پیش از آنکه کارتان را رها کنید… اثر رابرت کیوساکی

کتاب “پیش از آنکه کارتان را رها کنید به فکر یک تجارت باشید” اثر رابرت کیوساکی است.
این کتاب در ادامه کتاب”پدر پولدار، پدر بی‌پول” می‌باشد.

در این کتاب رابرت کیوساکی به بیان نکاتی در زمینه کارآفرینی و عبور از کارمندی به زبانی روان می‌پردازد.

البته در متن کتاب راجع به جدولESBI  و مثلث BI صحبت می‌شود همچنین راجع به مراحل طراحی
و عرضه بازی CASHFLOW  که آموختن این مطالب مستلزم مطالعه متن کامل کتاب می‌باشد.
در این خلاصه کتاب، به جملات اصلی و کلیدی کتاب
“پیش از آنکه کارتان را رها کنید به فکر یک تجارت باشید” را در اختیار شما قرار داده‌ایم.

۱۰ درس مهم که هر کارآفرینی برای ساختن تجارت میلیون دلاری‌اش باید بداند

۱- یک تجارت موفق قبل از اینکه وجود داشته باشد خلق شده است.

۲-یاد بگیرید چطور میشود بد شانسی را به خوش شانسی تبدیل کرد.

۳- تفاوت بین شغل و کارتان را بدانید.

۴- موفقیت شکست را آشکار می‌کند.

۵-راه رسیدن مهمتر از هدف است.

۶-بهترین جوابها در قلبتان است نه تر سرتان .

۷-محدوده آرمان تعیین کننده محصول است.

۸- تجارتی را طراحی کنید که بتواند کاری که دیگران قادر به انجامش نیستند انجام دهد.

۹-برای معاملات بی‌ارزش نجنگید.

۱۰-بدانید چه زمانی باید دست از کار بکشید.

بزرگترین تفاوت بین کارمندان و کارآفرینان تفاوت بین آرزوهایشان است
یکی در آرزوی امنیت و دیگری در آرزوی آزادی.

.

اگر به کلمه امنیت نگاه کنید می‌توانید ترس را لایه‌های پنهان آن ببینید.
به همین دلیل است که می‌گویند تحصیلات عالیه داشته باشید. دلیل گفتن این حرف ترس از این است که در آینده،
کاری با حقوق عالی پیدا نکنید. معلمان هم از همین طریق به دانش‌آموزان انگیزه می‌دهند
در سر کار هم ترس از اخراج شدن.
دلیل توسل مردم به امنیت ترس است. مشکل امنیت هم این است که درد ترس را معالجه نمی‌کند.
فقط پتویی روی آن می‌کشد و صورت مسئله را پنهان می‌کند و ترس همیشه مانند غولی در زیر تخت قایم شده است.

بدترین جنبه زندگی با نگرانی و حس نیاز به امنیت این است که همواره دو نوع زندگی خواهی داشت
یکی همین زندگی عادی که داری و دیگری زندگی که می‌دانید می‌توانستید داشته باشید.

آزادی یعنی، آزادی از ترسِ ترس یعنی اینکه ترس دیگر ترس را برای شما معنا نمی‌کند.
به جای اینکه از ترس بترسید یاد میگیرید که با آن مواجه شوید و از آن به نفع خودتان استفاده کنید.

باید در درونتان جستجو کنید آیا جراتش را دارید کارآفرین شوید یا کارمند.

همه می‌توانند کارآفرین باشند اما سوال این است که در چه سطحی می‌خواهند بازی کنند؟ اشاره به جدول ESBI

در دنیای امروز کسی که خطرپذیر است که خطر نکند.

انواع مدرسه تجارت:

۱-مدارس سنتی تجارت: مدارس و دانشگاه‌های معتبر موجود

۲-مدارس خانوادگی تجارت: تجارتهای خانوادگی که بهترین بستر برای یادگیری رموز تجارت هستند.

۳-مدارس شرکتی تجارت: دوره‌هایی که خود شرکت‌ها برگزار می‌کنند و بعضی از آنها رایگان هستند. غالبا کارمندانی که آینده خوبی برایشان پیش‌بینی می‌شود در بخش‌های مختلف شرکت جابجا می‌شوند و به طور مستقیم تجربه کسب می‌کنند.

۴- مدرسه خیابانی تجارت: جایی بیرون از دنیای دانشگاه یا خانواده و یا شرکت.
این مدرسه مکان تربیت افراد با هوش و شکوفا شدن توانایی آنها است.

.

کار کارآفرین این است که برنامه ریزی کند، اشتباه کند و ریسک شکست خوردن را بپذیرد.
اما کارمند نباید به دنبال خطرکردن برود و اشتباه کند چون حتما اخراج می‌شود.

ترس از دست دادن پول سبب می‌شود آنها خودشان را آماده گرفتن چک حقوقی ماهیانه بکنند
شاید در همه زندگی پول زیادی از دست ندهند اما همیشه امکان کارآفرین شدن را از دست می‌دهند.

زمانی که کودکان می‌خواهند شروع به راه رفتن کنند در یک لحظه جادویی می‌فهمند که زمان تغییر رسیده.
بچه از شکست خوردن نمی‌ترسد مثل بزرگترها تسلیم نمی‌شود و کارش را ادامه می‌دهد
آن وقت یک روز ذهن و بدن کودک با هم هماهنگی پیدا می‌کند و او می‌ایستد
و بعد دوچرخه سواری و ماشین سواری روند کارآفرینی هم همین است.

اصلیترین دلیل راه‌اندازی کسب و کار این است که بتوانید تمرین کنید
چطور می‌توانید تمرین دوچرخه سواری کنید اگر دوچرخه نداشته باشید؟

خیلی از کارمندان دلیل مجانی کار کردن را نمی‌فهمند
آنها انتظار دارند در برابر هر کاری که انجام می‌دهند پول دریافت کنند
به همین دلیل هم در کارشان موفق نمی‌شوند آنها همواره مثل یک کارمند رفتار می‌کنند
و دنبال چک حقوقی منظم هستند.

توانایی فروش مهمترین قسمت کارآفرینی است

.

اگر می‌خواهید اطرافیانتان از بهترین‌ها باشند لازم است که خودتان هم در یکی از زمینه‌ها بهترین باشید.
اگر متوسط باشید دیگر نیازی به بهترین وکیل مهندس حسابدار یا طراح پیدا نمی‌کنید
چون خودتان متوسط هستید افراد متوسط هم نیازتان را رفع می‌کنند.

کارمند به خاطر مشغله‌هایش پول می‌گیرد اما کارآفرین به خاطر نتیج‌های که بدست می‌آورد.

عالی بودن یک انتخاب است. عالی بودن ربطی به با استعداد بودن یا خوش‌شانس بودن ندارد،
همه ما قدرت انتخاب داریم.

آماتور برای تفریح بازی می‌کند حرفهای برای ادامه دادن.
آدم حرفه‌ای آنقدر عاشق کارش است که تمام زندگی و وقتش را به آن اختصاص دهد.