جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هوش معنوی چیست ؟ 

هوش معنوی چیست ؟

هوش معنوی به مجموعه‌ای از خصوصیات روانی و روحانی اشاره دارد که در فرد ایجاد می‌شود و ضمن توانایی درک و مدیریت احساسات، شامل مفاهیمی همچون ارتباط با خدا، معنویت، اخلاق، ارزش‌های انسانی، انسجام داخلی و هدفمندی زندگی است. این نوع هوش، به عنوان یکی از پنج نوع هوش مطرح شده است و در بسیاری از موارد، به عنوان یک عامل مهم در بهبود کیفیت زندگی و خودشناسی فردی و اجتماعی مطرح شده است. هوش معنوی می‌تواند توانایی فرد را در مواجهه با مشکلات و استرس‌های روزمره، ارتقاء ارتباطات اجتماعی، تقویت خودشناسی، ارتقاء صلح و همدلی و بهبود کیفیت زندگی افراد را بهبود بخشد. به همین دلیل، توسعه هوش معنوی از اهمیت بسیاری برخوردار است.

با گذشت هر روز ، بیشتر مردم به معنویت به عنوان راه حل کلیدی برای همه مشکلات روحی و اجتماعی اعتقاد پیدا می کنند و متخصصان بیشتر در حمایت از باورهای معنوی و رفتارها به عنوان یک راه حل برای این مشکلات تمرکز می کنند .

سازمان بهداشت جهانی اخیراً انسان را به عنوان یک موجود روان شناختی ، اجتماعی و معنوی تعریف کرده است . با توجه به جهت گیری معنوی جدید و رابطه آن با دین و همچنین مسائل روان شناختی مانند سلامت روان ، برخی از متخصصان در نظر دارند مفاهیم جدیدی را به دین و معنویت معرفی کنند . بنابر این در آستانه هزاره سوم مفاهیمی مانند سلامت معنوی ، رفاه معنوی و مانند آن به ادبیات علمی روان شناسی اضافه شده است . اخیراً روان شناسان عامل جدیدی را به نام هوش معنوی به عنوان یک عامل موثر در سلامت روان معرفی کرده اند که توجه و علاقه جهان را به خود جلب کرده است . هوش معنوی مجموعه ای از توانایی ها ، ظرفیت ها و منابع معنوی است که منجر به افزایش سلامت روانی و سازگاری مردم می شود .

هوش معنوی یک اصطلاح است که توسط برخی از فیلسوفان ، روان شناسان و نظریه پردازان توسعه استفاده می شود که نشان دهنده روابط معنوی با بهره هوشی و هوش هیجانی می باشد .

هوش معنوی برای اولین بار توسط استیونز در در سال ۱۹۹۶ مطرح شد . دانا زهر اصطلاح هوش معنوی را تعریف کرد و این ایده را در سال ۱۹۹۷ در کتاب خود معرفی کرد . در همان سال کن اونتل نویسنده و مشاور استرالیایی که در برزیل زندگی می کرد ، در کتاب خود واژه هوش معنوی را معرفی کرد که ابعاد عاطفی و معنوی انسان هایی را که در یک سازمان بودند را در بر می گرفت .

در سال ۲۰۰۰ میچل لوین در کتاب هوش معنوی این مفهوم را به عنوان چشم اندازی ارائه داد که روشی را برای کنار هم قرار دادن معنویت و مادیت فراهم می کند که در نهایت مربوط به رفاه جهانی و همه افرادی است که در آن زندگی می کنند .

هوارد گاردنر طراح تئوری هوش چندگانه تصمیم گرفت که هوش معنوی را در میان هوش های خود به دلیل چالش تدوین معیارهای علمی قابل اندازه گیری انتخاب نکند . در عوض گاردنر یک هوش موجوی را پیشنهاد داد. با این حال، محققان معاصر همچنان به بررسی قابلیت اطمینان هوش معنوی (Spiritual Inteligense)

و ایجاد ابزار برای اندازه گیری و توسعه آن می پردازد .

هوش چیست

تعریف هوش بحث بر انگیز است . می توان گفت هوش توانایی ذهنی بسیار کلی که شامل توانایی تفکر ، برنامه ریزی ، حل مسائل تفکر انتزاعی ، درک ایده های پیچیده ، یادگیری سریع و یادگیری از تجربه است . این صرفاً یادگیری کتاب ، مهارت علمی محدود و یا تست اعتیاد نیست ، بلکه نشان دهنده توانایی وسیع و عمیق تر برای درک محیط اطراف ما است از جمله گرفتن ، حس کردن چیزها یا شناختن که باید انجام شود .

لویید هامفریز هوش را چنین تعریف می کند : نتیجه فرآیند دست یابی ، ذخیره سازی در حافظه ،بازیابی ، ترکیب ،مقایسه و استفاده در زمینه اطلاعات جدید و مفهومی .

سیریل برت در مورد تعریف هوش می نویسد : توانایی شناخت عمومی درونی . هوارد گاردنر می نویسد : به نظر من هوش عبارت است از یک توانایی ذهنی انسانی که مجموعه ای از مهارت های حل مسئله را شامل می شود که فرد را قادر می سازد تا مشکلات واقعی و یا مشکلاتی را که او با آن مواجه می شود را حل کند .

روان فیورشتاین هوش را چنین تعریف می کند : تئوری تغییر پذیری شناختی ساختاری ، هوش را منحصر به فرد بودن انسان می نامد تا تغییر یا ساختار عملکرد شناختی خود را برای انطباق با نیازهای متغیر وضعیت زندگی توصیف کند .

در حالی که هوش علمی به هوش شناختی نگاه می کند ، هوش هیجانی به قدرت احساسی و شخصیت معنوی یک فرد و هوش معنوی به نیروی معنوی یک شخص نگاه می کند. انسان ها دارای پنج حس هستند : بینایی ، شنوایی ، چشایی، بویایی و لامسه . معنویت توانایی تشخیصی است که هوشی بیش از پنج حس ما وجود دارد . زندگی با خوشحالی بستگی به این دارد که چقدر ما با خود در صلح درونی هستیم . بعد معنوی ما قدرت را برای یافتن یک حس آرامش درونی از صلح و آرامش در قلب به ارمغان می آورد . این اجازه می دهد تا ارزش های درونی را از طریق تعاملات صلح آمیز با جهان اطرافمان هدایت کنیم . این نگرانی ما را برای دیگران ، نسبت به طبیعت مادر و دیگر موجودات زنده رو به رو می کند و تلاش های آگاهانه ما را برای ایجاد یک نقش مثبت در جامعه بهبود می بخشد . هوش معنی باعث افزایش مسوولیت ما در قبال خودمان ، جامعه اطراف ، کشور و جهان بیشتر می کند . این به ما کمک می کند که دیدگاه شخصی خود را با خیر بزرگ تر بشریت متصل کنیم . این ما را در دیدگاه خود فروتن می کند . به شدت قصد خود خواهانه ما را کاهش می دهد .

ابراهام مازلو در مدل سلسله مراتب نیازهای خود پیشنهاد کرده بود که ملت ها و جمعیت آنها ثروتمند تر می شوند ، بنابر این گرسنگی روحی آنها قوی تر می شود . معنویت باعث می شود که ما از لحاظ اخلاقی قوی باشیم و ظرفیت بالاتری را در اختیار داشته باشیم تا مهربان باشیم .

هوش معنوی چیست

هوش معنوی ابعاد بالاتری از هوش است که ویژگی ها و توانایی های خود (یا روح) معتبر را در قالب حکمت ، محبت ، صداقت ، شادی ، عشق ، خلاقیت و صلح فعال می کند . هوش معنوی برابر با هوش علمی و هوش هیجانی همراه با قدرت حضور است . بنابر این هوش معنوی هنگامی حاصل می شود که هوش فکری و عاطفی در حالت حضور باشند . حضور بیش از این است که از محیط اطراف خود با وضوح بیشتری نسبت به معمول آگاهی داشته باشید . این تنها یکی از نتایج حضور است . هوش معنوی برابر با هوش علمی و هوش هیجانی است که تحت کنترل روح شما است . هنگامی که روح شما هوش علمی و هوش هیجانی را مدیریت می کند ، همان طور که در لحظات حضور است ، نفس خود را از فرمان حذف می کند . در نتیجه در آن لحظات نفس خود مسوولیت افکار ، احساسات ، اهداف ، ارزش ها و اعمال شما نیست . بنابر این هوش معنوی ارزشمندترین منبع شخصی شماست ، زیرا روح خود را در فرمان قرار می دهد . روح منبع خرد ، محبت ، صداقت ،شادی، عشق ، خلاقیت و صلح است .

هوش معنوی ظرفیت ما برای توسعه معنایی ، چشم انداز و ارزش است . بینش معنوی ما از طریق دست یابی به درون ما از طریق شهود به دست می آید . هوش معنوی الزاماً با باورهای مذهبی ما ارتباط ندارد . این بیشتر مربوط به صلح درونی ما ،تعادل و درک ما از جهان است .

افراد با توانایی های معنوی بالا تمایل به تفکر عمیق دارند ، از همبستگی همه چیز آگاهی داشته باشند ، نسبت به دیگران و همچنین حیوانات ،گیاهان و … مهربان و دلسوز باشند .

عصب شناسان وجود هوش معنوی در لوپ گیجگاهی را اثبات نموده اندکه با فعالیت عاطفی و تحریک برانگیخته می شود . هوش معنوی یادگیری و آگاهی انسان را در برمی گیرد .

هوش معنوی مربوط به آن بخش از مغز است که به ما اجازه می دهد امیدوار باشیم و ما را به اهدافمان در زندگی متصل می کند . ووهان هوش معنوی را به عنوان توانایی برای ایجاد معنا در زندگی بر اساس درک عمیق از سوالات وجودی و آگاهی از توانایی استفاده از سطوح مختلف آگاهی در حل مسئله و دست یابی به اهداف تعریف می کند . این مدل مستلزم سه جزء هوش معنوی است :

– توانایی ایجاد معنا بر اساس درک عمیق سوالات وجودی .

– آگاهی و توانایی استفاده از سطوح مختلف آگاهی در حل مسئله .

– آگاهی از همبستگی همه موجودات به یکدیگر و وجود متعالی .

هوش معنوی در برگیرنده مجموعه ای از ظرفیت ها و توانایی های فردی است که از منابع معنوی برای افزایش انطباق پذیری و بهزیستی افراد استفاده می نماید .

دانا زوهر رهبر فکری ، فیزیکدان ، فیلسوف و نویسنده است . او ۱۲ اصل هوش معنوی را تعریف کرده است . این اصول به ما راهنمایی واضح نشان می دهند که آیا ما با خود بالاترمان زندگی می کنیم نه فقط خودمان . عمل کردن به این اصول می تواندبه ما کمک کند تا زندگی راحتی داشته باشیم و کامل تر زندگی کنیم و در جهان خودمان تاثیر گذار باشیم. استفاده از این اصول باعث می شود که روابط همکاری ایجاد کنیم نه رقابت همیشگی با یکدیگر .

هوش معنوی و مولفه های آن

دانا زوهر ۱۲ اصل هوش معنوی را چنین ذکر کرده است :

– خود آگاهی:شناخت چیزی که من به آن اعتقاد دارم و برایم ارزش داردوآنچه که به من عمیقاً انگیزه می دهد .

– خود انگیختگی : زندگی و واکنش به لحظه .

– داشتن چشم انداز و ارزش محوری : عمل بر طبق اصول و عقاید عمیق و زندگی بر این اساس .

– کل نگری : دیدن الگوهای بزرگ تر ،روابط و ارتباطات و داشتن حس تعلق .

– دگر خواهی : داشتن کیفیت احساس و همدلی عمیق .

– پذیرفتن و استقبال کردن از تفاوت ها : ارزش یابی افراد دیگر برای تفاوت هایشان .

– استقلال رای : ایستادگی در مقابل جمعیت و داشتن اعتقادات شخصی .

– توانایی تغییر چارچوب های ذهنی.

– گرایش به پرسش اساسی چرا . نیاز به درک چیزها و رسیدن به عمق آنها .

– استفاده مثبت از مشکلات و چالش ها.

– فروتنی : اهمیت حقیقی ما برخواسته از چیزهای عمیق تر و فراتر از ایگوی ما به تنهایی است .

– احساس رسالت : تمایل و اشتیاق فرد برای محقق کردن اهداف خود .

این اصول معنوی می تواند به ما برای اندازه گیری هوش معنوی کمک کند . این اصول می توانند رشد معنوی ما را هدایت کنند . ما می توانیم به طور آگاهانه به دنبال ارزش های بالاتر و ارزشمند خود باشیم و با آنها زندگی کنیم . صرف زمان برای مراقبه یا انجام هر گونه فعالیتی که به ما کمک می کند با خودمان بیشتر ارتباط برقرار کنیم می تواند به این امر کمک کند . همچنین مهم است که ارزش های خود را مورد پرسش قرار دهیم و اطمینان حاصل کنیم که ما درهماهنگی با خود بالاتر خود زندگی می کنیم .

صرف زمان برای رقبا ، افراد مبتنی بر خود می تواند مانع تلاش ما برای توسعه معنویت شود . همچنین تمرکز بیش از اندازه بر چیزهای مادی می تواند مانع پیشرفت ما شود . کن او دانل از طرفداران ادغام هوش معنوی با هوش هیجانی و هوش علمی است . هوش علمی به ما کمک می کند تا با اعداد ، فرمول ها و چیزها تعامل کنیم و هوش هیجانی به ما کمک می کند تا با افراد ارتباط برقرار کنیم و هوش معنوی به ما کمک می کند تا تعادل درونی خود را حفظ کنیم . برای محاسبه سطح هوش معنوی معیارهای زیر را پیشنهاد می کند :

– چقدر زمان ، پول ، انرژی و فکر لازم داریم تا نتیجه مطلوب به دست آوریم ؟

– چقدر احترام دو جانبه در روابط ما وجود دارد ؟

– چگونه یک بازی سالم با دیگران داشته باشیم ؟

– چقدر شفافیت در حفظ شخصیت دیگران حفظ می شود ؟

– به رغم حجم کار آرامش ما را حفظ می کند.

– چگونه تصمیمات ما منطقی است ؟

– چگونه ثبات ما در موقعیت های ناراحت کننده باقی می ماند ؟

– چگونه به جای نقص، فضایل را در دیگران ببینیم ؟

رابرت آمونز هوش معنوی را استفاده انطباقی از اطلاعات معنوی برای تسهیل حل مسائل روزمره و دست یابی به هدف تعریف می کند . او ابتدا ۵ عنصر هوش معنوی را پیشنهاد داد :

– ظرفیت فیزیکی و مادی

– توانایی تجربه حالت های آگاهی بالا

– توانایی تجلیل روزمره

– توانایی استفاده از منابع معنوی برای حل مشکلات

– ظرفیت فضیلت

فرانس ووهان توضیح زیر را ارئه می دهد : هوش معنوی با زندگی درونی ذهن و روح و رابطه آن با جهان در ارتباط است . سیندی ویگلزورت هوش معنوی را توانایی عمل با خرد و محبت همراه با حفظ صلح درونی و بیرونی بدون در نظر گرفتن شرایط تعریف می کند . او صلاحیت هایی را که شامل هوش معنوی است را به ۲۱ مهارت تقسیم می کند و به چهار مدل مربعی تقسم می شود که شبیه مدل هوش هیجانی دانیل گولمن است . چهار بخش هوش معنوی عبارتند از :

– خودآگاهی(سطح جدیدی از آگاهی درونی )

– آگاهی جهانی (که بسیار بزرگ تر از آگاهی های دیگر است )

– تسلط بر خود (خویشتنداری در سطح بالا)

– حضور معنوی و مسلط اجتماعی (زندگی کردن با رفتارها وخصوصیاتی شبیه آموزگاران والگوهای معنوی).

دیوید ب. کینگ تحقیقاتی در زمینه هوش معنوی در دانشگاه ترنت در انتاریو کانادا انجام داده است . او هوش معنوی را به عنوان مجموعه ای از ظرفیت های ذهنی سازنده بر اساس جنبه های غیر واقعی و غیر متعارف واقعیت تعریف می کند ، به ویژه آنهایی که : کمک به آگاهی و استفاده از جنبه های غیر مادی و متعالی از وجود ، افزایش معنا ، به رسمیت شناختن خود متعالی و تسلط بر وضعیت های معنوی است .

کینگ چهار توانایی هوش معنوی را پیشنهاد می کند :

– تفکر انتقادی وجودی : ظرفیت انتقاد از ماهیت وجود ، واقعیت ، جهان ، فضا ، زمان و دیگر مسائل موجود متافیزیکی .

– تولید معنای شخصی : توانایی کسب معنا و هدف شخصی از تمامی تجربیات جسمانی و ذهنی از جمله توانایی هدف در زندگی .

– آگاهی متعالی : توانایی شناسایی ابعاد و الگوهای متعالی از خود (یعنی خود فرد متعالی ) از دیگران و دیدگاه فیزیکی (مثلاً غیر مادی ) در حالت های طبیعی ، همراه با توانایی رابطه با خود .

– گسترش حالت آگاهانه : توانایی ورود و خروج از حالت های بالاتر از آگاهی (مثلاً آگاهی خالص ، آگاهی کیهانی ، اتحاد و یکپارچگی ) و سایر حالت های بی هوشی به واسطه خود (به عنوان تفکر عمیق ، مراقبه ، نماز و …) .

هوش معنوی داد های معنوی را برای حل مشکلات روزمره را فراهم می کند و انطباق فرد با موقعیت را فراهم می کند .ووهان معتقد است که هوش معنوی زندگی درونی و بیرونی (محل کار) را با هم متحد می کند . او با اشاره به مطالعه خود که نشان دهنده ارتباط بین هوش معنوی و کاهش مشکلات محل کار است نتیجه می گیرد که هوش معنوی کیفیت زندگی را بهبود می بخشد . از دیدگاه وی هوش معنوی برای شناخت انتخاب های موثر برای رفاه روانی و ارتقای سلامت انسان ضروری است . مطالعات دیگر نشان می دهد که بین هوش معنوی و ویژگی هایی مانند صفات شخصیت ، حساسیت اجتماعی ، رضایت از زندگی ، انرژی و فعالیت رابطه معنا داری وجود دارد .

هوش معنوی و کاربردهای آن

هوش معنوی قادر به شکل گیری و سازماندهی ادراکات ما در مورد برخی از مفاهیم از جمله سلامت و بیماری است . هوش معنوی نه تنها سلامت و رفاه شخصی را بهبود می بخشد ، بلکه به مردم کمک می کند تا تجربیات دشوار مانند غم و اندوه را تحمل کنند . زوهر معتقد است که هوش معنوی پایه ای برای اثر بخشی بهتر هوش عقلانی و هیجانی است . نتایج تحقیقات نشان می دهد هوش معنوی با کیفیت زندگی همراه با کلیه خرده مقیاس های آن (جسمی ، روحی، اجتماعی و محیطی) رابطه معنی داری دارد . ایجاد یک معنای شخصی (جزو هوش معنوی) باعث می شود که یک فرد حتی در موقعیت های پرتنش و نگرانی یک موقعیت جدید ایجاد کند که در آن یک معنا یا هدف پیدا می کند که اولاً به فرد کمک می کند تا با شرایط جدید سازگار شود و سپس برای تغییر عوامل استرس زا و در نهایت برای کاهش اثرات منفی آن اقدام کند .

زوهر و مارشال ویژگی های افرادی را که از هوش معنوی بالا استفاده می کنند شرح دادند : آنها انعطاف پذیر هستند ، لذت بردن از سطح بالایی از آگاهی نسبت به خود و برای غلبه بر سختی ها راه حلی پیدا می کنند . ویژگی های دیگر این افراد شامل دریافت الهام از ارزش ها و بینش ، جستجوی پاسخ برای پرسش های اساسی و.. می باشد . هوش معنوی ما را به تغییر یا بهبود شرایط خاص و در واقع رسیدگی به شرایط مختلف هدایت می کند . امروزه شناخت بیشتری از نقش معنویت در ارتقای سلامت و یکپارچگی وجود دارد . اصطلاح هوش معنوی اغلب برای اشاره به سطح آگاهی معنوی است که زمینه های مختلف زندگی انسان را ادغام می کند .

فرانس ووهان می نویسد : تصور من این است که هوش معنوی قلب را باز می کند ، ذهن را روشن می کند و روح فرد را به زمینه حیاتی موجود متصل می کند . هوش معنوی را می توان با تمرین توسعه داد و می تواند به فرد کمک کند تا واقعیت را از توهم تشخیص دهد .

کاربرد هوش معنوی در میان شهرنشینان آستانه تحمل آنها را بالا می برد و به حل مناقشات و اختلافات در کار و زندگی کمک شایانی می کند . از مهمترین موارد کاربرد هوش معنوی در محیط کار می توان به موارد ذیل اشاره کرد :

– فراهم شدن محیط امن به طوری که این امر کارایی و راندمان کاری فرد را بهبود می بخشد.

– برقراری زمینه های تفهیم و تفاهم بیشتر بین افراد شاغل در یک محیط کاری .

– از میان برداaشتن موانع و مدیریت تغییرات .

– افزایش میزان بهره وری کارکنان در محیط کار .

نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده بیانگر آن است که آموزش هوش معنوی بر واکنش به استرس تحصیلی و خود کارآمدی دانش آموزان موثر می باشد . هوش معنوی با تقویت مکانیسم های دفاعی رشد یافته این امکان را برای فرد فراهم می کند تا در مواجهه با شرایط استرس زا ، فرد بتواند با عوامل استرس زا مقابله کند .

Picture of شیک اندیش
شیک اندیش

هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.

اولین کسی باشید که برای “هوش معنوی چیست ؟ ” دیدگاه می‌گذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

قابل فهم بودن
ساده گویی
بار علمی
مفید بودن
کاربردی بودن

پیمایش به بالا