رفتار جنسی در گذشته

رفتار جنسی در گذشته
مشخصات فردی:

جنسیت: مرد

سن: 28

وضعیت تاهل: مجرد

فرزند: دوم خانواده

تحصیلات: لیسانس

شغل: کارمند

سابقه مراجعه به روانشناس ، دلیل مراجعه، نوع درمان و نتیجه: بله برای درمان سندروم روده تحریک پذیر
داروی مصرفی و میزان آن: سیتالوپرام ایمی پرامین کلوفاک
سابقه مصرف سیگار، الکل و یا دیگر مواد مخدر، میزان و نوع آن: بله سیگار و الکل مصرف کردم اما در حال حاضر نه
شرح مسئله: با سلام ازسال 88 تا سال 92 با یک پسر دیگر رابطه جنسی داشته ام اکنون از کارهای گذشته خودم نادمم ولی از نظر روحی روانی وضع خوبی ندارم و کامل منزوی شدم بیشتر اوقات روز را در اتاقم سر میکنم بدون هیچ هم صحبتی اصلا حرف زدن برام دشوار شده مدام به خود کشی فکر میکنم حس میکنم بدنم کثیف شده و ادم شریفی نیستم لطفن کمکم کنید سابق مصرف قرص های ضد افسردگی هم دارم بیش از همه به علت گذشته جنسی خود از ازدواج کردن میترسم فکر اینکه همسرم چه دیدی نسبت به من که قبلا همجنس گرایی کردم میتونه داشته باشه داره دیوونه ام میکنه

 

 

 

 

با سلام و ادب. دوست عزیز همانطور که همکارم اشاره کرده است ممکن است شما به دلیل شناخت کم و وجود میل جنسی زیاد در دورانی از زندگی اشتباهی را انجام داده باشید که الان پشیمان هستید و دیگر این گرایشات و رفتار ها در شما وجود ندارد.البته این به معنای این نیست که مشکلی وجود ندارد، نه مسلما نیاز است شما برای شناخت مشکلات روانی ایجاد شده و علت اصلی گرایش به این رفتار را بررسی نمایید.اما در هر حال وقتی این گرایشات نباشد و شما پشیمان باشید مطمئن باشید که کافی است و لازم نیست همسرتان در جریان اتفاقات گذشته که تداخلی در زندگی آینده ندارد قرار گیرد. بنابراین لازم برای شناخت این افکار منفی و کنترل انها مراجعه حضوری داشته باشید و یا کتاب مطالعه نمایید. مقالات همین سایت نیز می تواند بسیار کمک کننده باشد.موفق باشید

پاسخ توسط: ناهیده آین

 

 

 

با سلام. دوست عزیز زندگی جنسی شما در گذشته الگوی اشتباهی بوده است که نیاز به بررسی بیشتری دارد . مثل اینکه علت همجنس گرایی در شما چه بوده است ؟ از چه زمانی شروع به همجنس گرایی کرده اید ؟ آیا قبل این رابطه ، تجربه سو استفاده جنسی داشته اید یا خیر؟ اما در هر حال الان 2 سال است که دیگر اینکار را انجام نمی دهید و این نشانه بسیار خوبی است . همین که دیگر تمایلی به اینکار نداشته و آن را ترک کرده اید امیدوار کننده است.دوست عزیز خیلی از مواقع تمایلات و تجربیات جنسی نادرست هر فردی ، بدون فهم اشتباه بودن یا اختلال بودن اتفاق می افتد. بنابراین شاید با شناخت بیشتر و درک بهتر مشکلتان خیلی به خودتان کمک کرده و بتوانید با اشتباهتان کنار بیایید. در مورد ازدواج نیز اگر این تمایلات الان وجود ندارد و شما از کارتان پشیمان هستید، نیازی نیست به همسرتان در خصوص رابطه اشتباه قبلی بگویید. دوست خوبم برای تغییر حالتان نیاز است افکار منفی را بشناسید و با انها مبارزه کنید. کتاب از حال بد به حال خود را مطالعه کنید.موفق باشید

پاسخ ها

وسواس شوهرم در حین رابطه جنسی

وسواس شوهرم در حین رابطه جنسی

مشخصات فردی:

جنسیت: زن

سن: 32

وضعیت تاهل: متاهل

فرزند: سایر خانواده

تحصیلات: کارشناس ارشد

شغل: خانه دار

سابقه مراجعه به روانشناس ، دلیل مراجعه، نوع درمان و نتیجه: نه
داروی مصرفی و میزان آن: نه
سابقه مصرف سیگار، الکل و یا دیگر مواد مخدر، میزان و نوع آن: نه
شرح مسئله: با سلام من مدت 6ماهه ازدواج کردم در این مدت به ندرت در رابطه جنسی ارضا شدم متاسفانه همسرم از یک نوع وسواس رنج میبره ..مثلا بعضی کارها که در رابطه برای من جذاب است رو انجام نمیده گاهی فکر میکنم براش چندش آورم.. با اینکه به نظافتم خیلی اهمیت میدم نمیدونم چیکار کنم بعضی وقتها خیلی اذیت میشم و سر خورده و عصبی میشم.. لطفا راهنمایی کنید

 

پاسخ ها

با سلام. دوست عزیز مطمئنا رابطه جنسی که یکی از پایه های زندگی زناشویی است اگر قوی نباشد می تواندمنجر به دلسردی شود. در مورد شما نیز وسواس همسرتان نگرانتان کرده است اما موضوع این است که وسواس ایشان مشکل اوست و ربطی به شما ندارد و هر چقدر هم که شما نظافت را رعایت کنید او به دلیل قوانین و افکار ذهنی نمی تواند با شما ارتباط درست برقرار کند بنابراین بهتر است با او در مورد نیازتان و مشکلتان در خصوص ارتباط جنسی صحبت کنید و بخواهید برای کمک به روش درست ارتباط جنسی و ارضا یک سکس تراپ راهنمایی بگیرید.دوست خوبم الان به فکر نجات زندگیتان باشید و هر طور که شده به رواندرمانگر مراجعه کنید. خانم دکتر راحله امانی ، فیروز سخندانی ، آقای آرش سدهیان می توانند به شما کمک نمایند.موفق باشید

پاسخ توسط: فرشته نوری

با سلام و ادب. دوست عزیز وسواس با رضایت جنسی جور نیست! در روانپزشکی دو نوع وسواس مطرح است؛ «وسواس فکری-عملی» و «شخصیت وسواسی» که هر دو در اختلالات جنسی نقش دارند. درمورد وسواس عملی- فکری می‌توان اهمیت بیش از حد به شست‌وشو، نظافت، نظم، ترتیب یا اشتغال مداوم ذهنی نسبت به یک موضوع یا موضوعات خاص را مثال زد درحالی که شخصیت وسواسی یک شخصیت کمال گرا و بسیار باریک بین، ریزبین، دقیق، مسئولیت‌پذیر، اهل تعهد، منظم و جدی است. درواقع ویژگی‌های این وسواس‌ها با لذت جنسی جور در نمی‌آید. امروزه درکلینیک‌های سکسولوژی این دو مورد خیلی دیده می‌شوند.نکند کثیف یا بیمار شوم! اما وسواس چگونه مانع از یک پاسخ جنسی مناسب می‌شود؟ پاسخ جنسی به طور خلاصه یعنی میل، تحریک و ارضا. کسی که وسواس عملی- فکری ازجمله وسواس نظافت دارد حین رابطه مرتب به این فکر می‌کند که بیمار نشود، خودش یا ملحفه و … کثیف نشوند، باید فورا به حمام برود و … یا برای مثال فردی که وسواس نظم دارد خیلی مقرراتی است و همیشه فکرش مشغول این است که دیروقت شده، فردا باید سرکار بروم و … . در واقع «وسواس شخصیت» خیلی بیشتر از «وسواس عملی- فکری» به رابطه زناشویی آسیب می‌زند به این علت که شخصیت‌های وسواسی افراد کمال طلبی هستند.البته منظور ما این نیست که حتما همسر شما شخصیت وسواسی دارد اصلا. این فقط یک فرضیه است که برای تایید باید به روانشناس متخصص مراجعه کنید.در بحث درمان وسواس دو موضوع مطرح است: گرایش و پاتولوژی بیماری. اگر وسواس فقط به صورت یک گرایش باشد همزمان با سکس تراپی می‌توان با تذکر دادن و توصیه‌های ساده، به فرد آگاهی داد و این گرایش را برطرف کرد. اما اگر وسواس واقعا پاتولوژیک باشد، اولویت با درمان این اختلال روانپزشکی است نه سکس تراپی؛بنابراین در خصوص این مشکل و نیاز های جنسی با همسرتان راحت صحبت کنید و از او بخواهید برای حل این مشکل به روانشناس مراجعه حضوری داشته باشید.خانم دکتر امانی می تواند کمک زیادی به شما نماید

پاسخ ها

شهوت به همجنس

شهوت به همجنس

مشخصات فردی:

جنسیت: مرد

سن: 19

وضعیت تاهل: مجرد

فرزند: اول خانواده

تحصیلات: دیپلم

شغل: دانشجو

سابقه مراجعه به روانشناس ، دلیل مراجعه، نوع درمان و نتیجه: خیر
داروی مصرفی و میزان آن: خیر
سابقه مصرف سیگار، الکل و یا دیگر مواد مخدر، میزان و نوع آن: هرگز
شرح مسئله: سلام من از ابتدای کودکی شهوتی بودم و در سنین کم علاقه به رابطه جنسی داشتم و چند مرتبه هم داشتم هم با جنس موافق و هم با جنس مخالف البته دخولی صورت نگرفت.همچنین از ابتدای بلوغ گرفتار استمنا شدم و الان ۴ماهی هست که استمنا نکردم.از آنجایی که مذهبی هستم،هم خودم هم خانواده،از همان ابتدای بلوغ با نعوظ بیش از حد و نابجا مشکل داشتم.و همچنین عکس و فیلم مستهجن هم زیاد دیده ام.الان هم در یک موسسه فرهنگی فعالیت میکنم و مسئول گروهی از نوجوانان ۱۴و۱۵ سال هستم.در این گروه نسبت به یکی از اعضا علاقه بسیاری دارم ولی تابحال نگاه گناه آلود به او نکرده ام منتها هروقت به او نزدیک میشوم،از لحاظ فیزیکی، متحول شده دچار نعوظ میشوم درحالی که اصلا به مسائل جنسی فکر نمیکنم ولی انگار نسبت به او آلرژی دارم و این خیلی مرا عذاب میدهد چون اصلا قصد گناه ندارم ولی بی اختیار دگرگون میشوم.جوری که قصد داشتم از مسئولیتم کناره گیری کنم ولی دوست دارم که درمان شوم چون حتی وقتی برادرم که ۸ سال دارد یا خواهرم که ۶ سال دارد را میبوسم یا بغل میکنم نیز درمعرض نعوظ قرار میگیرم و سریعا مجبور میشم که از آنها دور شوم درحالی که فقط قصد محبت پاک را دارم ولی ناخواسته با شهوت جنسی خلط میشود.خواهش میکنم کمکم کنید… دارم عذاب میکشم…

 

پاسخ ها

با سلام.احساسات و علاقه های اجتماعی به افراد همجنس سالم میباشند تا آنجائیکه بیش از حد نبوده و یک بعد شهوانی و جنسی به خود نگیرند. وقتیکه علاقه به همجنس بیش از حد شده و حالت شهوانی پیدا میکند ، این مساله تبدیل به گرایش به همجنس (same sex/gender attraction) میشود. دوست گرامی، در مورد علل روی آوردن به همجنس گرایی هنوز توضیحی که مورد قبول همه ی پزشکان وروانشناسان باشد وجود ندارد و برخی متخصصان به علل روانی – اجتماعی وبرخی به دیگر عوامل زیستی (کارکرد نامتعادل غدد و هورمونهای جنسی) اشاره داشته اند. علل هم جنس بازی از دیدگاه روانی ـ اجتماعی آشفته بودن روابط میان والدین وفرزندان، یادگیری های نادرست ومحیط اجتماعی ناسالم می باشد و به طور خلاصه می توان به کنترل نداشتن بر غریزه جنسی اشاره داشت. اما آنچه مسلم است این که چنین رفتاری حتی از جانب افراد مبتلا به این عمل نابهنجار تلقی می شود و لازم است کنار گذاشته شود.1- قبل از هر اقدامی چه خوب است با مراجعه به روان پزشک و انجام برخی معاینات و آزمایشات، از ترشح عادی و نرمال غدد درونریز خود مطمین شوید. چه بسا در اثر ترشح غیرعادی غدد درون ریز چنین تمایلاتی به وجود آمده و با تنظیم ترشح غدد با مصرف دارو تمایلات جنسی شما نرمال شده و به سادگی درمان خواهد شد. یادآوری می شود از مراجعه به روان پزشک امتناع نکنید و خجالت نکشید، که این مسأله احتمالا یک مشکل جسمانی است و همچون دیگر مشکلات قابل درمان. باید درمان شده و قبل از تشدید بیماری، آن را حل کرد. 2- عدم توجه به ذهنیت ها و افکار مبتنی بر تمایل به همجنس و عدم تمایل به جنس مخالف. هیچ گاه به خود تلقین نکنید که: «من به جنس مخالف هیچ علاقه‌ای ندارم و نمی‌توانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم». هیچ گاه به خود تلقین نکنید که «علاقه به همجنس و تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف در وجود من نهادینه شده است و امکان تغییر آن وجود ندارد»، چون اولا این گونه نیست و شما با تلاش خود می‌توانید این مشکل را برطرف سازید، و ثانیا، این تصور جلوی هر گونه تلاش اصلاحی شما برای تغییر را می‌گیرد. 3-اجتناب ازتمام ارتباطها، مکانها و موقعیت هائی که انجام اندیشه همجنس گرایی را تداعی می کند. 4- افکار خود را کنترل کنید. سعی کنید به افکار هوس‌آلود در مورد رابطه جنسی با همجنس فکر نکنید. هیچگاه در ذهنتان به این افکار بال و پر ندهید و آن را برای خود نیارایید. برای این کار، تلاش کنید تنها نمانید، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان می‌آید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغتان آمد، آن را قطع کنید، از جای خود برخیزید و به میان دوستان یا اهل خانواده بروید و تا زمانی که این افکار کاملا از ذهنتان خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکنید. 5- توجه به آثار و عواقب همجنس بازی: انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند.

پاسخ توسط: حدیث یوسفی

با سلام.دوست عزیز از نوشته هاتون دو تا احتمال میرود 1- مشکلات هورمونی جنسی که در افراد همجنسخواه وجود دارد. در واقع فرد ظاهر جسمی و جنسی اش متفاوت از درون جسم اش است. برای تشخیص درست باید به یک متخصص غدد داخلی مراجعه کنید تا از نظر هورمونی و جسمی چکاپ و آزمایشات لازم انجام شود و بعد تحت درمان قرار بگیرید. احتمال 2- وجود اختلال وسواس فکری است. برای تشخیص این مورد هم باید به یک روان شناس بالینی مراجعه کنید تا از تمام جوانب بررسی شود که مشکل شما وسواس است یا خیر. توصیه می کنم حتما ابتدا به یک روان شناس بالینی مراجعه کنید و با اطمینان کامل تمام توضیحاتی که در این جا دادید را با مشاورتان درمیان بگذارید . متاسفانه راهنمایی کامل در سایت میسر نیست به دلیل اینکه ارتباط متقابل وجود ندارد. اما مشاورین سایت می توانند شما را در انتخاب درست برای اینکه به کجا و چه کسی مراجعه کنید راهنمایی کنند شهر محل سکونت خود را بفرمایید تا بتوانیم کمکتان نماییم. موفق باشید.

ایا این عشقه؟

ایا این عشقه؟

من دختری هستم۱۹ساله ..یه پسرخاله دارم ۲۲سالشه دانشجو….از وقتی۴سالم بود دور تا دور حیاطمون رو میدویدم و داد میزدم ک من با……(پسرخالم).عروس میشم.از همون موقع دوسش داشتم
یعنی از همون بچگیام ازش خوشم میومد اون تک فرزنده منم ۴تا خواهردیگ دارم قبلنا فک میکردم ک شاید از سرم فکرش بپره ولی هرچی بزرگ تر میشیم عشقم بهش شدید تر میشه اینم بگم من دختریم ک تاحالا دوست پسرنه تلفنی و ن هیچ جوری نداشتم خشکه مقدسم نیستم فقط اینک فقط اونو میخوام ما مشهدیمو و اونام تهرانن چند وقت قبل شمارشو از تو گوشی مادرم برداشتموعیدو بهش تبریک گفتم ما اصلا باهم صمیمی نیستیم اصلا تاحالا باهاش تنهانبودم خیلس خجالتی وسادس از ی ماه پیش قراربود بیادمشهد منم باورکنین شبانمیخوابیدم ک اگ اومد خواب نباشم ی وقت همین هفته پیش اومد ایتم باور کنین ک تو این ی هفته شاید فقط س چهار ساعت خوابیده باشم همش به اون فک میکنم وقتی میاد نمیتونم نگاش نکنم نمیدونم چرا حس میکنم اونم ب من نگاه عاشقونه ای داره نمیدونم چرا دوروز پیش من بهش پیام دادم مستقیم نگفتم دوسش دارم ولی ی جورایی بهش فهموندم اخرش نوشت ک:تو قرارنیود چیزه دیگه ای بهم بگی؟منم براش نوشتم ک ترجیح میدم اول تو بهم بگی اگرم حالا نگی تاقیامت صب میکنم ک اخر بگی…
ولی جواب نداد دیگ دیروزم برگشت تهران من براش ی شعر نوشته بودم ک براش باپیام همشو فرستادم بهم پیام تشکر کرد توشعرم نوشته بودم ک عاشقشم ولی گفت لیاقت منو نداره ک اگ قول بده و بعدش نشه بدتر شکسا میخورم منم نوشتم همه رو فراموش کن منم سعی میکنم فراموشت کنم بیابشیم فقط هموندختر خاله پسرخاله…..
الان حس میکنم غرورموشکستم ک اول جلو رفتم چون فک میکردم یا بلد نیست یام خجالت میکشه الان حس میکنم شایدم تو تهران ی عشق دیگ داره بخدا نمیدونم نگاهاش بهم میگفت دوسم داره
میخوام بدونم الان ک بهم دیگ پیام نداده من بهش پیام بدم دوباره برم جلو اخه خودش ک نمیاد من نمیتونم بهش فک نکنم اگ پیام بدم غرور دخترونم چی میشه بهش چی بگم؟؟؟چیکارکنم دوسم داشته باشه؟؟؟؟

مهسا

این عشق نیست این علاقست

 

زیبا

خیلی دیوووونه اییی… البته ببخشیدا… اصلا دیگه بهش توجه نکن و غرور و قارتو حفظ کن تو یبار ب طور غیر مستقیم بهش فهموندی و این جوابو گرفتی و دیگه جلو نرو بذار سنگین باش و بی توجه … اون اگه تورو بخواد بلاخره یروز میاد … ولی با این گفته هات تورو نمیخواد بیخیالش بشو .. درضمن وقتی دیدیش اصلا انگار ن انگار بی توجه باش و سنگین و مث ی دختر پسر خاله معمولی باش … این اتفاق تو برا دوست منم اتفاق افتاد اون علاقه ب پسر عمش داشت دقیقا مث تو بود ولی پسر عمه همین جوابی ک پسر خالت ب تو داد پسر عمه دوسم ب دوسم داده بود و بعد از مدتی پسر عمش بایکی دیگه ازدواج کرد…. تو هم احساستو برا این پسر خالت نزار حیفه.پاک نگه دار برا شوهر ایندت .دیگه خود دانی… یاحق

 

نه هیچ وقت غرورت. رو نشکن

 

مهتا

سلام عزیزم؛به نظر من اگه دوستش داری و فکر میکنی لیاقت دوست داشتن داره ؛ولش نکن

 

محمد

جان مادرت اینکارو نکن !!! ای بابا کجا دیدی که یه دختر بیاد جلود اینقد صریح… بابا من یه پسرم اگه یه دختر این بگه حتما یه فکرایی در موردش میکنم البته ۱۰۰ درصد به نظرم اینو با مادرش یا خواهرش در میون گذاشته ………..نه دیگکه تو جلود نرو تا این حد اگه بخوادت دنیا رو زیرو رو میکنه تا گیرت بیارهاگرم نه که هیچ………
مواظب باش ازت سو استفاهده نکنه…………

 

مهسا

عزیزم بیخیالش شو وگرنه تااخرعمرت پشیمون میشی

 

سالار 911

سرسنگین باش،بگو خب

 

تينا

عزیزم به نظر من حتی اکر ذره ای به تو علاقه داشته باشه خودش میاد سراغت خود خودتو سبک نکن

 

ایران

فراموشش کن اینجوریش خیلی خطناکه حتی اگیه اومد گفت دوست داره یاور مکن از من گفتن

 

لیندا
ارسال شده 2 روز پیش

به نظر من اصلا بهش فکر نکن چون حسیه خودت برا خودت به وجود آوردی فراموشش کن

 

س.

نه بیخیالش نشو مهسا الکی میگه تو دوسش داری خیلی عالیه اگه اونم دوستت داشته باشه ببین فقط یه چیزایی هست ناراحت نشیا اصن منظورم تو نیستی فقط میگم هواست باشه اینجوری نشی که پسرا از دخترایی که خودشونو بهشون میچسبونن بدشون میاد میدونی پسرا از دخترای مغرور خوششون میاد به نظر من تو که شمارشو برداشتی و بهش اس دادی دیگه اس نده تا یه چراغ روشن نشون بده بری جلو الان دیگه خیلی ضایس میدونی که چی میگم حالا فک میکنی ترشیدی دنبال شوهری اگرم باهاش حرف زدی یادش بنداز به دوران قدیم به وقتایی که باهم بودید میدونی نگو دوسش داری چون یه بار گفتی فقط یه کاری کن که بگه دوست داره خیلی حرف زدم ولی ابجی هواست باشه کاری نکن ازت زده بشه اروم و متین و با وقار سنگین و رنگین اینایی که میگم واسه دخترای فامیل صدق میکنه اخه تو فامیل ما خدا داده دختر یکم تجربه شده ایشالا که موفق باشی . ولی میدونی اینم بگم برم یه دختر عمع داشتم این هم سن من بود عاشق داداشم بود بهم گفته بود خب بعد داداشم بهم میگف وای اینو نگاش کن ولم نمیکنه هی اس میده خیلی جلفه زنگ میزنه اذیت میکنه هیچی نمیگه فوت میکنه از این حرکتا خیلی بدش اومده بود ولی یه دختر خاله دیگه داشتم یه روز داداشم دیدش خیلی سنگین و رنگین بود اومده بود از راه دانشگا خونه ما تا باباش بیاد دنبالش فقط یه سلام به داداشم کرد همین یه ماه بعدش رفتن خاستگاریش الانم عروسیشه میدونی هرچی جلو چشم که نه چه جوری بگم ببینتت ولی نتونه بهت برسه خواستنی تر میشی و اینکه میگن مث بالش هرچی سرد تر خواستنی تر !!!! خدافس ابجی

 

bahar—

یهش بی توجه ای کن کاری کن که فکر کنه یه نفر دیگه تو
زندگی ته اونوقت حسودی اش گل می کنه میاد سراغت

 

شیدام

سلام عزیزم ب نظرمنم جلو نرو پسرا از ادمای سنگین خوششون میاد ن رو جلو اگه دوست داشته باشه خودش میاد جلو

 

ايليا

به فکرش باش ولی بهش نگووقتی یکم تحویلش نگیری خودش درست میشه و برمیگرده پسر ها رو یکم باید بهشون رو نداد رو بدی خیلی پررو میشن

 

samira

عزیزم تو ی بار بهش گفتی که دوسش داری پس حالا بذار ببین اون چیکار میکنه

 

تارا

سلام عزیزم خودتو بخاطر جلو رفتنت سرزنش نکن
بنظر من کار عاقلانه ای کردی تا اخر عمر که نمیتونستی با شک و شبهه زندگی کنی که خدایا بسر خالم منو میخواد یا نه . ولی الان خیالت راحته سعی کن بهش فک نکنی تخیلات وابسته تر میکن

 

مهدی

یجوری حرف میزنید آدم فکر میکنه تو لس آنجلس دارید نظر میدین دین هم ندارین ، تو هر دینی و مذهبی ببینید این تفکر چیزی جز تفکرات شیطانی نیست ، اینی که با شوهرت باشی ولی تو مغز با یکی دیگه از نظر من چیزی کمتر از خیانت به همسرت نداره ، خودت میدونی اگه خدا رو قبول داری بدون این کارت صد در صد اشتباه هست ، چقدر خوبه انسان تو تفکرات خودش هم شرم و حیا رو رعایت کنه چرا چون همین تفکرات پایه اعمال آینده هست ، اینجا خودتو وا بدی راحت بگم بعدا توعمل هم خودتو وا دادی والسلام

 

کاریه که شده ولی حالا شتر دیدی ندیدی محلش نذار سرسنگین باش هروقتم یادش افتادی هواس خودتو پرت کن بت کارایی مثل یاداوری خاطراتی که اون نبتشه یا حب بازی یاتغییر دادن حالتت

امیزش با زن از پشت…

امیزش با زن از پشت…

ایا امیزش با زن از پشت واسه زن مشکلی ایجاد میکنه؟باعث حاملگی میشه؟اگه اب منی داخل پشت زن ریخته بشه مشکلی ایجاد میکنه؟

sorushan

ایا جدی پرسیدی؟معلومه که زن فقط درصورتی که منی داخل واژنش ریخته شود ممکن است حامله شود نه جای دیگر. ولی امیزش ازپشت اگرمنظور از مقعد باشد ازچندنظر اشکال داره ازنظرشرعی اگرزن راضی نباشه حرامه راضی هم باشه مکروهه ازنظربهداشت هم این کار بدون کاندوم برای مرد بی ضرر نیست چون میکروب وباکتری و چیز زیاد داره وبرای زن هم دردناکه وهم درصورت تکرار اسیب میبینه وممکنه بیماربشه

 

ati

نمیدونم مکروهه یا نه اما حامله نمیشه زن . اما موجب سرطان روده میشه . بهتره از راهی که واسه دو طرف لذت بخشه رابطه برقرار بشه.

 

nazi

دوستان جواب کاملی دادن-زن راضی باشه کراهت شدید داره-ناراضی باشه حرامه-در ضمت زن از عقب حامله نمیشه- اما بعضی ها میگویند اگر زنی از عقب رابطه داشته باشد باسنش بزرگ و زشت میشود

 

Ehsan1370

نه تنها مشکلی که پیش میاد ! بخاطر وجود عصب های زیادی که در پشت هر فرد وجود داره × در دراز مدت باعث میشه که برای خروج مدفوع فرد نتونه خودش رو کنترل کنه ×

با احترام به نظرات دوستان
به نظر من اصلا فایده نداره × به خودت ضررو زیاد نزن

 

دوست عزیز بعضا دیده شده بعضی از خانوم ها از مقعد هم حامله شدن،پس حواست باید خیلی جمع باشه.آب منی پر ازمواد مغذی هست و هیچ ضرری نداره بلکه فایده هم داره.فقط حواست باشه که حامله نشه

 

سلام میگن اگرکسی ازپشت رابطه داشته باشه ممکنه اب به جلوبره وباعث حاملگی بشه حتی درصورت وجودپرده

 

سوگل

باسلام وخسته نباشید…کلا این کارباعث انزجار میشودوکاری بسیاربدوحرامه.صورتی که منی روی واژن ریخته بشه امکان بارداری هست اما…

 

بهرامی ..

به نظر من هم ازنظر پزشک وشرعی درست نیست از پشت

دعای بازگشت معشوق

عشق زندگیم داره ترکم میکنه

شمارو بخدا کمکم کنید عشق زندگیم داره ترکم میکنه

باسلام شمارو بخدا هرکی صدامو میشنوه کمکم کنه من ی دخترو خیلی دوس دارم خیلی بیشتر از ی عاشق چند وقت هستش که باهام سرد شده چند شب پیش اعتراض کردم به این وضع چون این چندوقت واقعا حسمو عشقمو ندید کرد با اعتراض من اوضاع بدتر شد وحالا امشبم اس داده میخواد جداشه و فردا میاد که وسایلایی که با عشق براش خریدم رو با نفرت پس بده امشب بهم گفت بخاطر این اعترضات دلم ازت گرفته وصافم نمیشه اخه اینم شد دلیل. من ۴۸ ساعته اب و غذا نخوردم و دارم اشک میریزم بخاطر این همه کم محلی… امروز ظهرم تشنج زدم الان دیگه اشکامم خشک شده هرچی گریه میکنم اشکی نمیاد شاید بعضیها مسخرم کنن وبگن مرد که گریه نمیکنه ولی نمیدونید چه دردی داره من فرصتم کمه التماستون میکنم کمکم کنید اون صبح میاد که جداشه ولی اخلاقش طوریه که با ی جرقه نظرش عوض میشه بگین چکار کنم که به چشمش بیاد وقتی واسه محبت کردن ندارم البته خیلی محبت کردم در ضمن تا جایی که من میدونم اهل خیانت نیست و تقریبا مطمعنم که کسی پشت این ماجرا نیست اگه فردا ازم جداشه بدون درنگ جلو خودش رگمو میزنم من توزندگیم دخترای زیادی بودن اما همشون بخاطر پولم بودن اما این باهمه فرق میکنه پولم ه چشمش نمیاد منو واسه خودم میخواست خواهش میکنم جونمو نجات بدید

asal

خیالتون راحت باشه اون شما رو ترک نمیکنه فقط می خواد تهدیدتون کنه برای رفتار بهتر
امیدوارم همینطور که با سوز و گداز برای ما مشکلتونو نوشتید به ایشون هم بروز نداده باشید و میدونم که همین کارو کردید و ایشون نقطه ضعفتونو پیدا کردن و دارن به نفع خودشون اجرایی میکنن
میدونم دوسش دارید اما یه مقدار تغییر رویه بدید و اینقدر خودتونو کوچیک نکنید چون اگه همین وضع ادامه پیدا کنه و شما ازدواج کنید هرچی ایشون بگن شما باید بگید چششششششم
ایشون باید خوشحال باشه از اینکه شما تحمل دوریشو ندارید و اینقدر دوسش دارید
یعنی چی رگمو بزنم ؟ هیچی تو دنیا ارزش بدبختی آخرتو نداره و به نظر من پسری که بخاطر یه دختر مقابل خدا بایسته اون دختر بهتره باهاش ازدواج نکنه
پسرا فکر میکنن یه دختر خوشحال میشه اگه ببینه پسره واسه خاطرش میخواد خودکشی کنه اما دخترا اینو دوست ندارن چون نگران میشن که مبادا این آقا در مقابل هر مشکلی انقدر ضعیف باشه
محکم و مردونه رفتار کنید مطمئن باشید برمیگرده و دیگه دست از اداهاش برمیداره
—————————

مسعود

مرد حسابی خدا به من یکم پول عطا فرماید و به تو یکم عشق…جالبه همش صحبتاتون تو شبا بوده شما روز همو نمیبینین؟
کجا رفت شیرینیه شب اول عروسی پس

 

mehdi

سلام
دوست خوبم عسل جان واقعا ممنونم که اینوقت شب راه حل پیش پام میذاری ولی ترس من از اینه که اون خیلی تو تصمیماش مصممه. شما که میدونید ی عاشق واقعی از همه چیزش میگذره منم از غرورم و خیلی چیزای دیگه گذشتم من اعتراف میکنم تو جامعه یکم مغرورم ولی به این معنی که اجازه نمیدم بهم کوچکترین توهینی بشه ولی در مقابل عشقم خودمو کوچیک کردم چون عاشقشم ولی اون هنوز حتی با این همه ابراز عشقی که من بهش کردم هنوز عشقمو باور نداره اخه نمیدونم کجای کارم اشتباه بوده شما بگین: اگه ی ادم کافر و سنگدلم این اشکا و التماسای منو میدید حاضر نمیشد دلمو بشکنه ولی عشقم راحت از روی تموم احساساتم فقط بخاطر اعتراضاتم گذشت ولی نمیخوام یکطرفه به قاضی برم منم میدونستم که از این اعتراضتی که به کم محلیاش میکنم ناراحت میشه ولی نتونستم جلو خودمو بگیرم چون منی که مغرور بودم زدم شیشه غرورمو جلوش خورد کردم اما اون حاضر نشد ببینه: من نخواستم غرورشو بشکنه فقط خواستم منو ببینه که دارم اب میشم

 

asal

آقای مهدی تا الان خیلی عاشقانه باهاش برخورد کردید اما نتیجه برعکس شده از این به بعد رفتارتونو تغییر بدید , نمیگم از علاقه تون کم بشه اما ایشون نباید متوجه علاقه شدید شما بشه باید فکر کنه که هم چنان دوسش دارید ولی اگه طاقچه بالا بذاره بهش بی اعتنا میشید
آدما متاسفانه وقتی متوجه عشق بی حد و حصر کسی میشن خودشونو توی یه هاله مبهمی قرار میدن که نمیشه فهمید اون طرف چه خبره ؟ چی تو ذهنش میگذره ؟
من یه مطلبیو خدمتتون عرض کنم و اونم اینه که شما دوتا نامحرمید و باید مراقب حریم ها باشید و از اون تجاوز نکنید , میتونید ابراز علاقه زاید الوصفتونو ایشالله برای بعد از ازدواجتون نگه دارید به نظر من اینهمه رابطه و بروز دادن عشق و کادو کار شایسته ای نیست. اینها بمونه واسه بعد از محرم شدن خیلی بهتره
همونطور که خودتون فرمودید اخلاقش اینه که با یه جرقه نظرش عوض میشه پس میشه فهمید به گفتار و رفتارش خیلی اعتقاد نداره وگرنه به این آسونی از موضع خودش پایین نمیاد شما هم نگران نباشید چون فقط با این حرفها میخواد بگه که رها کردنت واسه من دردناک نیست و به راحتی از دستم میدی و بعبارتی داره خودشو خاص جلوه میده در صورتیکه اونم بدون شما نمیتونه زندگی کنه
بهش بگید از رفتارت خسته شدم و دیگه نمیتونم ادا اطواراتو تحمل کنم من همش دارم بهت محبت می کنم اما تو نمیبینی پس بهتره من الکی عشق و محبتمو به پات نریزم , با همه علاقه م ترجیح میدم هرطور که تو مایلی رفتار کنم باشه دیگه نمیبینمت و مزاحمت نمیشم برات آرزوی خوشبختی می کنم
همه این حرفا رو بگید و ببینید چطور هول میشه و میگه نه اشتباه فکر کردی من منظورم این نبود و وقتی قاطعیت شما رو ببینه هر دفعه براتون کلاس نمیذاره

 

mehdi

باسلام.
دوست خوبم عسل خانم ببخشید یادم رفت بگم اون فقط تو بعضی موارد با ی جرقه تغیر رفتار میده ولی اکثرا مصممه من قبل از اینکه شما این حرفارو بگین امروز زنگ زدم که باهاش حرفای اخرمو بزنم ولی اولش ی خورده بد و تند حرف زدم اما مثل همیشه بعد از چند دیقه اتیشم خوابید بهش گفتم دیگه نمیخوام باهاش باشم و خیلی ادعا داره و دیگه حاضر نیستم عشقمو حرومش کنم اونم گفت بخاطر مشکلاتش نمیتونه دوستم داشته باشه ودر اخر گفت میخواد مثل ی دوست کنارم باشه و نه بیشتر منم گفتم هر طور خودت میدونی باش….؟؟؟؟ ولی نمیتونم تحمل کنم کسیکه بخاطرش این همه عذاب کشیدم رو بعنوان ی دوست کنارم داشته باشم امشب اینجا خیلی بارون اومد و منم فقط ی دعا کردم.دیگه فکر کنم که میدونید دعام چی بوده میگن زیر بارون دعا کنی دعات مستجاب میشه و منم تنها امیدم به معجزست و کمک شما دوستای خوبم از جمله عسل خانم اگه راه حل دیگه ای دارین که بتونم اونو از این عقیدش برگردونم بگید وگر نه میخوام برم شهرستان زندگی کنم تا فراموشش کنم{که میدونم محاله} اخه کارم اونجاس ی هفته اونجام ی هفته خونه ولی اگه نتونم متقعدش کنم دیگه به این شهر برنمیگردم فردا مسافرم کمکم کنین من نمیخوام عشقمو از دست بدم
ممنونم از این همه لطفی که بهم دارین عسل خانم

 

asal

خب مشخص شد ایشون شما رو واسه چی میخواد ! فقط برای گذران اوقات بی حوصلگی و برای تفریح
شما نباید باهاش بد و تند حرف میزدین فقط باید بهش نشون بدین که دوسش دارید اما وقتی نمی خواد باهاتون ازدواج کنه اجبارش نمی کنید .
بهش بگید که شما اونو فقط برای ازدواج میخواین و اگه قرار بر این باشه که یه مدت دوستتون باشه و بعد از هم جدا بشید ترجیح میدید همین حالا اون جدایی شکل بگیره . فقط مراقب باشید که با وعده و وعید در رابطه با اینکه (خب حالا با هم دوست باشیم ببینیم چی پیش میاد شاید بعدا ازدواج کردیم )باز هم با احساساتتون بازی نکنه . میدونید که این رابطه هرچی قوت بگیره جدایی سخت تر میشه بخصوص برای شما که هدفتون ازدواجه .
به نظر من بهتره مدتی با هم در ارتباط نباشید شما هم برید شهرستان
دور بودن از ارتباط روزمره موجب میشه با فکر بازتری به موضوع بپردازید و احساسات کمتر دخیل باشه شاید ایشون هم در نبود شما متوجه بشن که زندگی بدون شما براشون قابل تحمل هست یا نه ؟
بهرحال اصلا مجبورش نکنید حالا فکر میکنه چه خبره ؟ غرور مردونه تونو حفظ کنید و بیشتر به این رابطه فکر کنید شاید دلیل علاقه تون ارتباط بیش از حدتون باشه و با دور شدن تصمیم بهتری بگیرید

 

ati

چی بگم؟ من اصلا نمیفهممتون! ولی به این میگن جنون و باید ازش دوری کنین. و به نفعتونه تموم شه رابطه یا شما منطقی تر باشین. 🙂 انشالا که همه چی اکی میشه.

 

حسین

چرا می خواهی رگت را بزنی پاشو برو بزرگترها را واسطه قرار بده بالاخره آنها چندتا پیراهن بیشتر پاره کردند زندگی که الکی شروع نمیشه همینجوری هم تموم بشه محکم تر باش و سریع موقعیت خودت را تغییر نده

 

سمیرا

چون اون دختر بی حاشیهاست و تو با کسانی دیگر بودی از زندگی با تو ترسیده و شاید این روابط با دیکرا ن را ادامه دادی و یا حرکتی کردی به هر حال مشکل از خودت بود مشکل را در خودت حل کن چون اینکونه دختر ها بایدوفاداری بهش ثابت بشه من احتمال میدم متولد شهریور باشه یا خرداد

مشکل خودارضایی درخواب

مشکل خودارضایی درخواب

باسلام.پسری ۱۹ساله هستم.مبتلا به خودارضایی هستم.بمدت ۷ماه پاک بودم ولی باز خراب کردم وشکستم
باز تصمیم به ترک این عمل گرفتم ولی ۱مشکل برام ایجاد شده.۱مشکل خیلی بد
من خودم سرگرم میکنم ومسایل جنسی فکرنمیکنم ودرطول روز همیشه کارمیکنم وورزش
شبا خیلی خسته میشم
وقتی به رختخواب میرم.خیلی زود خواب میرم
ولی بعد از۱ساعت توخواب خودم به تشک میمالم وارضا میشم.اصلا دست خودم نیست
الان ۱سال هست اینجوری هستم.باید خدمت شما عرض کنم احتلام نیست
مثل این میمونه کسی تو خواب راه میره ولی من خودارضایی میکنم وخودم هم تسلطی ندارم
الان ۳۰روز تو بیداری انجام ندادم ولی هر۲شب ۱بار اینجوری میشم.بخدا دیگه خسته شدم
کمکم کنید

حسین

سلام
نباید روی سینه بخوابی سعی کن روی پهلو یا به پشت بخوابی.
موفق باشی

 

محسن

سعی کن شب تنهادر یه اتاق نباش تاشیطون درت کمتر نفوذ کنه

 

payam

فکر کمتر ذکر بیشتر
سعی کن روی شکم نخوابی

 

وحید

سلام اول خودت رو از این فکرها بیرون بیاد فکرنکن خودت رو با ورزش وشنا سرگرم کن اگرتاثیری نداشت پیش یک روانشناس برو
یا با عالمی یاروحانی در میان بگذار

 

Reza

از خدا کمک بخواه
قطعا کمک میکنه

 

مرتضي

سلام.من اینکارهایی که گفتی انجام میدم
ولی توخواب دست من نیست
توروخدا یکی کمکم کنه
من صبح ساعت۵میرم سرکارتا۱۲
عصرهاهم کمی استراحت وبعضی کارهای متفرقه
شبم میرم باشگاه
ولی باز اینجوری میشم

 

سیمین

با سلام برادر ارجمند اگر ما شرع را قبول داشته باشیم و به این باور رسیده باشیم که دستوراتش مبتنی بر نیاز انسان داده شده به درستی از آن پیروی می کنیم جزء احکام اولیه در رساله عملیه است که مرد با زنی که به حرام می افتد ازدواج بر او واجب است پس با این مشکل شما ازدواج بر شما واجب است دوما اسن مشکل شما زمینه سازی دارد که خودتان بوجوی می اورید چند توصیه ۱- هر گز در مکتن خلوت نباشید ۲ غذا های گرم و تحریک کنند ه مصرف نکنید ۳ خود را به کارهای مختلف مشغول کنید تا خسته به رختخواب بروید ۴ قبل از خواب حتما با وضو باشید و چند آیه از قرآن را تلاوت کنید ۵ محیط هایی که شما را به یاد این عمل می اندازد ترک و در صورت عدم امکات تغییر بدهید حتی زیر انداز خود را انشاء الله افاقه کند ولی این درمان ها موقتی است درمان اصلی شما ازدواج است خداوند شما را یاری کند

 

بسم الله…
خود ارضایی گناه داره؟
آیا خود ارضایی در مورد زنان گناه است؟ اگر هست چه مجازاتی دارد؟چگونه می توان از اعتیاد روانی به این مسئله رهایی یافت؟

صدای شیعه: خود ارضایی یا استمنا از نظر اسلام حرام و گناه است و در این جهت فرقی بین دختر و پسر نیست. قرآن کریم می‌فرماید: “هر کس از راهی، غیر از همسرش، شهوتش را دفع کند، از تجاوز کاران است”.[۱] یعنی از حکم الهی و انسانی تجاوز کرده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: “هر کس شهوتش را با دست ( و هر طریق دیگری غیر از مسیر طبیعی و ازدواج) دفع کند، مورد لعنت و نفرت خداوند است”.[۲] امام صادق(ع) فرمود: “خود ارضایی (یا دفع شهوت از غیر مسیر طبیعی) از گناهان بزرگ است”.[۳] نیز فرمود: “خداوند با نظر رحمت به استمنا کننده نمی نگرد”.[۴] فعل حرام، عصیان و مخالفت با فرمان حق تعالی است. کم و زیادش در حکم اصلی تفاوت ایجاد نمی کند. هر مقدار به اندازه خود گناه است. اگر کم صورت گیرد، به اندازه خود و اگر زیاد باشد، به همان اندازه، اما در مورد تعداد دفعات زیاد، گناه دیگری هم هست و آن تکرار گناه است که تکرار و اصرار بر گناه، گناه دیگری محسوب می‌شود.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: “لا تنظروا الی صِغِرَ الذنب و لکن انظروا اِلی مَنِ اجتَر أتم؛[۵] به کوچکی گناه منگرید، بلکه بر عظمت و بزرگی کسی بنگرید که نسبت به او گستاخی و نافرمانی کرده‌اید”. از دیدگاه پزشکان استمنا آثار زیانباری بر جسم و روح و روان وارد می سازد که ذیلا مطالبی به استحضار می رسد.

الف. آسیب‏هاى جسمانى‏

۱٫ ضعف و تحلیلِ قواىِ جسمانى‏ کاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبران‏ ناپذیر خودارضایى است. احساس خستگى عارضه طبیعى انزال است، اگر خودارضایى در شبانه روز به دفعات تکرار شود این احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتیجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبیت شده و یک طبیعت ثانوى براى او ایجاد مى‏کند. کاهش و تخلیه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پیرى زودرس می ‏انجامد. … وقتى قلم به دست می گیرم زود خسته مى‏شوم و قدرت نوشتن ندارم، ناچار قلم را روى زمین می ‏گذارم تا وقتى که دستم کمى قدرت پیدا کند و دوباره بنویسم. «نامه ‏اى از یک جوان» … آن چه امروز برایم باقى مانده است (از ناحیه این عمل) جسمى نحیف و درهم شکسته است. «نامه ‏اى از یک جوان». … با این که ورزشکارم زانوهایم مرتب سست می ‏شود. «پسرى ۱۸ ساله» من که دخترى پر جنب و جوش و داراى چهره‏اى روشن بودم، کم کم به دخترى بى حال، کم تحرک و رنگ پریده مبدل شدم. «دخترى ۱۵ ساله، کلاس اول تجربى» لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى، ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تیرگى چهره، از نشانه‏ ها و عوارض ضعف جسمانى است. متأسفانه ضعف جسمانى به همین جا ختم نمی ‏شود، بلکه کل بدن را ساقط می ‏کند. شخصى که مبتلا به این عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار می دهد تا این که به فلج عمومى بدن مبتلا می شود.

۲٫ ضعف بینایى خود ارضاى به تدریج در نور چشم و قدرت بینایى اثر می گذارد و آن را کاهش می دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضایى دارد و این به حدى است که گاه به نابینایى منجر می شود. با این که اهل ورزش هستم چشمانم خسته می ‏شود و جلو چشمم تیره و تار می شود به حدى که سرگیجه می ‏گیرم. آیا این از عوارض خودارضایى است؟ «نامه‏ اى از یک پسر ۱۸ ساله» جوانى که هشت سال مبتلا به خودارضایى بود وقتى می خواست کتابى را بخواند چشم هایش سیاهى می ‏رفت، حدقه ‏هاى چشم او بیش از حد معمول گشاد و باز شده بود و در قعر چشم‏هاى خود درد شدید احساس می کرد. (به نقل از مشکلات جنسى نسل جوان). روزى در یکى از خیابان‏هاى یزد چشمم به جوانى حدوداً بیست و پنج ساله افتاد که در اثر نابینایى به همراه برادرش حرکت می ‏کرد، چون با برادرش آشنا بودم جلو رفتم و سؤال کردم: چرا چنین شده است؟ گفت: او مبتلا به انحراف جنسى (خودارضایى) بوده است و دست از این کار برنداشته است تا به این روز افتاد. (همان).

۳٫ آسیب‏ پذیرى در برابر بیمارى ها تحلیل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذیرش سایر بیمارى‏ها را فراهم می ‏آورد. جسمى که با خود ارضایى ضعیف شده است نمی ‏تواند در مقابل میکروبها و ویروسها از خود دفاع کند. جوانى مبتلا به این عمل شوم بود، در همین حین به یکى از بیمارى‏هاى همراه با تب دچار شد و در همان حال خودارضایى می کرد، در روز ششم بیمارى کاملاً ضعیف شده بود و در نتیجه مرگ او را فراگرفت.

۴٫ آسیب دستگاه تناسلى و ناتوانی ‏هاى جنسى و تولید مثل‏ خودارضایى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى می ‏گذارد. دکتر «هوچنین سون» معتقد است که عموم ناراحتى‏ هاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضایى است. بعضى ازاین اثرات عبارت اند از: تورم غدد وذى‏ تورم کانال نطفه‏ تورم قسمت پایینى و عقب کانال ادرار شل شدن عضلات تناسلى‏ خروج بى اختیار منى با کوچکترین حادثه‏ ایجاد قاعدگى نامنظم و خروج ترشحات چرکى و احساس درد هنگام قاعدگى در دختران‏ از بین رفتن پرده بکارت‏ ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج‏ ناتوانى و تأخیر تولید مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زودهنگام‏ بیماریهاى مقاربتى‏ عقیم شدن‏

۵٫ آسیب مراکز عصبى و غدد در مغز در اثر خودارضایى و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب مى‏بیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبى جریان خود مى‏شوندن و از این طریق آسیب‏هاى جبران‏ناپذیر و بر آنها وارد مى‏شود. تخلیه‏هاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مى‏شود. خودارضایى‏ هاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسیت و ضعف و خستگى و اختلال مى‏سازد. به گفته یکى از دانشمندان، خود ارضایى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آنها مى ‏شود. به طور کلى اختلال قواى بینایى، شنوایى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز کردن) و… از ضعف و اختلال اعصاب است. … قسمت‏هاى عمده بدن من یعنى قلب و اعصابم به هم ریخته است. «نامه ‏اى از یک جوان» و تو اى جوان عزیز به خود آى و این آسیب‏ها را جلوى چشم خویش تابلو کن و با تأمل در این منظره نامطلوب و غیرقابل قبول، خود را از دام این بلا نجات بده. کم خونى؛ کم اشتهایى و مشکلات گوارشى؛ کم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگیجه؛ پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات. همگى از آسیب‏هاى جسمى خودارضایى هستند.

ب. آسیب‏هاى روحى – روانى‏

۱٫ ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى‏ همان گونه که گذشت، یکى از پى آمدهاى خودارضایى، ضعف و تحلیل قواى جسمانى است و این به نوبه خود ناشى از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم موجب مى‏شود که بخش حافظه کارایى لازم را نداشته باشد. علاوه بر این، شخصِ مبتلا به خودارضایى به خاطر تمرکز در این عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکرى است که این خود عامل دیگرى براى کاهش مستمر حافظه است. از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهاى علمى و فکرى مشغول باشد در حالى که شخص خودارضا از کارهاى علمى و فکرى باز مى‏ماند و این خود عامل دیگرى براى ضعف حافظه چنین اشخاصى است. … استعداد کافى داشتم و تحصیل مى‏ کردم اما اکنون استعدادم کم شده و مطالب را درست درک نمى‏کنم و با فشار و سختى به تحصیل ادامه مى‏دهم. «نامه‏اى از یک دانش‏آموز»

۲٫ اضطراب دلهره و دلواپسى از ویژگى‏هایى است که دائماً فرد خودارضا را رها نمى‏ کند، او مرتب با خود درگیر است و نمى‏ تواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ریختگى فکرى دامن گیر اوست: «نکند کسى بفهمد»، «کى و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کى مى‏شود نجات پیدا کنم» و.. لحظه‏اى آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم مى‏کوبد. گاهى تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه مى‏شود، امان او را مى‏گیرد. … آیا با ترکِ خودارضایى باز هم علائم آن باقى مى‏ماند. «امضا: همدم مرگ» … آیا پس از ترک مى‏توانم ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم؟ آیا بخشوده خواهم شد؟ «نامه‏اى از یک جوان» آن چه امروز از این عمل برایم باقى مانده است، روحى متزلزل و بغض و نفرتى متراکم است. «نوجوان ۱۷ ساله تهرانى»

۳٫ افسردگى‏ بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشه ‏گیرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و… همگى از نشانه‏هاى بارز و حتمى افسردگى است. ۴
۴٫ پرخاش‏گرى و بداخلاقى‏ شخصِ خودارضا نسبت به کوچک‏ترین محرک محیطى حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در مى‏ رود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و… حساسیت فوق‏ العاده دارد.

۵٫ یأس از زندگى‏ … در سنین ۱۶ یا ۱۷ سالگى دو مرتبه دست به خودکشى زدم ولى موفق نشدم، اکنون در میان توفان مرگبارى به این سو و آن سو مى‏روم، شاید هم یک سویش نابودى باشد. «نامه‏ اى از یک جوان» … تصمیم گرفته ‏ام اگر راهى برایم نباشد خودکشى کنم…. «دختر ۱۸ ساله تهرانى»

۶٫ از بین رفتن خلاقیت‏ها، توانایى‏ها و سرکوب شدن استعدادها.
۷٫ عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیت‏هاى فکرى.
۸٫ هوس باز و بى‏بند و بار شدن و اعتیاد به ارضاى جنسى نامشروع.
۹٫ بى عاطفه، کم رو و خجل. ۱۰
۱۰٫ عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
۱۱٫ از بین رفتن صفاى دل و بى علاقه‏گى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و… .
۱۲٫ احساس گناه، عذاب وجدان.

ج) آسیب‏هاى اجتماعى‏ خودارضایى یک حس گریز از اجتماع پدید مى‏آورد که در اثر افراط و تکرار در او ریشه‏دارتر خواهد شد. فرد در گوشه‏اى خود را منزوى و به افکار دور و دارز مى‏پردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مى‏گردد و حیات جمعى را دچار مخاطره مى‏ سازد. فردِ خودارضا به غیر از میل به انزواجویى در عرصه اجتماعى نیز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمى‏ کند. اینجاست که نه تنها شخصیت اجتماعى و انسانى چنین افرادى تدریجاً متزلزل شده بلکه جامعه نیز از وجود نیرو جوان و پرانرژى محروم گردیده است و در دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعى مى‏شود. این دسته از آسیب‏ها عبارت اند از:

۱٫ بى آبرویى؛
۲٫ مشکلات خانوادگى؛
۳ .انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابى؛
۴٫ مشکلاتى در ازدواج از قبیل: عدم پذیرش در خواستگارى‏ اکنون خواستگاران فراوانى دارم که هر یک از دیگرى بهتر هستند. به دلیل همین مسأله (خودارضایى و از دست دادن بکارت) است که مجبورم به خواستگارانم جواب رد بدهم بدون اینکه پدر و مادرم علت نپذیرفتن من را بدانند. «دخترى ۱۸ ساله از تهران» بر اثر خودارضایى دامنم لکه دار شده و حالا خواستگاران فراوانى دارم که هرکدام از دیگرى بهتر است. به من بگویید چه کار کنم. «نامه‏اى از یک دختر جوان» بى میلى به ازدواج و تأخیر در آن‏ بى میلى به همسر ناتوانى در مقاربت صحیح و ارضاى جنسى خود و همسر ناسازگارى خانوادگى‏ سرد بودن کانون خانواده‏ ناتوانى در برابر مشکلات و سختى‏ها پس از ازدواج‏ طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده‏
۵٫ افت تحصیلى‏ این کار روى تحصیلات من به شدت اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهمایى جزء شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمایى، ثلث اول یک تجدیدى آوردم. «دختر ۱۵ ساله»

۶٫ بزهکارى‏
۷٫ عدم علاقه نسبت به فداکارى، خدمتگزارى به همنوعان و…
۸٫ لذت نبردن از دوستى‏ها و مهر و محبت‏ها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بریدن از آنان.
۹٫ از بین رفتن عزت، پاکدامنى، شرف و حیا.
۱۰٫ انحطاط و انحراف فکرى و عملى خود و به انحراف کشیدن دیگران.
۱۱٫ ایجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نوامیس دیگران.
۱۲٫ سوء استفاده جنسى و تجاوز به کودکان.
۱۳٫ ترویج و اشاعه فحشا و منکرات.
۱۴٫ شیوع بیمارى‏هاى مقاربتى در جامعه.
۱۵٫ حسادت و بدبینى.

د) آسیب‏هاى معنوى و اخروى‏ همه آسیب‏هاى سه گانه که سخن از آنها به میان رفت قابل اصلاح و جبران است اما آسیب معنوى به این راحتى قابل جبران نیست چون اولاً: آسیب به قلب و دل است که هیچ بعد از وجود آدمى به ارزش، کارایى، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست. به تعبیر قرآن و روایات اسلامى، گناه به انسان سرازیر مى‏شود و آن را فاسد و از کار مى‏اندازد. ثانیاً: این آسیب فقط دنیوى نیست. قرآن کریم مى‏فرماید: چنین نیست که بعضى خیال مى‏کنند، بلکه اعمال خلافشان چون زنگارى بر دل‏هایشان نشسته، لذا از درک حقیقت وامانده‏اند: «کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون»؛ (مطففین، آیه ۱۴) کلمه «ران» در آیه مذکور به معناى زنگار است.

زنگ یا زنگار در امور مادى همان چیزى است که روى فلزات و اشیاى قیمتى مى‏نشیند، همان لایه قرمز رنگى که بر اثر رطوبت هوا روى آهم و مانند آن ظاهر مى‏شود و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتن شفافیت و درخشندگى آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است. (تفسیر نمونه، ذیل آیه ۱۴ مطففین.) آرى، بدترین اثر گناه، تاریک ساختن قلب و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است. «گناهان از اعضا و جوارح سرازیر قلب مى‏ شوند» (همان) مرحوم علامه طباطبایى رحمه الله در تفسیر المیزان (ذیل آین مطففین: ۱۴)مى‏ فرماید: از آیه شریفه سه نکته استفاده مى‏شود: ۱٫ اعمال زشت، نقش و صورتى به نفس و روح انسان مى‏ دهند؛ ۲٫ این نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمى حق و حقیقت را درک کند؛ ۳٫ نفس آدمى به حسب طبع اولیه‏اش صفا و جلایى دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک میکند.

قلب از دیدگاه قرآن جایگاه مهمى دارد قرآن کریم اولاً: قلب را مهم‏ترین مرکز شناخت در انسان معرفى مى‏کند. ثانیاً: بیمارى قلب را مهم‏ترین بیمارى به حساب مى‏آورد و از این بیمارى به تعابیر مختلف و عجیب یاد مى‏کند: قلب بیمار، قساوت قلب، انحراف قلب، زنگار قلب، کور شدن قلب، مهر شدن قلب، قفل شدن قلب و بالاخره از همه مهمتر مردن قلب. که جمعاً بیش از هفتاد و دو مورد آمده است.

در اهمیت گناه از دیدگاه اسلام همین بس که اسلام اولاً: کیفر و اثر آن را منحصر به دنیا نکرده است.(مائده، آیه ۳۳)ثانیاً: از اندیشه و فکر گناه هم منع کرده است تا گناه را از سرچشمه خشک کند. على (ع) مى‏فرماید: کسى که در انجام گناه زیاد فکر کند، بالاخره به گناه کشیده مى‏شود (غررالحکم). ثالثاً: از گناه به عنوان درد و بیمارى یاد کرده است. (على (ع) براى دل‏ها بیمارى‏اى، دردناک‏تر از گناه نیست (بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۳۴۲). رابعاً: از رفاقت و دوستى با گنهکار و شرکت در مجالس گناه به شدت نهى کرده است. على (ع): بر فرد مسلمان شایسته نیست که با گنهکار طرح رفاقت و دوستى بریزد. (وسائل الشیعه، ج‏۲، ص ۲۶۹). خامساً: ترک گناه را بهترین عبادت برشمرده است. (على (ع): برترى عبادت، دورى گزیدن از گناه است.)

این‏ها بخش بسیار اندک از هشدارهایى است که اسلام براى دفع اثر زیانبار گناه به انسان‏ها داده است. براى این که به تأثیر گناه بر دل و قلب بیشتر پى ببریم، به عنوان نمونه به ذکر چند روایت اکتفا مى‏کنیم: رسول اکرم (ص) مى‏فرماید: وقتى انسان مؤمن گناهى را مرتکب مى‏شود، لکه سیاهى در قلبش پیدا مى‏شود که اگر دل از آن بکند و توبهکرده و از خداوند آمرزش طلبد دوباره قلبش شفاف مى‏شود و اگر گناه را ادامه دهد، سیاهى تمام قلبش را فرا مى‏گیرد. (تفسیر المیزان، ذیل آیه ۱۴ مطففین) رسول گرامى اسلام(ص): وقتى حرام‏ها نادیده گرفته شود و کسى مرتکب آن‏ها شود، خداوند طورى بر دلش مهر مى‏زند که بعد از آن دیگر قدرت درک و فهم را نداشته باشد. (محمد هویدى، التفسیر المعین.) دیگرى بر قلب وارد شود به جایى مى‏رسد که تمام قلب را فرا گرفته و آن را وارونه مى‏ کند. (تفسیر المیزان، ذیل آیه ۱۴ مطففین) ظرف، وقتى وارونه شود هیچ چیز در آن قرار نمى‏گیرد، قلب هم در اثر گناه طورى وارونه مى‏شود که دیگر علم و حقیقت در آن جاى نمى‏گیرد.

خودارضایى هم که اسلام به شدت از آن نهى کرده است شاید از همین بابد باشد که اثر در قلب و دل آدمى مى‏گذارد و آثار روحى و روانى خودارضایى که در بخش (ب) بیان گردید، عمدتاً از همین بیمارى دل ناشى مى‏شود. در این جا چند روایت در مورد اثر معنوى گناه خودارضایى بیان مى‏کنیم به امید آن که تو اى جوان عزیز و برومند، اى که چشم امید پدر ومادر و جامعه به توست، اى آینده ساز خود و جامعه اسلامى و بالاخره تو اى مبتلا به این گنه خانمان‏سوز و هلاکت بار به خود آیى و تا دیر نشده خود را از این مهلکه و باتلاق نجات دهى، بدان که مى‏توانى، حتماً مى‏توانى! ۱٫ امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى‏کند و از چشم خدا مى‏افتد. (میزان الحکمة، ح ۱۸۷۴۹) ۲٫ رسول خدا(ص): لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا. (همان، ح ۱۸۷۴۸) ۳٫ رسول خدا(ص): کسى که خودارضایى مى‏کند، ملعون است. (همان، ح ۱۸۷۵۱) ۴٫ امام صادق(ع): خودارضایى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است. (همان، ح ۱۸۷۵۰) ۵٫ امام صادق(ع): براى کسى که خودارضایى کند در قیامت عذاب دردناکى در نظر گرفته شده است. (همان، ح ۱۸۷۴۹) در پایان توجه شما را به تحقیقى که حاصل بررسى ۴۰۰ نامه رسیده از نوجوانان کشور به برنامه آینده سازان صداى جمهورى اسلامى در دى ماه ۱۳۶۷ است جلب مى‏کنیم.

طبق این تحقیق افرادى که مبتلا به خودارضایى مى‏باشند. به ناراحتى‏هاى زیر مبتلا گشته‏ اند: ۱٫ ضعیف شدن چشم؛ ۲٫ لاغر شدن صورت؛ ۳٫ ضعف اعصاب؛ ۴٫ تحلیل رفتن بدن؛ ۵٫ سردرد و سرگیجه؛ ۶٫ سرماخوردگى زود به زود؛ ۷٫ کم خونى؛ ۸٫ سست شدن زانو؛ ۹٫ سیاه شدن دور چشم؛ ۱۰٫ ضعف حافظه؛ ۱۱٫ زرد شدن صورت؛ ۱۲٫ ضعف و اختلالات شنوایى؛ ۱۳٫ جوش صورت؛ ۱۴٫ گوشه‏گیرى؛ ۱۵٫ اختلال در خواب؛ ۱۶٫ ایجاد حالت وسواس و تردید؛ ۱۷٫ افت تحصیلى. برای جلوگیری از خود ارضایی به نکات زیر توجه فرمایید:

۱-بر اساس تحقیقات به عمل آمده، بیشتر افراد مبتلا به استمنا اظهار کرده اند ، آن قدر اراده ندارند تا بتوانند دست از این کار بردارند. اینان خود را غریقی می بینند که میان امواج خروشان دریا گرفتار شده اند، در حالی که حقیقیت این نیست. در طول زندگی به موازات رشد بدنی، اراده نیز تعمیق می یابد و انسان در هر شرایطی قادر به تسلط بیشتر بر خواسته های خود می باشد.

بنابراین اولین راهکار تقویت اراده است. عواملی در تقویت اراده مؤثر است مانند: ۱ـ تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون. ۲ـ توجه به عبادات به ویژه نماز که تمرین تمرکز فکر است. ۳ـ پایان رسانیدن کارهای نیمه تمام. ۴ـ تلقین مثبت. همواره به خود این گونه تلقین کنید که ارادة انجام این کار را دارید و شکست مفهومی ندارد. تلقین در ترک عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضایی مؤثر است. پل ژاگو می گوید: «وقتی بخواهیم با عادت زشتی ستیزه کنیم، ابتدا باید نتایج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازیم، بعد منافعی را که در نتیجة ترک آن عاید می شود، در روح خود تصور کنیم، در نتیجة این عمل، هر بار که چنین نمایشی در روح خود می دهیم، بر آن تحریک یا وسوسه چیرگی یافته و لذت ترک آن را در خود احساس می کنیم. اگر تلقین به نفس را بلافاصه پیش از خواب اجرا کنیم، مؤثر تر از مواقع دیگر خواهد بود. به طور کلی، متمرکز ساختن فکر در کاری که می خواهیم برای اجرای آن فردا صبح در فلان ساعت بیدار شویم کافی است». بنابراین باید خود را باور کنید و ترس و شکست را به خود راه ندهید. بدانید که اگر بخواهید می توانید. این جمله شعار نیست، بلکه در عمل نیز افراد زیادی توانسته اند بر عادات ناپسند غلبه کنند و به حال طبیعی برگردند.

۲ـ گسترش دایره ارتباطات: افراد مبتلا به انحرافات اخلاقی و جنسی معمولاً از بُعد ارتباطی، آسیب دیده و تنهایی را برگزیده اند. درمان خودارضایی وقتی میسر است که از انزوا خارج شوید و به جمع بپیوندید. در محیط دانشگاه در فعالیت های فوق برنامه مانند اردوهای دانشجویی یا فعالیت های هنری مانند شعر، سرود، بازی در نمایش، تئاتر و غیره حضور فعال داشته باشید. ۳ـ تغییر زاویه نگرش و عمل: یکی از شیوه های درمان خودارضایی، تغییر جهت دادن انرژی روانی جوان از هدف های جنسی به هدف های فرهنگی و هنری است. البته انتخاب اهداف مذکور بستگی به استعدادها و توان های جوان دارد. گرایش به معنویت یک نوع تصعید نیز می تواند حساب شود. به طور کلی منظور آن است که هر وقت خواستید به عادت ناپسند روی آورید، فوراً خود را مشغول کار دیگری کنید که به آن علاقه دارید. ۴ـ مثبت گرایی: هرگونه منفی گرایی و احساس پوچی، درمان خودارضایی را به تأخیر می اندازند، در عوض اصلاح فکر و مثبت گرایی، گام مؤثری در ترک خودارضایی محسوب می شود. قطعاً درگذشته موفقیت هایی داشته اید، مانند موفقیت در درس ها یا حرفه و شغل که بسیاری از جوانان آرزوی آن را دارند. این پیروزی را مورد توجه قرار دهید و بر نقاط مثبت خویش و خود باوری و ایمان به خود پافشاری کنید. در این صورت احساس می نمایید هنوز قادرید زندگی نوینی را بیافرینید. ۵ـ امید آفرینی: بیش تر افرادی که دچار خودارضایی شده اند، از دو جهت نگرانی دارند: از گذشته و از عوارض جسمی و روانی.از این رو احساس نا امیدی می کنند ؛ در حالی که آنان نباید تصوّر کنند بعد از چند بار توبه و شکستن آن، دیگر امیدی وجود ندارد. در توبه همیشه به روی بندگان گناهکار باز است و امکان بازگشت فراهم می باشد. این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی باز آی امام باقر(ع) فرمود: «محبوب ترین افراد پیش خدا گناهکارانی هستند که بیشتر در معرض گناه بوده و توبه کرده اند. کافی است از صمیم دل توبه کنید و بر ترک گناه تصمیم بگیرید. اگر این اتفاق بیفتد، مانند کسی هستید که اصلاً گناهی مرتکب نشده است. در مورد زیان های جسمی و روانی ناشی از خود ارضایی مانند احساس درد در ناحیه چشم و گودی چشم و غیره، همة این عوارض، در پرتو معالجات و تدابیر درمانی قابل جبران است. ۶ـ درمان تدریجی: ترک عادت نامطلوب به طور ناگهانی و دفعی امکان پذیر نیست، بلکه هرگونه تغییر نیازمند فرصت بخشیدن وگذشت زمان خواهد بود، پس مرحله به مرحله پیش بروید و از ادامة کار خسته نشوید. ۷ـ پرورش معنویت: نماز بهترین راه ارتباطی با خدا است و سد پولادینی در برابر امواج گناه به حساب می آید، پس نماز عاملی تهاجمی علیه انحرافات است. هر چه می توانید رابطة خود را با خدا تقویت کنید و نماز را با توجه کامل بخوانید. خود را در برابر وسوسه های شیطانی مسلّح سازید. هر روز قرآن بخوانید و دعاهای مورد علاقه به ویژه مناجات شعبانیه همراه با معنای آن را زمزمه کنید. ۸ـ ورزش: یکی از عواملی که هم در پیشگیری نقش دارد و هم در درمان، ورزش است، از جمله کوهنوردی که انرژی های متراکم را در مسیر سالم به جریان می اندازد. ۹ـ ازدواج: در اولین فرصت ازدواج کنید، حتی اگر به صورت نامزدی و عقد کردن انجام گیرد. ۱۰ـ رژیم غذایی: از خوردن غذاهایی که مقدار زیادی کالری دارد، اجتناب کنید. ۱۱ـ درمان طبی: در مواردی لازم است به متخصص مراجعه کنید. تزریق نوعی هورمون موجب تعادل تمایلات می شود. ۱۲ – به صورت طاق باز نخوابید و از دمر خوابیدن به گونه اى که شکم و سینه ها روى زمین قرار گیرد, اجتناب کنید و از قرار دادن پا روى پاى دیگر هنگام خواب خوددارى شود. ۱۳ – پیوسته با لباس گشاد و آزاد بخوابید و از خوایدن با شورت پرهیز کنید. هرگز در یک اتاق دربسته وخلوت نخوابید و عادت کنید اتاق خوابتان مقدارى روشنایى داشته باشید. ۱۴ – نگه داشتن ادرار و مدفوع , علاوه بر ایجاد سنگ کلیه و مثانه و بیمارى هاى انگلى و قارچى و بالارفتن میزان اورهء خون , باعث فراهم شدن زمینه اى مساعد براى بیمارى هاى جنسى واستمنا است . ۱۵ – از توقف زیاد در توالت جدّاً بپرهیزید. مخرج بول و غایط همیشه با آب سرد شست و شو داده شود و از شستن با آب گرم خود داری نمایید. مگر درمواقع بیمارى یا حساسیت از پاک کردن با دستمال کاغذى و غیره . در حمام کردن نیز به این مسئله توجه داشته باشید که آب چندان گرم نباشد. ۱۶ – از پوشیدن لباس زبر یا بسیار نرم اجتناب شود. هم چنین از پوشیدن لباس هاى کیپ وچسبان مانند شلوار جین خوددارى گردد. ۱۷ – سعى کنید هفته اى دو روز و یا اقلاً یک روز, روزه بگیرید و شب ها, غذاى سبک بخورید; زیرا در کاهش و تعدیل غریزهء جنسى مؤثر است . از مصرف غذاهاى داراى مواد پروتیینى زیاد و ادویه و غذاهایى که طبیعت گرم دارند, مانند عسل و خرما و موز و یا پیاز و سیر خوددارى کنید. بیش تر از لبنیات مخصوصاً ماست و هم چنین سبزى ها به خصوص کاهو و کلم استفاده کنید.

پی نوشت ها: [۱]مؤمنون (۲۳) آیة ۷٫ [۲]مستدرک، کتاب النکاح، ص ۵۷۰٫ [۳]سید عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، ص ۳۳۲٫ [۴]وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۶۸٫ [۵]بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۸٫

انتهای پیام
به اشتراک گذاشتن/ایمیل/بوک مارک این مطلب
نظرات بازدیدکنندگان:
بسیار عالی بود.
چشمهایمان را رو به اجتماع باز کردممنون
سلام. ممنون از مقاله خوبتان. ترجمه آیه ۷ سوره مومنون بدین شکل است (استاد فولادوند):” به راستی که مومنان رستگار شدند … کسانی که پاکدامنند، مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانی که بدست آورده اند، که در این صورت بر آنان نکوهشی نیست. پس هر که فراتر از این جوید، آنان از حد درگذرندگانند.” میخواستم ببینم بنطر شما این همون معنی را که شما در اینجا آورده اید میدهد. پس فراروندگان کسانی هستند که همسر دارند و دست به این کار میزنند (اگه فرارونده را شما اینطور تعبیر میکنید). ممنون اگر بیشتر توضیح دهید.
با تشکر از مطالب شما خواهشن بفرمائید اگر هیچگونه شرایط ازدواج فراهم نباشه (مثلا دختری که معلولیت جسمی دراره و یا اصلا ضاحر زیبائی نداره و هیچ کس طالب ازدواج باهاش نیست و بی نهایت احساس نیاز میکنه)چطوری میتونه از این غریزه استفاده کنه
کاش پدرو مادرهابجای اینکه این مسایل روازبچه هایشان دورنگه دارند,درفضاییکه که زشت است باقی بماندتااینکه بالاخره بچه ها ازدوستان ناسالم خودیا جامعه ی پر از زشتی این چیزهارویادبگیرند.خوده پدرمادرها این مسایل را قبل از همه برای فرزندانشان بشکافند ان همه به وضوح کامل تا وقتی بااین مسایل برخورد کردبدرستی باانها برخورد کند نه اینکه در دام انها غرق شوند که بعدامجبور به ترک شوند.
کاش پدرو مادرهابجای اینکه این مسایل روازبچه هایشان دورنگه دارند,درفضاییکه که زشت است باقی بماندتااینکه بالاخره بچه ها ازدوستان ناسالم خودیا جامعه ی پر از زشتی این چیزهارویادبگیرند.خوده پدرمادرها این مسایل را قبل از همه برای فرزندانشان بشکافند ان همه به وضوح کامل تا وقتی بااین مسایل برخورد کردبدرستی باانها برخورد کند نه اینکه در دام انها غرق شوند که بعدامجبور به ترک شوند.
سلام دستتون درد نکنه برام از خدا طلب آمرزش کنید
سلام خیلی ممنون از مطلبی که گذاشتید خیلی خوب بود و کامل @};- 🙂
میخواستم بگم باید چه کار کنیم آیا راه حلی هم دارد من واقعا همه اختیاراتم را از دست داده ام شرایطی دارم که نمی شود ازدواج کرد از این موضوع هم رنج میبرم چه کار کنم تا از این کار دست بکشم
سلام ممنون از روایتاتون من ۵ساله مرتکب این گناهم و۱۶سالمه خیلی احساس ناراحتی می کنم هزاران بار توبه کردم وباز توبه شکستم حتی دست رو قران گذاشتم و بازم ادامه دادم احساس می کنم خدا هیچ وقت منو نمی بخشه و توی همین دنیا عذاب الهیشو نازل میکنه خواهش می کنم جوابمو بدین من احساس میکنم راه برگشتی ندارم به ایمیلم جواب بدین هرچه زودتر ممنون
واقعا کامل و عالی بود.میدونید چقدر ثواب میکنید؟چون خیلی ها مثل من با خوندن این مطلب به خودشون میان و توبه میکنن! خیلی خیلی بابت مقاله تون تشکر میکنم! “جَزاأکُمُ الّله خَیراً”
من ۶ سال گرفتار این گناه بودم ولی الان حدود ۵ سال هستش که این گناه رو ترک کردم ولی شیطان من رو ول نمی کنه و داره یه طرق مختلف من رو به این گناه بر می گردونه ولی کور خونده من هیچ وقت دیگه این گناه رو تکرار نمی کنم ولی واقعا سخته حتی یه بار یه نفر که ظاهر باایمانی داشت ولی قلب آلوده ای داشت خاصت به من نزدیک بشه من خیلی راحت می تونستم قبول کنم ولی در اون لحظه خدا رو در نظر گرفتم و اون رو ترک کردم و واقعا از این موضوع خوشحالم الان احساس خیلی خوبی دارمقبلا خیلی دلگیر و از جامعه فراری بودم ولی الان شور و شوق جوانی بهم برگشته وبانشاط تر هستم قبلا از دوستن و اقوامهای هم سن و سال خودم فراری بودم و گوشه نشین بودم ولی الان دوستای زیادی پیدا کردم و اخلاقم خیلی بهتر شده دعا کنید بتونم شیطون رو از خودم دور کنمچون داره خیلی اذیتم می کنه
من گرفتار این گناه هستم ولی تا الان نمیدونستم گناه داره و حرومه حالا دعام کنید بتونم ترکش کنم و یه شوهر خوب گیرم بیاد تا به این چیزا که گفتید دچار نشم
فقط بلدید بگید گناه داره.یه راه پیش رو بذارید.با این وضع مملکت که نمیشه ازدواج کرد.اینم که می گید گناه داره.پس بریم بمیریم یباره دیگه… هان؟؟؟
سلام اگر خود ارضایی کناه است دختری که ۹ سالگی یا حتی زودتر به این غریزه میرسد تا زمانی که ازدواج کند باید چیکار کند چه بخواهد و چه نخواهد این غریزه در وجودش هست.تا سن ۲۵ یا ۲۸ به بالا نخواهد ازدواج کند یا قسمت نمیشود باید این غریزه را چکار کند نمیشود کنترل کرد یه روز دو روز …..
سلام،من نمیخوام تو حکم خدا و پیغمبر اگر و اما بیارم، میدونم اشتباه این کار و من اشتباه کردم، ولی شما بگین دختری که در سن ۷ سالگی مورد سواستفاده قرار میگیره و هیچکس مواظبش نبود و موقع ازدواجش هم به خاطر خونواده اش و مشکلاتشون مجبور میشه یه خط بزرگ میکشه رو هرچی دلش میخواد حالا که حدودا ۲۲ ساله نمیگم مثل بعضیها هرروز، ولی هر چند ماه یکبار با اینکار خودش رو تخلیه کرده شما بگید دیگه خدا دوستش نداره؟ همه عمر این امید زنده نگهم داشته که من اگه هم اشتباه کنم اون میبخشه و دوستم داره اما حالا با حرفهای شما فهمیدم دیگه دوستم نداره یعنی از همون ۷ سالگی نه خدا دوستم داشت نه پیامبرش و اماماش؟؟به نظر شما دیگه کی میمونه برای این دختر بیکس؟دختری که هیچوقت هیچکس به آینده اش اهمیت نداده حالا که خدا رو نداره چیکار کنه؟لطفا جوابم رو بدین
سلام، واقعا ممنون که تو سایتتون چیزایی رو که باید میگین ، ولی لطفا کاری رو که شروع کردین خوب به پایان برسونید، شما از درد گفتین، گفتین که بده ، اما راه حلهاتون همش شعار بود. درد رو میدونیم درمانش رو بگین! میدونیم بده ، به ما نگین به بزرگترهای خونه ها و مملکت بگین تا راه چاره کنن!
سلام راست میگن راه حل پیش پامون بگذارید من یک ساله به این درد مبتلام نمیدونم چی کار کنم
تا همین ۲۰ سال پیش تا دخترو پسر بدونن این کارا چیه ازدواج میکردن و دچار این گناه نمیشدن ولی الان وضعیت جامعه فرق کرده سن ازدواج بالا رفته حجاب کم رنگ شده و باعث بروز چنین مشکلاتی شده.نظر دوستان چیه‏!‏
به نظر من این کار خیلی کار کثیفی انسان باید قدر سلامتیشو بدونه .
ممنون از راهنماییتون ایدوارم دست از این عمل قبیح و ناشایست بردارم
ممنون از راهنماییتون ایدوارم دست از این عمل قبیح و ناشایست بردارم
وقتی غریزه شهوت تحریک میشه خوب چیکار کنیم؟امکان ازدواج هم که وجود نداره. ازدواج موققت هم که جدیدا برای دختران از نظر علما ننگ شمرده ده. بگید تو این شرایط باید چیکار کرد/ ۳۰ساله ممنون از راهنماییتون
حالا یکی نیست به کسایی که این حرفارو میزنن … خودت تا حالا خود ارضایی نداشتی ؟؟
سلام مرسی از اطلاعاتتون اگه ازدواج کنن مشکل حل؟بهدش مشکلی نیس جواب بدین؟
سلام من چند سال این کارا می کردم و همیشه عذاب وجدان و مشکلات زیادی داشتم یک یاله که ازدواج کردم خیلی خوبه راحت شدم درسته مشکلات مالی دارم اما حداقل گناه نمی کنم
سلام . ممنون از مقاله ی خوبتون . من چند ساله که به این درد مبتلام . امکن ازدواج هم ندارم . تاحالا چندین بار توبه کردم اما هربار توبمو شکستم بعدشم احساس پشیمونی اومده سراغم . خیلی می خوام که این عادت رو ترک کنم . ازتون می خوام که منو راهنمایی کنید که چجوری باید این کارو کنار بذارم . ممنون .
سلام من دختری ۲۶ ساله هستم و حدودا ۱۶ساله که این کار رو انجام میدم بارها سعی کردم که ترک کنم ولی نمیشه بارها از خدا خواستم که شرایط ازدواج رو برام فراهم کنه تا بتونم از راه درست نیازمو برآورده کنم ولی نشد..به شدت احساس گناه میکنم و گاهی حس میکنم اصلا خدا صدای منو نمیشنوه..حس میکنم اونقدر سیاه و گناه آلودشدم که خدا با همه مهربونی و عظمتش منو فراموش کردهتو رو خدا منو راهنمایی کنید
سلام ممنون اذ اطلاعاتتون.تو رو خدا واسه منم دعاکنید تا دست از این کار بردارم تا پبش خدا رو سباه نباشم.
سلام واقعا ممنون بابت مقالتون . عالی بود . این درد یک یا دو نفر نیست خیلیا گرفتارشن به خدا توکل کنیم ایشاالله که حل میشه .
سلام.راستش الان که براتون مینویسم چنددقیقه قبلش خودارضایی کردم.۱۵سال سن دارم۲ساله هفته ای ۱الی۳ بارخودارضایی میکنم.ادمی مذهبی هستم ودوست ندارم گناه انجام بدهم ولی هرچه سعی کردم نشد. هربارکه میروم تواینترنت بادیدن عکسهای مستهجن ناگریزخودارضایی میکنم. کمکم کنید ترک کنم.لطفابه ایمیلم بفرستید.باتشکر.
دیگر روی بازگشت به پیشگاهش را ندارم.هرچه من روی میگردانم او میبخشد.هرچه من میبرم او پیوند میدهدهرچه من دور میشوم او نزدیکتر می آیدهرچه من میشکنم او میبخشدروسیاهمخدایا تو را به عزت و جلالت سوگند لذت احساس حضورت را بار دیگر به روح و روانم بچشان.من دیگر نه هیچ چیزی را میخواهم و نه هیچکسی را من تنها و تنها خودت را از خودت میخواهم چه روزها و شبها که غافل از تو گذشته شدوای بر من…وای برمن…وای برمنمن امشب آمده ام به پیشگاهتبادلی شکسته و رویی سباه و گناه آلودتنهای تنها به عزت و جلالت سوگند برای آخرین بار دستم را بگیریا اله العاصین…
من نجات پیدا کردم آیا خدا مرا می بخشد
راستش من ۳ساله خود ارضایی میکنم ولی نمیدونستم گناه داره..الان تصمیم گرفتم ترکش کنم.اگر نمیدونستیم گناه داره.باز هم گناه کسی که میدونستهرو داریم؟چی کار کنم؟

همه ما دختر پسرها دنبال راه حل هستیم.شما گفتید اراده داشته باشیم ولی صحبت یکی دوروز نیست هرلحظه ادم تحریک میشه اونوقت چیکار کنه.من یکی از راهاشو کسب کردم اینه که از صب تا شب سرکار باشیم ومشغول وگرفتار کار باشیم اونوقت هیچ فکری جز کار کردن تو ذهنمون نیست.میدونم این راه حل واسه همه مفید نیست ولی شاید تونستید این راه حل را امتحان کنید
سلام ۳سال ونیم که ازدواج کردم بعد ازازدواج فهمیدم شوهرم خودارضاست ماخانواده مذهبی هستیم بسیار ازش خواستم که ترک کنه ولی مدام این مسئله راروانی میدانه ومیگه باید عنایت بشه تا ترک کنم بدتر ازهمه اینکه توی این چندسال برای اینکه ساازکار اون دربیارم به سایتهایی می رفتم که اون می رفت وتازگی خودم همچندبار این کاروکردم خیلی سخت شده زندگیمون دعاکنید خیلی ازعقاب خدا میترسم تنهام کمکم کنید
دختری ۶ ساله دارم که ۷ هاهی هست که خود ارضایی می کنه اوایل از لحاظ روانی کاملا خودم بهم ریخته بودم دعواش می کردم غسلش میدادم احساس می کردم با نجس ترین و بدترین موجود همسفره و همخانه هستم به هر حال دیوانه شده بودم …… تا اینکه با مشاور و روانشناس مشاوره کردم و انها همه نظرات منو رد کردند و گفتند اکثر بچه های ÷یش دبستانی اینگونه هستند و هنوز خود ارضایی انها با انچه در بزرگترهاست فرق دارد و این مرحله ایی از رشد هست که در وجودشان هست و نباید احساس گناه را در وجودش بکاری که در اینده این احساس گناه عواقب سنگینی از نظر روحی برایش خواهد داشت. مصداقش هم خود من هستم که نه دانسته چند باری این عمل را میکردم و بعد از خواندن کتاب جوانان چرا به گناه بودن این عمل پی بردم و از ان موقع تا حال اضطراب و ترس شدید از مرگ و اخرت و از کوچکترین عمل خلاف دارم که زندگیم جهنم واقعی هست . شما را به خدا چنان راهنماییم کنید که دخترم را قبل از ۹ سالگی ترکش بدم و حس گناه و زشتی در ذهنش نماند منتظر ایمیلتان هستم
من نمیدونستم که گناه دارد و وقتی که این نوشته را خوندم میخواستم گریه کنم.حالا که فهمیدم دیگه نمیخوام انجامش بدم.حالا که نمیدونستم مثل کسی که میدونسته گناه کردم؟
منم ترکش کردم قبلا برام غیر ممکن بود که ول کنم ولی از وقتی فهمیدم گناهه خیلی راحتتره نمیرم سراغش. گاهی که دلم میخواد برم سریع خودمو به یه کاره دیگه مشغول میکنم. یا نماز میخونم.اگه یکی واقعا بخواد که ترک کنه میتونه.
ببخشید نابغه ها وقتی یه مرد با زنش هم آمیزش جنسی میکنه آخرش منی اش می پاشه بیرون چطور در این حالت هیچ ضرری نداره اما خودارضایی کنه اینقدر بلا سرش می یاد؟
فقط میتونم بگم خدا با ماست و من همیشه این رو احساس می کنم و امیدوارم تمام جوان های ما از این بلا به دور باشن و ممنون از همه که به نظر بده حقیر توجه کردین خواستن توانستن است.
سلام خسته نباشید خیلی ممنون از مطلبه مفیدتون خواستم منم بگم از این مصیبتی ک سره خودم آوردممن پسر ۲۰ ساله ام تا ۱۶ سالگیم هیچ اطلاعاتی از مسائل جنسی نداشتم حتی تا بحال خودارضایی نکرده بودم اصلن نمیدونستم خود ارضایی یعنی چی تا اینکه تو سال اول دبیرستان بایه پسره هم نیمکت شدم و حس کنجکاویم گل کردو از اون پرسیدم بچه چجور بدنیا میاد اونم شروع کرد سیر تا پیاز منو روشن کرد و همون روز من دست به خودارضایی کردم تا قبل خود ارضاییم ب جرات میتونم بگم خوشگلترین پسر ایران بودم طوریکه از نگاهای مردم تو خیابون در امان نبودم ولی حالا بعده ۴ سال خود ارضایی چهرم زشتو پیرشده حالا پشیمونم حتی نمی تونم نماز بخونم اخه ایمانمو از دس دادم اگه راه بهتری جز نماز و قرآن واسم داری ب ایمیلم بفرس در ضمن اگه باورنداری قیافم از خوشگلترین به زشت ترین تبدیل شده عکسه شانزده سالگیم رو با الانم بهت نشون میدم.
سلاممن ادم متدینی هستم وسوسه شدم و۲بار اینکار رو انجام دادم وبعد از اون جلوی خودم رو گرفتم ودیگه انجامش ندادم قبل اونم نمیدونستم گناههدارم از عذاب وجدان وترس اینکه خدا منو نبخشه میمیرم تو رو خدا کمکم کنید وبگید بخشیده میشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلاممن ادم متدینی هستم وسوسه شدم و۲بار اینکار رو انجام دادم وبعد از اون جلوی خودم رو گرفتم ودیگه انجامش ندادم قبل اونم نمیدونستم گناههدارم از عذاب وجدان وترس اینکه خدا منو نبخشه میمیرم تو رو خدا کمکم کنید وبگید بخشیده میشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پس خدا برای کسایی ک امان ازدواج یا موقعیتش وجود نداره چی گفته من یک دختر ۲۱ ساله بسیار گرم مزاجم و تا الان موقعیت مناسبی ک دلخواهم باشه پیش نیومده. و اهل نامشروع بودن این کار نیستم و گاهی واقعا توانایی تحمل رو از دست میدم و فقط ب این دلیلم ک نمیشه ازدواج کرد از طرف دیگه هم ازدواج موقت رو هم ک راهشو بستید ک اینم معلوم نیس ازدواج موقت پس چه سودی داره؟! چ جوابی دارید برای من و امثال من؟ این نیازی ک خدا خودش گذاشته پس برای رفعش باس چیکار کرد؟وقتی در همچین شرایطی هستی؟شماها همش از گناهش حرف میزنید و ب این نمیفکرید ک واقعا باید چه اندیشه ای برای من و امثال من داشت؟
vaghean aly bod matlabetoonjavabe kheili az soalhaye maghze ma javonaro tosh midadvaghean mamnon k hamchin siti hasto az in ghabil mataleb ham tush yaft mishemamnoon az in etelaٰٰٰٰ ٰat
من مونم بخدا. همه بلدن بگن گناه گناه.. هیچ کی نمیفهمه که من بدبخت تا ۱۰ سال دیگه ام شرایط ازدواج و ندارم الانم ۲۳ سالمه.کی به فکر منه؟؟؟من تا اون موقع چیکار کنم؟همه بلدن مضراتش و بگن؟؟؟؟؟؟؟چرا کسی پیدا نمیشه بگه اگه من ۲۳ ساله تو این سن نیازام برطرف نشه چه پیامد هایی داره؟چه بلاهایی سرم میاد؟؟همین الانش روانی شدم.کمر درد دارم..دل دردهای شدید دارم.. حتی بعضی وقتها به محرم های خودمم نگاه بد میکنم از فشاری که رومه.اینا هیچی نیست نه؟فقط بلدین از گناه بگینیه راه به من بگید اگر میتونین..

سلام . من یه دختر ۱۷ ۱۸ سالم که سه سالی هست به این لعنتی معتادم…اولین بار یکی از دوستام تو دوم راهنمایی اینو بهم پیشنهاد کرد….اصلا نمی دونستم زندگی چیه که بخوام این کارا رو بکنم … تا اول دبیرستان خیلی کم بود … ولی تو دوره ی دبیرستان خیلی زیاد شد … چون وقتی وارد اجتماع شدم فهمیدم واقعا از پسرا متنفرم …. بخاطر همین خواستم یه جوری خودمو خالی کنم …. سه سالی هست به بدبختی کشوندتم …. درسام به شدت افت کردن و تمرکزمو به کلی از دست دادم … از همه بد تر اینکه نمیتونم با کسی دربارش حرف بزنم …. الان دارم سعی می کنم ترکش کنم ولی باز بعد چند روز همون اش و همون کاسه … تو رو به هر کی می پرستید برام دعا کنید … من دارم همه چیزمو از دست میدم…

سلام دختری۲۲ ساله هستم من تا۱سال پیش اصلا نمیدونستم پرده بکارت چیه و خودارضایی چیه و اصلا درمورد این مسائل هیچی نمیدونستم با هیچ پسری هم دوست نبودم فیلم بدی هم نمیدیدمو نمیبینم ولی همین حس خودارضایی که بعدها فهمیدم اسمش اینه بهم دست میدادو خودمو ارضا میکردم ولی نه همیشه خیلی دیر به دیر هنوزم همینطورم ولی الان با یک پسر دوستم دوستیمون طوریه که هیچوقت همدیگررا نمیبینیم از۲شهر دور هستیم حتی تلفنی هم باهم حرف نمیزنیم فقط اس ام اس میدیم هروقت این آقا با من آشتی باشه من مشکلی ندارم ولی وقتی قهره من همش تو اینترنتم چت میکنم یا شبا که خابم نمیبره خودارضایی میکنم من اصلا از عوارضش خبر نداشتم الان که تو سایت شما خوندم دارم از ترس میمیرم که نکنه پرده بکارت… من خیلی میترسم توی سن ازدواجم هستم من خبر ندارم چه اتفاقی برام افتاده ولی برای حفظ آبروم باید ازدواج نکنم . هیچ کدوم از این علایمی که شما گفتین در من وجود ندارد من فقط از همون بکارت میترسم کمکم کنید راهنماییم کنید
سلام نمیدونم چی بگم فقط خداکنه خدا منو ببخشه برام دعا کنید
ای بابا انقده خودتونو نبازید با عقل سلیم اندیشه کنید!این مطالب که در باره ی عوارض این عمل میگن چقدر پایه واساسه علمی داره؟ چرا اینو نمیگن؟این یه حس طبیعیه برای همه ی انسان ها وجود دارهخدا نمی بخشه کسایی رو که این گونه به جونا احساس گناه میدن
سلام من ۳-۴سالی میشد که به این درد گرفتار شده بودم اما یه روز تصمیم گرفتم فقط ۲۵ روز این گناه را ترک کنم و از اون به بعد دیگه به سراغش نرفتم چون واقعا نمیخواستم و اراده داشتم.امیدوارم همتون موفق بشین
سلام ..من ۲۱ سالمه چند ساله اینکار رو انجام میدم….الان که این نظر رو نمینویسم چند ساعته دارم گریه میکنم…ایا واقعا من ملعونم؟؟؟خدا توقیامت چرا با من گفت وگو نمیکنه؟؟؟ میشه بهم بگید اگه خدا غریزه رو نداده به من پس کی داده؟؟؟ حالا به هر دلیلی نخوام ازدواج کنم یا نتونم واقعا اقصیر من چیه؟؟؟من دنیا رو سرم خراب میشه وقتی میگن خدا از در رحمت به ادم خود ارضا نگاه نمیکنه!!! چیکار کنیم پس؟؟!!!
سلام من الان ۱سال هست که این کاررا میکنم من تا قبل از

 

سجاد

سلام آقا مرتضی منم دچار این مشکل بودم اونم تو خواب ، شما باید قبل خواب یه سوره که خیلی روی شما تاثیر میزاره بخونی حتما چند لحظه قبل از خواب برو دستشویی .من خودم قبل از خواب آهنگ گوش میگیرفتم و بهم کمک میکرد تا از اون حالت بیام بیرون

 

میخوام با شوهرم اشتی کنم

میخوام با شوهرم اشتی کنم

میخوام با شوهرم اشتی کنم چطوری پاپیش بزارم
و چطوری اینکارو کنم

فاطمه

سلام دوست عزیز
۱) وقتی رو انتخاب کن که شوهرت خیلی خسته نباشه.مثلا اگه تا غروب سرکارن بذارید استراحت کنن و بعد شب مراسم آشتی رو شروع کنید
۲) یه شامی درست کنید که شوهرتون عاشقشه
۳) از قبل دو شاخه گل سرخ که نشون دهنده ی عشقه بخرید و بذارید رو میز شام
۴) مطمئنا وقتی شوهرتون شام و دسته گل رو ببینه متوجه نیتتون میشه و یه کمم ذوق می کنه. بعد از اون کارتون راحت تر میشه
۵) اصلا سعی در توجیه کردن اشتباهی که کردید نداشته باشید طوری رفتار کنید که نشون بده از کرده ی خودتون حالا هر چی که بوده پشیمونید و تو اون حال ازشون عذرخواهی کنید.
۶) بگید از این به بعد سعی می کنم طوری رفتار کنم که باعث ناراحتیت نشم.
همین!!!!!!!
سلامت و شاد و موفق و خووووووووووووشبخت باشید

بازگشت معشوق

تمایل همسرم به خود ارضایی

تمایل همسرم به خود ارضایی

با عرض سلام و خسته نباشی
من ۱۲ ساله که ازدواج کردم و درحال حاضر از نظر جنسی با همسرم دچار مشکل شدم
ایشون تمایل شدیدی به خودارضایی همزمان برای ارضا شدن داره
علت اینکارش رو می خواستم بدونم

ساسان

من متوجه نشدم که شما مرد هستید یا زن… اما اگر مرد هستید که باید ارگانهای جنسی زنها رو بهتر و بیشتر بشناسید چون هیچ دو زنی مثل هم ارضا نمی شن و برخی از زنها برون تحریک هستن یعنی با دخول ارضا نمی شن. بایستی شما نحوه رابطه جنسیتان را تغییر دهید.
اما اگر همسرتان مرد هستند سعی نکنید مستقیم به او این نقیصه را گوشزد کنید. سعی کنید به رابطه تان تنوع بخشیده تا از یکنواختی خارج شود و غیرمستقیم مضرات خودارضایی را برایش شرح دهید.

 

وحید

حتما شما نمیتوانید خواسته های شوهرتون را در زن وشویی انجام بدهید وکم میاری

 

حسین

شاید ریشه در جوانی همسرتون داره, متأسفانه استمنا این روزا خیلی بین جوان ها زیاد شده, خب شاید شوهرتون زود انزال هستن و ترس از این دارن که نتونن شما رو به لذت جنسی برسونن به همین خاطر خودارضایی میکنن ولی شما خودتون باید با نزدیک شدن به تنهایی های همسرت از این کارش جلوگیری کنی,

 

لاله

دلیلش رو ازش بپرسین و کارهایی که دوس دا ره رو انجام بدین. من که واسه. همسرم. جونمم میدم

 

امین

راهنمایی که که هر دو نفرشان به مشاور و روانپزشک مراجعه کنند تا بتوانند به صورت تخصصی مشکل را انشاءالله حل کنند.

بازگشت معشوق

چه حرفایی به نامزدم بگم؟

سلام من یه دختر ۲۳ سالم و نامزدم ۳۲ سالشه.
من وقتی با نامزدمم هیچ حرفی برای گفتن ندارم حتی پشت تلفن. واقعا نمیدونم که چی باید بگم حتی مواقعی که با من دردو دل میکنه بازم ساکتم. قبلا هم همینطور بودم. من کلا خجالتی و کم حرفم. یه جورایی حرف زدن بلد نیستم واین موضوع واقعا داره عذابم میده. تو جمع هم همینطورم. میترسم با این رفتارم دل نامزدم رو بزنم .اون دوست داره من یکم شیطون باشم که نیستم. تورو خدا بگید من چیکار کنم و از چی حرف بزنم. اگر کتابی در این زمینه میشناسید که بتونه به من کمک کنه ممنون میشم بم معرفی کنید. موضوع اینه که من روش حرف زدن رو بلدم (کتاب خوندم) ولی اینکه چی باید بگم رو نمیدونم.

Milad II

سعی کنید موقع حرف زدن بحث رو به جاهاس شوخی بکشید بخندونیدش اگر درد و دل میکنه شما هم باهاش همراه بشید و بگید تنها نیست و پیشش هستی بگید همیشه کنارشید کم کم عادت میکنید اوایل نامزدی همینطوره.

 

mnhz

سلام.. تو گوگل سرچ کن:فن بیان وسخن مطالبی میاد در مورد حرف زدن..موفق باشی…

 

asal

اوایل نامزدی تقریبا طبیعیه که خجالتی باشید اما فقط برای یه مدت کوتاه و اگه طولانی بشه همونطور که خودتون میدونید ممکنه نامزدتون ناراحت بشه . اکثر آقایون از دختر خانم های شاد , پر انرژی و شیطون خوششون میادو از اینکه همسرشون زیاد آروم و کم حرف باشه خوشحال نمیشن و به دنبال یه زندگی پر از عشق و آرامش و شعف هستن .
شما درسته کتاب زیاد خوندید اما روش حرف زدن تجربی هستش و با خوندن کسب نمیشه بلکه باید این مهارتو عملی به دست بیارید. صحبت کردن اصلا سخت نیست من فکر میکنم همینکه شما با وجود حس خجالتتون همه سعیتونو برای گفتن دوست دارم و ابراز علاقه به نامزدتون داشته باشید اولین گام رو به سوی ارتباط نزدیکتر و بهتر برداشتید.
وقتی ایشون درددل میکنن شنونده خوبی باشید و لا به لای صحبتاشون با بیان : آخی – ناراحت شدم – درکت میکنم – میفهممت – تو حق داری و از این کلمات همدردیتونو ابراز کنید و بعد از اتمام حرفشون حتی چند جمله کوتاه هم که بگید بهتره تا سکوت
توی زندگیتون هیچ کس نزدیکتر از همسرتون به شما وجود نداره و باید همه نقاط ضعفتون رو برای ایشون از بین ببرید ( با کمک مشاور )
برای بهتر صحبت کردن باید مطالعه زیاد داشته باشید و معلوماتتونو بالا ببرید چون وقتی دانش و معلومات بالا میره ناخوداگاه سطح بیان تغییر میکنه. با همسرتون شوخی های دوست داشتنی انجام بدید البته شوخی زیاد هم ممکنه سوء تفاهم بوجود بیاره پس در حد معقول اینکارو انجام بدید و پرنشاط باشید . بهشون زیاد ابراز علاقه کنید اینطوری به زندگی و به شما علاقه مندتر میشن
شاد و خوشبخت باشید

 

Hengame

هیچ حرفی ندارید یعنی چی؟!
شما کم حرفید واسه همین لزومی واسه حرف زدن نمیبینید و فقط به گفتن حرفای مهم و حیاتی اکتفا میکنید! شاید اینطوره!
بنظر من یه مدت سعی کنید پر حرف باشید سوال زیاد بپرسید شوخی کنید و نظرتونو راجب هیچ چیز تو دلتون نگه ندارید و به زبون بیاردو..
کم کم عادت میکنید!
خوش بحالتون کم حرفیدااا اما بی حرف خوب نیست و باید حرفاتونو تا حدی بزنید و راحت باشید! و اینکه اشاره کردید که خجالتی هستید هم میتونید رفعش کنید اگه به خودتون تلقین کنید که شما با اعتماد بنفس ترین فرد دنیایید و حرفای خیلی خوب و آرامش دهنده ای واسه گفتن دارید و از گفتنشون خجالت نمیکشیدو ..
و در مورد نامزدتون فکر نمیکنم دیگه بحث خجالت باشه بلکه این فقط بخاطر کم حرفیتون هست و اصولا دلیلی برای حرف زدن نمیبینید؟ ک این هم باید بدونید غلطه! احساستونو به زبون بیارید و با نامزدتون خوب حرف بزنید 🙂
خوشبخت باشید

 

مینا

تورو خدا مشکل اینه که نمیدونم در مورد چی حرف بزنم؟؟؟؟؟؟؟؟
چطوری بحث راه بندازم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
طرز صحبت و تا حدودی میدونم ولی اصلابینمون حرف پیش نمیاد.

 

اله

مینا جان

اولین کاری که می کنی ، بشین از اهدافت و آرزو هات براش بگو
سعی کن برای باز شدن بحث به حالت پرسش و پاسخ جلو بری
بعد هم سعی کن اگر چیزی به ذهنت نمی رسه کتاب مطالعه کنی حالا هر موضوعی، براش تعریف کن چی خوندی
فاصله سنیتون هم زیاده
اگر الان عادت نکنی به حرف زدن
وقتی ۴٠ سالته اون نزدیک ۵٠ .
بحران اون موقع شروع میشه خواهرم :))

 

آرتین
ارسال شده 4 روز پیش

می خوای بدونی چی بگی بهتره چرا ازدواج کردی چرا اونو انتخاب کردی اون چه چیزی داره که دیگران ندارند ابراز علاقه زوجین به همدیگر چیزی که باعث بروز عشق میشه همینه که بگی دوسش داری بنظرم هم خوبه و سی کن کمتر بهاش حرف بزنی تا اونا بکشونی طرف خودت

 

maryam2
ارسال شده 3 روز پیش

سلام عزیزم.منم تو دوران نامزدی بسر میبرم…منم تقریبا اولش مثه شما بودم سعی کردم اولش که یکمی خجالت میکشم و رودربایستی دارم باش…و موقعی که باهاشم هم حرفام یادم میره…یه دفترچه گذاشتم و سوالاتی که مدنظرمه رو نوشتم و موقعی که باش میحرفیدم ازش میپرسیدم…الان خداروشکر این مشکل رفع شده …و سعی کن سوالاتی ازش بپرسی که هیجان انگیر باشه و اون بیشتر درموردش بحرفه به مرور زمان این مشکل حل میشه مثلا من سوالای روانشناسی و شخصیت شناسی میپرسیدم ازش..
خوشبخت و پیروز باشی ..

 

رها
ارسال شده 2 روز پیش

عزیزم تو میتونی یکم لوس حرف بزنی گرچه خوشم نمیاد اما باعث خندیدن میشه سعی کن باهاش شوخی کنی
موفق باشی

 

محمدرضا
ارسال شده 1 روز پیش

ابجی تو یه چی بگو بعد نظرت رو در موردش بگو نظر اونو هم بخواه این میتونه شروعع خوبی باشه مثلا بگو
نظرت در مورد مردم مظلوم غزه چیه ؟؟؟!؟

یا نظرت در مورد اقتصاد چین؟؟ یا جنگ جهانی سوم

هی خدا یه نامزد نداریم بهش بگیم عزیزم دنیا کی تموم میشه یا دقیق میگی یا گردنتو میشکونم ….

این اخری ها رو شوخی بود ….. موفق باشی *(۰،۰)*

بازگشت معشوق