کنترل رابطه زناشویی به صورت آگانه میتواند مفید باشد
کنترل رابطه زناشویی به صورت آگانه میتواند برای رابطه زوجین و خانوادهها بسیار مفید باشد. این کنترل به معنای انجام گفتوگوهای باز و روشن با همسر درباره امور مختلفی مانند احساسات، نیازها، ترسها، انتظارات و مسائل مربوط به رابطه جنسی است. این گفتوگوها به زوجین کمک میکند تا با یکدیگر بهتر ارتباط برقرار کنند و از روابط خود لذت بیشتری ببرند.
علاوه بر این، کنترل آگاه رابطه زناشویی به افزایش اعتماد به نفس و خودشناسی زوجین کمک میکند. به علت اینکه هر دو طرف به طور صادقانه در مورد خود و احساسات خود صحبت میکنند، این گفتوگوها به دو نفر کمک میکند تا به خودشان بیشتر آگاه شوند و از خودشان رضایت داشته باشند.
همچنین، کنترل رابطه زناشویی به صورت آگانه میتواند به افزایش احترام و تعامل میان زوجین کمک کند. آنها به دلیل اینکه گفتوگوهای باز و روشنی با هم دارند، بهتر میتوانند احترام و توجه لازم را به یکدیگر نشان دهند و در مواردی که دیدگاههایشان متفاوت است، به شیوه صحیحی با هم بحث کنند و به توافق برسند.
بنابراین، میتوان گفت که کنترل رابطه زناشویی به صورت آگانه، میتواند برای رابطه زناشویی زوجین و خانوادههایشان بسیار مفید و موثر باشد. این کنترل به زوجین کمک میکند تا با یکدیگر بهتر ارتباط برقرار کنند، اعتماد به نفس و خودشناسی بیشتری داشته باشند و احترام و تعامل میان آنها بهبود یابد.
در ادامه سری مقالات پیش نیازهای رابطه عاطفی به موضوع کنترل رابطه زناشویی میرسیم. بله درست است، با برنامه ریزی صحیح و آگاهانه میتوان رابطه را کنترل کرد. رابطه زناشویی هم نیاز به کنترل دارد. چراکه گاهی شاید مشکلاتی پیش آید که زوجین متوجه آن نشوند و ریشه یابد. پس از مدت زیادی این موضوع میتواند باعث اتفاقات بدی شود که به رابطه آسیب زند.
مفهوم کنترل رابطه زناشویی چیست؟
بررسی کردن و کنترل رابطه زناشویی بصورت دائمی باعث حل راحت تر مشکلات و اختلافات بین زوج می شود. برای این بررسی و کنترل، باید هر روز وقتی را برای این موضوع اختصاص داد. این کار از انباشته شدن مشکلات جلوگیری میکند.
برای کنترل رابطه زناشویی، صحبت ها و کارهای مختلفی که در طول روز انجام می دهید را برای هم بیان کنید و اگر نیاز است آن ها را یادداشت نمایید. سپس در کنار یکدیگر باید به بررسی و یافتن راه حل برای هرکدام از موضوعات کرد. می توانید از همدیگر سوال کنید و این روند را با سوال کردن پیش ببرید. به عنوان مثال از همسرتان بپرسید که روزش را چگونه گذرانده است؟ چه رفتار هایی داشته است؟ چه چیزی باعث ناراحتی و اذیت او شده است؟ و چه چیزی باعث خوشحالی و روند رو به رشد او شده است؟
بعد از پرسیدن و نوشتن آن می توانید باهم بررسی کنید و برای ایرادها راه حل پیدا کنید. و راهکارهای خوب را مشخص کنید تا بتوانید بعد آن را پیاده سازی کنید. در واقع ارتباط مانند یک گل زیبا می باشد که باید مدام از آن نگهداری کنید وگرنه پژمرده می شود. کنترل رابطه زناشویی هم به همین دلیل است. گرفتن بازخورد و بررسی کردن آن نیز نوعی نگهداری از این گل زیبا می باشد.
کنترل تا چه حد؟
اما توجه کنید که بیش از حد نباید این موضوع را ادامه دهید. باید تا جایی پیش بروید که کنترل رابطه زناشویی باعث حل مشکلات و اتفاقات باشد. نه اینکه خود این کار باعث ایجاد مانع و مشکل شود.
برای مثال هنگامی که سوالات را از هم میپرسید، ممکن است اتفاقاتی را برای هم تعریف کنید که باعث ناراحتی دیگری شود. یا اینکه به جای اندیشیدن راه چاره، بخواهد دیگری را قضاوت کند. اینجاست که نیت کنترل رابطه زناشویی از یاد میرود و تبدیل به یک بلا میشود. قبل از انجام این کار باید هردو بدانند که هدف اصلی و نیت از کنترل رابطه زناشویی چیست. هدف این است که رابطه کنترل شود و مشکلات و اختلافات موجود، مخصوصاً آنهایی که پنهان هستند، مشخص شود. سپس میتوان برای آنها با همکاری یکدیگر چاره ای اندیشید.
اما اگر این هدف از یاد برود، شنیدن اتفاقاتی که برای یکدیگر افتاده است میتواند باعث سرزنش و قضاوت یکدیگر شود. در چنین حالتی دیگر هیچکدام به یکدیگر اعتماد نمیکنند که بخواهند اتفاقات و مشکلات روزمره شان را برای هم تعریف کنند. در این صورت نمیتوان کنترل رابطه زناشویی را انجام داد. در نهایت تمام مشکلات و اختلاافات انباشته شده و همین موضوع به تنهایی میتواند زمانی باعث نابودی رابطه یا آسیب جدی به آن شود.
در واقع اینطور میتوان گفت که نباید کنترل رابطه زناشویی تبدیل به کنترل همسر شود. برای اطلاع بیشتر از این موضوع به مقاله کنترل همسر از سری مقالات نشانه های رابطه سالم مراجعه کنید.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.