آیا می دانید بهترین اختلاف سنی برای ازدواج چند سال است؟
ازدواج یکی از مهمترین تصمیمات زندگی است که باید با دقت و بررسیهای کامل اتخاذ شود. اختلاف سنی بین دو نفر یکی از موضوعاتی است که در این تصمیم بسیار مهم است و ممکن است در آینده برای زوجین مشکلاتی ایجاد کند. به همین دلیل، بررسی بهترین اختلاف سنی برای ازدواج میتواند بسیار مفید باشد.
با توجه به تحقیقات انجام شده، بهترین اختلاف سنی برای ازدواج چند سال است؟ برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید بگوییم که هر پرونده و هر زوجی برای ازدواج متفاوت است و باید به صورت جداگانه بررسی شود. با این حال، برخی از تحقیقات نشان میدهد که اختلاف سنی ۳ تا ۵ سال، بهترین اختلاف سنی برای ازدواج است.
دلایلی که این اختلاف سنی به عنوان بهترین اختلاف برای ازدواج معرفی شده است، عبارتند از:
۱. توافق در نگرشها: این اختلاف سنی به اندازه کافی بزرگ نیست تا باعث اختلافات عمیقی در نگرشهای افراد شود. بنابراین، زوجین با احتمال بیشتری میتوانند در ابعاد مختلف زندگی مشترک خود به توافق برسند.
۲. پایداری روابط: این اختلاف سنی به اندازه کافی کوچک است که به عنوان یک مشکل برای پایداری روابط مطرح شود. بنابراین، زوجین میتوانند با احتمال بیشتری به سمت پایداری رابطه و ادامه آن حرکت کنند.
۳. تعامل با خانواده: اختلاف سنی ۳ تا ۵ سال، به اندازه کافی کوچک است که مشکلات جدی در تعامل با خانواده باعث شود. این اختلاف سنی برای زوجین به دلیل نزدیکی سنی، امکان برقراری ارتباط و تعامل موثر با خانواده را بهبود میبخشد.
در پایان، باید گفت که انتخاب بهترین اختلاف سنی برای ازدواج به عوامل مختلفی بستگی دارد و نمیتوان این موضوع را به یک قاعدهی عمومی تبدیل کرد. با این حال، بر اساس تحقیقات انجام شده، اختلاف سنی ۳ تا ۵ سال، بهترین اختلاف سنی برای ازدواج است که با توجه به دلایل گفته شده، میتواند به پایداری رابطه و خوشبختی زوجین کمک کند.
کارشناسان و مشاوران ازدواج معتقدند بهترین اختلاف سنی برای ازدواج باید بین چهار تا شش سال باشد و اختلاف سنی زیاد در ازدواج موجب می شود زن و شوهر به زندگی دو نگاه متفاوت داشته باشند. در نتیجه اختلاف سلیقه و عقیده شدید به ویژه در امر تربیت فرزندان پیدا می کنند. بارها و بارها در جلسات مشاوره ام با خانواده هایی مواجه می شوم که اختلاف سنی در ازدواج بین ۱۵ ، ۲۰ ، ۲۵ و … است و با یکدیگر مشکلات و اختلافات عدیده ای دارند.
البته موارد استثنایی هم وجود دارد که با وجود تفاوت سنی زیاد در زادواج ، زن وشوهر با تفاهم کامل زندگی می کنند. این دسته آگاهانه و با توجه کامل به شرایط فرد مقابل اقدام به ازدواج کرده اند. بنابراین پیشاپیش خود را برای اختلافات احتمالی آماده کرده اند و می کوشند با اختلاف سنی در ازدواج برخوردی مناسب داشته باشند. اما چون موردهای استثنایی نمی تواند ملاک باشد به رابطه معمولی زوجینی می پردازیم که اختلاف سنی زیادی در ازدواج داشتند.
بهترین اختلاف سنی برای ازدواج
محمود سی و چهار ساله و مهندش معدن و همسرش شهلا هفده ساله خانه دار است. آنها برای رفع اختلافات زناشویی خود به من مراجعه کردند. زن می گفت: «شوهرم خیلی شکاک و بدبین است دائم به من حسادت می کند. گاهی سرزده به خانه می آید. همیشه دستور می دهد. مرا قابل نمی داند. یواشکی به جاهایی می رود که نمی دانم کجاست. مدام غرق خاطرات گذشته است.»
محمود خان مدتی در فرانسه اقامت داشت و زن فکر می کرد آنجا معشوقه ای دارد. از شهلا خانم پرسیدم: «چرا با وجودی که می دانستید این قدر اختلاف سنی دارید با او ازدواج کردید؟ مگر شما نمی دانستید بهترین اختلاف سنی برای ازدواج حداکثر شش تا هفت سال است؟ در او چه خوبی هایی می دیدید؟ چرا این قدر زود ازدواج کردید؟»
پاسخ داد: «از قیافه مردانه محمود خوشم آمد. صدای خوش آهنگ و لحن مطبوعی داشت. وقتی به خواستگاری من آمد کت و شلوار خیلی شیکی پوشیده بود آن قدر خانواده ام را تحت تاثیر قرار داد که دهان همه را بست. هیچ کس نتوانست نه بگوید. من هم که سنی نداشتم به خانواده ام گفت فکر نکنید دخترتان کم سن است و قادر به انجام وظایف همسری نیست. خودم کمکش می کنم و تجربه هایم را در اختیارش می گذارم. مادرم گفت شهلا بلد نیست غذا درست کند. محمود گفت من زن را برای غذا پختن نمی خواهم از طرز فکرش خیلی خوشم آمد در دل گفتم خود را به او می سپارم هم همسرش می شوم هم خیلی چیزها را از او یاد می گیرم. اما متاسفانه حالا دختری یکساله روی دستم مانده با کلی اختلافات و مشکلات در زندگی زناشویی. اصلاً فکر می کنم به این دلیل با من ازدواج کرد که بتواند معشوقه اش را فراموش کند.»
پس از این که شهلا خانم به همه سوال هایم پاسخ داد و اطلاعاتم تکمیل شد گفتم: «اجازه دهید با همسرتان دیدار کنم و حرف های او را هم بشنوم آن وقت دوباره با هم صحبت خواهیم کرد.»
اختلاف سنی زیاد در ازدواج
در جلسه بعد محمود خان آمد و گفت: «شهلا خیلی بچه و ناآرام است. غیر منطقی و سطحی فکر می کند از دستورات من سرپیچی می کند. جالب این که به خودش اطمینان ندارد اما فکر می کند از من سر است. اصلاً دوستی او دوستی خاله خرسه است.»
گفتم: «با پاره ای از فرمایشات شما موافقم. مثلاً همین که بچه است و به خودش اطمینان ندارد. یادتان باشد همسرتان فقط هفده سال دارد اما آن که می گویید از دستورات شما اطاعت نمی کند حتماً منظورتان دستور نیست بلکه می خواهید از شما نظرخواهی کند.»
حرفم را تصدیق کرد و گفت: «بله، به جای این که نظر مرا بپرسد هر روز صبح به مادرش زنگ می زند و گزارش بیست و چهار ساعت گذشته را می دهد. بعد دستورهای جدید را می گیرد. وقتی می خواهم کاری را انجام بدهد جوابش بله یا نه نیست. همیشه با چند ساعت تاخیر جواب می دهد. در واقع پاسخ را باید مادرش بدهد. اصلاً با یک بچه ازدواج کرده ام.»
گفتم: «اگر تلقی شما نسبت به او این باشد، به یقین کارهای بعدی او هم بچه گانه خواهد بود. زیرا با برداشت موجود در مقابل شما جبهه می گیرد و ناچار به طرف مادرش کشیده می شود. چرا نمی خواهید قبول کنید در این سن نباید ازدواج می کرد؟ چرا با وعده وعیدهای بیخود او را مجبور به ازدواج با خود کردید؟ دختری به سن او اکنون باید در دبیرستان مشغول تحصیل باشد. شهلا خانم آمادگی ندارد مرد سی و چهار ساله با تجربه ای را اداره کند و در ضمن مراقب بچه کوچکش باشد. بنابراین مجبور است به مادرش متوسل شود.
چرا فکر می کنید از مادرش دستور می گیرد و از شما حرف شنوی ندارد؟ اگر این واقعیت را بپذیرید که زن هفده ساله فقط به اندازه سنش می فهمد آنگاه دست از توقعات بیش از حد توانایی او بر می دارید و دیگر با زنان بیست و پنج تا سی ساله مقایسه اش نمی کنید. اشتباه کردید به خواستگاری او رفتید حالا هم باید تاوان اشتباه خود را بپردازید.»
محمود در تصدیق حرفم گفت: «درست می فرمایید من اشتباه کردم بهترین اختلاف سنی برای ازدواج همان چهار تا شش سالی است که شما گفتید انگار من و شهلا حرف های هم را نمی فهمیم.»
گفتم: «ولی این اشتباه نباید به قیمت جدایی و طلاق تمام شود. بهتر است همسر جوان خود را بیشتر و بهتر درک کنید. به قول خودتان واکنش های بچه گانه اش را در یابید. بدانید که اعمال و رفتار او متناسب با سن و سالش است. به قول معروف از کوزه همان برون تراود که در اوست. حال که شما مردی پخته و با تجربه هستید اگر به شهلا خانم همان عشق و علاقه سابق را دارید کمر همت ببندید و اشتباه اولیه تان را با اشتباه دیگری مثل طلاق جبران نکنید. حیف است دختر کوچک و نازنین شما در بحران عاطفی قرار گیرد.
خوشبختانه همسرتان برای تفاهم تلاش فراوانی می کند. می گفت شبیه دایی او هستید و شما را مثل او دوست دارد. بنابراین او هنوز طالب مهر پدری و یک بزرگتر از خود است. حوصله به خرج دهید و با مهر و محبت او را بیش از پیش به زندگی دلگرم کنید. بگذارید در عمل به شما اطمینان پیدا کند و به جای مادرش با شما مشورت کند.»
محمود خان با این قول که به حرف هایم فکر کند از دفترم خارج شد. یک هفته بعد شهلا خانم زنگ زد و خبر داد همه چیز عالی شده و با شوهرش به تفاهم کامل رسیده است.
گفتم: «خیلی خوشحالم این خبر را می شنوم. یادتان می آید چندی پیش تلفن کردید و گفتید می خواهید خودکشی کنید؟ آن روز فقط شما را به صبر و شکیبایی دعوت کردم. شما هم به حرف هایم گوش کردید و قبل از اینکه مکالمه ما تمام شود گفتید با حرف های شما آرام شدم و اکنون می توانم بخندم. اما امروز از شما می خواهم خوش خیال نباشید و فکر نکنید با این آشتی همه مشکلات تمام شده است برای اینکه با شوهرتان در تقاهم باشید باید خیلی زحمت بکشید. به خصوص کتاب های راهنمای زندگی زناشویی را مطالعه کنید و هرگز هم توصیه های مرا از یاد نبرید. آن وقت در سایه عشق به همسرتان همه مشکلات حل خواهد شد.»
شهلا خانم قول داد با دقت به کلیه توصیه ها عمل کند. بعد از آن چند بار به من تلفن کرد تا این که دو سال بعد بر حسب تصادف این زوج را در مهمانی دیدم دختر دومشان هم به دنیا آمده بود و همه چیز به خوبی می گذشت.
تفاوت سنی در ازدواج
اهمیت آگاهی به اختلاف سنی در ازدواج
کسانی که قصد ازدواج دارند معمولاً این سوال برای شان به وجود میآید که آیا اختلاف سنی در ازدواج مهم است ، در رابطه با این موضوع باید بگوییم که افرادی هستند که واقعاً از ته قلب همدیگر را دوست دارند و در چنین شرایطی بدون اینکه به سن همدیگر توجه کنند با یکدیگر ازدواج می کنند، ولی نباید به راحتی از این موضوع گذشت زیرا در بعضی شرایط تفاوت سنی یک مسئله بسیار مهم است.
مثلاً اگر دختر ۱۸ ساله باشد و قصد ازدواج با کسی که ۵۰ ساله است را داشته باشد در آینده با مشکلات زیادی روبرو می شود چراکه یک جوان ۱۸ ساله تجربه زیادی از زندگی ندارد ولی کسی که ۵۰ ساله است تجربه زیادی دارد و مشکلات زندگی را پشت سر گذاشته است علاوه بر این طرز فکر کردن این دو نسل خیلی با یکدیگر تفاوت دارد، بنابراین باید به اختلاف سنی اهمیت بدهید.
چیزی که در رابطه با تفاوت سنی در ازدواج مهم است بدانید این است که، یک ازدواج زمانی موفق است که هر دو طرف به سطح بلوغ رسیده باشند همچنین تجربه های آن ها باید در یک سطح باشد.
برای اینکه یک عشقی پایدار داشته باشید باید فاصله سنی شما و طرف مقابل زیاد نباشد زیرا تجربه می گوید کسانی که اختلاف سنی زیادی با یکدیگر ندارند ازدواج موفق تری دارند.
ولی یک واقعیتی وجود دارد این است که عشق در ازدواج خیلی مهم است و در صورتی که دو طرف واقعا عاشق همدیگر باشند تفاوت سنی چه یک سال باشد یا بیست سال برای شان مهم نیست و از همدیگر نمی پرسند که چند سال دارند زیرا دوست داشتن از آن مهم تر است.
حال در رابطه با تفاوت سنی در ازدواج یک مثال می زنیم؛
دو نفر که اختلاف سنی زیادی با یکدیگر دارند با هم ازدواج میکنند اوایل زندگی همه چیز خوب به نظر می رسد ولی پس از مدتی فردی که بالغ تر و با تجربه تر است از طرف مقابلش انتظاراتی دارد در صورتی که به خواسته های وی توجه نشود دچار مشکلاتی می شوند.
مثلا ازدواج با یک دختر ۱۷ ساله این است که نباید انتظار داشته باشید او مانند فرد ۳۰ ساله رفتار کند زیرا درون او هنوز رفتار های بچه گانه وجود دارد.
به طور کلی باید بدانید که عشق و دوست داشتن بر همه چیز غلبه می کند و اگر دو نفر واقعا همدیگر را دوست داشته باشند شاید در اوایل ازدواج کمی به انتخاب خود شک داشته باشند ولی پس از مدتی اصلاً به سن یکدیگر توجه نمی کنند وزندگی خوبی را در کنار یکدیگر ادامه می دهند.
به این نکته توجه داشته باشید که اختلاف سنی کمتر از ده سال بسیار موفق تر و پایدارتر است نسبت به کسانی که بیشتر از ده سال با یکدیگر اختلاف سنی دارند در واقع هرچه اختلاف سنی کمتر باشد زندگی موفق تری خواهید داشت. پس برای ازدواج اولویت را در عشق و دوست داشتن قرار بدهید سپس برای پایدار بودن آن به سن یک دیگر توجه کنید.