وسواس تقارن چیست؟ (علائم و راه درمان وسواس قرینه)
وسواس تقارن یکی از نوعهای وسواسهای اضطرابی است که به عنوان اختلالی روانشناختی شناخته میشود. افراد مبتلا به این اختلال، نگرانی بیش از حد از کامل بودن و ترتیب و تقارن در زندگی خود دارند. این وسواس به طور کلی میتواند در هر جنبهای از زندگی مانند آرایش، ترتیب دادن اشیاء و حتی ترتیب و سامان دادن به کلمات و اعداد به وجود آید. این اختلال بیشتر در افرادی که مهرههای خانوادگی یا عوامل ژنتیکی مربوط به آن دارند، شایع تر است.
علائم وسواس تقارن
افراد مبتلا به این اختلال، دارای پیشواکنشهای شدید و واکنشهای غیرموجه نسبت به ترتیب و تقارن هستند. آنها به تمامی جزئیات کوچک، بعضی استانداردهای اشتباه و غیرقابل دسترس حتی اگر این امر آنها را به خطر نیز بیاندازد، وسواسی وابسته میشوند. به عنوان مثال، فرد ممکن است به طور مکرر دستش را بشوید تا کامل شود و یا از عدد ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ شمارش کند. بیماران وسواس تقارن میتوانند همچنین به طور مکرر اقدام به تصفیه شیء خاصی نظیر میز، محفظه یا دفتر باشند.
علت اختلال وسواس تقارن برای متخصصین هنوز مورد بحث و گفتگو قرار دارد اما برخی فرضیات مبتنی بر بررسیها نشان میدهد که ترکیبی از عوامل مربوط به آن شامل عوامل ژنتیکی، تغییرات شیمیایی در مغز و فشار ناشی از فن زندگی مدرن میتواند موجب ایجاد این اختلال گردد.
راههای درمان وسواس تقارن
با توجه به شدت و جدیت این اختلال، درمان آن امری ضروری است. در صورتی که نادیده گرفته شود، این وسواس میتواند به تشدید افسردگی و دیگر اختلالات روانی منجر شود. درمان وسواس تقارن از طریق داروها، روشهای رواندرمانی و همچنین تغییرات در سبک زندگی امکانپذیر است.
یکی از روشهای درمانی موثر برای وسواس تقارن، درمان داروئی است. مطالعات نشان میدهند که استفاده از داروهای ضداضطرابی، ضدافسردگی و ضدروانپریشی میتواند در کنترل وسواس تقارن موثر باشد. در بعضی موارد، ممکن است پزشک نیاز به تجویز داروهای متعدد داشته باشد تا علائم این اختلال کنترل شود.
درمان رواندرمانی نیز محل توجه قرار دارد. در این روش، فرد با اختصاص رواندرمانی و مشاورهگر همکاری میکند تا به رفع علائم و تقلیل دلایل وسواس تقارن کمک شود. روشهایی نظیر تکنیک متقارنکننده، روشهای مدیریت وحشت و مشاوره رواندرمانی برای کنترل وسواس تقرار و موجب بهبودی در بیمار میشوند.
علاوه بر این، تغییرات در سبک زندگی و تمرینات روانی نیز میتوانند مفید باشند. آموزش مهارتهای مدیریت استرس، تمرینهای تنفس و آرامسازی میتوانند به کاهش نگرانیها و وسواسهای شدید مرتبط با ترتیب و تقارن کمک کنند.
در نهایت، برای کاهش شدت وسواس تقارن، باید در تمام ابعاد زندگی اقداماتی انجام شود. اصلاح و تغییر نظام غذایی، مدیریت خواب و تغییر تغذیه میتواند به کاهش آلودگی بدن و همچنین بهبودی سلامت جسمی و روانی کمک کند.
به این ترتیب، مداخله در زمینه درمان وسواس تقارن ضروری است و با کمک متخصصین و درمانگران، امکان بهبودی و کاهش عوارض این اختلال ممکن است. همچنین، روشهای پیشگیری نیز برای جلوگیری از ایجاد وسواس تقارن، مانند مرتب کردن زندگی و بهبود استرسهای روزمره میتواند به کاهش خطر ابتلا به این اختلال کمک کند.
چه عواملی باعث وسواس تقارن می شوند؟
وسواس یکی از مشکلات روحی و روانی است که به واسطه تفکرات و افکار تکراری و بیش از حد تحمیلی به ذهن افراد حاصل می شود. این حالت به طور معمول در افرادی که دارای یک نوع اختلال روانی به نام اختلال وسواسی-اجباری (OCD) هستند، مشاهده می شود. اما وسواس تقارن نیز به عنوان یکی از انواع اختلال وسواسی می تواند روی زندگی افراد تأثیر بگذارد.
وسواس تقارن، به طور کلی به وضعیتی اشاره دارد که فرد دچار فکری پیچیده و تکراری درباره نیاز به ترتیب و تقارن است. این افراد به طور پی در پی مجبور به انجام رفتارهای تکراری برای رفع استرس خود هستند، به عنوان مثال می توان آنها را به طور متناوب دست و پا می کنند، اشیا را به هم می زنند و یا به طور مداوم وسایل در منزل خود را باز و بسته می کنند. انجام این رفتارها برای فرد دچار وسواس تأثیر مثبتی ندارد، بلکه باعث اضافه شدن استرس و اندوه می شود.
در حالی که علل دقیق اختلال وسواسی در وسواس تقارن نامعلوم هستند، اما برخی عوامل می توانند به عنوان عامل های محتمل ایجاد وسواس تقارن در فرد مطرح شوند. یکی از آنها ژنتیک می باشد، به عنوان مثال اگر شخصی در خانواده خود فردی داشته باشد که مبتلا به اختلال وسواسی باشد، شانس بروز وسواس تقارن در او نیز بالاتر خواهد بود.
عوامل محیطی نیز می توانند به عنوان یکی دیگر از عوامل مؤثر در ایجاد وسواس تقارن نام برده شوند. تجربه تکراری و بیش از حد مواردی مانند نظافت، مرتب کردن و ارتباط داشتن با مواد مختلف همانطور که در بالا ذکر شده، می توانند باعث جریان فکری تکراری در ذهن فرد شوند و به طور نتیجه وسواس تقارن را تحریک کنند.
وجود فشارهای روزمره نیز باعث ایجاد این اختلال در افراد می شود. به عنوان مثال فردی که برای تحصیل و کار مدام به فعالیت های خود مشغول است، ممکن است به همراه خود نگرانی های فراوان داشته باشد و در نتیجه با سطوح اضافی از استرس و نگرانی روبرو شود. این استرس می تواند باعث ایجاد وسواس تقارن در آن فرد شود و با تنش روحی و جسمی به همراه آید.
نحوه شیوع وسواس تقارن در جوامع مختلف نیز متفاوت است، اما آمار نشان می دهد که زنان به این اختلال بیشتر از مردان مبتلا می شوند. همچنین، این بیماری می تواند در هر سنی شروع شود، اما معمولا در سنین نوجوانی و بزرگسالی قابل توجه است.
بنابراین، مهم است که افراد به اختلال وسواسی تقارن و علل ایجاد آن آگاه شوند. مشاوره و درمان می تواند به عنوان یک راهکار موثر برای کنترل وسواس تقارن و تسکین نشانه های آن در افراد مبتلا معرفی شود. همچنین، ایجاد رویکردهای مثبت در زندگی و کاهش استرس های روزمره می تواند به کاهش شدت وسواس تقارن کمک کند. در نهایت، توجه به سلامت جسمی و روحی و انجام فعالیت های مورد علاقه می تواند به نوعی از اختلال وسواسی جلوگیری کند و بهبود روند زندگی فرد را به همراه داشته باشد.
مهم ترین علائم و نشانه های وسواس تقارن چیست؟
وسواس تقارن یکی از اختلالات روانشناختی است که به طور عام معروف به OCD می باشد. این اختلال به عنوان یک بیماری روحی مزمن شناخته شده است که ممکن است در تمام اعضای خانواده تأثیر گذاشته و کیفیت زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. وسواس به معنای تکرار و تلفیق فکری یا عملی است که به طور مداوم و با ضریبی بالا تکرار می شود، بطوریکه می تواند زندگی عادی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. وجود تکراری ایده ها، تصاویر و یا خود یک عمل می تواند مخاطب را از روند زندگی خود منزجر کند و موجبات ناامیدی و نگرانی بیشتر را فراهم کند.
وسواس تقارن یکی از شکل های این اختلال روانشناختی است که در آن فرد در مورد تعادل و هم ترازی شیوه های خود به طور بیشتر نگران است. این نوع وسواس غالباً به صورت دو قطبی نمایش داده شده و ممکن است با مشکلات روانی احساسی همراه باشد. برای مثال، فرد ممکن است به طور مداوم از درست بودن و وجود تعادل در زندگی خود شک بکند و بطور تکراری و به صورت بیش از حد مشکلات جزئیات کوچک را بررسی کند. این افراد در بیشتر موارد نیاز به بررسی و بسنجی دقیق دارند و اگر نتوانند این کار را به خوبی و بطور کامل انجام دهند، احساس ناتوانی و نارضایتی به وجود می آید.
به عنوان نمونه، فرد ممکن است در مورد آیین های خود که در زندگی روزمره خود انجام می دهد شک داشته باشد و به طور مداوم و در مورد تعادل این آیین های خود صرف نظر کند. این نوع وسواس می تواند تنها به قسمت های خاصی از زندگی افراد محدود نشود و در مواردی به طور کلی در مورد رعایت تعادل و تناسب در زندگی خود نگران شوند. بطور مثال، آنها ممکن است هرگز استراحت کافی را نتوانند به خوبی انجام دهند و به طور مداوم در مورد عقب ماندن خود در کار، تحصیل و یا زندگی اجتماعی نگران باشند.
همانطور که بیان شد، وسواس تقارن در مواردی می تواند با اختلالات روانی احساسی دیگر نیز همراه باشد. برای مثال، این اختلال ممکن است با افسردگی، اضطراب، اختلالات اضطرابی اجتماعی و ترس از نقص ظاهری همراه باشد. بنابراین، تشخیص و حل مشکلات وسواس تقارن می تواند به پیدایش سایر اختلالات همراه باشد.
اگر شما یا شخصی در خانواده تان، تمایلی به این نوع وسواس دارید بهتر است که دارای مشورت با یک روانشناس، جهت درمان از شما یا ایشان باشید. درمان وسواس تقارن می تواند برای رفع محدودیت های از بین بردن و کاهش اضطراب و نگرانی بسیار مفید فرد و خانواده آنان باشد. در برخی موارد، مصرف داروهای ضد اضطراب هم می تواند به کمک در کاهش نشانه ها و مشکلات وسواس تقارن باشد.
در نهایت، به خاطر داشته باشید که وسواس تقارن یک اختلال قابل تشخیص و قابل درمان است و بهتر است هرچه سریعتر اقدام به درمان کنید. با بهره گیری از کمک های موثر و روش های درمانی، می توانید زندگی عادی و سالم خود را بدون نگرانی از وسواس تقارن بهبود دهید.
راه های درمان وسواس تقارن چیست؟
وسواس تقارن یکی از اختلالات روانی است که مربوط به اختلالات اضطرابی محسوب میشود و در آن فرد مبتلا به وسواس به طور مداوم با فکر وسواس درباره تقارن در زندگی خود مواجه میشود. وسواس تقارن باعث میشود فرد مبتلا به آشفتگی و نگرانی مستمر در زندگی خود باشد و میتواند برای او مشکلات جدی و قابل توجهی را به همراه داشته باشد. اما بسیار خوشبختانه، وسواس تقارن قابل درمان است و انجام تشخیص درست و روشن یکی از مهمترین قدمها در درمان آن است.
در این مقاله، به بررسی راههای درمان وسواس تقارن میپردازیم تا با این اختلال روانی بهتر آشنا شویم و بتوانیم بهترین گزینه درمانی را برای خود انتخاب کنیم.
۱. رواندرمانی شناختی-رفتاری (CBT)
رواندرمانی شناختی-رفتاری یکی از بهترین راههای درمان وسواس تقارن است. در این روش، روانشناس با بررسی افکار و عادات فرد مبتلا به وسواس تقارن، تلاش میکند تا به ریشه اصلی این اختلال بپردازد. سپس با استفاده از تمرینها و ابزارهایی مثل اعطای وظایف و پی گیریهای مداوم، فرد مبتلا به آرامش و اعتماد به نفس بیشتری دست پیدا میکند. همچنین در CBT، افراد با ابزارهایی مثل دستورالعمل و تکنیکهای ذهنی مواجههای آموزش داده میشوند که باعث کاهش دچار شدن در افکار و عواطف منفی شده و به جای آن با اختیار خودشان مواجهه میشوند.
۲. دارو درمانی
در برخی از موارد، مصرف دارو میتواند به عنوان یک راه درمانی موثر برای وسواس تقارن مورد استفاده قرار گیرد. داروهای مرتبط با درمان همه ایجاد فعالیت مغزی ، مانند داروهای ضدافسردگی یا داروهای ضداضطراب هستند که میتوانند به کاهش فعالیت مغزی و کوتاه کردن زمان بازگشت دستیخورایی ها و ابزارهای معمول فرد کمک کنند.
۳. آرامسازی و تحرر شنی (ERP)
تمرین آرامسازی و تحرر شنی یا ERP به فرد مبتلا به وسواس تقارن کمک میکند تا با انجام رفتارهایی که با چیزی که افراد را نقص کرده، موقتا شامل میشود آشنا شود. این تمرین باعث میشود تا فرد مبتلا به وسواس احساس کنه که این اعمال مربوط به تکرار فکر مطهر خودش هستند و خودش را از فرایند تلاش برای جلوگیری از تکرار این فکرها آزاد کند.
۴. مشاوره خانواده
در بعضی اوقات، وسواس تقارن میتواند به دلیل مشکلات خانوادگی و روابط ناسالم با افراد نزدیک به فرد مبتلا، ایجاد شود. در این صورت، مشاوره خانواده میتواند به عنوان یکی از راههای درمانی مؤثر در کنار سایر روشهای درمان وسواس تقارن مورد استفاده قرار گیرد.
۵. خودمراقبتی و تغذیه مناسب
نقش خودمراقبتی و تغذیه مناسب در درمان وسواس تقارن بسیار مهم است. یک غذاهای سالم که شامل میوهها، سبزیجات و موادغذایی بسته به میزان پروتئین، ویتامین و موادغذایی مجددا اعمال است. در مقدار دیگه، شامل مینفیل برای فایدههای حافظه و تندری، زندگی و رفتارهای اقلام خوب در مورد خود و خانواده دارد و به همه همیشه صدا می کند. در حدی که مشکلات روحی و بهداشتی بابت اعمال و عادات آنها نیز به دیدگاه بشر میتوانند موردتجدید اعمال قرار بگیرند.
در نهایت باید به خاطر داشت که درمان وسواس تقارن ممکن است زمانبر و دشوار باشد، اما با تمرکز و تعهد به روش درمانی مناسب و حضور در جلسات تراپی، مراحل پسا درمان است که نتیجهبخش خواهد بود. همچنین حمایت خانواده و دوستان نیز در بازیابی از این اختلال بسیار مهم است.
اجبارهای رایج وسواس تقارن چیست
در جامعهی امروزه، افراد مختلفی با وجود عوامل مختلف، نظیر استرس و فشارهای روزانه، به تناوب با اجبارها و وسوسهها روبرو میشوند. این اجبارها و وسوسهها میتوانند به گونهای باشند که افراد را به تکرار کردن کارهای خاص و احساس مجبوری بیش از حد معمول میکشانند.
یکی از این اجبارها و وسوسههای رایج، وسواس تقارن میباشد. این اختلال، بخشی از اختلالات اضطرابی میباشد که در آن فرد متوقف نمیشود تا اشیایی را در محل تحرک دوباره ترتیب دهد، بلکه این کار را به صورت مداوم انجام میدهد. فرد با وجود اینکه میداند عملی که انجام میدهد بیش از حد است، اما نمیتواند از انجام آن خودداری کند. در این اختلال، شخصیت یا روحیه فرد تحت تاثیر قرار میگیرد و برای بهبود وضعیت خود، احتیاج به درمان دارد.
در برخی موارد، شخص به دلیل نارضایتی از شکل و شایستگی اشیایی که در محیط اطرافش قرار دارند، با استفاده از وسایل وسوسهگر مختلف، تلاش میکند تا این اشیا را به صورت ناهارداری و متعادل ترتیب داده و میخواهد همهی آنها را داشته باشد. به همین دلیل، معمولا اشیای مشابه و یک جفت تکراری به صورت جابجا و در کنار هم قرار میگیرند. در بعضی موارد، تحرکات عجیب و غریب وفرایندهای کاملا تکراری انجام میشود.
اگرچه وقتی این عادتها برای افراد برهم خورده یا تعریف میشوند، به نظر میرسد که در این افراد وسواسی عوضی وجود دارد. اما واقعیت این است که پیشرفت علم و پژوهشها نشان میدهد که وسواس نشانهی تحلیلی و نظم لازم برای رسیدن به نتایج مطلوب است. در حالی که وسوسه را به عنوان عادتهای خود کنترل نشود، این برای فرد خطرات فراوانی را به همراه دارد. بنابراین، بهتر است که فرد تمام نیازهای خود را به طور متعادل پیدا کند و از اجبارهای جوانهخورده و هدر دادن وقت خود پرهیز کند.
با توجه به این که افراد همیشه در جستجوی همهی نیازهای خود هستند، وسوسه و وسواس تقارن میتوانند به عنوان زمینهای برای کنترل نشده مهار خود همراه با مشکلاتی اجتناب ناپذیر مانند افسردگی و اضطراب ارائه شود. اما برای جلوگیری از این اتفاق، باید از این خودکنترلی و جهشگری ناخودآگاه استفاده کنیم و برای بهبود وضعیت خود تلاش کنیم.
در نهایت، خود شناسی و دانش دربارهی وسوسه و وسواس تقارن میتواند به ما کمک کند تا از به وجود آمدن این نوع اختلال جلوگیری کنیم. همه ما نیاز به تعادل و جذب یکپارچه و جنبهی نظم و دانش و دوست داشتن نیازهایی داریم که ما در جستجوی آنها هستیم. اما اگر این نیازها از طریق وسوسه و وسواس تقارن به شکل مهربانانهای برای ما تقدیم شوند، ما باید بدانیم چگونه از آنها پرهیز کنیم و به عنوان یک فردی مستقل به دنبال همهی نیازهای ما بگردیم.