اهمیت میکرواکشن ها در راه هدفهای بزرگ
میکرواکشن ها به فعالیت های کوچک، مشخص و قابل اندازه گیری اطلاق می شود که در مجموع به عنوان قدم های کوچک و برنامه ریزی شده در راستای دستیابی به هدف های بزرگ و مهم اهمیت دارند. با داشتن نقشی اساسی در روند دستیابی به اهداف بزرگ، میکرواکشن ها برای هر فرد و سازمانی بسیار اهمیت دارند. به طور کلی، میکرواکشن ها به عنوان خط مشی عملیاتی در سازمان ها و محیط های کاری تعریف می شوند که موجب می شوند تا افراد بتوانند به طور واضح و مستقیم بر روی اهداف و مسیر تحقق آن ها تمرکز کنند. برای مثال، تعیین اهداف کوتاه مدت، تحلیل این هدف ها در قالب میکرواکشن های مشخص و برنامه ریزی شده، و سپس اجرای این میکرواکشن ها از جمله اقدامات اساسی در راه دستیابی به اهداف بزرگ است.
همچنین، میکرواکشن ها می توانند در جهت بهبود عملکرد و کارایی بخش های مختلف یک سازمان نقش بسزایی بازی کنند. با تعریف اهداف کوتاه مدت برای هر بخش، افراد مسئول بخش می توانند میکرواکشن های خاص و منظمی را برنامه ریزی کرده و اجرا کنند. این اجرای میکرواکشن ها می تواند عاملی برای ارتقای عملکرد بخش مورد نظر باشد و در نتیجه باعث بهبود عملکرد کلی سازمان می شود.
علاوه بر این، میکرواکشن ها می توانند در ارتقای مهارت ها و کارایی افراد نقش مهمی بازی کنند. با تمرکز بر اهداف کوچک و مشخص در جهت دستیابی به هدف های بزرگ، افراد می توانند مهارت های خود را تقویت کنند و به سمت بهبود عملکرد شغلی خود حرکت کنند. در واقع، میکرواکشن ها می توانند به عنوان یک فرایند یادگیری مستمر برای بهبود عملکرد افراد در جهت دستیابی به اهداف بزرگ استفاده شوند.
در نهایت، میکرواکشن ها در راه دستیابی به هدف های بزرگ به عنوان یک استراتژی کلی برنامه ریزی شده می توانند نقش به سزایی بازی کنند. با تمرکز بر اهداف کوچک و قابل اندازه گیری، افراد می توانند به طور مداوم در جهت بهبود عملکرد و دستیابی به هدف های بزرگ حرکت کنند. بنابراین، میکرواکشن ها برای دستیابی به رسالت ها و اهداف در سطح سازمانی بسیار اهمیت و ارزش دارند.
تا بحال پیش اومده که بخوای به یک هدف بزرگ فکر کرده باشی؟ مثل درآمد بالا، مهاجرت، مدرک تحصیلی، ازدواج دلخواه یا… هرچیز مشابه دیگر.
نکنه همون اول بیخیالش شدی؟ شاید هم مدتی گذشته باشه و مشغول انجام اقدامات کارت شده باشی و یعدا با یک شکست، ناامیدی خودشو بهت نشون داده باشه.
احتمالا پیش آمده که در مسیر رسیدن به آن هدف دچار ترس و ناامیدی شده باشی. بارها تا مرز تسلیم شدن پیش میری و بعد دو حالت وجود داره:
- یا اینکه باز هم ادامه میدی
- یا اینکه تسلیم میشی و بی خیال رسیدن به هدفت میشی
اما ما در اینجا به دنبال رسیدن به هدف هستیم، و قصد تسلیم شدن نداریم!
در این مقاله قصد دارم جزییات این مشکل رو با هم بررسی کنیم که ببینیم اصولا چه اتفاقی میافته که ما در میانه راه بیخیال رسیدن به هرچیزی میشیم، که روزی برای اون سر و دست میشکوندیم.
پس بریم با هم بررسی کنیم ببینیم که دقیقا چه اتفاقی میافته؟! کلید اصلی این مساله در در رابطه با میکرواکشن ها است.
اصولا ما انسانها زود از نتیجه ندیدن خسته و درمونده میشویم. با هر حرکتی به سمت جلو منتظر دیدن نتیجه فوری و البته مثبت هستیم. غافل از اینکه مسیر رسیدن به نتیجه بزرگ زندگی، قطعا مسیر پر پیچ وخم و دست اندازی ست. پس قرار نیست که این مسیر رو بدون هیچ دردسری طی کنیم.
پس باید بپذیریم که به مانع برخورد خواهیم کرد، حتما مایوس و دلسرد خواهیم شد و تا مرز ناامیدی کامل هم پیش خواهیم رفت. اما …
مهم اینه که جا نزنیم.
باید عرض کنم که ما چیزی یه نام شکست نداریم و هر آنچه در زندگی میبینیم فقط نتیجه ست. نتیجه کارها، افکار و البته انتخابهای ما. همه اینها تجربیاتی هستند که در طی مسیر با آن برمیخوریم.
نکته مهمی که باید در طی مسیر رسیدن به هدف به آن توجه داشته باشی اینه که:
بزرگ ترین راه ها با گامهای کوچک و گاه بزرگ طی میشوند.
مسیر رسیدن به هدف بزرگ، شامل قدم های کوچک اما مستمر است. این قدمهای هرچند کوچک و اما مستمر هستند که ما را از دریای سردرگمی و تلاطم نجات میدهند.
این میکرواکشن چی هست ؟
این قدم های کوچک را میکرواکشن نامگذاری می کنم. برای رسیدن به هدف، رمز کار در اینه که کارها را با یک برنامه روتین انجام دهی. اگر در میانه راه یک روز از دست دادی، به معنیِ ضربه بزرگیه که به پیکره هدفت وارد می کنی.
نکته مهم در اینجا این است که دقت کنیم با انجام این میکرواکشن ها ما لزوماً نتیجه فوری و چشمگیری نخواهیم داشت. و نکته مهمتر اینه که علی رغم اینکه نتیجه مستقیم و بزرگی نداریم. باید تحت هر شرایطی به برداشتن این گامی کوچک پایبند باشیم.
هر روز نسبت به روز گذشته اندکی پیشرفت داشته باشیم. این اندک پیشرفتهای مستمر در بلند مدت بسیار چشمگیر خواهد بود. باید به درجه ای از اطمینان و باور برسی که با انجام این گامهای هدفمند قطعاً به هدف خود خواهی رسید.
داستان واقعی
یک روز دوستی از من مشاوره ای برای قبولی در یک رشته دانشگاهی در مقطع کارشناسی ارشد در یک دانشگاه معتبر میخواست. اما در یکی از درسهای تحلیلی، عجیب مشکل داشت. من هم به او کلید کار رو دادم. گفتم که هر روز مقدار کوچکی مطالعه داشته باش به نحوی که نه خیلی ساده و کوتاه باشد و نه اینکه خیلی طاقت فرسا. اما به هیچ وجه حتی یک روز رو هم از دست نده. و اما هر روز مقدار کمی نسبت به روز قبل میزان خوانش خودت رو افزایش بده.
میتونید حدس بزنید چه اتفای افتاد، این درس به یکی از نقاط قوت این فرد در نتیجه کنکور او تبدیل شد.
نکته آخر
قرار نیست که مسیر بزرگ رسیدن به هدفت رو در زندگی به تنهایی طی کنی. حتما از یک کوچ کمک بگیر تا در زمان درماندگی دست تورو بگیره، به جلو هلت بده.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.