهم که خود را برای هر دو آماده کنم.

پذیرش و قدردانی: ششمین گل رز، نماد پذیرش قدردانی است. همسری را می‌خواهم مرا همین‌طور بپذیرد که هستم و قصد تغییر مرا نداشته باشد. به منظور جذب چنین کسی باید اول خودم را این‌چنین بپذیرم و تعهد می‌دهم که خودم را دوست داشته باشم.

اعتماد: هفتمین و آخرین رز، نماد اعتماد است. لازمه وفاداری به خود و دیگران آن است که به هم اعتماد داشته باشید. به خود تعهد می‌دهم که تنها حقیقت را بگویم و حقیقت را بجویم. در این صورت می‌توانم با بالا بردن ارزش انسانی خودم همسر دلخواهم را داشته باشم.

اکنون شاخه‌های گل را در گلدان بگذارید و سعی کنید در ذهنتان به این برنامه پایبند و متعهد باشید. با نگاه کردن به گل‌ها به خود بگویید من همسری انتخاب خواهم کرد که مهربان، معنوی، سرحال، مسؤول و متعهد باشد. من خود نیز چنین همسری برای او خواهم بود و من توانایی آفریدن چنین زندگی مشترکی را دارم.

اگر ضمیر ناخودآگاهتان به حد بالایی از پذیرش و آمادگی یک ازدواج خوب برسد، به یقین همسر مناسبتان را جذب خواهید کرد.