غلبه بر ترس از جواب رد شنیدن
غلبه بر ترس از جواب رد شنیدن، یکی از مهمترین چالشهایی است که ممکن است در زندگی با آن مواجه شوید. این ترس میتواند باعث شود که از فرصتهایی که در زندگی به شما داده شده استفاده نکنید و در پیشرفت خود موانعی ایجاد کنید. برای غلبه بر این ترس، ابتدا باید به خودتان اعتماد کنید و به خودتان بگویید که هیچ چیز بدی نمیتواند برای شما اتفاق بیفتد. باید ذهن خود را به سمت افکار مثبت هدایت کنید و به این فکر کنید که جواب مثبتی دریافت خواهید کرد. همچنین باید به خودتان زمان بدهید تا به این فکر عادت کنید و تمرین کنید. اگر هنوز هم ترس دارید، میتوانید به دوستان و خانواده خود کمک بگیرید یا از مربیان و کارشناسان تحت نظر خود در این زمینه کمک بگیرید. با تمرین و تلاش مداوم، میتوانید این ترس را شکست دهید و به پیشرفت خود ادامه دهید.
«رد شدن» یه تجربهی خیلی تلخه و هیچ کدوم از ما دوست نداریم که احساس ناخوشایند رد شدن رو تجربه کنیم. اما خوب حقیقت اینه که خیلی از ما این احساس رو بارها و بارها تجربه کردهایم: برای شغلی که دوست داشتیم رزومه فرستادیم اما استخدام نشدیم، رتبه کنکور کمتر از چیزی بود که بتونیم در دانشگاه مورد علاقهمون قبول بشیم، یا شخص مقابل دعوت ما رو رد کرده و دهها مثال دیگر از این دست…
شنیدن کلمهی « نه » خیلی سخته و اصلا حس خوبی به فرد نمیده. به معنایی دیگه جواب رد شنیدن باعث میشه دلٍ آدم بشکنه، گریهش بگیره و درنهایت موجب ایجاد یک ترس کاذب بشه. اسم این نوع ترس رو میتونیم بذاریم: «ترس از جواب رد شنیدن»
ترس از جواب رد باعث میشه که فرد به سمت رویاهای خودش حرکت نکنه چون میترسه که کلمهی «نه» بشنوه. ترس از رد شدن یا حساسیت به رد شدن از طرف دیگران میتونه تبدیل به مانعی برای رسیدن به حس شادی و خوشبختی بشه. تحقیقات در این زمینه نشون میده که ترس از رد شدن میتونه تاثیری منفی روی حالِ خوب، روابط بین فردی و عملکرد احساسی ما بذاره.
جالبه بدونید که این ترس روی اهدافی که دنبال میکنیم، تصمیماتی که میگیریم و نحوهی برداشت از خودمون نیز تاثیرگذاره. ترس از رد شدن باعث میشه به چیزهای بزرگ فکر نکنیم و اهداف کوچک و سادهتر رو انتخاب کنیم.
احساس ترس چگونه به وجود میاد؟
وقتی فرد محرکها رو ارزیابی میکنه و به این نتیجه میرسه که انجام یک کار میتونه مضر و خطرناک باشه احساس ترس ظاهر خواهد شد. به معنایی دیگر، ترس یک سیستم هشدار داخلیست که همهی انسانها به آن مجهز شدهاند و هر زمان که بقای شخص با خطر مواجه بشه این سیستم هشدار به صدا درمیاد.
در گذشته بقای انسان تنها به معنای زنده ماندن بود، یعنی کشته نشدن انسان توسط حیوانات وحشی، بیماری، رقبای خود و حوادث طبیعی.
اما ما انسانها امروزه در دنیایی امن و جامعهای پیشرفته زندگی میکنیم و طبیعتا معنای بقا و تهدید نیز تغییر کرده است. اکثر مردم در جوامع توسعه یافته دیگر به این فکر نمیکنند که از لحاظ بیولوژیکی چطور زنده بمانند. نگرانی و دغدغهی ما فراتر از فقط زنده موندن است. به طور مثال ما هنوز هم به سلامت جسمی خود اهمیت میدهیم، اما در کنار این دغدغه، برای ذهن، احساسات، شرایط مالی، رابطه و معنویات خود نیز ارزش زیادی قائل هستیم و همیشه مواظبایم که چیزی آنها را تهدید نکند. برای همین اگه هر کدام از اینها مورد تهدید واقع بشه، چیزی به نام ترس در ما پدیدار میشه.
ترس از جواب رد ما رو از چه چیزی محافظت میکنه؟
جوابهای زیادی برای این سوال وجود داره. برای یافتن پاسخ دقیق باید به این فکر کنیم که چه چیزی برایمان مهمه و اینکه دوست داریم چه جور زندگیای داشته باشیم. اما یه جواب مشترک برای همهی ما وجود داره: «درد». بله ما انسانها دوست نداریم که درد رو تجربه کنیم. کنار اومدن با درد چه از لحاظ فیزیکی و چه احساسی برامون دشوار و سخته.
احساس درد با تهدیدهای بالقوه، آسیب و تهاجم در ارتباط است. درد یه سیگنال و نشونهست که به ما میگه باید از یک وضعیت به خصوص پیشگیری کنیم، اون رو عوض کنیم و یا ازش خارج بشیم. برای درک بهتر، یک درد فیزیکی رو تصور کنید. مثلا اگه چای شما داغ باشه، طبیعتا زبان شما رو میسوزونه بنابراین شما صبر میکنید تا چای کاملا سرد بشه و بعد اون رو مینوشید.
نکتهی جالب در مورد کارکرد مغز انسان اینه که مغز همیشه تجربههای دردناک رو ثبت میکنه و برای همین شما همیشه سعی میکنید که دوباره لحظات دردناک رو تجربه نکنید و از آسیب دوباره جلوگیری کنید. در مسیر زندگی یاد میگیریم که چه چیزی باعث ایجاد احساس درد برامون میشه و تلاش میکنیم که در برابر آنها در امان باشیم.
در مورد دردهای عاطفی و احساسی هم ماجرا همینه. انسانها به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه در تلاش هستند که به موقعیتهایی که ممکن است احساسات آنها صدمه ببیند، وارد نشوند. دلیل این موضوع اینه: بخشهایی از مغز مربوط به ثبت میزان درد میباشد و بخشهایی دیگر نیز وظیفهی ثبت تجربههای تلخ روحی رو برعهده دارند، این دو قسمت با هم در ارتباط هستند. البته این به این معنی نیست که برای غلبه بر ترس از رد شدن باید داروی مسکن مصرف کرد. به یاد داشته باشید که احساس درد واکنش طبیعی انسان به رد شدن به شمار میاد.
فرد چه به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه تصمیم میگیره به دیدن افراد، رفتن به مکانها و تجربهی اتفاقاتی به خصوص نره چون احتمال میده در هر کدام از آن موقعیتها رد شدن رو تجربه کنه. نکتهی مهم اینجاست که این ترس و رفتارهایی که فرد برای پیشگیری از تجربهی این احساس انجام میده تاثیر بسیار مخربی روی اهداف و مسیر زندگی میذاره.
غلبه بر ترس از جواب رد شنیدن
قدم اول: محرکهایی که باعث ایجاد ترس میشه رو شناسایی کنید. یعنی از موقعیتهایی که فکر میکنید ممکنه در آنها رد شدن رو تجربه کنید، آگاه شوید.
« چه حرفهایی رو با دیگران نمیزنم چون میترسم اونها نپذیرند؟ چه درخواستی رو مطرح نمیکنم چون نگران رد شدن از طرف دیگران هستم؟ برای رسیدن به اهدافام چه قدمهایی رو برنمیدارم چون فکر میکنم در معرض تهدید و خطر قرار خواهم گرفت؟ از شخصی خوشم میاد ولی سرصحبت رو باهاش باز نمیکنم چون میترسم برخورد خوبی باهام نداشته باشه؟ »
قدم دوم: این اجتناب و طفره رفتن رو به عمل تبدیل کنید. اگه کار مورد نظر هنوز براتون معنا داره و مهمه، پس برای رسیدن بهش قدمی بردارید. اصلا مهم نیست که درصد موفقیت کمه و احتمالا رد شدن از طرف دیگران زیاد. همیشه به یاد داشته باشید که هرچقدر به ترس از رد شدن بها بدید، این احساس منفی و دروغین بیشتر و بیشتر قدرت میگیره و روی زندگیتان اثر منفی میذاره. حتی اگر درخواست شما از طرف دیگران رد بشه، باز هم نباید نارحت بشید، چون شما به کاری که دوست داشتید عمل کردید و گاهی اوقات تنها عمل کردن به علایق و رفتار شجاعانه، به زندگی ما معنای زیادی میبخشه. در نقطهی مقابل اگه باید کاری رو انجام بدید و درنهایت اون رو به تعویق بیندازید، فرصت شما تموم میشه و احساس سرزنش بسیار ناخوشایندی فورا به سراغتون خواهد اومد.
قدم سوم: فراموش نکنید که درد ناخوشایند رد شدن از طرف دیگران یه احساس طبیعیست. این احساس بد نیز مثل تمام احساسات ناخوشایند دیگر به زودی تموم میشه و شما اون رو فراموش خواهید کرد.
واقعیت اینه که رد شدن کاملا به دیگران بستگی داره و طبیعتا نمیتونید در چنین شرایطی روی اوضاع کنترل خیلی زیادی داشته باشید. اما خوب شما میتونید شدت احساسات خودتون رو کنترل کنید و با گذشت زمان از نظر احساسی به فردی قوی تبدیل بشید. توانایی کنترل احساسات یکی از اجزای هوش هیجانی به شمار میاد.
قدم آخر: به رد شدن از طرف دیگران به چشم یک فرصت نگاه کنید. فرصتی برای اصلاح روشها، تاکتیکها و نحوهی برخورد با دیگران. بعد شنیدن جواب رد باید از خود پرسید «چرا این دفعه جواب بله نگرفتم؟»
دلایل زیادی برای رد شدن از طرف دیگران وجود داره. اما مسئله مهم اینه که اگه کسی درخواست شما رو رد کرد نباید این مسئله رو به خودتون بگیرید و فکر کنید که جواب رد شنیدن از طرف دیگران بازتابی از شخصیت وتوانایی شماست. همیشه به یاد داشته باشید که چطور درخواستی رو مطرح کردید و دفعهی بعد چطوری میتونید این درخواست رو بهتر و بهتر ارائه بدید. آدمهای اطراف همیشه شما رو به واسطهی کارهایی که انجام میدهید ارزیابی میکنند و برای همین بهتره طرز رفتار خودتون رو تغییر بدید.
جواب رد شنیدن هیچ وقت باعث انتقال احساسی خوب نمیشه. اما اگه به ترس از رد شدن بها بدیم بعد از مدتی دیگه به هیچ دستآورد و کار خارقالعادهای نخواهیم رسید. یادمون باشه که «هر چیز خوبی با مقداری سختی و درد به دست میاد»
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.