خودساخته ها در روابط خانوادگی خود چه رفتارهایی دارند؟
ثروتمند شدن یک انتخاب است. این ما هستیم که انتخاب میکنیم چه سبکی از زندگی را برای خود انتخاب کنیم. شاید قبول نداشته باشید یا معتقد هستید که عوامل بیرونی متعددی در ثروتمند شدن دخیل هستند اما با کمال شرمندگی باید بگوییم که شما سخت در اشتباه هستید. ثروتمند شدن یک تصمیم است. یک تلاش است و جادهای است که وجود اجداد ثروتمند یا انواع رانت و پارتی، آن را هموارتر نمیکند. این موضوع را میتوان با مطالعه زندگی افراد خودساخته درک کرد. بسیاری از اشخاصی که اصطلاحا «بچه پولدار» شناخته میشوند، نه به خاطر پدرشان بلکه به خاطر توانمندیهایی که داشتهاند امکان رشد در مسیر ثروت را برای خود فراهم کردهاند. البته در اینجا منظور ما اشخاص پرتلاشی است که از راههای صحیح به تولید درآمد میپردازند و پولهای کثیف و بادآورده اصلا در دایره بحثمان وارد هم نمیشوند. خودساخته شدن، دشوار اما شدنی است. زمان میبرد اما وقتی به هدف برسید، شیرین است. پس تصمیم بگیرید که از راهی شریف و تلاشی آگاهانه به ثروت و موفقیت برسید. چطور؟ گام نخست، بررسی و مطالعه رفتارهای افراد خودساخته در ابعاد مختلف زندگیشان است. در این مقاله قصد داریم از رفتارهای افراد خودساخته موفق در زندگی خانوادگی بگوییم. با ما همراه باشید:
خودساخته اینطور رفتار میکند
۱.اعتماد و مسئولیتپذیری
افراد خودساخته بسیار قابلاعتماد هستند. آنها در روابط خود با سایرین مثلا اعضای خانوادهشان شبیه تکیهگاهی امن و منبعی قابلاعتماد از انرژی و همراهی به شمار میروند. آنها خیلی خوب یاد گرفتهاند که مسئولیت زندگیشان را بپذیرند و به همین خاطر است که در روابط خود با دیگران نیز قابل اتکا و اعتماد هستند. اصل دیگری که آنها در روابط خانوادگی خود جاری میسازند، اعتماد است. افراد خودساخته میدانند که برای حرکت به سوی جلو و پیش رفتن، همیشه باید اعتماد را چاشنی روابط خود کرد. اگر شما به کسی اعتماد نکنید، آنها هم متقابلا همین شک و تردید را نسبت به شما خواهند داشت. در نتیجه، هیچ مذاکره و هیچ پیشرفتی حاصل نخواهد شد. پس اعتماد یکی از بنیانهای اخلاقی و رفتاری افراد خودساخته است که آن را در رابطه با همسر و فرزندانشان نیز به کار میگیرند. اعتماد در خانواده باعث میشود که پنهانکاری و دروغ برچیده شود و اعضا در کنار هم با صداقت و راستی زندگی کنند. اعضای خانوادهای که به هم اعتماد دارند در پی دور زدن یکدیگر و خیانت به هم برنخواهند آمد.
۲.صحبت کردن و دوری از انفعال
یکی از آفتهای مهم و مخرب در هر رابطهای، حرف نزدن است. بسیاری از مشکلاتی که میان اعضای خانواده یا افراد با هم در اجتماعات مختلف رخ میدهد، ناشی از سکوتهای بیجایی است که به شکلگیری سؤتفاهم دامن میزنند. اما افراد خودساخته به راحتی با همسر و فرزندان خود صحبت میکنند و نمیگذارند که مشکلی حلنشده باقی بماند. این ویژگی بسیار ارزشمند است. روابط انسانها درون خانواده نیاز به مراقبت و محافظت دارد. اگر یکی از اعضا، حرفی را در دلش نگه دارد و مشکل و غمی را که پنهان کرده حل نکند، پای کینه و اختلاف به خانواده باز میشود. هوشمندی افراد خودساخته در این است که مانند سایر عملکردهایشان در زندگی، در خانواده خود هم منفعل نیستند و سعی میکنند با صحبت کردن مسائل را در روابطشان حل کنند. گفتگو راهکاری متمدنانه است که مانع از شکلگیری احساسات بد و منفی در قلب افراد نسبت به یکدیگر میشود.
۳. اعتقاد به جمع و گروه
افراد خودساخته میدانند که نیروی همافزایی گروهی بسیار زیاد است. به عقیده آنها حاصل یک به اضافه یک میشود ۳. یعنی ارزش کار گروهی و همراهی با همدیگر آنقدر زیاد است که نتیجهای دور از انتظار در اختیار خواهد گذاشت. این اعتقاد به گروه و جمع باعث میشود تا محفلی مانند خانواده هم به شدت همراه و گرم مدیریت شود. اعضای خانوادهای که والدین آن افرادی خودساخته هستند در سختیها و دشواریهای زندگی هم را تنها نمیگذارند. حمایت گروهی از افراد و کنار هم بودن در روابط خانوادگی افراد خودساخته و موفق، حرف اول را میزند. در کنار هم بودن و همراهی یکدیگر نوعی قوت قلب است که آن را در خانواده افراد خودساخته به خوبی میتوان مشاهده کرد.
۴. تشویق و حمایت
افراد فقیر و ناموفق همیشه به دنبال مقصر هستند. آنها میخواهند بهانهای پیدا کنند یا مقصری بیابند تا ناکامیهای خود را به گردن او بیاندازند. در خانوادههایی که افراد ناموفق و ناکام مدیریت را بر عهده دارند، اعضا مدام در تضاد هستند و با بروز هر مشکلی، همه به دنبال مقصر میگردند. اما در مقابل، افراد خودساخته به خوبی میدانند که کنترل اوضاع با حمایت و همراهی ممکن میشود. آنها به دنبال مقصر نیستند زیرا درک میکنند که با در گذشته ماندن، هیچ دری باز نخواهد شد. پس آستینها را بالا میزنند و به فکر تولید راه حل و رفع مشکل میافتند. راهکار مورد نظر آنها حمایت و تشویق اعضای خانواده است. تشویق و همراهی باعث انگیزش مثبت اعضای خانواده میشود. در سایه انگیزه و روحیهای که اعضا به دست میآورند، امکان موفقیت و حل مشکلات دو برابر میشود. انداختن تقصیرها به گردن یکدیگر در خانواده افراد خودساخته جایی ندارد و بسیار زشت و قبیح به شمار میرود.
۵. اهمیت به اصول
افراد خودساخته بیبرنامه و بیهدف زندگی نمیکنند. پس اصولی در زندگی به کار میگیرند تا در چارچوب مسیری مطمئن، امکان رشد خود و اعضای خانوادهشان را فراهم کنند. اصول در گذشت زمان باعث اصالت میشود. مثلا یکی از اصولی که افراد خودساخته در خانواده خود پایهگذاری میکنند، مطالعه است. امکان ندارد که در منازل این افراد شاهد تماشای تلویزیون برای ساعات متمادی باشید. آنها برای وقت و زمان ارزش قائل هستند و این ارزشمندی را به اعضای خانواده خود هم آموزش میدهند. بیبرنامگی و بینظمی در خانوادههای افراد خودساخته راهی ندارد. آنها پرتلاش هستند و این تلاش فراوانشان فقط در سایه برنامهریزی ممکن خواهد بود. پس بدیهی است که خانوادهای که تشکیل میدهند هم از اصول و برنامهریزی استقبال میکند. یکی از چیزهایی که در منازل افراد خودساخته معمولا دیده میشود، کتابخانههای بزرگی است که در آنها کتابهای متعددی به چشم میخورد. بدیهی است که یک فرد خودساخته برای رسیدن به دانش و آگاهی در مسیر فعالیتهایش نیاز به مطالعه دارد. چنین فردی قطعا راهنمایی درجه یک برای سایر اعضای خود در کتابخوانی خواهد بود.
در آخر:
اگر زندگینامه افراد خودساخته را مطالعه کنید، خیلی زود متوجه خواهید شد که آنها هم دقیقا افرادی شبیه به سایرین هستند. نه از آسمانها به صورت ویژه روی زمین افتادهاند و نه استعداد و توانمندیهایی غیرعادی دارند. واقعیت این است که تلاش، روابط خانوادگی و اجتماعی صحیح و پویایی در زندگی باعث رشد افراد خودساخته میشود. پس بهتر است به رفتارها و روابط آنها دقت کنید و سعی کنید با الگوبرداری از منش و بینششان در مسیری مشابه به موفقیت و کامیابی دست پیدا کنید.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.