آیا طلاق آخرین راه برای معتادان به پورنوگراف و فیلم پورن است؟
بیان یک داستان واقعی؛ شاید بیشتر از همه دلم برای دختر ۲ سالهاش میسوخت. تصمیمش برای طلاق کاملاً جدی بود. تمام روز را به دنبال راه حلی میگشتم تا بتوانم او را متقاعد کنم که دست از این تصمیمش بردارد. اما از طرفی نمیدانستم چطور میشود به بهبود این زندگی بیمار کمک کرد. زندگی که […]
بیان یک داستان واقعی؛
شاید بیشتر از همه دلم برای دختر ۲ سالهاش میسوخت. تصمیمش برای طلاق کاملاً جدی بود. تمام روز را به دنبال راه حلی میگشتم تا بتوانم او را متقاعد کنم که دست از این تصمیمش بردارد. اما از طرفی نمیدانستم چطور میشود به بهبود این زندگی بیمار کمک کرد. زندگی که با عشق و علاقه شروع شده بود حالا داشت از هم میپاشید. آنها توی زندگیشان هیچچیز کم نداشتند و داشتن زندگی مثل فرانک آرزوی هر دختر دم بختی بود. همیشه آنقدر از علاقهاش نسبت به زندگی مشترک و عشقی که بین او و همسرش کوروش بود تعریف میکرد که باور نمیکردم روزی ممکن است کارشان به طلاق بکشد. با اینکه بسیار به همه علاقه داشتند اما این تصمیمی بود که فرانک خودش گرفته بود.
برایم همه چیز آرام و دوستداشتنی بود. کوروش خیلی اهل تفریح و خوشگذرانی بود و من و او جمعهی هر هفته، اوقاتمان را در بیرون شهر میگذراندیم. گاهی آنقدر به ما خوش میگذشت که دوست نداشتم لحظات با هم بودنمان تمام شود. با توجه به علاقهای که هر دویمان به بچه داشتیم یک سال بعد از زندگی مشترکمان بچهدار شدیم. آدرینا که به دنیا آمد کوروش همهی تلاشش را برای خوشحال کردن من میکرد. احساس میکردم از وقتی بچهمان به دنیا آمده بیشتر توجه و محبت میکند. سفر به کیش هدیهی تولد آدرینا به من بود. تا اینکه کوروش به واسطهی نوساناتی که در بازار پیش میآمد ورشکست شد. کوروش به خاطر این شکست اخلاقش به کل عوض شده بود. آنقدر عصبی و افسرده شده بود که نمیتوانستم به خاطر ناراحتیاش با او صحبت کنم. سعی میکردم درکش کنم و به او دلداری میدادم که همه چیز درست میشود. اما او نمیتوانست روحیه ی از دست رفتهی خود را بازگرداند. دیگر از آن محبتهایی که نثار من و آدرینا میکرد خبری نبود. مدتی این طرف و آن طرف و به این و آن سفارش میکردم تا کاری برایش دست و پا شود. حتی پدرم که مردی سرشناسی در بازار کریستال بود حاضر شد مغازه ی مستقلی برایش روبراه کند اما کوروش قبول نکرد. هر روز گوشه گیرتر میشد و شادی زندگیمان تبدیل به فاصلههای طولانی مدت و افسرده شدن او شده بود.
جای من و او با هم عوض شده بود من مرد خانه شده بودم و او دائم در خانه بود. تمام خرج و مخارجمان از حقوقی که من میگرفتم تأمین میشد و او به بهانه ی دوباره سر و سامان دادن به اوضاع روحیش از سرکار دیگری رفتن امتناع میکرد.
صمیمیت و نزدیکی که داشتیم تبدیل به فاصله گرفتنهای طولانی مدت شده بود. دلیل این فاصله گرفتنش را به خاطر شکست شغلی اش میدانستم. اما آن شب تازه فهمیدم موضوع از چه قرار است و چه بلایی بر سر زندگیمان دارد میآید. ساعت از نیمه شب گذشته بود. بلند شدم که بروم کمی آب بخورم متوجه نور روشنی که از شیشه ی اتاق نشیمن به چشم می خورد شدم. احساس کردم کوروش باید بیدار باشد. آهسته در را باز کردم و….
کوروش تنهاییهایش را با دیدن فیلمهای غیراخلاقی پر میکرد. یک ماهی میشد که شبها تنها میخوابید اما نمیدانستم که این تنهایی ناشی از چیست.حاضر بودم بمیرم و این صحنه را نبینم. آن شب تا صبح گریه کردم. در ذهنم به دنبال مقصر میگشتم. با وجود علاقهای که بینمان بود و من با تمام عشقی که همیشه نثارش میکردم، باورش برایم سخت بود که چطور میتواند در حق من خیانت کند. نمیدانستم باید به رویش بیاورم یا خودم را به ندانستن بزنم. خسته شده بودم از طرفی نه تن به کار میداد و نه میتوانستم ناهنجاریهای رفتاریاش را تحمل کنم. تحمل این شرایط برایم سخت بود و طلاق را آخرین راه برای پایان دادن به این زندگی ناکام میدیدم.
یکی از معضلاتی که تا مرز فروپاشی زندگی مشترک زوجین را پیش میبرد اعتیاد به تماشای فیلمهای غیراخلاقی و ضدارزشی است. متأسفانه گاهی دیده میشود برخی از زوجهای جوانی که به مراکز مشاوره مراجعه میکنند و مشاورین و یا اساتید آن مراکز، برای بهبود رابطه ی زناشویی آنها تماشای اینگونه محصولات را به هر یک به طور جداگانه و یا حتی با هم توصیه میکنند و حتی جای تأسفبرانگیز ماجرا اینجاست که خود آنها مراکزی را برای خرید اینگونه فیلمها معرفی میکنند که جای بسیار تعجب دارد! اما آیا تماشای این فیلمها براستی میتواند به بهبود زندگی زناشویی کمک کند و آیا زوجینی که این توصیه را اجرا کردهاند زندگی زناشویی موفقی را داشتهاند؟
«مری آن لایدن» مدیر برنامه آسیب شناسی روانی بیماران مبتلا به انحرافات پورنوگراف در دانشگاه پنسلوانیا اعلام نمود که پورنوگرافی یک صنعت زهرآگین بوده و میتواند به بدآموزی های مختلف جنسی در میان افراد جامعه منجر گردد . او ضمن مقایسه فیلمهای و تصاویر پورنوگرافی با کوکایین، اعلام نمود که امروزه مسأله برانگیزترین و نگران کنندهترین امر در حوزه سلامت روانی افراد از دیدگاه من همین مسأله است.وی همچنین میگوید: «پیشرفتهای اخیر صورت گرفته در زمینه دانش عصب شناسی، نشان میدهد که تأثیرات ناشی از مشاهده کتب و نشریات و فیلمهای مستهجن، آنی و غیراختیاری بوده و برای مدت طولانی نیز، این آثار باقی خواهند ماند.»
تماشای این گونه فیلمها (پورنوگراف) نه تنها به بهبود رابطهی زوجین کمک نمیکند بلکه آنها را در معرض خطرهای بزرگی چون شکست عشقی و عاطفی و در نهایت فروپاشی زندگی مشترک قرار میدهد. هرچه فرد اعتیادش به دیدن این فیلمها بیشتر شود و آن را به عنوان ابزاری برای تحریک رابطهی خود بداند خواهید دید که از لحاظ روانی دچار عوارض متعدد و جبرانناپذیری خواهد شد. عوارضی همچون ضعف اعصاب، تخریب اعتماد به نفس، احساس ضعف و بیحالی، سستی قوای جنسی، مقایسههای منفی و غلط، ایجاد تنفر و وابستگی افراطی و… .
اما چرا فرد معتاد به دیدن این فیلمها میشود؟
مشکلات و شکستهای عاطفی که در در زندگی مشترک پیش میآید، اگر هر یک از زوجین نتوانند به شیوهی درست این مسایل را حل کنند کمکم میتوانند هریک به انحرافات اخلاقی و یا رفتاری کشیده شوند که منجر به از دست دادن علاقهشان نسبت به زندگی مشترک و یا حتی طلاق شود. اگر هر یک از طرفین بدانند در این شرایط نیاز به یاری و کمک دارند و بتوانند به یکدیگر حمایت عاطفی لازم را بدهند آنگاه میتوان انتظار داشت که این زندگی نمیتواند در معرض فروپاشی قرار بگیرد.اعتیاد به دیدن این فیلمها مانند اعتیاد به مواد مخدر است و شما باید ببینید همسرتان ممکن است در کدام یک از مراحل این اعتیاد قرار داشته باشد؟
راه حل درمانی این بیماری چیست؟
برای درمان اعتیاد به تماشای پورنوگراف؛ خانومانه ۵ راهکار اصلی پیشنهاد میکند.
۱-آگاه کردن فرد از تأثیرات منفی روانی بر روی زندگی مشترک؛
این اعتیاد مانند اعتیاد به مواد مخدر قسمت دریافت لذت مغز را فعال میکند و با ایجاد هیجانات کاذب فرد را به تکرار این رفتار ترغیب میکند. در شرایطی که احساس کردید همسرتان به دیدن این تصاویر غیراخلاقی اعتیاد پیدا کرده است در مرحلهی نخست باید موضوع را به طریق درستی به او منتقل کنید. به این معنا که اگر چندباری این قضیه را متوجه شدید باید با بیانی ملایم و البته کاملاً دلسوزانه اعلام کنید که این رفتار باعث نگرانی و التهاب شما میشود و این کار میتواند سلامت روانی همسر و فرزند را تهدید کند.حتی میتوانید پیشنهاد کنید که اگر همسرتان دوست دارد میتوانید نزد یک مشاور متخصص و آگاهی بروید تا اگر مشکلی بین شما وجود دارد آن را حل نماید.اعلام کردن شما نباید نشانهی سرزنش و یا زشتی رفتار او را باشد بلکه تنها همین که شما نگرانی خود را به او منتقل کرده و ابراز ناراحتی نمایید کافی است. به او بگویید که این رفتار منجر به افسردگی و تشدید حالات عصبی و روانی فرد میشود و چقدر این امر به تخریب روابط بین همسران کمک میکند.
۲-آگاه کردن فرد از عقوبتهای دنیایی و آخرتی؛
همهی ما به این امر واقفیم که تک تک اعمال ما چه خوب و چه بد از دید خداوند عالم مخفی نمیماند و تکتک انها به صورتهای مختلفی به زندگی ما باز خواهد گشت. فردی که مبتلا به این بیماری میشود باید آگاه باشد که ادامه دادن این روند چه پیامدها و عقوبتهایی را برایش به دنبال خواهد داشت. حتی تصور اینکه ممکن است یکی از عقوبتهای این کار از دست دادن بینایی باشد می تواند تلنگر محکمی برای ترک این عادت ناپسند باشد. میتوان تصور کرد که اگر برای ۵ دقیقه نتوانیم جایی را ببینیم چقدر دردناک است. پس نتیجه میگیریم تحمل ترک آن برای فرد راحتتر از دست دادن بینایی تا آخر عمر باشد.
۳-توجه به خسارتهای جسمی و روانی؛
معمولاً برای ترک عادات بد به فرد این نکته را یادآوری میکنند که اگر میخواهید به نتایج مطلوبی دست پیدا کنید باید ذهناً به خسارتها و پیامدهای منفی ناشی از این رفتار فکر کنید. برای طی کردن مراحل درمانی فرد باید مداوم با خود مرور کنید که این رفتار نامطلوب علاوه بر اینکه میتواند زندگیاش را به مرز فروپاشی و نابودی بکشاند ممکن است بیماریهایی را برای او پیش بیاورد که قابل درمان نباشد. شما اگر بدانید امروز خوردن یک لیوان نوشابه خطر ابتلا به بیماری دیابت را در شما افزایش میدهد حاضر میشود لذت خوردن آن را به بهای داشتن سلامتی از دست بدهید. باید به فرد مبتلا کمک کنید تا از این پیامدهای جسمی و روانی مطلع شود و آگاه باشد که چه لطمههای جبران ناپذیری را به خود وارد میسازد.
۴-دوری از تنهایی و گوشه گیر شدن این افراد؛
یکی از سمهای مهلک برای ترغیب این رفتار این است که فرد بتواند خلوتی را برای خود پیدا کند. باید به او کمک کنید تا خلوتهای خود را کاهش دهد و جز در موارد ضرورت فرصت تنهایی و خلوت نداشته باشد. برعکس این رفتار باید مدام در پی تدارک دیدن جمعها و گروههایی باشید که فرد مبتلا بتواند وقت خود را با آنها بگذارند. داشتن فعالیتهای جسمانی زیاد که منجر به خستگی بیش از حد او شود راهکار دیگر درمان این بیماری است.
۵-تقویت و تحکیم پایه های اعتقادی؛
اصلی ترین راهکار برای درمان، توجه مداوم و درخواست مکرر از خداوند برای شفای این بیماری است. این بیماری شاید در نظر برخیها حکم سرطان را نداشته باشد اما به واقعیت میتوان گفت که این بیماری روانی حکم داشتن یک تومور مغزی بدخیم را دارد که روز به روز در حال رشد است و باید با مراقبتهای ویژه آن را به سمت بهبود و شفا پیش برد. اگر فرد به این معتقد باشد که تک تک رفتارهای او توسط خداوند دیده و ضبط می شود و آگاه باشد که این گناه چطور میتواند زندگیش را نابود سازد هیچگاه حاضر نخواهد شد با دست خود دست به این اقدام بزند. نماز اول وقت و با حضور قلب خواندن، داشتن انگیزه و تلاش برای ایجاد هدفهای جدید در زندگی مشترک و یا شخصی، جدیت و مصمم شدن برای ترک این عادت نامطلوب، نشست و برخاست و انتخاب دوستان شایسته و مقید که او را به سمت اهداف الهی عالی سوق می دهند میتواند به درمان هرچه سریعتر این بیماری مزمن کمک کند.
با همسر معتاد به پورنوگراف فیلم سوپر چهکنیم؟
در پایان به شما یادآوری میکنم اگر احساس کردید که همسرتان به دیدن اینگونه محصولات روی آورده است نگران نشوید و تلاش کنید به جای اینکه در فکر طلاق و جدایی باشید به همسرتان توجه و محبت ویژهتری داشته باشید و اگر حمایت و پشتیبانی و عدم سرزنش شما را در کنار خودش احساس کند انگیزهی عملی و رفتاری بیشتری برای ترک آن دارد. امیدوارم تدابیر عاقلانه و منطقی شما بتواند به بهبود زندگیتان کمک کند.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.