نقش تربیت حمایتی
تأثیر “بله” گفتن در تربیت فرزند
تربیت حمایتی اثرات مثبت فراوانی دارد
تربیت کودکان به یقین کاری سخت و حساس است. بخشی از سختی این کار به این دلیل است که شما ناچار می شوید صدها بار به هر یک از کودکانتان “نه” بگویید. این موضوع حتی در مورد والدین بسیار صلح طلب و آرام نیز صدق می کند. برای مثال، سناریوهای زیر را در نظر بگیرید که تقریباً هر والدی را مجبور به “نه” گفتن می کند:
• کودک دوساله شما به سمت یک سگ بزرگ می رود تا دمش را بکشد و شما می گویید: “نه! نکن!”
• کودک چهارساله شما می گوید که می خواهد برای شام، باقیمانده ی کیک تولدش را بخورد و شما می گویید: “نه! نمیشه!”
• کودک هفت ساله شما می گوید که می خواهد به مدرسه نرود و در عوض به بازی کامپیوتری مشغول شود و شما می گویید: “مسلماً نه!”
• کودک نه ساله شما می گوید که می خواهد بدون پرستار، شب جمعه را در خانه تنها سپری کند. “اصلاً فکرشم نکن!”
• دختر نوجوان ۱۴ ساله تان می گوید که می خواهد شب را در خانه همکلاسی پسرش بماند. “ابداً نمیشه!”
• فرزند ۱۷ ساله تان از شما می خواهد که یک ماشین برایش بخرید تا با دوستانش به شمال برود. “به پنج زبون زنده دنیا باید بهت بگم نه!”
اما والدین باید متوجه باشند که “بله” گفتن هم مزایای بسیاری دارد! تنها یک سرپرست مثبت نگر می تواند یک فرهنگ کاری مثبت و پیشرو بیافریند
پس می بینیم که “نه” گفتن بخشی از نقش یک والد است.
روش های تربیتی و سه گانه تاریک
وقتی که مخالفت های والدین با فرزند، در موارد غیرضروری یا بیش از حد لازم رخ می دهد، می توان انتظار داشت که مشکلات عاطفی و مشکلات مربوط به اعتماد به نفس در کودک بروز پیدا کنند. این موضوع به آن دلیل است که برخی افراد، ذاتاً همیشه خواسته های دیگران را رد کرده و در حلقه معاشرت اجتماعی شان فضایی غیردوستانه و ارعاب آور ایجاد می کند. این رویکرد ممکن است در زمینه ی تربیت فرزند نیز اتخاذ شود.
در روانشناسی، افرادی که دارای این خصوصیت هستند به عنوان اشخاصی توصیف می شوند که در سه گانه تاریکی هستند. سه گانه تاریکی از خودشیفتگی زیاد (تمرکز افراطی بر خود)، ماکیاولیسم (تمایل به سوءاستفاده از دیگران برای بهره جویی شخصی)، و اختلال روانی (بها ندادن به احساسات دیگران) تشکیل شده است. جانسون (۲۰۱۳) شواهد محکمی ارائه می دهد مبنی بر اینکه افرادی که والدین خود را به عنوان افرادی سرد و غیرحامی توصیف می کنند، بیشتر احتمال دارد که صفات فوق الذکر را از خود بروز دهند؛ بنابراین می توان گفت که بین این سه گانه ی تاریک و روش تربیتی ارتباط مستقیم وجود دارد.
افرادی که تمام صفات این سه گانه تاریکی را دارا هستند و حتی به قیمت سلب آرامش دیگران، بر پیشبرد اهداف و برنامه های شخصی شان تمرکز می کنند، در واقع احتمالاً شخصیت هایی هستند که دیگری-گرا نبوده و غیرحامی هستند. اینگونه افراد ممکن است به لحاظ شخصیتی به والدینی تبدیل شوند که غیرحامی بوده و ساز مخالف می زنند و شاید باعث شوند که فرزندشان خود را زیر سؤال برده و اعتماد به نفسش کاهش یابد.
تأثیر “بله” گفتن به فرزندان
وقتی که شما والد می شوید، در جایگاه قدرت قرار می گیرید. در عمل شما چه بخواهید و چه نخواهید به یک رهبر تبدیل می شوید و در شیوه های رهبری ما انتخاب های مختلفی داریم. رهبران دیگری-گرا در کارهایشان به دنبال حمایت از دیگران بوده و در دیگران اعتمادسازی کرده و همچنین باعث تقویت اعتماد به نفس دیگران می شود. رهبران تاریک و تشنه ی قدرت بیشتر بر ارعاب دیگران و به زیر کشیدن آنها به عنوان ساز و کاری برای اعمال قدرت فردی تکیه می کنند. اگر شما والد هستید، تفکر درباره ی این دو سبک متفاوت رهبری می تواند به نتایج بسیار مفیدی درباره روش تعامل با کودک منجر شود.
اگرچه والد بودن و تربیت فرزند لاجرم مستلزم “نه” گفتن های بسیار است، اما والدین باید متوجه باشند که “بله” گفتن هم مزایای بسیاری دارد! تنها یک سرپرست مثبت نگر می تواند یک فرهنگ کاری مثبت و پیشرو بیافریند. والدین هم در خانه می توانند به ایجاد محیطی گرم و قابل اعتماد کمک کنند. در این مسیر، فرزندانی که با اعتماد به محیط خانواده و با دریافت حمایت والدین رشد می کنند، اعتماد به نفس و خودباوری بیشتری خواهند داشت.
سخن آخر
اگر والد هستید، قدرتِ “نه” گفتن (معمولاً چندین بار در هر روز) مستلزم تعیین قلمروست. فرزندپروری درست، نیازمند تعیین حد و مرزهاست. ضمناً باید به این نکته نیز توجه کرد که والدین، فرصت عظیمی برای اعتمادسازی در اختیار داشته و بارها نیز فرصت “بله” گفتن پیدا می کنند.
افراد متمرکز بر خود و خواستار قدرت که سه گانه ی تاریک در آنها قویست، معمولاً محیط هایی ارعاب آور ایجاد کرده و نسبت به دیگران از خود حمایت بروز نمی دهند. این الگو ممکن است در تربیت فرزند منجر به مشکلات متعددی شود.
اگر شما یک والد هستید، گامی به عقب برداشتن و تفکر درباره ی اهمیت به کارگیری رویکردی حمایتی و غیرخودخواهانه برای ارتباط با فرزندان می تواند کلید افزایش خودباوری فرزندان و درونی کردنِ رویگردی دیگری-گرا در فرزندان باشد. “بله” گفتن اگر آگاهانه و به عنوان یک راهکار تربیتی به کار گرفته شود، می تواند عنصری اساسی در موفقیت به عنوان یک والد باشد.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.