چگونه با همسر عصبانی ام رفتار کنم؟
زندگی زناشویی پر از مشکلات و سختی هاست. همسر شما می تواند به دلایل مختلفی عصبانی شود، از جمله خستگی، استرس، اضطراب و یا مسائل شخصی. در این شرایط، اهمیت دارد که چگونه با همسر عصبانی خود رفتار کنید.
اولین مرحله در رفع این مشکل، بهبود ارتباط بین شما و همسرتان می باشد. همیشه باید با همسر خود به صورت باز و صادقانه درباره مسائل و مشکلات صحبت کنید. به او بگویید که برای شما چه چیزی مهم است و چگونه می توانید با همدیگر به یک راه حل برسید.
در موقعیت هایی که همسر شما به دلیل عصبانیتش، احساس خشم و تنش می کند، می توانید از این روش استفاده کنید: اولین قدم این است که شما باید خودتان آرام باشید. اگر شما نیز به همراه همسرتان عصبانی شوید، موضوعات بیشتر پیچیده می شود. بهتر است با همسر خود صبر کنید تا او آرام شود. شما می توانید به همسرتان بگویید که متوجه اینکه او عصبانی است و می خواهید او را درک کنید.
در موقعیت هایی که همسرتان به شما حمله می کند، بهتر است با احترام به او پاسخ دهید. بیشتر از هر چیزی، همسر شما نیاز به شنیدن دارد. به او بگویید که متوجه اینکه او عصبانی است و می خواهید به او کمک کنید. اگر همسر شما به دلیل نارضایتی از شما عصبانی است، به او بگویید که به دنبال یافتن راه حل هستید و می خواهید با او همکاری کنید.
در این فرایند، مهم است که به همسرتان احترام بگذارید و به او نشان دهید که توجه شما به او و مشکلاتش است. این موضوع می تواند به رفع تنش های زندگی زناشویی شما کمک کند. همچنین، درصورتی که مشکلات شخصی همسر شما دلیل عصبانیت او است، می توانید به او کمک کنید تا راه حل های مناسبی برای مشکلاتش پیدا کند.
در نهایت، اگر همسرتان مشکلات عصبانیت خود را حل نکرد، بهتر است با همدیگر به یک مشاوره خانواده مراجعه کنید. این می تواند به رفع مشکلات شما کمک کند و بهبود ارتباط بین شما و همسرتان ایجاد کند.
بنابراین، در این مقاله به بررسی چگونگی رفتار با همسر عصبانی پرداختیم. این موضوع می تواند به شما در رفع تنش های زندگی زناشویی کمک کند و بهبود ارتباط بین شما و همسرتان ایجاد کند. به یاد داشته باشید که ارتباط باز و صادقانه با همسرتان، یکی از مهمترین عوامل برای ایجاد زندگی زناشویی موفق است.
اوایلی که ازدواج کرده بود همهی مردم محل، آوازهی خوشبخت شدنش را به گوش همهی شهر رسانده بودند! تا چند وقت بعد از عقدشان هر جا که میرفتیم حرف دهان مردم شده بود این که: « خوش به حال خانوادهی همتی، دخترشان چه شوهری گیرش آمد، ماشالله خدا حفظش کند، همهچیز تمام است. دخترشان همچنین […]
اوایلی که ازدواج کرده بود همهی مردم محل، آوازهی خوشبخت شدنش را به گوش همهی شهر رسانده بودند! تا چند وقت بعد از عقدشان هر جا که میرفتیم حرف دهان مردم شده بود این که: « خوش به حال خانوادهی همتی، دخترشان چه شوهری گیرش آمد، ماشالله خدا حفظش کند، همهچیز تمام است. دخترشان همچنین بر و رویی هم نداشت ولی خدا شانس بده، ببین رفت کی و گرفت! پسره پولدار، خانوادهدار، تحصیلکرده و… یک عیب پیدا نمیکنی، آدم باید پیشونیش بلند باشه، به زشتی و قشنگی نیست، دخترای ما که همه چیز دارند ولی خواستگار ندارن، مردم هم خواستگار دارن و ما هم خواستگار داریم! و….» مجلس عروسیشان زبانزد مردم شده بود. بهترین آرایشگاه شهر و بهترین تالار و فیلم بردار و خلاصه همه کار برای بهتر برگزار شدن مراسم کرده بود. ۶ ماه عقد بودند و بعد از آن به خانهی خودشان رفتند. دست بر قضا محل زندگیشان درست روبروی دفتر وکالت من قرار داشت. من و ویدا در یک دانشگاه درس خوانده بودیم. اما او زودتر از من ازدواج کرد. همسرش آرمین هم از بچههای ترم بالایی رشتهی حقوق بود. بعضی روزها که زودتر از دفتر بیرون میآمدم سر راهم سری هم به خانهی ویدا میزدم تا از شرایط و زندگی جدیدش با هم صحبت کنیم. تقریباً یک ماهی بود که به خاطر پروندههایی که سرم ریخته بود فرصت کمتری برای سر زدن به او داشتم. سهشنبه بود و من صبح به خاطر پروندهی دادخواستی طلاق به کانون وکلا رفته بودم. تازه نشسته بودم پشت میزم تا با یک لیوان چای داغ آرامشم را باز یابم که در را زدند. چشمم را که باز کردم دیدم ویدا با چهرهای کبود وارد شد. آنقدر گریه کرده بود که چشمانش پُف کرده بودند. روبرویم نشست و زُل زد به تقویمی که روی آن عکس یک آدمک خندان را نقاشی کرده بودم. با خشمی که همراه با بغض بود نگاهم کرد و گفت:«کاش زبانم لال می شد و روی حساب اینکه چند نفر از هم کلاس هایش تأییدش کرده بودند،همین دو جلسه صحبت و گفتگو را کافی دانستم. کاش بیشتر در رفتارهایش دقت می کردم. کاش می دانستم خوشبختی به پول و درس خواندن در فلان دانشگاه و این حرفها نیست. مردی که اخلاق نداشته باشید حتی اگر پولدارترین فرد روی کره ی زمین هم باشد نمی شود یک روز تحملش کرد، آن اوایل ازدواجم همه چیز خوب بود. آنقدر خوب که روز بعد از عروسی احساس میکردم هیچوقت هیچچیز نمیتواند خوشبختی من و آرمین را از هم بگیرد. هنوز یک هفته از زندگیمان نگذشته بود که با هر حرف مخالفی که مطابق با سلیقه و خواست او نبود عصبانی میشد و پیرو آن هم یک کشیده توی گوشم میخواباند. مثلاً یک روز بعدازظهر که تازه از سرکار آمده بود، آن روز به خاطر کسالتی که داشتم کمی دیرتر از همیشه شام درست کرده بودم. ساعت ۱۰ بود که میز شام را چیدم. مشغول کشیدن غذا بودم که مشت محکمی به پشتم زد و شروع به داد و بیداد کرد: این چه وقت غذا درست کردن است، شعور نداری زودتر غذا بپزی، باید هر روز وظایفت را به تو حالی کنم… همینطور داشت لُغز میخواند که من گفتم: خوب من امروز حال نداشتم، از صبح کمرم درد میکرد.. داشتم ادامه میدادم که یک سیلی محکم خواباند توی صورتم. این حرفها بهانه است. برای من حرف از کمردرد و مریضی و این حرفها نزن. همهی زنها وقتی میخواهند از زیر کار خانه در بروند خوب بلدند بهانه در بیاورند.
حرفش تمام نشده بود که زد زیر گریه و بعد دوباره که آرامتر شد گفت:« چند ماه اول فکر میکردم خوب بالاخره هنوز اخلاق و علایقش دستم نیامده، باید تحمل کنم بالاخره خودش درست میشود. ولی اشتباه میکردم. هرچه بیشتر پیش میرفتیم بدتر میشد و بهانهها و گیردادنشهایش بیشتر و بیشتر.» تازگیها آنقدر از این رفتارش دلسرد شدهام که دیگر دوست ندارم دست به کاری بزنم. ولی باز هم به هر سختی باشد بلند میشوم و غذا درست میکنم تا بهانهای دستش ندهم.» ای کاش دستم میشکست و قبل از ازدواجم میفهمیدم که اینقدر عصبی است و زود از کوره در میرود. پیش چند مشاور هم رفتهام ولی همهشان به من گفتند طلاق بگیر. پریسا خواهش می کنم به من کمک کن. دلم نمیخواهد دوباره به خانهی پدرم برگردم. اصلاً به نظرت این زندگی و این اخلاق او خوب میشود؟
افراد مغرور و پرتوقع معمولاً اگر انتظاراتشان برآورده نشود عصبانی میشوند و به خاطر این عصبانیت ممکن است دست به رفتارهای غلطی بزنند. افراد پرتوقع معمولاً بر روی خواستههای خود پافشاری دارند و دوست دارند همیشه نظر و خواست خود را به دیگری تحمیل کنند حتی اگر این خواستهها و نظرات به حسب آنها درست باشد. مشورت نکردن و نظر دیگران را نپرسیدن، خودخواهی و خود را برتر دانستن از دیگران، احترام نگذاشتن به خواستهها و علایق آنها، از ویژگیهای افراد مغرور است. زندگی کردن با افراد مغرور چندان آسان نیست هرچند که نیازمند صبر و حوصلهی فراوان شماست. اگر در زندگی شما هم افراد این چنینی حضور دارند بهتر است با رعایت نکات زیر سعی کنید رابطهی بهتری را با آنها برقرار سازید:
۱-تلاش کنید هرچه بیشتر به نظر آنها احترام بگذارید.
توجه داشته باشید در مورد همسرتان بهتر این است برای انجام کارها ابتدا نظر و خواست او را سوال کنید. در جایی که به اساس زندگی شما لطمه میخورد بهتر این است که سکوت کرده و طبق میل او رفتار کنید هرچند که برایتان سخت است اما مطمئن باشید برنده شما هستید.
۲-از بحث و جدل با این افراد به شدت خودداری کنید.
بحث و مشاجره هرچه بیشتر میتواند افراد مغرور را به سمت عصبانیت بکشاند. هر وقت احساس کردید که صحبتهای شما دارد به این نقطهی قرمز نزدیک میشود سریع از موضع خود فاصله بگیرید و تلاش کنید او را با کلامی آرام به آرامش دعوت کنید و در نهایت نیز بگویید هرچه خواست اوست. البته مطالعه مطلب”چگونه بحث و جدل را در زندگی مشترک از بین ببریم؟” بهشدت توصیه میگردد.
۳-هر حسن برخورد شما میتواند به بهبود رفتار او کمک کند.
اگر شما در طی این درمان مقابله به مثل کنید و یا رفتاری نشان دهید که از نظر او حمل بر روحیهی اطاعت شما نباشد به تشدید این بیماری کمک کرده است. برای ایجاد رابطهای گرم و صمیمی با همسرتان مطلب”چگونه ارتباط صمیمانه تری با همسرم داشته باشم؟” را مطالعه فرمایید.
۴-او را رئیس و خود را کارمند بدانید.
اگر شما کارمند ادارهای باشید، میبینید که برای جلب رضایت رئیس خود حاضرید تمام اوامر او را اجرا کنید چرا که اگر رئیس از شما راضی باشد در نهایت ممکن است حقوق شما اضافه شود، شامل مزایای دیگر هم میشوید. اما اگر بخواهید حرف خودتان باشد و مطابق نظر و رأی مدیر رفتار نکنید هم نظام اجرایی اداره زیر سوال میرود و هم بازدهی که قرار است آن اداره در نهایت به آن مطلوب برسد را ندهید. در زندگی مشترک خود نیز تصور کنید شما کارمند و همسرتان رئیس آن است. اگر مطابق خواست مدیر خود رفتار کنید برای شما یک امتیاز محسوب میشود. چرا که خداوند مهربان، آگاه به عملکرد هر دوی شماست و آن که نزد خداوند محبوب خواهد شد شما هستید. پس چه بهتر از این پاداش که نزد خداوند محبوب شوید.
۵-زمینه های اختلاف و ناراحتی او را فراهم نکنید.
گاهی دیده میشود بعضی خانمها از سر لجاجت و برای اینکه درستی حرف خود را اثبات کنند، زمینهی عصبانیت و بالطبع رفتارهای منفی بعدی همسرشان را فراهم میکنند.بهتر است تا میتوانید از این زمینهها دوری کنید و شرایطی را فراهم نسازید تا همسرتان عصبانی شود. اگر تازه زندگی خود را شروع کردهاید بهتر است روی رفتارها و حساسیتهای او دقت کنید و همانها را رعایت کنید. اگر با حساسیتهای او آشنایی ندارید، مطلب “نقاط ضعفی که نباید به شوهرتان یادآوری کنید” بهشما کمک زیادی خواهد کرد.
امام علی علیه السلام میفرمایند:«ان الصبر من الایمان کالرأس من الجسد و لا خیر فى جسد لا رأس معه و لا فى ایمان لا صبر معه»: صبر نسبت به ایمان مانند سر است در مقابل تن، تن بى سر بقایى ندارد و ایمان بدون صبر نیز، ارزشى نخواهد داشت.
در حقیقت پشتوانه همه برنامه هاى سازنده فردى و اجتماعى، همان شکیبایى و استقامت است و اگر آن نباشد هیچکدام از آنها به سامانى نمى رسد، چرا که در مسیر هر کار مثبتى مشکلات و موانعى است که جز با نیروى استقامت نمى توان بر آنها پیروز شد. امیدوارم سال نو برای همهی ما آغاز یک تحول و نو شدن اساسی باشد. نو شدنی که موجبات رنجش اطرافیانمان را کمتر فراهم کنیم و صبر و تحمل خود را کلید پیروزی ماست روز به روز تقویت نماییم.