سلام من یه زن متاهلم و شاغل مدتی واسه سرگرمی و گذران وقت خیلی اتفاقی وارد یه چت روم شدم …….خلاصه اینکه بعد چند ماه به آقایی علاقمند شدم اون هم مثل من متاهله.فقط چند بار باهاش تلفنی حرف زدم و زود کنار گذاشتم ولی شدیدا بهش علاقه دارم الان هم خیلی کم تو روم میبینمش اگه هم ببینم چیزی بهش نمیگم بهش گفتم فراموشش کردم ولی اینطور نیست.تو رو خدا بد فکر نکنین من آدم هرزه ای نیستم ولی این احساسم دست خودم نیست چیکار کنم شوهرمو اصلا دوست ندارم اون اصلا اهل محبت کردن نیست.ولی با این حال دوست ندارم بهش خیانت کنم دچار عذاب وجدان شدیدی شدم بطوریکه مبتلا به افسردگی شدم بگین چجوری میتونم اون آقا رو فراموش کنم.لطفا اسمم رو ننویسین
دیگه دارم دیونه میشم
بخدا قسم دارم دیونه میشم دیشب بعد 1 ساعت که تلفنی باهاش حرف زدم بهم گفت منو فراموش کن منم نمیتونم تنها کاری که میتونم فراموشش کنم خودکشی که دارم بهش فکر میکنم… ***تو سرنوشت منه بدبخت بدشانس
به نظر شما یه دختر حق داشتن دوست پسر داره یا نه؟
به نظر شما دوستان، آیا یه دختر خوبه که دوست پسر داشته باشه یا نه؟؟؟ اگه آره به چه علت و اگرم نه به چه علت؟
من دیوانه وار عاشق پسری مغرور هستم .نمیدونم او چه حسی دارد.
ما با هم دوست نیستیم .ولی من می پرستمش و از فکرش نمی تونم در بیام . نمیدونم چه حسی به من دارد. به ندرت با هم حرف میزنیم. .من اگر او را به دست نیاروم نابود میشم و دیوانه و در ضمن دوستام فکر میکنن او با من دوست بوده
چطور همسر خسيسمان را درمان كنيم؟
خسيسها از دیدگاه علم
از نظر علم روانشناسی «سخاوت روح» یکی از ویژگیهای مثبت روحی – روانی و رفتاری است که تقریبا در همه افراد- با اندکی تفاوت در میزان آن- وجود دارد. اما در برخی افراد این ویژگی رفتاری اجازه یا فرصت بروز و ظهور پیدا نمیکند و همین ناتوانی ، آنها را به فردی خسیس(اسكروچ) تبدیل میکند.
آنها حتی در ابراز احساسات هم خساست میکنند! به این مثال توجه کنید؛ مدیر مؤسسهای از اينكه کارمنداناش به خوبی کار میکنند، آگاه است اما خساست او اجازه نمیدهد تا با پاداش مالی يا حداقل تشويق زباني از همکاراناش تشكر و تقدير كند.
خانواده در سایه خست
بعد از تشکیل خانواده، خسیس بودن یکی از طرفین، به شدت بر روابط زوجين و رابطه آنها با يكديگر تاثیر میگذارد؛ تا حدی که شاید به جدایی بینجامد؛ مگر آنکه هر دو نفر (زن و شوهر) مبتلا به مشکل خساست باشند تا بتوانند از بودن در کنار هم لذت ببرند. از مهمترین مشکلات زندگی افراد خسیس با خانواده (همسر و فرزندان) میتوان به این موارد اشاره کرد:
– ناتوانی در برقراری ارتباط عاطفی؛ این افراد حتی نمیتوانند از سادهترین کلمات محبتآمیز برای بیان احساسات خود استفاده کنند. جالب اینکه اگر هم از این کلمات استفاده کنند، آزادی و آرامش در رفتارشان دیده نشده و همیشه حالتی از گرفتگی و ناراحتی در رفتار آنها مشاهده میشود.
– فاصله عمیقی در روابط زن و شوهر دیده میشود؛ سایه دائمی خساست در زندگی مشترک، باعث جدایی آنها از هم میشود چون یکی از طرفین نمیتواند نیازهای عاطفی و روحی- روانی طرف مقابل را برآورده کند. بگذریم از اینکه رفع نیازهای دیگر به طور کامل از یاد رفته است.
– ارتباط زن و شوهر به بحثها و رفع نیازهای مالی محدود میشود. در نهایت نیز برای رفع هر نیاز- پس از یک جدال طولانی – باید همه افراد خانواده از چهارچوبی که فرد خسیس تعیین میکند، پیروی کنند.
– مردان یا زنان خسیس هر مسئلهای را با مسائل مالی میسنجند و «پول و درآمد» مهمترین عامل تعیینکننده در زندگی آنهاست. مثلا معیار محبتشان، مبلغ، کیفیت یا نوع هدایای خریداری شده است، نه زیبايی این كار.
– رفتارها آزادانه نیست؛ ترس از بروز واکنشی نامطلوب از سوی فرد خسیس بر همه رفتارها و روابط سایه افکنده و آزادی عمل را از همه افراد خانواده – به ویژه همسر – سلب کرده است.
– این افراد در برآوردن نیازهای فردیشان هم امساک میکنند؛ تا حدی که سلامتیشان هم در معرض خطر قرار میگیرد.
روح و روان، اسیر امساک
از طرفی عناد دائمی آنها با جمع، باعث تنها ماندنشان میشود و همین امر باعث تشدید افسردگی خواهد شد. در واقع عقاید آنها باعث میشود تا همیشه تنها بمانند؛ حتی اگر به ظاهر، دیگران آنها را طرد نکنند.
رفتارهای دیگری مثل حرص و ولع دائمی برای همه چیز، شک و تردید، حسابگری و خودمحوری از دیگر اختلالات روحی- روانی افراد مبتلا به بیماری خساست است. این افراد فراموش کردهاند که تیر تیز رفتارهای نامطلوب و تهاجمی آنها، بیش از همه، روح و روان همسر و فرزندانشان را زخمی میکند.
با آنها چه کنیم؟
اول از همه بهخاطر بسپاریم که بیماری همسر خسیس ما هیچ گاه درمان نمیشود؛ بنابراین فقط باید تلاش کنیم تا رفتار او را تعدیل و ترمیم کنیم. درمان قطعیای برای این بیماری وجود ندارد؛ فقط با این شیوهها ميشود با او مدارا کنیم:
– طبیعت افراد خسیس را باور کنیم و بپذیریم که به بیماری امساک و خساست بیمارگونه دچار هستند. این باور باعث میشود تا رفتارهای او برایمان قابل تحمل باشد.
– مقابله به مثل نکنیم؛ این مقابله هیچ اثری جز تکرار رفتارهای نامطلوب او ندارد. حتی این رفتارها میتواند با شدت بیشتری تکرار شود.
– پیش از خرید هر وسیلهای برای منزل با همسرمان مشورت کنیم. با وجود اختلافنظر، مشورتکردن ضروری است تا پس از خرید با لجبازی او روبهرو نشویم. به این ترتیب، مانع از جنجال شده و زمینهسازی کردهایم.
– برای خریدهای شخصی تنها برویم ولی قبل از بیرونرفتن از منزل، حتما به همسرمان اطلاع بدهیم تا احساس کنارگذاشتهشدن به او دست ندهد. توافق کنیم که این تصمیم برای سلامت روحی- روانی هر دوی ما لازم است.
– بعضی افراد مبتلا به خساست، تلاش میکنند تا این صفت نامناسب را اصلاح کنند. در اين صورت با درك مشكلشان و تلاشي كه براي ترك اين صفت ميكنند، به آنها کمک کنیم.
– زمانی که از رفتار همسرمان غمگین و عصبی میشویم، ناراحتیمان را ابراز کنیم؛ البته نه با دعوا و جنجال بلکه به او توضیح بدهیم که از رفتارهای او ناراحت میشویم و خجالت میکشیم. این توضیح و ابراز ناراحتی ما به شکل منطقی، تلنگری برای تجدیدنظر در رفتارهای نامناسب اوست.
– اگر فرزندمان از رفتار همسرمان رنجید، مقابله به مثل را به او یاد ندهیم. فقط به فرزندمان توضیح بدهیم که این عقیده پدر یا مادر توست و باید به عقیده آنها احترام بگذاری. فقط دفعه بعد طوری رفتار کن که با سرزنش او روبهرو نشوی.
– برای تقسیم دخل و خرج منزل، همفکری کنیم تا به تدریج تغییراتی در شرایط ایجاد شود.
– با دوستان و آشنایان قطع رابطه نکنیم؛ این راه چاره نیست. با حفظ تعادل در رفت و آمدها این مشکل به تدریج برطرف خواهد شد.
– از روانپزشک، روانشناس يا مشاور کمک بگیریم.
چگونه می توان از خودارضایی دست کشید؟
چگونه می توان از خودارضایی دست کشید؟
همسرم دست بزن داره
اوایل زندگی مشترکمون خیلی اخلاقش خوب بود
تقریبا به تمام خواسته هام احترام میزاشت ولی مدتیه تحت تاثیره مادر و خواهرش از الفاظ رکیک و این اواخر چند بار شدیدا
با سیلی به صورتم زد
نمیدونم قهر کردن و این مه برم خونه پدرم کاره خوبیه یا نه
لطفا راهنماییم کنید