رابطه  جنسی دهانی

رابطه جنسی دهانی به عمل جنسیتی اشاره دارد که در آن فرد به طور شفاهی با استفاده از دهان خود، اعضای تناسلی شریک جنسی خود را مستقیماً مستجاب می‌کند. این فرایند یکی از روش‌های پرطرفدار جنسیتی است که در بین جوامع مختلف و در قرن‌های متمادی مورد استفاده قرار گرفته است.

در این نوع از فعالیت جنسی، شامل لیسیدن و لمس کردن اعضای تناسلی شریک جنسی است، پیش بینی می‌شود که شرایطی از جمله محافظت از خود در برابر بیماری‌های جنسی، سلامتی دهان و همچنین احترام به همدیگر به عنوان موارد ضروری به نظر می‌رسد.

اما بررسی‌های مختلف نشان می‌دهد که در مقایسه با رابطه جنسی دیگر، رابطه جنسی دهانی با خطر ابتلا به بعضی بیماری‌های جنسی به شدت ارتباط دارد. به عنوان مثال، بیماری هایی مانند هرپس و آئیدز از طریق رابطه جنسی دهانی منتقل می‌شوند و می‌توانند به شدت آسیب‌های جدی به سلامتی فرد وارد کنند.

بنابراین، استفاده از روش‌های محافظتی از جمله استفاده از کاندوم و محافظت از سلامت دهان، از اهمیت بسیاری برخوردار است. همچنین، ارتباط با شریک جنسی قابل اطمینان و داشتن اطمینان از سلامتی وی از اهمیت بالایی برخوردار است.

در نهایت، به عنوان یک فعالیت جنسی، رابطه جنسی دهانی در صورت انجام به درستی و با احتیاط، می‌تواند منجر به نزدیکی و رضایت جنسی برای هر دو شریک جنسی شود. اما همچنین باید به خطرات پیش‌بینی شده توجه شود و از روش‌های محافظتی استفاده کرد.

در باب مطلب رابطه دهانی یکی از دوستان در نظری گفته اند:

فرموده اید : به هیچ وجه نباید زنی که رضایت به این کار ندارد را وادار به این کار نمود.
فرمایش زیباییست . در حوزه ی نظری زیباست ولی آیا اجرای آن در حوزه ی عملی کار ساده ایست؟ من برای رفع تعصبات خوانندگان, ابتدا کلمه ی زن را با اجازه تان بر می دارم و می نویسم شریک زندگی . تا راحت تر بشود بحث کرد :
در رابطه ی جنسی به هیچ وجه نباید شریک زندگی که رضایت به کاری ندارد را وادار به آن کار نمود.
خب حالا اگر فرمودید سختی کار کجاست؟
در ایران . معمولا شریک جنسی , شریک زندگی هم هست و هر مرد و زنی(دست کم در ظاهر) تنها یک همسر می گزینند . از طرفی می دانیم نیروی جنسی یک غول بی شاخ و دمی است که این حرفها سرش نمی شود و اگر ارضا نشود سر از وادی خیانت در می آورد و من به شخصه مواردی را سراغ دارم که بخاطر حال بهم خوردن و چندش یکی از طرفین , زندگی شان به سمت سقوط و کدورت نیل کرده .
آقای دکتر گرچه بعنوان ترسیم یک زندگی عاشقانه و آرمانی و رمانتیک , فضای شیرین و زیبایی را ترسیم فرمودید اما ابتدا جامعه ای که خوشبختانه از آن دور هم نیستید و در آن دارید زندگانی می گذرانید را چند لحظه در نظر بگیرید…
حال بفرمایید آیا براستی اگر زنی یا مردی حاضر نشد برای شریک زندگی اش فلان لذت را تامین کند , نفر مقابل موظف است تا آخر عمر تحمل کند و دیگران را در خوشی ببیند و غبطه بخورد؟

سوالی دیگر : معمولا چندش از این موضوعات در زنان بیشتر رخ می دهد یا مردان؟
اینطور که حس کرده ام گروه زنان نسبت به لذتهای بدنی نوعی احساس چندش و آلودگی دارند ولی مردان کمتر.
آیا تخمین من صحیح است؟
آیا فطرت و سرشت بانوان طوریست که دچار چندش بیشتری باشند یا به عقیده ی شما عوامل محیطی صرفا در ایران و کشورهایی از این دست باعث چنین فرهنگی به طور عرضی شده؟
چرا زنان تقریبا هیچگاه به خواستگاری مردان نمی آیند؟شما با تئوری دکتر افروز موافقید که زنان هم می توانند شروع به خواستگاری کنند؟

دوست دیگری نیز در همین زمینه گفته اند:

خوب من بدبخت که بعد از یه عمر حسرت سکس به تنم مونده و تازه میخوام تو ۳۴ سالگی ازدواج کنم و برای اولین بار توی عمرم برم توی دنیای سکس اگه خانمم نخواد برام ساک بزنه باید چه گلی به سرم بگیرم ؟ برم فاحشه بیارم ؟!! سر پیری ؟۱۰ سال قبل هم از این کارها نمیکردم وای به حال الان !
لطفاً نگید که قبل ازدواج باید این مسائل رو حل کنید ! آخه برم چی بگم بهش مرد حسابی ؟ بگم برام ساک میزنی ؟؟؟؟؟؟؟ آخه خجالت هم خوب چیزیه !! حالا گیرم اونقدر وقیح شدم که گفتم ! خوب ، اگه بگه نه من چی بگم ؟ بگم باهات ازدواج نمیکنم ؟ اونم وقتی با همه وجودم عاشق همه صفتهاشم ؟! خوب میدونم که از این کار بدش میاد که آلت منو بمکه ، منم اصلاً نمیخوام اون عذاب بکشه ولی چی کار کنم که خودم حسرت این کار به دلم مونده ! حسرتش رو دلم مونده ! آرزومه که فقط یه دختر برام حتی چند ثانیه ساک بزنه ! میدونم که از شادی غش میکنم !! خودم که نمیتونم مال خودم رو بمکم که دکتر جون !! در ضمن آدم عاقل به خاطر ساک نزدن هم از عشقش جدا نمیشه ! اگه راست میگی و خیلی دکتری یه درمونی برای درد من بدبخت پیدا کن …

در پاسخ به این دوستان عزیز باید بگویم من در ایران زندگی می کنم و با شرایط کشورم هم کاملا آشنا هستم و می دانم که چه شرایطی وجود دارد. بحثی که داشتم نیز دقیقا در همین چارچوب می باشد. بسیاری از مراجعین من که جهت مشاوره مراجعه می کنند یکی از مشکلاتشان همین موضوع است. یا زنی هستند که به خاطر اجبار مرد به این کار دچار تنفر از رابطه جنسی شده اند و یا مردانی هستند که تقاضای چنین امری را دارند و رویشان هم نمی شود به طرف مقابل بگویند و با طرف مقابل رودربایستی دارند. اینکه تاکید کرده ام بدون رضایت زن از او چنین چیزی را تباید خواست به خاطر تنفری است که از رابطه جنسی پیدا می کند. وقتی یک زندگی زناشویی به سمت عاشقانه شدن سوق پیدا کند و دو نفر از حالت شراکت به یک حالت عشق برسند در بسیاری از مسایل بر خلاف باورهای خویش کوتاه می ایند و رفتار می کنند. یک زن وقتی از جانب عشق شوهر به خویش مطمئن باشد و او رادوست داشته باشد از برخی خواسته های خود به خاطر همسرش می گذرد که یکی هم سکس دهانی است. بسیاری از زنان در مراجعه به من می گویند که از این کار متنفر بوده اند ولی رفتار همسرشان باعث شده برای رضایت او بر احساس چندش خود غلبه کنند و این کار را برای همسر خویش انجام دهند و بعد از مدتی دیگر احساس بدی نسبت به این کار نداشته اند.
این رفتار مرد و عشقی که در زندگی به همسرش دارد است که باعث می شود زن برای مرد کاری را انجام دهد که مرد دوست دارد و زن دوست ندارد! در واقع وقتی زن می بیند مرد به او علاقه دارد و او را از عشق خود سیراب می کند و به خاطر زن به خود سختی می دهد و برای راحتی و آسایش او تلاش می کند او نیز سعی می کند از خود به خاطر مرد بگذرد و کارهایی که مورد پسند مرد می باشد برای او انجام دهد. یکی از مسایل همین موضوع است. بسیاری از زنان در ابتدا از این کار خوششان نمی آمده ولی به تدریج نسبت به این موضوع بی تفاوت شده اند و حتی وقتی لذت مرد را دراین مساله دیده اند آنها نیز با لذت این کار را برای مرد کرده اند. عکس این مساله نیز صادق است. برخی از مردان از سکس دهانی برای زن خوششان نمی اید و این کار را برای زن خود انجام نمی دهند و به مرور که محبت و عشق در وجودشان افزایش یافت برای لذت زن خویش بر حس چندش خود غلبه کرده اند و این کار را برای زن خویش انجام داده اند و وقتی لذت زن را در این موضوع دیده اند انها نیز دیگر حس بدی نسبت به این موضوع نداشته اند.

مساله دیگری که در این موضوع وجود دارد بحث بیان این مساله است. معمولا در ایران در رابطه با سکس بین زن و مرد گفتگویی صورت نمی گیرد و بسیاری از زنان و مردان ایرانی علیرغم مشکلاتی که در سکس با هم دارند با نقش بازی کردن برای هم به هم نشان می دهند که از سکس کاملا راضی بوده اند و تعارف و رودر بایستی باعث می شود بسیاری از مسایل در این زمینه بیان نشود و بعنوان رازی درونی باقی بماند. در مورد مساله سکس دهانی نیز بسیاری از زنان یا مردان علیرغم تمایلی که داشته اند جرات بیان انرا ندارند و نمی توانند در این زمینه سخنی بگویند چون می ترسند باعث ناراحتی طرف مقابل شود و متهم به بی حیایی گردند.

به نظر من باید کمی در باب سکس بی پرده تر بود و راحت تر سخن گفت. در اصول رابطه جنسی صحیح گفتم سکسی خوب و درست است که دوسویه باشد و هر یک از طرفین ضمن توجه به خواستهای خود به خواسته ها و انتظارات طرف مقابل نیز توجه کند. لازمه چنین سکسی بیان مسایل بدون پرده است. چه زن و چه مرد باید کمی بی پرده در این رابطه سخن بگویند و اگر از کاری یا عملی خوششان نمی اید به راحتی بیان کنند و اگر از کاری خوششان می اید نیز به راحتی بگویند و بخواهند که این کار بیشتر انجام شود. شاید به زبان آوردن سخت باشد لذا می توان از ایما و اشاره استفاده کرد یا با رفتار یا حرکتی به طرف مقابل فهماند که چنین موضوعی خوشایند هست یا نیست. یا می توان غیر مستقیم سخن گفت. می توان از قول دوستان خیالی خواسته های خود را مطرح کرد یا مسایل نا خوشایند را بیان کرد. مثلا زنی که از سکس مقعدی خوشش نمی آید و همسرش علاقه به چنین سکسی دارد می تواند در مورد مضرات این عمل داستانی را بیان کند و بگوید دوستی داشته که به خاطر این نوع رابطه دچار بی اختیاری مدفوع شده و مشکلاتی مثل بواسیرو شقاق پیدا کرده و دکتر به او گفته که این مشکلات ناشی از سکس مقعدی بوده است و بعد نگرانی خود را به همسرش منتقل کند و مرد اگر عاشق همسرش باشد به خاطر او و سلامت او از خواسته نا معقول خویش صرف نظر خواهد کرد. یا مثلا مردی که تمایل به سکس دهانی دارد و همزمان مشکل زود انزالی نیز دارد می تواند از دوستی سخن بگوید که مشکل زود انزالی داشته و برای رفع مشکل به وی توصیه شده در روابط خویش سکس دهانی را تجربه کند تا با استفاده از آن مشکل زود انزالی مرد درمان شود و بعد از همسرش بخواهد که ما نیز امتحان کنیم ببینیم چگونه این سکس می تواند مشکل زود انزالی را حل کند.

در واقع افرادی خیالی واسطه می شوند تا پیام فرد به شریک جنسی منتقل گردد. البته باید تلاش کرد تا کم کم تعارفات کنار گذاشته شود و افراد بتوانند به راحتی در این زمینه سخن بگویند.

در مورد بخش دوم سوال دوست اول باید بگویم در ایران به دلیل مسایل فرهنگی خاص و فرهنگ غالب که مذهبی می باشد زنان نسبت به برخی مسایل سکسی ترس و چندش بیشتری دارند و احساس خوبی در روابط جنسی ندارند و حتی بخشی از رفتارها را خلاف شرع و یا بی حیایی می دانند. حتی از بیان خواسته های خویش از ترس اینکه متهم به بی حیایی نشوند نیز ابا می کنند.

اما در مورد بحث خواستگاری دختر ان از پسران در جامعه به نظر من تفاوتی در اصل موضوع نیست. هدف از ازدواج زندگی دو نفر که عاشق هم هستند در کنار هم است وباید هم  مرد عاشق زن باشد و هم زن عاشق مرد. اینکه چگونه این عشق مشخص شود به این شکل است که یکی از عشاق باید عشق خود به دیگری را به او بیان کند تا او نیز از این عشق با خبر شود تا یا عاشق شود یا اگر عاشق بوده او نیز بیان کند. اینکه در فرهنگ ما جا افتاده مردان از زنان خواستگاری کنند به خاطر سنت و فرهنگ دیرینه ای است که در کشور وجود دارد و همچنین خصوصیات زن و مرد از نظر روانی که یکی تمایل به بیان عشق دارد و دیگری تمایل به عشوه گری و ناز. یکی ناز می کشد و یکی ناز میخرد. در واقع از نظر روانی مرد تمایل به انتخاب کردن دارد و زن تمایل به انتخاب شدن. البته به نظر من اگر دختری که عاشق پسری می باشد این عشق را بیان کند ایرادی نمی توان گرفت و این امر امری ناپسند نیست.