سبک های عشق ورزی و تأثیر آن بر روابط عاشقانه
عشق ورزی یکی از مهمترین و زیباترین احساسات انسانی است. این احساس به شدت تأثیرگذار بر روابط عاشقانه است و میتواند به عنوان یکی از عوامل اصلی برای پایداری یا ناپایداری این روابط شناخته شود. اما در عین حال، همهی افراد نیز به یک چیزی به نام “عشق ورزی” فکر نمیکنند. به عنوان مثال، برخی افراد ممکن است از سبکهای مختلف عشق ورزی استفاده کنند و آن را با توجه به شخصیت و نیازهای خود تعریف کنند. در این مقاله به بررسی چند سبک عشق ورزی و تأثیر آن بر روابط عاشقانه پرداخته میشود.
سبک عشق ورزی هنجارمند
این سبک عشق ورزی به عنوان یکی از رایجترین سبکهای عشق ورزی شناخته شده است. در این سبک، افراد به طور معمول به دنبال رابطهای طولانی مدت و پایدار هستند و برای رسیدن به این هدف، به شیوههایی مثل رعایت حداکثر توجه به نیازهای همدیگر، ارتباطات با کیفیت، مشترکات متقابل و تعهد عمیق به همدیگر با اهمیت میپردازند.
تأثیر این سبک عشق ورزی بر روابط عاشقانه بسیار مثبت است. زیرا این سبک باعث میشود که افراد به تعهد به همدیگر و پایداری رابطه خود توجه بیشتری کنند. همچنین، این سبک عشق ورزی باعث میشود که افراد به عنوان یک تیم به دیگر مشکلات پیش رویشان بپردازند و از طریق ارتباطات با کیفیت، از رابطه خود لذت ببرند.
سبک عشق ورزی متقابل
سبک عشق ورزی متقابل نیز یکی دیگر از سبکهای رایج عشق ورزی است. در این سبک، افراد به دنبال ارتباطی متقابل با همدیگر هستند و به شیوههایی مثل رسیدگی به نیازهای همدیگر، به اشتراک گذاشتن تجربیات و احساسات و ارتباطات با کیفیت توجه میکنند.
تأثیر سبک عشق ورزی متقابل بر روابط عاشقانه نیز بسیار مثبت است. زیرا این سبک باعث میشود که افراد به همدیگر بیشتر احترام بگذارند و از طریق برقراری ارتباطات با کیفیت، به دیگر مشکلات خود را برطرف کنند. همچنین، این سبک عشق ورزی باعث میشود که افراد به همدیگر در طول زمان نزدیک بمانند و در برابر مشکلات و چالشهای رابطه، به شدت پایدار باشند.
سبک عشق ورزی پرشور
این سبک عشق ورزی به عنوان یکی از سبکهای پرشور عشق ورزی شناخته شده است. در این سبک، افراد به دنبال رابطهای پرشور و هیجانی هستند و به شیوههایی مانند برقراری ارتباط شدید و تعبیرات قوی احساسات اهمیت میدهند.
تأثیر سبک عشق ورزی پرشور بر روابط عاشقانه میتواند مثبت یا منفی باشد. اگر این سبک به شدت پرشور باشد، میتواند باعث ناپایداری رابطه و حتی افتادن به شیب خطرناکی شود. اما اگر این سبک با توجه به نیازهای همدیگر و با رعایت حداکثر توجه به رابطه پیش برود، میتواند باعث ایجاد رابطهای پرشور و هیجانی شود که برای افراد لذتبخش و برانگیزنده باشد.
به طور کلی، سبک عشق ورزی متناسب با شخصیت و نیازهای هر فرد میتواند بسیار متفاوت باشد. اما در هر صورت، این سبکها میتوانند به شدت تأثیرگذار بر روابط عاشقانه باشند و به عنوان یکی از عوامل مهم برای پایداری یا ناپایداری این روابط شناخته شوند. به همین دلیل، شناخت سبک عشق ورزی خود و شناخت سبک عشق ورزی شخص مقابل از اهمیت زیادی برخوردار است.
در این مقاله به بررسی سبک های عشق ورزی که ریشه در کودکی ما دارد خواهیم پرداخت و ویژگیهای هرکدام را بازگو میکنیم.
بدون شک دوران کودکی ما شخصیت ما را تا حدودی شکل میدهد.و بر عشق و روابط عاشقانه تاثیر فراوانی می گذارد.
مشاوران خانواده و ازدواج دریافتهاند که هر شخصی، سبک های عشق ورزی خاصی بر اساس نحوه تربیت و پرورشش دارد.
یک سبک عشق ورزی ازتمایلات و طبیعت ما در چگونگی واکنش به شریک عاطفیمان تشکیلشده است.
در این مقاله سبک های عشق ورزی را به شما آموزش میدهیم:
۱-شخص مهر طلب:
شخص با سبک های عشق ورزی مهر طلب در خانهای با والدین بیشازحد حمایتگر، عصبانی و سرزنش گر بزرگشده است.
اشخاص مهر طلب بهعنوان بچه هر کاری میکنند تا خوب به نظر برسند و بهترین رفتار را ارائه دهند تا واکنش منفی از والدینشان دریافت نکنند.
بچههای مهر طلب، آسایش و دلگرمی دریافت نمیکنند ولی زمان و انرژیشان را صرف دلگرمی دادن و آسایش والدینشان میکنند.
افراد مهر طلب از کشمکش و ناسازگاریها ناراحتاند و اغلب با تسلیم شدن و عذرخواهی سریع سعی در تمام کردن جدالها و ناسازگاریها میکنند.
آنها معمولاً بهسختی نه میگویند و ازآنجاییکه میخواهند دعوا را به حداقل برسانند. ممکن است صادق نباشند و دروغ بگویند تا از مشاجرات سخت جلوگیری کنند.
همینطور که بچههای مهر طلب بزرگ میشوند یاد میگیرند تا همیشه حالتهای اطرافیانشان را چک کنند تا مطمئن شوند میتوانند همه را خوشحال و راضی نگهدارند
بااینحال وقتی احساس میکنند یا به این باور میرسند که بهطور مداوم در حال ناامیدی کسی هستند دچار یاس سرخوردگی شدید میشوند و از آن رابطه فرار میکنند.
آنها اغلب بیشازحد توانشان مایه میگذارند و سعی میکنند برای همه هر کاری بکنند حتی اگر آن کار بهظاهر شدنی نباشد.
و بهجای ایجاد مرزهای سالم برای خودشان، بیشتر تمرکزشان روی نیازها و خواستههای دیگران است.
برای اینکه از روابط پایدار لذت ببرند آنها باید در مورد احساساتشان صادق باشند نه اینکه ببینند دیگران چه انتظاری از آنها دارند.
۲-قربانی:
فرد با سبک های عشق ورزی قربانی اغلب در خانهای با وضعیت پرآشوب و نابسامان بزرگ میشود.
قربانیها یاد میگیرند مطیع و فرمانبردار باشند و توجه دیگران را به خودشان جلب نکنند تا به زندگی ادامه دهند.
بچههای قربانی برای مقابله با والدین خشن و تندخویشان از سنین کم یاد میگیرند ساکت باشند.
بچههای قربانی اغلب یک دنیای خیالی برای مقابله با خطراتی که هرروز با آن مواجهاند در ذهنشان میسازند.
بچههای قربانی اعتمادبهنفس پایینی دارند و معمولاً با اضطراب و افسردگی دستوپنجه نرم میکنند.
آنها ممکن است به کسانی تبدیل شوند که زندگی مشترک را کنترل میکنند یعنی رفتاری که دقیقاً آینه رفتار والدین آنهاست.
قربانیها یاد میگیرند تا با سازش و پذیرش شرایط از پس مشکلات برآیند.
آنها چنان به آشوب در شرایط استرسزا عادت میکنند که وقتی آرامش را تجربه میکنند احساس ناراحتی میکنند، چون منتظر آشوب و انفجار بعدی هستند.
برای اینکه قربانیها بتوانند روابط پایدار و سالم داشته باشند باید یاد بگیرند خودشان را دوست داشته باشند و شرایطی که خواستارش هستند را ایجاد کنند. نه اینکه اجازه دهند والدینشان از آنها سوءاستفاده کنند.
۳-کنترلکننده:
افراد با سبک های عشق ورزی کنترلکننده در خانهای بزرگشدهاند که حمایتی در آن نیست برای همین آنها یاد میگیرند قوی باشند و از خودشان محافظت کنند. آنها نیاز دارند احساس کنند همهچیز تحت کنترلشان است تا جلوی ناامنی را که در کودکی تجربه کردند بگیرند.
افراد با این سبک عشق ورزی باور دارند که وقتی بتوانند جلوی احساسات منفی، تحقیر و ناتوانی را بگیرند همهچیز تحت کنترل است.
آنها عصبانیت را ناشی از ناامنی نمیبینند. بلکه از آن بهعنوان سلاحی برای ماندن در قدرت استفاده میکنند.
کنترلگرها گرایش سفت و سختی دارند اما ممکن است غیرمنسجم و غیرقابلپیشبینی به نظر برسند.
آنها دوست ندارند از منطقه امن و آرامششان خارج شوند. چون این باعث میشود احساس ضعف و ناتوانی کنند.
آنها ترجیح میدهند که مشکلات را خودشان حل کنند و دوست دارند کارها را با یک روش مشخص انجام دهند، در غیر این صورت عصبی میشوند.
برای اینکه افراد کنترلگر بتوانند رابطه بادوام داشته باشند باید یاد بگیرند سخت نگیرند و به دیگران اعتماد کنند و به خشمشان غلبه کنند.
۴-شخصیت مردد و مشکوک:
افراد با سبک های عشق ورزی مردد اغلب در کنار والدین غیرقابلپیشبینی بزرگ میشوند. افراد مردد یاد میگیرند که نیازهای آنها اولویت والدینشان نیست و به خاطر عدم دریافت محبت از سوی والدین همیشه ترس از رها شدن دارند.
اما وقتی والدین تصمیم میگیرند وقت و توجهشان را به این بچهها دهند آنها معمولاً خیلی از این کار عصبی و خسته میشوند.
وقتی افراد مردد وارد بزرگسالی میشوند آنها سعی میکنند عشق دائمی را که از کودکی از آن محروم بودند پیدا کنند.
آنها تمایل به ایجاد رابطههای جدید آرمانی دارند اما وقتی احساس نامیدی میکنند افسرده میشوند و شروع به شک و تردید میکنند.
آنها اغلب احساس میکنند کسی درکشان نمیکند و تضادهای درونی و فشارهای عاطفی زیادی را در روابطشان تجربه میکنند.
آنها میتوانند بسیار حساس و نکتهبین باشند که باعث میشود حتی کوچکترین تغییرات را در دیگران تشخیص دهند.
برای اینکه افراد مردد بتوانند رابطه بادوام سالم داشته باشند باید یاد بگیرند چطور آهسته و پیوسته پیش بروند و قبل از اینکه به کسی متعهد شوند او را خوب بشناسند تا به خاطر انتظاراتی که از او دارند آسیب نبینند.
۵-اجتنابکننده:
پنجمین نوع از سبک های عشق ورزی اجتنابکننده نام دارد.
شخص اجتنابکننده در خانهای بزرگشده است که محبت کمتری حاکم است و برای استقلال، عدم وابستگی و اعتمادبهنفس ارزش قائل میشدند.
اجتنابکنندهها از سنین کم یاد میگیرند از خودشان مراقبت کنند و خودشان کارهایشان را انجام دهند بدون اینکه هیچ کمک و آسایشی از والدین دریافت کنند.
اجتنابکنندهها تمایل دارند فضای خودشان را حفظ کنند و بیشتر به منطق و عقلشان اعتماد دارند تا احساساتشان.
برای اینکه اجتنابکنندهها بتوانند روابط بلندمدت و سالمی داشته باشند باید یاد بگیرند چطور احساساتشان را صادقانه نشان دهند.
شما با کدامیک از سبکهای عشق ورزی اشارهشده در مقاله همزادپنداری کردید؟
شما می توانید مقاله تفاوت عشق و هوس را نیز مطالعه کنید
برای فراگیری تکنیک های اختصاصی همراه پشتیبانی تخصصی از لینک زیر اقدام کنید